فتح دنیا بدون جنگ و خونریزی
رضا خدادادی
دبیر سرویس ورزش
میشود دنیا را فتح کرد آن هم بدون جنگ و خونریزی. نیازی به لشگرکشی و توپ و تانک هم نیست. میتوانید قدرت خود را به رخ دنیا بکشید بی آنکه بمب اتم منفجر کرده باشید. اینجا المپیک است. بزرگترین آوردگاه و فستیوال جهانی بعد از جامهای جهانی فوتبال. با بیش از سه میلیارد بیننده و دنبالکننده در سراسر جهان. اینجا المپیک است و در کمال صلح و آرامش هم میتوانید پرچمتان را بالاتر از ابرقدرتهای دنیا قرار دهید. سرود ملی خود را به گوش جهان برسانید و استعداد و توان جوانان خود را به منصه ظهور.
رضا خدادادی
دبیر سرویس ورزش
میشود دنیا را فتح کرد آن هم بدون جنگ و خونریزی. نیازی به لشگرکشی و توپ و تانک هم نیست. میتوانید قدرت خود را به رخ دنیا بکشید بی آنکه بمب اتم منفجر کرده باشید. اینجا المپیک است. بزرگترین آوردگاه و فستیوال جهانی بعد از جامهای جهانی فوتبال. با بیش از سه میلیارد بیننده و دنبالکننده در سراسر جهان. اینجا المپیک است و در کمال صلح و آرامش هم میتوانید پرچمتان را بالاتر از ابرقدرتهای دنیا قرار دهید. سرود ملی خود را به گوش جهان برسانید و استعداد و توان جوانان خود را به منصه ظهور.
المپیک نه امروز که از سالها پیش از این عرصه قدرتنمایی کشورهاست که اگر حتی آدلف هیتلر هم به قهرمانی در المپیک 1936 برلین برای نشان دادن قدرت نژادش اکتفا میکرد و برای اثبات آن به دنبال کشورگشایی نمیرفت نه جنگ جهانی به راه میافتاد و نه آن قهرمانی اولین و آخرین قهرمانی آلمانها در این مسابقات میشد. در دنیای توییتر، فیسبوک، کانالهای خبری 24 ساعته و تلگرام پیغام قدرت و پیشرفت یک کشور را با قهرمانی درچنین عرصهای میتوان به سریعترین شکل ممکن به تمام دنیا مخابره کرد. بر هیچکس پوشیده نیست که یکی از شاخصهای پیشرفت یک کشور موفقیتهای ورزشی آن است که به دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی هم پهلو میزند. توجه به ورزش قهرمانی به معنی سرمایهگذاری و توجه ویژه کشورها به نیروی انسانی خود تلقی میشود یعنی همان سیاست عقل سالم در بدن سالم.اگرچه در سرلیست پرمدالترین کشورهای جهان همان نامهای آشنا و قدرتمند در حوزه اقتصاد قرارمی گیرند اما هستند کشورهای پرتلاش و علاقه مند به توسعه که میکوشند خود را به این گروه سنتی نزدیک کنند. اما آیا همه چیز را در ورزش میتوان پای سرمایهگذاری اقتصادی گذاشت؟
بسیاری از ورزشکاران و حتی مدال آوران ورزش ایران معتقدند که فشارها و کمبودهای اقتصادی، بسیاری از برنامههای سازنده در حوزه ورزش را بیاثر و عقیم گذاشته است و یکی از دلایل اصلی عقبماندگی ایران در حوزه ورزش همین نارساییهای مالی است. دلایل این کمبودها هم همیشه تکراری است. کمبود بودجه، مشکلات سختافزاری و شاید تحریمهایی که سالهای سال است ایران به اشکال مختلف با آن دست به گریبان است. اما تمام این ادعاها مثال نقضی هم دارد. کشوری مثل کوبا که با ساختاری کمونیستی بیش از نیم قرن است تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار دارد اما درهردوره درجمع بالانشینهای جدول مدال است. آنها در المپیک لندن هم با پنج طلا دو پله بالاتر از ایران قرار گرفتند. این مقایسه و تذکر این نکته که در همین دوره گذشته کشورهای توسعهیافتهای مثل اسپانیا یا درحال توسعهای مثل همین برزیل میزبان و ترکیه درتعداد مدال پشت سر ما ایستادند نشان میدهد اگر به توان و استعداد ورزشکار ایرانی، مدیریت صحیح برای برنامهریزی جهت شکوفایی ورزش ایران هم اضافه شود رسیدن به دستاوردهای بزرگتر چندان هم دور از دسترس نیست. دستاوردی که با شعارهای ما در به اثبات رساندن توان و استعداد جوانان کشور هم همخوانی دارد.
ارسال نظر