ایران کشوری با فرهنگی غنی و غذاهای لذیذ است

محمدرضا چهارسوقی

کلی لینک، نویسنده داستان‌های کوتاه آمریکایی و فارغ‌التحصیل از دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. وی تاکنون توانسته با پیروی از گونه داستان‌نویسی رئالیسم جادویی و ترکیب آن با ژانرهای وحشت، علمی-تخیلی و رمزآلود برنده جوایز ادبی متعددی مانند جایزه هوگو شود. از نویسندگان دیگری که تاکنون توانسته‌اند برنده این جایزه شوند می‌توان از جی.کی.رولینگ و نیل گیمن نام برد. حق کپی رایت کتاب «به دردسر افتادن»، نامزد جایزه پولیتزر، اثر همین نویسنده، با ترجمه سحر جراحی توسط انتشارات کتاب کوله‌پشتی خریداری شده و این انتشارات این کتاب را به‌صورت رسمی از اول مهرماه راهی بازارهای کتاب کرده است.

«لینک» مقدمه‌ای نیزبرای خوانندگان فارسی‌زبان این کتاب نوشته که در ابتدای اثر آمده است. این کتاب شامل ۹ داستان است که در عین جدا بودن با هم در ارتباط هستند. هر کدام از این داستان‌ها به دردسرهای مختلف انسان‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهند که انسان‌ها چطور خود را در مشکلات می‌اندازند. «کلی لینک» نویسنده چهل‌وشش ساله، با ادبیات کلاسیک ایران آشناست و «منطق‌الطیر» را کامل خوانده است و به این اثر علاقه زیادی دارد. وی معتقد است که ادبیات ایران بسیار غنی است و پتانسیل‌های بسیار زیادی در ایران وجود دارد که در صورت سرمایه‌گذاری، این افراد می‌توانند به جامعه ادبیات جهانی معرفی شوند. وی در مقدمه فارسی کتابش عنوان می‌کند: «خیلی وقت پیش که دانشجو بودم یکى از دوستانم کتابى را براى مطالعه به من معرفى کرد که پس از خواندنش عاشقش شدم. این کتاب منطق‌الطیر نام داشت و شگفت‌زده‌تر شدم وقتى فهمیدم این کتاب منبع الهام یکى از محبوب‌ترین کتاب‌هاى دوران کودکى‌ام بود... من هرگز ایران نبوده‌ام، ولى امیدوارم داستان‌هاى من بتوانند وارد قلب و ذهن خواننده‌ها شوند.» به مناسبت انتشار کتاب این نویسنده در کشورمان، گفت‌وگویی با وی انجام داده‌ایم که می‌خوانید. 

خانم لینک، لطفا در ابتدا کمی درباره کتابتان، «به دردسر افتادن» صحبت کنید، این کتاب را به کدام گروه از خوانندگان پیشنهاد می‌کنید؟

راستش را بخواهید من کتاب را به همه خوانندگانی که علاقه‌مند به خواندن داستان‌هایی درباره ارواح، رازهای کشف نشده و عشق‌های خنده‌دار هیولا هستند توصیه می‌کنم و به‌طور کلی می‌توانم بگویم اگر علاقه‌مند هستید در بیداری رؤیا ببینید، بهتر است کتاب «به دردسر افتادن» را بخوانید.

بسیاری از خوانندگان کتاب‌های شما معتقدند که شما در نوشتن از ژانر خاصی پیروی نمی‌کنید، آثار خود را پیرو چه سبکی می‌دانید؟

من با خواندن داستان‌های علمی-تخیلی و فانتزی بزرگ شده‌ام و بنابراین این سبک برای من به الگویی مبدل شده تا امروز کتاب‌هایم را بر اساس آن بنویسم، از آنجا که من به داستان‌های کوتاهی که توسط نویسندگانی مانند گریس پیلی نوشته شده هم علاقه زیادی دارم، به همان اندازه از سبک علمی-تخیلی پیروی می‌کنم. همچنین از سبک واقع‌گرایانه نیز پیروی می‌کنم و در این بین خواننده کتاب بر اساس تجربیات شخصی خودش به داستان نگاه می‌کند، این خصوصیت ممکن است خواننده را جذب یا دفع کند، اما در نهایت خواننده نتیجه منحصر به خود را از داستان استخراج کرده.

قطعا با نیل گیمن آشنا هستید، بسیاری کتاب «به دردسر افتادن» را با اثر آخر نیل گیمن به نام «تهدید با اسلحه» مقایسه کرده‌اند، این مقایسه تا چه حد درست است؟

در کمال تعجب من کتاب «تهدید با اسلحه» را نخوانده‌ام، اما با توجه به اینکه بسیاری از نویسندگان محبوب من، از نویسندگان محبوب نیل هم هستند، می‌توانم بگویم که به احتمال زیاد من و نیل شباهت‌های بسیاری به هم داریم.

کتاب‌های شما خواننده را به درون دنیایی مجازی سُر می‌دهد که امکان وقوع هر نوع اتفاقی در آن وجود دارد، اما نکته مهم اینجاست که خواننده کتاب این فضا را باور می‌کند، آیا برای نوشتن داستان‌هایی با این خصوصیت از ترفند خاصی استفاده می‌کنید؟

به نظرم من فقط همان کاری را انجام می‌دهم که دیگر نویسندگان نیز آن را انجام می‌دهند؛ در ابتدا شخصیت‌ها و فضاها را در ذهنم مجسم می‌کنم، که به‌نوعی می‌توان گفت در این مرحله دنیایی را که در آن همراه با دیگران زندگی می‌کنم نشان مردم می‌دهم. بخشی از لذتی که از نوشتن می‌برم، مربوط می‌شود به زمانی که داستان‌های تخیلی می‌نویسم تا به مردم نشان دهم که چگونه عجایب خلقت و شانس خوب یا بد، در زندگی روزمره ما وجود دارند و دخیل هستند. من معمولا در حین نوشتن به موسیقی گوش می‌دهم و پیگیر آثار دیگری می‌شوم که در حال نوشته شدن هستند، در مورد مکان نوشتنم هم باید از اماکن متفاوتی مانند مبل، میز آشپزخانه و گاهی هم اتاق شخصی یاد کنم.

نظرتان درباره ایران چیست؟

در همین جا بگویم که جهان واقعا بزرگ است و ایران واقعا از جایی که من زندگی می‌کنم دور. البته می‌دانم که این کشور فرهنگی غنی از داستان سرایی و هنر دارد و البته اینکه غذاهای ایرانی بسیار لذیذ هستند.

چه پیامی برای خوانندگان پارسی زبان دارید؟

امیدوارم در آینده داستان‌های ایرانی بخوانم و خودم را متاثر و غرق در حیرت ببینم.

ایران کشوری با فرهنگی غنی و غذاهای لذیذ است