مصر و کشورهای آسیای شمال شرقی چگونه با گردوغبار مبارزه کردهاند؟
دو تجربه خارجی در مقابله با ریزگردها
آلودگی غبار یکی از آلودگیهای هوا است که در سالهای اخیر اثر قابل توجهی روی سلامت و وضعیت آب و هوایی کشورمان گذاشته است. برداشتن گامهای محکم برای مبارزه با این معضل در کشورهای دیگری نیز صورت گرفته است. این مساله بیشتر در کشورهای در حال توسعه و سرزمینهایی که به یکباره رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه کردهاند، دیده میشود؛ برای مثال در چین و هند این نوع آلودگی هوا، جنبه صنعتی و ریز ذرات را دارد اما در کشورهایی که منطقه خشک و بیابانی دارند، این نوع آلایندهها وجهه طبیعی و گرد و غبار مییابند.
آلودگی غبار یکی از آلودگیهای هوا است که در سالهای اخیر اثر قابل توجهی روی سلامت و وضعیت آب و هوایی کشورمان گذاشته است. برداشتن گامهای محکم برای مبارزه با این معضل در کشورهای دیگری نیز صورت گرفته است. این مساله بیشتر در کشورهای در حال توسعه و سرزمینهایی که به یکباره رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه کردهاند، دیده میشود؛ برای مثال در چین و هند این نوع آلودگی هوا، جنبه صنعتی و ریز ذرات را دارد اما در کشورهایی که منطقه خشک و بیابانی دارند، این نوع آلایندهها وجهه طبیعی و گرد و غبار مییابند. مشابه آنچه در سالهای اخیر در ایران رخ داده، بیشتر در کشورهایی مانند کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و شمال آفریقا دیده میشود.
مصر یکی از مهمترین کشورهای دچار این نوع آلودگی است. طبق مطالعاتی که در سال ۲۰۱۵ در این کشور صورت گرفته است، آلودگی هوا سالانه ۳۵ هزار نفر را در این کشور به کام مرگ میکشاند که بزرگترین عامل آن آلودگی ناشی از گرد و غبار شناخته میشود. در واقع مصر از نظر مرگ و میر بر اثر آلودگیهای هوا در رتبه یازدهم جهان قرار دارد. این آلودگیها عمدتا به شکل ذرات جامد و طبیعی هستند؛ اگرچه در میان آنها آلایندههای گازی و مایع نیز دیده میشود. بادهایی که از صحرای بزرگ آفریقا میگذرند، به اندازهای سریع هستند که مقادیر قابلتوجهی غبار و ماسه را در مسافت طولانی با خود حمل میکنند و شهرهای مصر را با نوعی پوشش زرد رنگ میپوشانند.
تحقیقاتی که از سوی یک تیم پژوهشی از موسسه آلمانی ماکس پلانک انجام شده، نشان میدهد که اگر تا سال ۲۰۵۰ تغییرات چشمگیری در سیاست و مبارزه با این پدیده صورت نگیرد، این تعداد مرگ و میر میتواند تا دو برابر نیز افزایش یابد. در واقع، طبق برآوردها اکثر مرگ و میرهای مربوط به آلودگی هوا در مصر در نتیجه همین آلودگیهای ناشی از گرد و غبار صحرا بوده است.
سلاح مصر
مصر در سالهای اخیر برای مبارزه با این وضعیت و همچنین بهبود رفاه ساکنان اغلب مناطق دچار به این پدیده، گامهایی برداشته است. یکی از این راهکارها روی آوردن به راهحلهای زیستمحیطی بوده است. برای مثال، ایجاد فضاهایی مانند پارکها در برخی از محلهای این کشور از جمله قاهره در دستور کار این کشور قرار گرفت. در همین حال، مصر از میانه دهه ۱۹۹۰ میلادی با استفاده از متخصصان مصری و آمریکایی برنامهای را برای بهبود وضعیت آلودگی هوا در نظر گرفت و در ادامه یک استراتژی برای مبارزه با این نوع آلودگی نیز مطرح شد. این استراتژی به راهکارهای متفاوت نهادی، اقتصادی و بینالمللی برای رفع این مشکل تاکید میکرد.
در چارچوب نهادی قرار بر این شد تا بین سازمانهای مختلف هماهنگی لازم برای مبارزه با این پدیده بهعمل آید. در چارچوب اقتصادی و مالی نیز دولت درصدد برآمد تا برای کاهش میزان گرد و غبار در جو، به مخارج دولتی در خصوص تثبیت خاک و تپههای شنی با استفاده از کشت گیاهان و درختان اضافه کند تا مشکلات ناشی از وزش باد کمتر شود و بودجهای برای این کار تخصیص داد. استفاده از گیاهان و درختان بومی که قابلیت کاهش سرعت باد را دارند و در نتیجه پراکنده شدن ماسهها را کمتر میکنند نیز در این برنامه منظور شد. سایر اعمال مرسوم در بیابانزدایی نیز در مصر انجام میشود اما به دلایل بیثباتی سالهای اخیر مصر، این وضعیت چندان بهبود نیافته و به حد کافی اثر بخشی نداشته است.
همکاری کشورهای شمال شرق آسیا
علیه ریزگرد
علاوهبر مصر، توفانهای شن و آلودگی مربوط به گرد و غبار در شمال شرقی آسیا نیز معضلاتی را ایجاد میکنند. در این منطقه همکاریهایی برای سرمایهگذاری و رفع این مشکل و برخی کارهای اجتماعی- زیست محیطی انجام شده است. در این مناطق شبکهای برای پیشبینی و نظارت بر توفانهای شن و گرد و غبار به وجود آمده است که در صورت لزوم هشدارهای مقدماتی را اعلام میکند. علاوهبر این چون این منطقه در معرض چند بیابان قرار دارد، توافقهایی چندجانبه برای رفع این مشکلات بین کشورها صورت گرفته است و این نوع همکاری در این کشورها تا حدودی موفقیتآمیز بوده است.
برنامه این کشورها در سه فاز اجرا شده؛ در فاز نخست که در دو مرحله صورت گرفت، سامانهای برای اطلاع یافتن از وضعیت این توفانها و آلودگی در بیابانها راهاندازی شد تا بتواند امکان پیشبینی کوتاهمدت را برای آنان فراهم کند. در فاز دوم، همکاریهای فناورانه بین کشورها انجام و بر تبادل این فناوریها تاکید شد. از جمله اقدامات در این بخش سازماندهی یک سمپوزیوم بینالمللی با هدف تسهیل ایدهها و تجارب برای ارزیابی بهتر وضعیت بیابانها بود. هدف از فاز دوم که مدت سه سال طول کشید، توسعه این نظارت و تامین منابع مالی در سطوح ملی و بینالمللی برای بیابانهای منطقه مغولستان بود. این منابع هم از بخشهای عمومی و هم خصوصی تامین میشدند. فاز سوم نیز بر مبنای تداوم و تقویت این شبکه بین منطقهای و بهروزرسانی فناوریها به مرحله عمل رسید.
ارسال نظر