حسین موسوی قبل از اینکه «ابر قهرمان‌ها» بر روی پرده نقره‌ای جان بگیرند، این انسان‌های غیرمعمولی ابتدا با کمیک استریپ‌ها وارد منازل می‌شوند و سر‌انجام با خرید یکی از کمپانی‌های بزرگ هالیوودی به صورت شاخ و برگ داده شده به سینماها ورود پیدا می‌کنند.
مهم‌ترین کمیک استریپ‌هایی که می‌توان به این طریق از آنها نام برد، «بتمن» یا «مردِ خفاشی»، «اسپایدرمن» یا «مردِ عنکبوتی» اشاره کرد؛ اما در آخر این «قهرمان‌ها» همه یک «مَن» وجود دارد که حکایت از مردانه بودن داستان‌ها دارد. شاید همین موضوع باعث شد که برخی به فکر این بیفتند که زن‌هایی غیر معمولی خلق کنند تا بتوانند وارد دنیای «ابرقهرمان‌ها» شوند. هر چند که «کت وُمَن» ابتدا در «بتمن» در نقش منفی (نه ضد قهرمان) ظاهر شد و کم‌کم هویتی مستقل به خود گرفت. در این باب باید اذعان داشت که از زنانِ «ابر قهرمان» آن‌گونه که باید و شاید مثل قهرمانان مرد استقبال نشد؛ اما این دلیل، باعث نشد که سایر زنان ابرقهرمان متولد نشود. به گفته بسیاری ابرقهرمان‌ها، همه از غرب برخاسته‌اند و آنها ناجی کشورشان و گاه دنیا می‌شوند. البته ناجیان بیشتر «اَوِنجرها» یا انتقام گیران هستند که بر اساس حادثه یا اتفاق تبدیل به یک قهرمان می‌شوند و ناگهان متوجه تغییرات غیرمعمول خود می‌شوند. اما کمیک استریپ‌ها از این فرمول تبعیت نمی‌کنند. نبود کمیک استریپ در شرق، دلیل بر نبود ابرقهرمان‌ها در داستان‌های این سوی دنیا نیست. کمیک استریپ یک ضعف بزرگ است که شرقی‌ها تاکنون به آن بی‌توجه بوده‌اند. برای اینpic1 موضوع غربی‌ها با کمک شرقی‌ها به این صرافت افتادند که یک ابرقهرمان مسلمان خلق کنند. این ابرقهرمان هم شرقی است و هم زن. خالق این سری از داستان‌ها نام این ابر قهرمان را «کامله خان» گذاشته است. کامله یک دختر پاکستانی است که 16 ساله است. هر چند که در پاکستان قهرمانی وجود دارد که هم بانوست و هم واقعی است و در حدود همین سن و سال است که اتفاقاً برای سال جاری نیز نامزد جایزه صلح نوبل شده بود؛ اما خالق این داستان می‌گوید که در خلق این داستان به «ملاله» دختر اهل پاکستان که توسط طالبان به شدت مجروح شده بود، نظر نداشته است. «ثنا امانت» ویرایشگر داستان‌های خانم مارول می‌گوید: قهرمان این سری داستان‌ها دختری پاکستانی‌الاصل است که اهل نیوجرسی است. او 16 ساله است و از ویژگی‌های او می‌توان به این موضوع اشاره کرد که بدن او منعطف است. گاه درشت اندام می‌شود و گاه به حالت عادی باز می‌گردد. او می‌افزاید: «مثل همه ابر قهرمان‌ها، او نیز عقبه‌ای دارد که در طول داستان به وضعیت خانوادگی او رسیدگی می‌شود. ثنا امانت که خود در سنین نوجوانی به سر می‌برد، می‌گوید که به‌عنوان یک نوجوان، داستان را خیلی دوست دارد. قهرمان داستان سعی دارد در مورد هویت، دین خود کنکاش کند. به اعتقاد او اینها موضوعاتی است که در خود وی نیز منعکس شده است. گاردین در نقد این سری کمیک استریپ‌ها می‌نویسد: این داستان توسط یک شرقی و دو غربی در دل دنیای کمیک استریپ‌ها خلق شده است؛ اما این داستان در دو زمینه آوانگارد بوده است. داستان مربوط به یک زن با هویتی مسلمان است، در حالی که داستان‌هایی مثل «ایکس من» یا «اسپایدر من» در دهه 60 ساخته و پرداخته شده بود، داستان‌های کامله برای دوران معاصر طرح‌ریزی شده است. نویسنده داستان «جی ویلوو ویلسون» و هنرمند آن «آدریان الفونا» به همراه «ثنا امانت» این کمیک استریپ را طراحی و به بازار روانه کرده‌اند. ثنا امانت می‌گوید: میل به اکتشاف یک شرقی در دنیای غرب نکته قابل تمایز این داستان از دیگر کمیک‌های خلق شده در ایالات متحده آمریکاست. این مجموعه از سری داستان‌های «خانم مارول» است که طرفداران زیادی در ایالات متحده دارد.pic2
یک داستان کاملا این طرفی
استان کامله به‌رغم اینکه در مورد دختری شرقی و مسلمان است، اما به هر حال نگاه غربی به قهرمان داستان دیده می‌شود. اخیرا در پاکستان این رویه خرق عادت شده است و داستانی مصور خلق شده که از قضا قهرمان آن مسلمان هم است و هم زن. نام این سری از داستان‌های خلق شده توسط پاکستانی‌ها «برقع پوش انتقام‌گیر» است. او زنی است برقع پوش که علیه بنیادگرایی فعالیت می‌کند. پاکستان یکی از اصلی‌ترین خاستگاه‌های طالبانیزم و وهابیت است که سالیان سال است مردم عادی این کشور را در رنج نگه داشته‌اند؛ به‌ ویژه در برخی مناطق مانند وزیرستان شمالی که عمده تجمع طالبانی‌ها در این منطقه دیده می‌شود. سایت یورونیوز در نقد این داستان‌های مصور می‌نویسد: داستان در مورد زنی است که با برقع به جنگ افراطی‌گری می‌رود. او زنی است که شغل اصلی او معلمی است و با برقعی که به صورت دارد به جنگ افراطیون می‌رود. دلیل اینکه این زن برقع می‌پوشد در واقع برای پنهان کردن هویت خود است.
«ژیا» که نام اصلی این بانوی پاکستانی است، زمانی تصمیم به انتقام می‌‌گیرد که از سوی افراطیون برای بازگشایی یک مدرسه دخترانه در منطقه خود به مشکل برمی‌خورد. به نوشته این سایت «تعلیم و تربیت» یکی از اصلی‌ترین پیام‌های این سری از داستان‌های مصور بانوی برقع پوش است. او در این داستان‌ عمدتا با مردانی در حال جنگ است که مانع تعلیم و تربیت دختران می‌شوند. او با شیوه «تخت کابادی» که تلفیقی از کاراته و پرتاب خودکار و سایر وسایل تحصیل است به جنگ افراطیون می‌ورد؛ اما در پس زمینه داستان ما با مواردی رو‌به‌رو می‌شویم که کاملا در دنیای واقعی نیز رخ می‌دهد و ما با آنها آشنا هستیم: منفجر کردن مدارس توسط طالبان که یکی از رایج‌ترین کارهای طالبانی‌ها در مناطق تحت تسلط آنها است. داستان به شدت یادآور ملاله دختری است که برای تعلیم و تربیت سایر دختران تلاش می‌کرد؛ اما از ناحیه سر هدف گلوله افراطیون قرار گرفت. ملاله از این حمله هر چند جان سالم به در برد اما دیگر نتوانست به فعالیت‌های آموزشی خود ادامه دهد. داستان سایر دختران این مناطق نیز بسیار غم‌انگیز است.
در بازخورد این سری از داستان‌های مصور آمده است که «برقع پوش انتقام گیر» قرار است به زودی تبدیل به «انیمیشن» شود و هم‌اینک نیز در محافل سیاسی و فرهنگی این کشور طوفانی به پا کرده است. خالق این داستان‌ها نیز «هارون رشید» است که خبر تبدیل شدن این داستان‌های مصور به انیمیشن را به یورو نیوز می‌دهد. با این حال برخی غربی‌ها نیز نگاه چندان مهربانانه‌ای به این داستان نداشته‌اند و عمده انتقاد خود را به برقع پوش بودن این بانو برای مبارزه با افراطی‌گرایی مصروف کرده‌اند. با این وجود و صرف نظر از این‌گونه انتقادها دنیا به ستایش این سریال پرداخته است. هارون این‌گونه انتقادها را سطحی و سخیف می‌داند و می‌گوید: «کدام ابرقهرمان بدون نقاب و پوشش بوده است؟ این برقع تنها برای مخفی ماندن هویت او طراحی شده است. شاید فکر می‌کردند که ما باید برای خلق این زن الگوهایی مثل «کَت وُمن» (cat woman) و یا «وُندر وُمن»
(wonder woman) را در نظر می‌گرفتیم؛ اما باید بگویم که این پوشش‌ها در پاکستان کاربرد ندارد.» روزنامه آمریکایی هافینگتون پست درخصوص این داستان‌های مصور می‌نویسد: ما فکر می‌کنیم که دیزنی می‌تواند تنها یک یا دوچیز را بیاموزد؛ اما نگاه به بانوی برقع پوش فراتر از این سخنان است. سایت ماریسو نیز با ستایش از این داستان می‌نویسد: بانوی برقع پوش درخصوص اهمیت آموزش برای زنان است. این سری داستان‌های مصور در مورد مدارا کردن با تحصیل دختران است. این داستان در کشوری شکل گرفته است که دختران در مناطق تحت سیطره طالبان از آموزش محرومند و در وضعیت اسفناکی به سر می‌برند. او زنی است که با مهارت‌های یک نینجا خلق شده است. او با همین مهارت به جنگ دشمنان می‌رود. او حتی به طنز در یکی از دیالوگ‌هایش رو به یکی از افراطیون می‌گوید: «زنان باید چه بکنند؟ در خانه بمانند. بشورند، بسابند و در آشپرخانه جان بکنند.» pic3
این داستان‌ها به زبان «اردو» نوشته شده و قرار است خود هارون هزینه بخشی از ساخت داستان‌های مصور به‌صورت انیمیشن را تقبل کند. باقی آنها نیز توسط اعانه‌هایی که در این خصوص جمع‌آوری شده تامین می‌شود. به گفته گزارش‌نویس این سایت، «برقع پوش انتقام‌گیر» آیا شروعی برای خلق کمیک‌های شرقی است یا تنها ستاره‌ای با عمر کوتاه است؟ هرچند که نمی‌توان از مانگاهای ژاپنی صرف نظر کرد، اما مانگاها بیشتر نقاشی هستند تا داستان مصور.