نقش خودروسازی در اقتصاد
صنعت خودرو بهعنوان صنعتی بزرگ شامل شرکتها و بخشهای کوچک و بزرگ زیادی میشوند که وظیفه طراحی، توسعه و تولید و فروش خودروها را بر عهده دارند. این صنعت به دلیل وابستگی به صنایع مختلف بهعنوان صنعت مادر شناخته میشود که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد دارد و با اثرگذاری و تاثیرپذیری روی آن نقش قابلتوجهی در بهبود شرایط اقتصادی یک کشور یا منطقه میتواند ایفا کند.
خودروسازی با ساخت درشکههای بدون اسب وارد «دنیای اقتصاد» شده است و تنها بعد از دو دهه با ساخت خودروهای اولیه مانند فورد مدل T کمکهای مالی برای خرید قسطی این خودرو توسط قشر متوسط جامعه مطرح شد.
صنعت خودرو بهعنوان صنعتی بزرگ شامل شرکتها و بخشهای کوچک و بزرگ زیادی میشوند که وظیفه طراحی، توسعه و تولید و فروش خودروها را بر عهده دارند. این صنعت به دلیل وابستگی به صنایع مختلف بهعنوان صنعت مادر شناخته میشود که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد دارد و با اثرگذاری و تاثیرپذیری روی آن نقش قابلتوجهی در بهبود شرایط اقتصادی یک کشور یا منطقه میتواند ایفا کند.
خودروسازی با ساخت درشکههای بدون اسب وارد «دنیای اقتصاد» شده است و تنها بعد از دو دهه با ساخت خودروهای اولیه مانند فورد مدل T کمکهای مالی برای خرید قسطی این خودرو توسط قشر متوسط جامعه مطرح شد. این حرکت در واقع در جهت ترویج خرید خودرو با هدف تقویت این صنعت صورت گرفته است. بهتدریج با گسترش این صنعت و شکلگیری خطوط تولید صنایع وابسته نیز شکل گرفتند. سال ۱۹۲۹ جزو سالهایی است که خودروهای اولیه در حال پوستاندازی بودند و بهتدریج به سمت تکامل پیش میرفتند، در این سال در آمریکا بیش از ۳۲ میلیون خودرو وجود داشت که ۹۰ درصد از این خودروها تولید داخل بوده است. این مقدار پس از جنگ جهانی دوم به رقم ۷۵ درصد میرسد و به تدریج با ظهور خودروسازان ژاپنی و سایر کشورها تولید خودرو و به طبع آن صنعت خودرو رشد چشمگیری پیدا میکند هر چند سهم خودروسازان داخلی کاهش مییابد.
صنایع خودرو شبکه گستردهای از روابط اقتصادی داخلی یا بینالمللی را شکل میدهند که در در صورت وجود بحرانهای اقتصادی کل این شبکهها و در نهایت صنعت خودرو با اثرپذیری دچار بحران میشود. در برخی کشورها قطعات موردنیاز یا مواد اولیه از کارخانههای کشورهای اطراف تامین میشود که این مساله باعث میشود یک بحران اقتصادی متناسب با میزان رابطه به کشوری دیگر سرایت کند. مانند آنچه در اروپای مرکزی و کشورهای اروپای شرق وجود دارد. خودروسازان بزرگ مستقر در کشورهای پیشرفته قطعات و موارد اولیه خود را از کشورهای اطراف و کمتر توسعهیافته تهیه میکنند و این روابط اقتصادی خود مقدمات ارسال یک شوک اقتصادی به صنایع کشوری دیگر میشود. اما موضوعی که باعث میشود این صنعت در برابر بحرانهای اقتصادی آسیبپذیر باشد تنوع صنایع وابسته به آن و قیمت بالای محصول نهایی است. این صنعت بزرگ در صورت عدم مدیریت صحیح یا نداشتن آیندهنگری به راحتی به سراشیبی سقوط هدایت میشود.
بزرگی این صنعت بهقدری است که اگر دچار بحران شود تبعات سنگینی بهدنبال خواهد داشت؛ بهطور مثال بر اساس گزارش مرکز تحقیقات خودرو CAR این صنعت تنها در آمریکا بیش از ۷ میلیون شغل در بخشهای خصوصی وابسته به صنایع خودرو ایجاد کرده است. اما همین صنعت در صورت داشتن مدیریت صحیح و توجه به بازار میتواند در جهت عکس عمل کرده و به رشد اقتصادی و عبور از بحرانهای مالی کمک کنند. مانند آنچه در بحرانهای گذشته در آمریکا وجود داشته است صنایع خودرو به بازسازی اقتصادی کمک کردهاند. ساخت خودروهای ارزان قیمت یا خودروهایی که امکان خرید از سوی قشر متوسط جامعه از طریق تسهیلات بانکی را دارند در کنار استفاده از فناوریهای جدید و افزایش ایمنی از عوامل موثر در افزایش تولید خودروها بوده است و در نتیجه افزایش تولید، رونق اقتصادی در صنعت خودرو مانند موجی به سمت صنایع وابسته آن حرکت میکند. آمریکا به دلیل واکنشهای بیشتر به بحرانهای اقتصادی بیش از سایر کشورها مورد مطالعه قرار گرفته است و بر اساس تحقیقات صورت گرفته مالیات از محل فروش خودروها در این کشور بیش از ۱۱۰ میلیارد دلار درآمد برای دولت ایجاد کرده است و این در حالی است که بیش از ۵/ ۱ میلیون نفر بهصورت مستقیم در شرکتهای خودروسازی در بخشهای طراحی، توسعه، تولید و بازاریابی و... مشغول به کار هستند. میزان فروش خودروها در آمریکا در طول سالهای مختلف متفاوت بوده است بهطوریکه در سال ۲۰۰۷ تعداد خودروهای تولید شده در آمریکا ۱۱ میلیون دستگاه برآورد شده است. این عدد در سال ۲۰۰۹ به ۵/ ۸ میلیون دستگاه میرسد که کاهشی کمسابقه بهحساب میآید و در سال ۲۰۱۴ رسیدن به رقم ۱۶ میلیون دستگاه در سال نشانه رشد و پیشرفت این صنعت بوده است. نوسانهای ایجاد شده در مقدار تولید خودرو ناشی ازکاهش تقاضا به دلیل بحرانهای اقتصادی بوده است که بعد از آن شرکتهای خودروسازی با اعمال سیاستهای پس از بحران توانستند خود را احیا و با استفاده از فناوریهای جدید مجددا تولید خود را افزایش دهند. در طول یک قرن گذشته صنعت خودرو توانسته است به اقتصاد کشورهای صاحب این صنعت شکل دهد. خودروسازان مطرح با شناخت نیاز بازار میتوانند به سرعت به علایق مشتریان خود پاسخ دهند. برای مثال حرکت خودروسازان به سمت تولید پیکآپها و خودروهای شاسیبلند یا کراساورها نتیجه تغییر ذایقه مشتریان بوده است. کاهش قیمت سوخت و ایجاد تسهیلات مناسب از طریق پرداخت وام یا پرداخت قسطی باعث جهش فروش در یکی، دو سال اخیر در آمریکا شده است. افزایش فروش خودرو از جهات مختلف روی اقتصاد تاثیر مثبت میگذارد و باعث افزایش درآمد دولت از محل مالیاتها میشود و همچنین صنایع وابسته در بخشهای مختلف با رونق مواجه میشوند و تمام این عوامل خود باعث رونق زنجیرههای بعدی در اقتصاد میشود. پیشبینی میشود مقدار فروش خودروها در آمریکا تا سال ۲۰۱۸ با ۱۲ درصد رشد همراه باشد که در مقابل باعث جذب ۱۰ درصد نیروی بیشتر در این صنعت و صنایع وابسته خواهد شد. ساخت خودروها با فناوری روز و ایمن که در کنار کاهش مصرف سوخت و در نظر گرفتن تشویقهای مالیاتی برای خودروهای سبز، باعث شده این رشد پیشبینی شود. آمریکا با توجه به داشتن غولهای خودروسازی مانند جیام و فورد و کرایسلر و ۱۲ خودروساز دیگر توانسته است از صنعت خودرو خود در جهت بهبود شرایط اقتصادی خود بهره بگیرد.
ارسال نظر