علیرضا نمدچی، نقاش سقف کاخهای فرانسه؛ از اقتصاد هنر میگوید
هنر مدرن ایران برای اروپاییها تازگی ندارد
روی صفحات نیازمندیهای همشهری دو پسر جوان در حال نواختن کنترباس هستند، کمی آن سوتر، دوربین از میان صفحات خبری بیرون زده و دستی شاتر را فشار میدهد. این نمایشگاه نقاشی علیرضا نمدچی نقاش ایرانی مقیم فرانسه است، نقاشی روی کاغذهای روزنامه و کتاب، که این روزها در گالری سین برقرار است. علیرضا نمدچی متولد سال ۱۳۴۵ در تهران است و از دانشکده هنرهای زیبای فرانسه فارغالتحصیل شده است. فعالیت اصلی او نقاشیهای دیواری و سقفی است و نقاشی در کاخ رفیق حریری نخستوزیر فقید لبنان و ژان پل گوتیه طراح معروف فرانسوی را در کارنامه خود دارد.
روی صفحات نیازمندیهای همشهری دو پسر جوان در حال نواختن کنترباس هستند، کمی آن سوتر، دوربین از میان صفحات خبری بیرون زده و دستی شاتر را فشار میدهد. این نمایشگاه نقاشی علیرضا نمدچی نقاش ایرانی مقیم فرانسه است، نقاشی روی کاغذهای روزنامه و کتاب، که این روزها در گالری سین برقرار است. علیرضا نمدچی متولد سال ۱۳۴۵ در تهران است و از دانشکده هنرهای زیبای فرانسه فارغالتحصیل شده است. فعالیت اصلی او نقاشیهای دیواری و سقفی است و نقاشی در کاخ رفیق حریری نخستوزیر فقید لبنان و ژان پل گوتیه طراح معروف فرانسوی را در کارنامه خود دارد. با او در گالری سین، درباره تفاوتهای اقتصاد هنر در ایران با بقیه نقاط جهان به گفتوگو نشستهایم.
برگزاری نمایشگاه در ایران چقدر با اروپا متفاوت است؟
تقریبا شبیه به ایران است. با یکسری تفاوتهایی مانند اینکه در فرانسه همیشه این گالری است که از هنرمند برای برگزاری نمایشگاه درخواست میکند و اینطور نیست که هنرمندی درخواست برگزاری نمایشگاه را به گالری بدهد. گالری انتخاب کننده است و همچنین تعیین میکند که چند اثر نیاز دارد. بعد هنرمند را آزاد میگذارد که هر چه خودش علاقهمند است تهیه کند. یک گالریدار صرفا به این فکر میکند که کار کدام هنرمند را میتواند بهتر بفروشد و مشتریهایش چه سبک کاری را بیشتر میپسندند. افرادی که در این شغل هستند معمولا دید کاملا متفاوتی نسبت بهکار یک هنرمند دارند و وجههای از آن را مشاهده میکنند که شاید خود هنرمند متوجه آن نباشد. وقتی کار یک هنرمند در یک گالری خوب میفروشد و به اصطلاح «کارش میگیرد» معمولا گالریدار امتیاز کارهایش را خریداری میکند و دیگر آثار این هنرمند در گالریهای دیگر نمایش داده نمیشوند. معمولا هنرمندانی که انتخاب میشوند افرادی هستند که نمایشگاههای گروهی یا نمایشگاههای خصوصی گذاشتهاند و نمایندگان گالریها در واقع این افراد را کشف میکنند.pic۱
در فرانسه هم مانند ایران سی تا چهل درصد از فروش به گالری میرسد؛ اما گالری برای تبلیغات و معرفی آثار هنرمند تبلیغات زیادی میکند. قیمت آثار هم خیلی بالاتر هستند؛ بهدلیل اینکه آنجا مواد اولیه هم بسیار گرانتر است. مثلا در فرانسه قیمت یک بوم نقاشی از صد یورو به بالا است؛ درحالیکه در ایران میتوان به سادگی بومهایی با قیمت پنجاه هزار تومان خرید. همینطور در مورد رنگ و باقی مواد اولیه کار. این یکی از دلایلی است که قیمت تمام شده یک اثر را بالاتر میبرد. با این حال در اروپا از نمایشگاههای آثار تجسمی استقبال بیشتری میشود و مردم به خرید این آثار راغب هستند.
چه عواملی باعث میشود که مردم در کشوری مانند فرانسه حتی در شرایط بحران اقتصادی هم تمایل خود را به خرید آثار هنری از دست ندهند؟
شما فقط همین را تصور کنید که با خرید هر اثر هنری خریدار از تخفیف بسیار خوبی در مالیات بر درآمد خود برخوردار میشود. اینطور نیست که کسی که میلیونها دلار پول را صرف خرید آثار هنری هنرمندان بزرگ جهان میکند، حتما بهکار این هنرمندان علاقهمند باشد یا حتما هنرشناس و دوستدار هنر باشد. در بسیاری از موارد خرید این آثار برای ثروتمندان نوعی سرمایهگذاری است؛ چراکه هم در میزان مالیات سالانه خود تخفیف بسیار خوبی دریافت میکنند و هم اینکه میتوانند همان اثر هنری را با قیمت بیشتری بفروشند. اکثر نمایشگاههای خیریهای که در فرانسه گذاشته میشوند به همین منظور هستند. هنرمندی که آثارش را نمایش میدهد پول خود را تمام و کمال میگیرد و باقی پول صرف خیریه میشود و خریداران برایشان مهم نیست که اثر را چند برابر قیمت معمول آن بخرند؛ چراکه هرچه اثر گرانتر باشد برایشان به صرفهتر است. کسی که اثر ونگوگ را به رقم شصت میلیون دلار خریداری میکند، حتما قرار نیست آن را به دیوار خانهاش آویزان کند، بلکه از تخفیف مالیاتیاش استفاده میکند و بعد تابلو را به شخص دیگری که او هم احتمالا به همین منظور آن را خریداری میکند خواهد
فروخت. به این شکل است که یک اثر هنری گردش مالی به وجود میآورد و به یک تجارت پرسود تبدیل میشود و از همین راه است که کلکتورها بیشتر میشوند و مردمی با سطح درآمد کمتر هم به خریدن آثار هنری از هنرمندان علاقهمند میشوند. همین باعث میشود گالریها بیشتر شوند و گالریداری بهکار پردرآمدی تبدیل شود. این کمکی است که دولت برای رونق دادن به تجارت آثار هنری انجام میدهد.
رکود اقتصادی چقدر بر روی بازار آثار هنری در فرانسه اثر گذاشته است؟
در فرانسه بهدلیل اینکه یک نوع مرکز هنری است و از همه جای جهان هنرمندان برای ارائه کارشان به آنجا مهاجرت میکنند، عرضه بسیار بالا است. خب رکود اقتصادی تقاضا را کمتر کرده است و این باعث صدمه دیدن گالریهای کوچکتر میشود؛ اما گالریهای بزرگتر همیشه مشتریان خاص خود را دارند که از قشر بسیار ثروتمند جامعه هستند و رکود اقتصادی تاثیر چندانی روی آنها ندارد.
شما فعالیتهای بینالمللی بسیاری در زمینه مرمت آثار هنری دارید. چطور آثاری را مرمت میکنید؟pic۲
من در زمینه مرمت نقاشیهای دیواری و سقفی فعالیت میکنم. در حومه پاریس کاخها و قصرهای شخصی بسیاری وجود دارد که قدمت بسیاری دارند و نقاشیهای دیواری و سقفیشان به مرور زمان یا به خاطر تغییراتی در ساختمان از بین رفتهاند و نیاز به مرمت دارند. اینها نقاشیهایی است که اکثرا با رنگهای گیاهی روی گچ کشیده شدهاند و حالا قسمتهایی از آن از بین رفته است. مرمتگر این نقاشیها را با رنگهای جدید مرمت یا دوباره نقاشی میکند. البته الان برای انجام این کار از روشهای جدید و پیشرفتهتری مانند پرینترها استفاده میشود. در این روش دیگر نیازی نیست که نقاشی با دست دوباره کشیده شود، بلکه همان نقاشی قبلی به وسیله پرینتر روی سقف یا دیوار کشیده میشود. این روش به خاطر دقت بسیار بالا در حال حاضر خیلی طرفدار دارد. از این رو دیگر کار مرمت آثار هنری دیگر فقط کاری نیست که هنرمند آن را انجام بدهد، بلکه متخصصانی از رشتههای دیگر هم نیاز دارد.
مراحل کار مرمت یک اثر هنری معمولا این طور است که یک دکوراتور که کار بازسازی کل عمارت را برعهده گرفته است، کار را به مرمتگر سفارش میدهد. مرمتگر هم بعد از بررسی حجم کار تیمش را مشخص میکند و کار را آغاز میکنند. بعد از اتمام کار یک کارشناس از نقاشی مرمت شده بازدید میکند و کار را تایید میکند. اگر کارشناس تشخیص بدهد که اثر خراب شده یا قسمتی از آن از بین رفته است مرمتگر موظف است قیمت کل اثر را پرداخت کند؛ به همین خاطر است که معمولا مرمتگران آثار هنری بیمههایی دارند که در این مواقع از آنها حمایت میکند.
همانطور که میدانید تا به حال دو دوره حراج تهران برای آثار هنری تجسمی برگزار شده و در هر دو مجموع فروش حراج رقم بالایی بوده است. فکر میکنید این حراجی تا چه حد میتوانند در رونق گرفتن خرید و فروش آثار هنری در ایران و معرفی هنر مدرن ایران به جهان تاثیر داشته باشند؟
این حراجیها کمک بسیاری به ایجاد بازار و گردش مالی برای آثار هنری در ایران میکند؛ اما گمان نمیکنم در رواج هنر مدرن ایران در جهان تاثیری داشته باشد. آثار هنری ایرانی در همین کشور و برای خود ایرانیان جذابیت دارد؛ اما قرار نیست حتما این آثار در جایی مانند اروپا هم جذابیت یا تازگی داشته باشند. از نظر من اینکه یک اثر ایرانی در اروپا با قیمت بالایی به فروش میرسد، بیشتر جنبه سیاسی دارد تا هنری؛ زیرا کمتر اثر هنری است که هنرمندان تجسمی در ایران تولید کنند و سالها قبل انواع مختلف آن در اروپا تولید نشده باشد. در اروپا سبکهای قدیمی ایرانی مانند مینیاتورهای ایرانی بسیار طرفدار دارند و با قیمتهای بالایی خرید و فروش میشوند؛ اما هنر مدرن ایران برایشان تازگی ندارد. بازار هدف اینطور حراجیها میتواند ایرانیان ثروتمندی باشد که در کشورهای دیگر زندگی میکنند. اینها اشخاصی هستند که معمولا مشتری آثار هنری تولید شده در داخل ایران هستند و با رغبت برای آن پول پرداخت میکنند. کلکتورهای بسیاری از اشخاص سرشناس ایرانی هستند که کلکسیون خط و نقاشی از نقاشان معاصر ایرانی را میخرند که من فکر میکنم بهتر است حراجیها
روی این بازار هدف متمرکز شوند.
ارسال نظر