ردپای کمرنگ تفریح در شهر توریست ها

باران مدرس- بخار پوزه اسب‌ها با دوداگزوز ماشین‌ها یکی می شود. لختی درخت‌ها وسرمای هوا در قابی ازمه دود فتوشیمیایی زندگی مدرن پایتخت صفویه جا می ماند. نوای آهنگین تاختن سم ها بر آسفالت لک و پیس دروازه دولت در نوای بدون ریتم بوق ها و هیاهوی پروژه مترو گم می‌شود. نقش جهان زیر دودی عمیق، دراز کشیده و توریستی خواب آلود، لنز دوربین دیجیتالش را روی تن علیل عالی قاپو زوم کرده است. " تریک، تریک" درشکه، خواب زده اش می‌کند و لختی بعد چهارنعل اسب‌ها روی سنگفرش نفیس، چرت نقش جهان را پاره می کند. توریستها بی تاب اصفهانی هستند که اهالیش، پارسال در شاخص هزینه های تفریحی در پله چهاردهم کشور ایستادند!

ریشخند قطب گردشگری!

تفریح را تجمل می دانند، پولی ته کیسه نمانده یا پای فرهنگ لنگ می زند؟ همه اما و اگرها به هم آمیخت تا سال۹۴اصفهان، در شاخص هزینه های تفریحی از نگاه بانک مرکزی، در جایگاه چهاردهم کشور قرار بگیرد. اصفهانی‌ها در سال یاد شده، به‌طور متوسط ۵.۱ درصد از درآمد خود را صرف هزینه‌های تفریحی کردند و این اتفاق در حالی روی‌داد که درآمار یاد شده، استان‌هایی همانند خراسان جنوبی، کهکیلویه، ایلام یا کرمانشاه که از زیرساخت‌های گردشگری و تفریحی کمتری برخوردارند، در صدر اصفهان قرار گرفتند. چنین رتبه ای برای شهری که شبانه روز مسوولانش درگردشگری خلاصه می شود ، نه تنها عجیب می نمایاند که انگار واژه"قطب گردشگری" را هم ریشخند می کند! توریست چشم آبی، محو نگاره های فیروزه ای گنبد شیخ لطف الله، آرام، آرام، چشمانش را به دنجی و تاریکی لذت بخش مسجد می سپارد. آن سوتر، قدم هایی سرما زده، نوید حضور عابری اصفهانی را می دهد که با تعجب به تعجب توریست، زل زده است: " این یارو از چی چی اینجا تعجب کردس!"

در نگاه اول،علت رسیدن به رتبه چهارده، درعدم تمایل جامعه به استفاده از زیرساخت‌های رفاهی، تفریحی و توریستی، توجیه می شود با این تاکید که چنین نقصانی را باید در عوامل فرهنگی ـ اقتصادی جست‌وجو کرد. از دید اقتصادی اما پایین بودن سرانه درآمدی استان اصفهان در سال۹۴ نسبت به هزینه‌ها می‌تواند توجیه دیگری باشدکه با سایر آمارهای اقتصادی نصف جهان نیز تناقضی ندارد. رتبه کسب‌وکار، بیکاری، درآمد سرانه و تعداد کارگران به‌کل شاغلان در این استان، مؤید وضعیت نامطلوب اقتصادی اصفهانی است که می خواهد میراث ملموس و ناملموس خود را مرهم رکود اقتصادش کند. میراثی که مشخص نیست چند درصد از اصفهانیها به عنوان تفریحی ارزان قیمت، روی آن حساب باز کرده و حتی آن را از نزدیک دیده اند!

آمارها می‌گوید دست‌کم۸.۱۷درصد از خانوارهای کشور زیر خط فقر مطلق هستند. این خانواده‌ها که جمعیت‌شان۱۳ میلیون و ۳۴۷ هزار نفر است، ماهانه کمتر از یک میلیون و۱۰۰ هزار تومان درآمد دارند. در کنار این آمار حدود۱.۵۰درصد جمعیت، زیر خط فقر نسبی قرار دارند که۱۱میلیون و ۱۱۵ هزار و ۹ خانواده زیر خط فقر را تشکیل می دهند. به بیان دیگر۳۷ میلیون و۵۶۸ هزار و ۷۳۰ نفر سال گذشته زیر خط فقر قرار داشته اند که بیش از۱۳ میلیون و۳۴۷ هزار نفر از تامین نیازهای اولیه زندگی هم ناتوان بودند. مشخص نیست چه تعداد از این افراد ساکن و یا حاشیه نشین اصفهان هستند ولی۱۵هزار کارگر اصفهانی بیکار شده اند واین یعنی، فقر نسبی و فقر مطلق، حوصله ای برای تفریح که شاید در ادبیات اصفهانی ها درست تعریف نشده، باقی نمی گذارد. به جای آن اما آمارهای دیگری با رتبه های تک رقمی، قد کشیده اند؛ آمارهایی همانند رتبه سوم ایجاد جرم و نزاع که بین جایگاه اول و دوم، معلق است!

تفریح هم بالاو پایین شهر دارد

توریست چینی، از شکاف افقی چشمانش به جای خالی زاینده رود زل زده است. زاینده رودی که حالا درپارکهای حاشیه اش هم ردپای خاک گرفته اصفهانی ها خودنمایی می کند؛ مردمی که در روزگاری نه چندان دور، همه تفریحشان در زاینده رود، تخمه و قلیان خلاصه می شد. به گواه مرکز آمار ایران، خانواده های ایرانی در سال ۱۳۹۴، با کاهش۱۰.۲ درصد هزینه ناخالص سالانه خود در امور تفریحی و فرهنگی مواجه شده و نشان می دهد که در سال ۹۴ ایرانی‌ها پول کمتری برای تفریح خرج کرده اند. در سال گذشته نسبت به سال۹۳، ایرانی ها با افزایش ۷.۳ درصدی هزینه های ناخالص سالانه خود مواجه شده اند که بخشی از کاهش هزینه های تفریحی، مربوط به کاهش کلی رقم تورم در سال ۱۳۹۴ و بخش اصلی دیگر به کاهش سهم تفریح در سبد هزینه خانوار های شهری برمی‌گردد. در سال یاد شده، هزینه‌های کالاها و خدمات متفرقه، بهداشت‌ودرمان، پوشاک ‌وکفش، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه، ارتباطات، رستوران و هتل، تفریح و امور فرهنگی، تحصیل و دخانیات با سهم‌ کمتر از۱۰ درصد، اقلام کم‌هزینه‌تری در سبد مخارج خانوارهای شهری را به خود اختصاص دادند. وضعیت هزینه کرد تفریح در سبد اصفهانی ها اندکی متفاوت است.

شهرنشینانی که بر خلاف پایتخت نشینان در موعد تعطیل، ورودی های شهرشان از خروجی ها شلوغ تر بوده و جمعیت بستنی فروشی ها، فست فودها، بریانی ها، پاساژها، سیتی سنتر و زمانی حاشیه زاینده رودش به سینما و تئاترش و به موزه و آثار باستانیش، دهن کجی می کند. در سال۹۰،دکتر صامتی-عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان- و تعدادی از همکارانش، درباره تفریحات سالم و ورزش در اصفهان، پژوهشی را انجام دادند. یافته های این تحقیق نشان داد بین میزان مخارج ورزشی و تفریحی خانوار براساس تفاوتهای فردی،سن، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان و منطقه سکونت، تفاوت معنی داری وجود دارد. برای گروه درآمدی بیش از ۹۰۰ هزار تومان، ورزش و تفریح کالایی پست و برای گروه های درآمدی ۱۰۰ تا ۸۹۹ هزار تومان، کالایی تجملی تا نرمال محسوب می شود. مطابق این پژوهش، بیشترین میزان هزینه ها در این حوزه مربوط به افرادی با سطح تحصیلات فوق لیسانس و کمترین هزینه به افرادی با سطح تحصیلات زیر دیپلم تعلق داشته است. این بررسی نشان داد خانواده هایی که دو فرزند دارند، بیشترین میزان هزینه وخانواده های دارای شش فرزند و بیشتر، کمترین میزان هزینه برای تفریحات سالم را داشته اند. بنابراین افزایش هزینه های مسکن، پوشاک و سایر اقلام ضروری، از هزینه برای تفریح و ورزش می کاهد و طبیعی است که بیشترین میزان نسبت مخارج مربوط به منطقه برخوردار و کمترین آن مربوط به منطقةمحروم باشد. در منطقه برخوردار بیشترین میزان هزینه تفریحات سالم به کل مخارج خانواده۲۶.۱درصد، در مناطق نیمه برخوردار۰.۹۸درصد و در مناطق محروم شهر۰.۴۹درصد بوده است.

متفاوتیم!

توریست کوله به پشت این بار نمی‌تواند تحیرش را پنهان کند از دیدن مردمی که سرما را به هیچ گرفته و وسط فضای سبز نقش جهان، بساط دورهمی خانوادگی با آش رشته، پهن کرده اند. سمبوسه های آلوده به روغن مانده، در همهمه ها و لطیفه های بانمک اصفهانی در دهان آب می شود و سماور ذغالی، در لنز دوربین دیجیتال چشم آبی ها جا خوش می کند. نه آنکه اصفهانی ها تفریح دوست نباشند که بلعیده شدن خواجو توسط جمعیتی عظیم درجشن‌های سالروز تولد شیخ بهایی، واقعیت دیگری را به رخ کشیده و باعث می شود که صنعت درآمدزای تفریح در اصفهان به سود مورد نظر نرسد. ذائقه تفریحی مردم شهر تغییرکرده و در این تغییر، رکود، اقتصاد، افسردگی ها، خشم های فرو خورده، ناکامی ها و سایر مسایل اجتماعی و تغییرات فرهنگی و اقتصادی، نقشی بزرگ داشته و شاید به همین دلیل است که مهرداد کاظمی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگی - تفریحی شهرداری اصفهان از تعریف مدل های جدید تفریح در اصفهان خبر می دهد. مراکز موضوع محور و مخاطب محور این سازمان که طی سالها به روز نشده، برای مخاطب اصفهانیش رنگ باخته و او از بودجه قابل توجهی گفت که پارسال برای گفتمان سازی در حوزه تفریح در نظر گرفتند تا شاخک های ذهنی شهروندان را به سمت تفریح بکشانند!

کاظمی معتقد است که شهروندان باید به لحاظ فرهنگی این باور را داشته باشند که برای شادی و شادمانی، حساب جدایی بازکنند که با اقتصاد و فرهنگ خانواده شان همخوانی داشته باشد. او البته اعتراف می کند که مردم شهر، چالاکی و عزمی که برای برگزاری مراسم سوگواری مذهبی دارند برای برگزاری مراسم های شاد و مفرح ندارند چرا که مدل های تفریح تعریف نشده و این سازمان سعی دارد چنین مدل هایی تعریف کند. مدل هایی همانندجشنواره بازی های هوایی، جشنواره استعداد یابی استندآپ کمدی، با الهام گیری از برنامه خندوانه، جشن های محله محور و... که بدون پشتوانه پژوهشی کلید خورده اند. در شهری که مناطق بالا و پایین آن ذائقه های متفاوت تفریحی دارند، نمی توان طرحی را کلید زد که در سایر شهرها هم می تواند اجرا شود! دراصفهانی که جاذبه های چشم گیر صفویه هم جذاب نیست به طور حتم بازی هوایی هم جای خود را باز نمی کند. اصفهان، کمیته فرهنگ تفریح و نشاط هم دارد و این بار مجتبی روانان از ایجاد الگوی جدید "تفریح من بازی" در پاتوق های تفریحی شهر اصفهان، خبر می دهد. الگویی که به فرهنگ، سلیقه و سایر وجوهات مناطق بالا و پایین شهر بی توجه بوده است. با چنین الگوهای بدون پشتوانه پژوهشی، بیم آن می رود که طرح جشن های محله محور با هزینه های درشت که سخنگو و رییس کمیسیون فرهنگ شورای شهر، سنگ آن را به سینه می زنند، عاقبت به خیر نشود.