مردم را نباید فریب داد
دکتر موسی غنی‌نژاد، صاحب‌نظر اقتصادی در گفت‌و‌گو با «دنیای اقتصاد»، بر لزوم تفکیک بین «اصلاح قیمت انرژی» و «کمک به افراد آسیب‌پذیر» در فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها تاکید کرد. وی اقدام دولت در فاز اول هدفمندی را یک رفتار پوپولیستی خواند و تاکید کرد: اعطای یارانه نقدی به تمامی افراد جامعه، از نظر کارشناسی کاری اشتباه بوده است؛ که بیشتر جنبه نمایشی داشت. او در خصوص کمک به اقشار آسیب‌پذیر توضیح داد که این عمل باید از طریق شناسایی افراد از سوی سازمان‌های اجتماعی صورت بگیرد، در نتیجه با این کار به سوی انضباط مالی و کاهش تورم حرکت خواهیم کرد. این کارشناس اقتصادی، به مشکلات دهک‌بندی در جامعه نیز اشاره کرد و افزود: به‌دلیل کم بودن فاصله درآمدی در برخی دهک‌ها، این امکان وجود دارد که با پرداخت نقدی به یک گروه، جایگاه افراد در گروه‌ها تغییر کند که این امر زمینه‌ساز مشکلات فراوانی خواهد شد.


مشاهده‌ها حاکی از آن است که اهداف مورد انتظار در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها محقق نشد، برخی‌ها معتقدند دولت در فاز اول بیش از اینکه به اصلاح ساختار اقتصادی کشور توجه کند، به‌دنبال راضی نگه داشتن مردم با پرداخت یارانه بود، به نظر شما ریشه این رفتار در فاز اول هدفمندی را در چه چیزی باید جست‌وجو کرد؟
ریشه پوپولیسم در هدفمندی یارانه‌ها در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها را باید در خلط دو مفهوم مستقل از هم دانست که باعث بروز مشکلاتی در این زمینه شد. «اصلاح قیمت انرژی» و«کمک به اقشار آسیب دیده» دو موضوع متفاوت از یکدیگر است که هر کدام جایگاه خاص خود را داشته و باید برای طرح مساله هدفمندی یارانه‌ها این دو موضوع را از هم تفکیک کنیم. در سال ۸۹ دولت دهم، به‌دنبال راه‌حلی بود که شکاف ایجاد شده در قیمت انرژی را اصلاح کند که البته بحث اصلاح قیمت‌های انرژی موضوع مهمی است، اما مشکل از زمانی ایجاد شد که دولت برای راضی نگه داشتن مردم از اقدام خویش شروع به پرداخت نقدی یارانه‌ها به عموم مردم کرد.
گذشت زمان نشان داد که این شیوه پرداخت، یک رفتار عامه‌پسند است که با الفبای علم اقتصاد هیچ گونه تطابقی نداشته و هزینه‌های گزافی را به جامعه تحمیل کرد؛ بنابراین تکرار این اشتباه در مرحله دوم می‌تواند، مخاطرات فاز اول را تمدید کند. در واقع اصلاح قیمت‌های انرژی، گامی است در جهت واقعی کردن هزینه‌های تولید آن که شرایط بازار رقابتی در بستر مناسبی شکل بگیرد، اما اگر بخواهیم به این بهانه، درآمدی را برای تمامی افراد اعم از فقیر وغنی، در نظر بگیریم، دچار یک رفتار پوپولیستی، بدون مبنای اقتصادی شدیم.
اما مطمئنا این شیوه هدفمندی باعث می‌شود عده‌ای از اقشار آسیب‌پذیر، در تامین معاش خود با مشکل روبه‌رو شوند، راه‌حل پیشنهادی در این بخش چیست؟
بله به همین منظور باید به حمایت از اقشار کم درآمد در جامعه که توسط نهاد‌های اجتماعی همچون کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی شناسایی شده‌اند، بپردازیم، برآورد‌ها نشان می‌دهد که این افراد تنها ۱۰ درصد از جمعیت کل را تشکیل می‌دهند که این افراد می‌توانند به این سازمان‌های مذکور مراجعه کنند. دولت با برآورد نیازهای این افراد می‌تواند کمکی افزون بر مبلغ اعطایی کنونی، یعنی ۴۵ هزار تومان اعمال کند. همچنین لازم به ذکر است که دریافت اطلاعات این افراد از طریق سایت الکترونیکی با خطای قابل ملاحظه‌ای همراه بود؛ زیرا که اکثر این افراد به اینترنت دسترسی کامل ندارند، بنابراین با استفاده از آمارهای سازمان‌های بهزیستی می‌توان عملکردی بهتری داشت. موضوع مهم‌تر این است که با شناسایی دایره محدودتری از افراد نیازمند، گامی ارزشمند در جهت کنترل نقدینگی و به تبع آن تورم خواهیم داشت.
اخیرا دولت برای حمایت از اقشار کم درآمد اقدام به اعطای سبد خانوار کرد، آیا این شیوه می‌تواند راه‌حل جایگزین برای اعطای نقدی یارانه‌ها باشد؟
خیر، به هیچ عنوان، در واقع اعطای سبد خانوار یک اشتباه سیاسی استراتژیک بود که به اهداف خود نرسید، دولت از این طریق بر آن بود که پایگاه مردمی خود را تقویت کند، اما در برآورد چند مساله دچار خطا شد و باعث شد نتیجه عکس داشته باشد. یک نکته قابل توجه در دهک‌بندی این است که به لحاظ کارشناسی این تفکیک‌ها با مشکل روبه‌رو است، تحلیل‌های آماری حاکی از آن است که تغییرات درآمدی بین این دهک‌ها بسیار ناچیز بوده است؛ بنابراین این امکان وجود دارد که با اعطای یارانه نقدی یا غیر نقدی، در طول زمان، جایگاه افراد در دهک‌ها تغییر کند؛ بنابراین محدود کردن یارانه نقدی به سه دهک نیز نمی‌تواند از لحاظ کارشناسی مورد تایید قرار گیرد. به نظر می‌رسد برای کمک به اقشار آسیب‌پذیر باید افرادی که دارای پرونده ثبت شده هستند یا به‌صورت فیزیکی ثبت‌نام کردند، احراز هویت شده تا این امکان باشد که کمک‌های دولت به بهترین شکل ممکن اعطا شود.
نکته دیگردر بحث هدفمندی این موضوع است که برخی از مردم نگرانند، شوک حاصل از تعدیل نرخ انرژی، به تورم بالا منجر شود، در واقع تولیدکننده به‌جای اینکه به‌دنبال بهره‌وری بالا باشد، قیمت تمام شده کالا را افزایش دهد، به نظر شما با این شرایط، افزایش نرخ انرژی صحیح است؟
در شرایط حال حاضر قیمت‌های انرژی در مقایسه با سایر کشورها غیر واقعی است، یکی از عمده مشکلات این امر، قاچاق سوخت به کشورهای اطراف در سال‌های گذشته بوده است، از سوی دیگر در سال‌های گذشته دولت‌ها با غیر واقعی کردن قیمت سوخت، در جهت حمایت از برخی بنگاه‌های ناکارآمد حرکت کرده است. در واقع یکی از مهم‌ترین نکات مطرح این است که ما باید به سمت بازار رقابتی گام برداریم و یکی از موارد، اصلاح قیمت انرژی خواهد بود، در این صورت بنگاه‌های زیان‌ده و ناکارآ نیز از رقابت خارج می‌شوند، درخصوص تورم ناشی از اجرای این طرح، به نظر می‌رسد انتظارات مردمی بیشتر از تحلیل‌های کارشناسی باشد. به‌عنوان مثال انتظار می‌رود با افزایش قیمت بنزین، هزینه‌های حمل ونقل حدود ۸ درصد افزایش یابد، اما دیدگاه عامه مردم این گونه است که قیمت‌ها تا دوبرابر رشد خواهد کرد؛ بنابراین باید در این زمینه آگاهی بخشی صورت گیرد، تا بتوان بسترهای مناسب برای تعدیل قیمت انرژی را مهیا کرد.
نکته قابل توجه در بحث اصلاح قیمت‌های انرژی، این موضوع است که بی‌شک اجرای این طرح تبعاتی را در کوتاه‌مدت برای جامعه به همراه خواهد داشت، اما در بلندمدت منافع زیادی را برای اقتصاد کشور حاصل خواهد کرد. لزوم اجرایی کردن اصلاح قیمت‌های انرژی بر کسی پوشیده نیست، اما باید تبعات این امر به صورت شفاف از سوی رسانه‌ها منعکس شود.