سرمایه انسانی در ایران و جهان
گروه ترجمه: مجمع جهانی اقتصاد به تازگی گزارشی را در مورد رتبه کشورهای جهان به لحاظ شاخص «سرمایه انسانی» منتشر کرده است. به اعتقاد این مجمع، در قرن بیست و یکم، «استعداد»، عامل اصلی نوآوری، رقابتپذیری و رشد خواهد بود و نه سرمایه. در این گزارش که ۱۲۴ کشور جهان را مورد بررسی قرار داده، ایران در شاخص سرمایه انسانی با کسب امتیاز ۲/۶۳ درصد رتبه ۸۰ را به خود اختصاص داده است. این در شرایطی است که رتبه ایران در گزارش قبلی که مربوط به سال ۲۰۱۳ بود ۹۴ اعلام شده بود.
اولین گزارش مجمع جهانی اقتصاد درباره شاخص سرمایه انسانی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و این دومین گزارشی است که این مجمع در این مورد منتشر میکند.
اولین گزارش مجمع جهانی اقتصاد درباره شاخص سرمایه انسانی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و این دومین گزارشی است که این مجمع در این مورد منتشر میکند.
گروه ترجمه: مجمع جهانی اقتصاد به تازگی گزارشی را در مورد رتبه کشورهای جهان به لحاظ شاخص «سرمایه انسانی» منتشر کرده است. به اعتقاد این مجمع، در قرن بیست و یکم، «استعداد»، عامل اصلی نوآوری، رقابتپذیری و رشد خواهد بود و نه سرمایه. در این گزارش که 124 کشور جهان را مورد بررسی قرار داده، ایران در شاخص سرمایه انسانی با کسب امتیاز 2/63 درصد رتبه 80 را به خود اختصاص داده است. این در شرایطی است که رتبه ایران در گزارش قبلی که مربوط به سال 2013 بود 94 اعلام شده بود.
اولین گزارش مجمع جهانی اقتصاد درباره شاخص سرمایه انسانی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و این دومین گزارشی است که این مجمع در این مورد منتشر میکند. به گزارش سایت مجمع جهانی اقتصاد، در میان ۱۲۴ کشوری که مورد بررسی قرار گرفتهاند، فنلاند با کسب امتیاز ۸۶ از ۱۰۰ درصد ممکن، رتبه نخست شاخص سرمایه انسانی را به خود اختصاص داده است. کشورهای نروژ، سوئیس، کانادا، ژاپن، سوئد، دانمارک، هلند، نیوزیلند و بلژیک به ترتیب مکانهای دوم تا دهم را به خود اختصاص دادهاند. رتبه برخی کشورهای دیگر عبارت است از: فرانسه ۱۴، آمریکا ۱۷، انگلیس ۱۹، آلمان ۲۲، یونان ۴۰، قطر ۵۶، چین ۶۴، مصر ۸۴، هند ۱۰۰ و یمن ۱۲۴.
شاخص سرمایه انسانی مشخص میکند کشورها چگونه سرمایه انسانی خود را توسعه میدهند و وارد میدان میکنند. این شاخص سطح تحصیلات، مهارت و مشاغل موجود برای افراد را در 5 گروه سنی بررسی میکند. این گروههای سنی پنج گروه از کمتر از 15 سال تا بالاتر از 65 سال را دربر میگیرد. هدف از این بررسی ارزیابی نتیجه سرمایهگذاریهای گذشته و حال کشورها در سرمایه انسانی است و این گزارش چشماندازی از وضعیت شالوده استعداد آینده کشورها را ارائه میکند. بهطورکلی شاخص سرمایه انسانی هر کشور با در نظر گرفتن 46 معیار به دست آمده است. ارزش هر یک از این معیارها از آماری که توسط سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بینالمللی کار، یونسکو و سازمان بهداشت جهانی منتشر میشود، استخراج میشود. علاوه براین آمار، در این شاخص از برخی آمار کیفی که از نظرسنجی مدیران مجمع جهانی اقتصاد به دست آمده است، استفاده میشود. در روششناسی این شاخص امکان مقایسه درون کشوری و بین کشوری وجود دارد. pic1
روششناسی شاخص سرمایه انسانی
شاخص سرمایه انسانی عواملی را بررسی میکند که با توسعه نیروی کار سالم، تحصیلکرده و بهرهور مرتبط است. درحال حاضر بیش از 200 میلیون نفر در سراسر جهان بیکار هستند و جوانان از این مساله آسیب جدی دیدهاند. اما تمرکز بر نرخ بیکاری به تنهایی چشمانداز ناقصی را از موفقیت کشورها در استفاده از موهبت سرمایه انسانی ارائه میدهد. بنابراین برای ارزیابی از وضعیت تمام کسانی که میخواهند برای رفاه خودشان و بهبود اقتصاد و جامعه تواناییها، مهارتها و تجربیات خود را عرضه کنند، به معیار جامعی از سرمایه انسانی نیاز است. چنین معیاری باید آموزش و مهارت جمعیت فعال و غیرفعال را ارزیابی کند. علاوه بر این، اقتصادهای امروزی دانشمحور و تکنولوژیمحور هستند و جهانی شدهاند و به دلیل اینکه نمیدانیم در آینده مشاغل به چه صورت خواهند بود، باید نسل آینده را با توانایی یادگیری مادامالعمر پرورش داد.
شاخص سرمایه انسانی رتبه کشورها را در این زمینه مشخص میکند و این کار امکان مقایسه موثر بین مناطق و گروههای درآمدی را فراهم میکند. روششناسی پشت این رتبهبندی قصد دارد مبنایی برای تحلیلها در دورههای زمانی باشد بهطوری که کشورها بتوانند پیشرفتهای خود را در رابطه با عملکردشان و در رابطه با دیگر کشورها پیگیری کنند. در روششناسی شاخص سرمایه انسانی به جای توجه به ورودیها و متغیرهای فضای توانمندسازی، بر بازده یادگیری و مشاغل تمرکز شده است. هدف از این کار این است که با توجه به موفقیت کشورها در استفاده از سرمایه انسانی یا توسعه پتانسیل این سرمایه در تمامی سنین، تصویری کلی از جایگاه فعلی آنها ترسیم شود. در روششناسی این شاخص همچنین بر جمعیتشناسی تمرکز شده است. این شاخص در هر زمان که امکان داشته است، دیدگاهی نسلی در پیش گرفته و شاخصها را براساس پنج گروه سنی مجزا تفکیک کرده است. پیامد تعیین جایگاه هر کشور در هر مرحله از چرخه عمر توسعه سرمایه انسانی، این است که امکان مداخله سیاسی هدفمند و برنامهریزی برای منابع انسانی را فراهم میکند. در گام بعدی، در شاخص سرمایه انسانی همه کشورها دارای استانداردی مشابه میشوند. شاخص سرمایه انسانی با سنجش دقیق عملکرد کشورها امکان مقایسه درون و بینکشوری بهطور سالانه را فراهم میکند.
شاخص سرمایه انسانی یک مفهوم تکبعدی نیست و برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد. در دنیای کسبوکار، شاخص سرمایه انسانی ارزش اقتصادی مهارتهای کارکنان است. برای سیاستگذاران، این شاخص به معنی ظرفیت جمعیت برای به حرکت درآوردن رشد اقتصادی است. شاخص سرمایه دو موضوع آموزش و اشتغال را در میان پنج گروه سنی (کمتر از 15 سال، 15 تا 24 سال، 25 تا 54 سال، 55 تا 64 سال و 65 سال به بالا) بررسی میکند. در این بررسی میزان موفقیت کشورها در توسعه مهارت و خبرگی افراد از طریق یادگیری و اجرای این دانش کسب شده از طریق اشتغال مولد ارزیابی میشود. یا به بیان دیگر، شاخص سرمایه انسانی اندازه شکاف سرمایهگذاری بر سرمایه انسانی و شکاف به کارگیری این سرمایه را در هر کشور ارزیابی میکند.
یادگیری
اولین موضوع مورد بررسی یادگیری است که خود شامل زیرشاخههای مربوط به آموزش است. این زیرشاخهها عبارتند از: نامنویسی در آموزش و کیفیت آموزش، دستاورد آموزشی نیروی کار موجود و یادگیری در محل کار.
نامنویسی در بخش آموزش
افرادی که از نظر اجتماعی و اقتصادی به حاشیه رانده شدهاند همچنان از آموزش محروم هستند. میزان دسترسی به آموزش برای کودکان و جوانان امروز که نیروی کار فردا هستند، از طریق احتساب نرخ خالص نامنویسی در مدارس ابتدایی و راهنمایی و درصد ناخالص فارغالتحصیلان دبیرستان و یک معیار برای سنجش تفاوت تعداد ثبتنام دختران و پسران در سطح راهنمایی و دبیرستان برای افراد زیر 15 سال و گروههای سنی 15 تا 24 سال به دست میآید. درصد خالص ثبتنام، همه کودکان و جوانانی را که در سن مناسب سطح تحصیلی خود ثبتنام میکنند، دربر میگیرد. با توجه به اینکه جوانان در گروه سنی 15 تا 24 سال که آموزش اساسی را به پایان رساندهاند، میتوانند بین تحصیلات دانشگاهی و کسب مهارتهای حرفهای تخصصی یا ورود به بازار کار یکی را انتخاب کنند، شاخص سرمایه انسانی میزان ثبتنام در برنامههای آموزشی حرفهای را درنظر گرفته است. در این شاخص همچنین تعداد افرادی که پیش از کسب کامل مهارتهای اساسی ترک تحصیل کردهاند، در نظر گرفته شده است.
کیفیت آموزش
گرچه میزان ثبتنام دسترسی به یادگیری را نشان میدهد، اما کیفیت فضای یادگیری را مشخص نمیکند. معیارهای استاندارد کیفیت آموزش مانند آزمون«برنامهای برای ارزیابی بینالمللی دانشآموزان»(PISA) که توسط سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه انجام میشود، یا آزمونهای «روندهای بینالمللی در ریاضیات و مطالعه علوم» و «پیشرفت در مطالعه بینالمللی سواد خواندن» برای تعدادی از کشورها قابل اندازهگیری است؛ بنابراین شاخص سرمایه انسانی برای تحت پوشش قرار دادن کشورهای بیشتر، نرخ سواد گروه سنی 15 تا 24 سال را بهعنوان معیار ساده کیفیت آموزش در نظر گرفته است. این شاخص همچنین دو معیار کیفی در مورد کیفیت آموزش ابتدایی(گروه سنی کمتر از 15 سال) و چگونگی تامین نیازهای اقتصاد رقابتی توسط سیستم آموزشی را در نظر گرفته است.
دستاورد آموزشی
این معیار همه گروههای سنی بهجز گروه سنی کمتر از 15 سال را در بر میگیرد. سه معیار متداول از دستاوردهای آموزشی رسمی وجود دارد. این معیارها درصدی از جمعیت که دستکم یکی از آموزشهای ابتدایی، راهنمایی یا تکمیلی را کسب کردهاند، در نظر میگیرد. نیروی کاری که تحصیلات عالی دارد یا دستکم از زیربنای یادگیری مناسبی برخوردار است، بهتر خود را با تکنولوژیهای جدید تطبیق میدهد، نوآور است و قادر به رقابت در سطح جهانی است. کشورهایی که فقط دارای سطح آموزش ابتدایی هستند با سطح پایین درآمد و فرصتهای کمتر برای توسعه نیروی انسانی رو به رو خواهند بود. این نکته قابل توجه است که بسیاری از کشورهای دارای درآمد پایین در زمینه آموزش گامهای چشمگیری را در دهههای گذشته برداشتهاند بهطوری که دستاوردهای آموزشی گروههای سنی جوانتر بسیار بالاتر از گروههای سنی مسنتر و در برخی موارد نزدیک به سطح کشورهای دارای درآمد بالاست.
یادگیری در محل کار
این معیار میزان فراگیری افراد در محل کار بهصورت یادگیری از طریق انجام کار، دانش ضمنی، تبادل اطلاعات با همکاران و همچنین یادگیری رسمی حین کار، آموزش مستمر و آموزش کارکنان را بررسی میکند. سنجش آموزش رسمی کارکنان از طریق نظرسنجی انجام شده از مدیران مجمع جهانی اقتصاد صورت گرفته است. معیار دیگری که در زمینه یادگیری در محل کار مورد بررسی قرار گرفته، پیچیدگی اقتصادی است که میزان پیچیدگی«دانش تولیدی» یک کشور است و بهطور تجربی از کیفیت محصولات صادراتی هر کشور مشخص میشود. با توجه به اینکه سنجش این معیار برای گروههای سنی مجرا قابل انجام نیست، این معیار فقط در گروه سنی 25 تا 54 سال درنظر گرفته شده است.
اشتغال
دومین موضوع، اشتغال است که در فعالیتهای نیروی کار چندین جنبه را تحت پوشش قرار میدهد:
۱.مشارکت اقتصادی: این معیار میزان مشارکت همه گروههای سنی دارای همه سطوح پیشینه تحصیلاتی را در بازار کار مورد سنجش قرار میدهد. یعنی بررسی میکند که چه تعداد از افراد قادرند بهطور فعال بهعنوان نیروی کار کشور حضور داشته باشند و بخشهای مختلف این جمعیت - زنان، جوانان و افراد مسن تا چه حد در بازار کار، غیرموثر هستند. همانطور که در شاخص سرمایه انسانی آمده است، در همه گروههای سنی بهجز گروه سنی زیر ۱۵ سال، نرخ مشارکت آن گروه سنی بهعنوان نیروی کار، نرخ بیکاری آن و نرخ برخورداری از کار نامناسب یا دارای درآمد ناکافی، ذکر شده است. نرخ مشارکت نیروی کار هر کشور که دو گروه افراد دارای شغل و افراد جویای کار را در بر میگیرد، گستردهترین معیار سنجش سهم افراد هر کشور در بازار کار است. نرخ کم اشتغالی، سهم افرادی را نشان میدهد که گر چه دارای شغل هستند اما علاقهمندند که بیشتر کار کنند و دانش و تجربه خود را بیشتر مورد استفاده قرار دهند. این دسته از افراد غالبا در کارهای نیمهوقت یا دارای مدت محدود مشغولند.
2. مهارتها: این جنبه از اشتغال این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد که آیا دانش و تحصیلات افراد به خوبی با وضعیت اقتصادی کشور و کیفیت شغلی که افراد مییابند همخوانی دارد یا نه.
معیار مهارتها بر پایه تعدادی از متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است تا کیفیت مشاغل یک کشور را مورد سنجش قرار دهد و بررسی کند که یک کشور چقدر خوب میتواند آموزش و تحصیلات مردم خود را به اشتغال مولد و در سطح مهارتهای مناسب مورد استفاده قرار دهد. برای گروه سنی ۲۵ تا ۵۴ ساله یعنی اغلب افرادی که در نیروی کار بودهاند، شاخص سرمایه انسانی درصد افرادی را که در مشاغل با مهارت بالا، حداقل و مهارت متوسط هستند مورد سنجش قرار داده است. علاوه بر این میزان سهولت پیدا کردن افراد دارای مهارت بالا مورد اندازهگیری قرار گرفته است.
3. آسیبپذیری: این معیار میزان روابط سودجویانه در کار را که موجب از بین رفتن پتانسیلهای درازمدت فردی میشود میسنجد. در واقع در این جنبه نهایی از معیار اشتغال، آسیبپذیری جوانان یک کشور در برابر بهرهکشی را نشان میدهد که با نام تعداد موارد کار کودکان مشخص شده است. اشتغال کودکان علاوه بر اثرات فوری و کوتاهمدت، سلامت، تحصیلات و پتانسیل توسعه درازمدت سرمایه انسانی کودکان را تحتتاثیر قرار میدهد. البته در مورد سایر مصادیق بهرهکشی و سودجویی، همچون بردهداری، باید گفت دادههای قابل اعتماد محدودی موجود است و معمولا در ترکیب با اشتغال کودکان مشاهده میشود.
استانداردسازی دادهها
در این بررسی یک نقطه مرجع تعیین شد تا ارزشها و دادههای خام با توجه به آن بهصورت استاندارد و با معیاری واحد مورد سنجش قرار گیرند. در این بررسی برای هر یک از شاخصها حداقل و حداکثر ارزش منطقی در نظر گرفته شد و سپس همه دادهها در طیف بین صفر تا صد ارزشگذاری شد. امتیازهای نهایی را میتوان بهعنوان درصدی تعبیر کرد که تقریبا نشاندهنده میزان بهینهسازی سرمایه انسانی در هر کشور است.
دو فرمولی که در تهیه امتیاز استاندارد از دادههای خام مورد استفاده قرار گرفتند به این شرحند:
حداقل ارزش منطقی - ارزش شاخص کشور= امتیاز1
حداقل ارزش منطقی- حداکثر ارزش منطقی
حداکثر ارزش منطقی - ارزش شاخص کشور =امتیاز2
حداکثر ارزش منطقی- حداقل ارزش منطقی
مقایسه با اولین نسخه گزارش شاخص سرمایه انسانی
مجمع جهانی اقتصاد از زمان انتشار اولین نسخه این گزارش در سال ۲۰۱۳ تاکنون بازخوردهای قابل تاملی را دریافت کرده است. بنابراین به منظور تحلیل عمیقتر، مدل زیربنایی این شاخص بهطور کامل اصلاح شده و برخی از رویکردهای روششناسی آن اصلاح شده است. تغییرات اصلی نسبت به نسخه قبلی به این شرح است:
در نسخه قبلی چهار ستون اصلی آموزش، اشتغال، سلامت و فضای توانمندسازی وجود داشت که در نسخه جدید پنج گروه سنی جایگزین آنها شد که بهعنوان فاز اصلی در چرخه عمر توسعه سرمایه انسانی برای افراد و ساختار جمعیتی کشورها در نظر گرفته شد. این گروههای سنی عبارتند از: کمتر از 15 سال، 15 تا 24 سال، 25 تا 54 سال، 55 تا 64 سال و 65 سال و بالاتر.
کشورها براساس بازده معیارهای مربوط به آموزش و مشاغل ارزیابی شدهاند. برای جلوگیری از تلفیق متغیرهای ورودی و بازده، سنجشهایی که قبلا براساس معیار فضای توانمندسازی انجام شده بود، در این نسخه گنجانده نشدهاند. معیار سلامت هم به معیار خاصی از امید به زندگی در ارتباط با سلامت که قدرت تحلیلی بیشتری دارد، تبدیل شده است.
در نسخه قبلی برای به دست آوردن نمره و رتبه کلی هر کشور، به هر چهار ستون موضوعی وزن 25 درصد اختصاص داده شده بود. در نسخه دوم، همراستا با رویکرد جمعیتی این نسخه و به منظور لحاظ کردن سهم هر فرد در عملکرد سرمایه انسانی هر کشور بهطور برابر، نمره و رتبه کل کشورها از طریق اختصاص وزن به میانگین عملکرد کشور در هر گروه سنی و درصد سهم آن گروه سنی از جمعیت جهانی به دست آمده است.
اولین گزارش مجمع جهانی اقتصاد درباره شاخص سرمایه انسانی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و این دومین گزارشی است که این مجمع در این مورد منتشر میکند. به گزارش سایت مجمع جهانی اقتصاد، در میان ۱۲۴ کشوری که مورد بررسی قرار گرفتهاند، فنلاند با کسب امتیاز ۸۶ از ۱۰۰ درصد ممکن، رتبه نخست شاخص سرمایه انسانی را به خود اختصاص داده است. کشورهای نروژ، سوئیس، کانادا، ژاپن، سوئد، دانمارک، هلند، نیوزیلند و بلژیک به ترتیب مکانهای دوم تا دهم را به خود اختصاص دادهاند. رتبه برخی کشورهای دیگر عبارت است از: فرانسه ۱۴، آمریکا ۱۷، انگلیس ۱۹، آلمان ۲۲، یونان ۴۰، قطر ۵۶، چین ۶۴، مصر ۸۴، هند ۱۰۰ و یمن ۱۲۴.
شاخص سرمایه انسانی مشخص میکند کشورها چگونه سرمایه انسانی خود را توسعه میدهند و وارد میدان میکنند. این شاخص سطح تحصیلات، مهارت و مشاغل موجود برای افراد را در 5 گروه سنی بررسی میکند. این گروههای سنی پنج گروه از کمتر از 15 سال تا بالاتر از 65 سال را دربر میگیرد. هدف از این بررسی ارزیابی نتیجه سرمایهگذاریهای گذشته و حال کشورها در سرمایه انسانی است و این گزارش چشماندازی از وضعیت شالوده استعداد آینده کشورها را ارائه میکند. بهطورکلی شاخص سرمایه انسانی هر کشور با در نظر گرفتن 46 معیار به دست آمده است. ارزش هر یک از این معیارها از آماری که توسط سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بینالمللی کار، یونسکو و سازمان بهداشت جهانی منتشر میشود، استخراج میشود. علاوه براین آمار، در این شاخص از برخی آمار کیفی که از نظرسنجی مدیران مجمع جهانی اقتصاد به دست آمده است، استفاده میشود. در روششناسی این شاخص امکان مقایسه درون کشوری و بین کشوری وجود دارد. pic1
روششناسی شاخص سرمایه انسانی
شاخص سرمایه انسانی عواملی را بررسی میکند که با توسعه نیروی کار سالم، تحصیلکرده و بهرهور مرتبط است. درحال حاضر بیش از 200 میلیون نفر در سراسر جهان بیکار هستند و جوانان از این مساله آسیب جدی دیدهاند. اما تمرکز بر نرخ بیکاری به تنهایی چشمانداز ناقصی را از موفقیت کشورها در استفاده از موهبت سرمایه انسانی ارائه میدهد. بنابراین برای ارزیابی از وضعیت تمام کسانی که میخواهند برای رفاه خودشان و بهبود اقتصاد و جامعه تواناییها، مهارتها و تجربیات خود را عرضه کنند، به معیار جامعی از سرمایه انسانی نیاز است. چنین معیاری باید آموزش و مهارت جمعیت فعال و غیرفعال را ارزیابی کند. علاوه بر این، اقتصادهای امروزی دانشمحور و تکنولوژیمحور هستند و جهانی شدهاند و به دلیل اینکه نمیدانیم در آینده مشاغل به چه صورت خواهند بود، باید نسل آینده را با توانایی یادگیری مادامالعمر پرورش داد.
شاخص سرمایه انسانی رتبه کشورها را در این زمینه مشخص میکند و این کار امکان مقایسه موثر بین مناطق و گروههای درآمدی را فراهم میکند. روششناسی پشت این رتبهبندی قصد دارد مبنایی برای تحلیلها در دورههای زمانی باشد بهطوری که کشورها بتوانند پیشرفتهای خود را در رابطه با عملکردشان و در رابطه با دیگر کشورها پیگیری کنند. در روششناسی شاخص سرمایه انسانی به جای توجه به ورودیها و متغیرهای فضای توانمندسازی، بر بازده یادگیری و مشاغل تمرکز شده است. هدف از این کار این است که با توجه به موفقیت کشورها در استفاده از سرمایه انسانی یا توسعه پتانسیل این سرمایه در تمامی سنین، تصویری کلی از جایگاه فعلی آنها ترسیم شود. در روششناسی این شاخص همچنین بر جمعیتشناسی تمرکز شده است. این شاخص در هر زمان که امکان داشته است، دیدگاهی نسلی در پیش گرفته و شاخصها را براساس پنج گروه سنی مجزا تفکیک کرده است. پیامد تعیین جایگاه هر کشور در هر مرحله از چرخه عمر توسعه سرمایه انسانی، این است که امکان مداخله سیاسی هدفمند و برنامهریزی برای منابع انسانی را فراهم میکند. در گام بعدی، در شاخص سرمایه انسانی همه کشورها دارای استانداردی مشابه میشوند. شاخص سرمایه انسانی با سنجش دقیق عملکرد کشورها امکان مقایسه درون و بینکشوری بهطور سالانه را فراهم میکند.
شاخص سرمایه انسانی یک مفهوم تکبعدی نیست و برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد. در دنیای کسبوکار، شاخص سرمایه انسانی ارزش اقتصادی مهارتهای کارکنان است. برای سیاستگذاران، این شاخص به معنی ظرفیت جمعیت برای به حرکت درآوردن رشد اقتصادی است. شاخص سرمایه دو موضوع آموزش و اشتغال را در میان پنج گروه سنی (کمتر از 15 سال، 15 تا 24 سال، 25 تا 54 سال، 55 تا 64 سال و 65 سال به بالا) بررسی میکند. در این بررسی میزان موفقیت کشورها در توسعه مهارت و خبرگی افراد از طریق یادگیری و اجرای این دانش کسب شده از طریق اشتغال مولد ارزیابی میشود. یا به بیان دیگر، شاخص سرمایه انسانی اندازه شکاف سرمایهگذاری بر سرمایه انسانی و شکاف به کارگیری این سرمایه را در هر کشور ارزیابی میکند.
یادگیری
اولین موضوع مورد بررسی یادگیری است که خود شامل زیرشاخههای مربوط به آموزش است. این زیرشاخهها عبارتند از: نامنویسی در آموزش و کیفیت آموزش، دستاورد آموزشی نیروی کار موجود و یادگیری در محل کار.
نامنویسی در بخش آموزش
افرادی که از نظر اجتماعی و اقتصادی به حاشیه رانده شدهاند همچنان از آموزش محروم هستند. میزان دسترسی به آموزش برای کودکان و جوانان امروز که نیروی کار فردا هستند، از طریق احتساب نرخ خالص نامنویسی در مدارس ابتدایی و راهنمایی و درصد ناخالص فارغالتحصیلان دبیرستان و یک معیار برای سنجش تفاوت تعداد ثبتنام دختران و پسران در سطح راهنمایی و دبیرستان برای افراد زیر 15 سال و گروههای سنی 15 تا 24 سال به دست میآید. درصد خالص ثبتنام، همه کودکان و جوانانی را که در سن مناسب سطح تحصیلی خود ثبتنام میکنند، دربر میگیرد. با توجه به اینکه جوانان در گروه سنی 15 تا 24 سال که آموزش اساسی را به پایان رساندهاند، میتوانند بین تحصیلات دانشگاهی و کسب مهارتهای حرفهای تخصصی یا ورود به بازار کار یکی را انتخاب کنند، شاخص سرمایه انسانی میزان ثبتنام در برنامههای آموزشی حرفهای را درنظر گرفته است. در این شاخص همچنین تعداد افرادی که پیش از کسب کامل مهارتهای اساسی ترک تحصیل کردهاند، در نظر گرفته شده است.
کیفیت آموزش
گرچه میزان ثبتنام دسترسی به یادگیری را نشان میدهد، اما کیفیت فضای یادگیری را مشخص نمیکند. معیارهای استاندارد کیفیت آموزش مانند آزمون«برنامهای برای ارزیابی بینالمللی دانشآموزان»(PISA) که توسط سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه انجام میشود، یا آزمونهای «روندهای بینالمللی در ریاضیات و مطالعه علوم» و «پیشرفت در مطالعه بینالمللی سواد خواندن» برای تعدادی از کشورها قابل اندازهگیری است؛ بنابراین شاخص سرمایه انسانی برای تحت پوشش قرار دادن کشورهای بیشتر، نرخ سواد گروه سنی 15 تا 24 سال را بهعنوان معیار ساده کیفیت آموزش در نظر گرفته است. این شاخص همچنین دو معیار کیفی در مورد کیفیت آموزش ابتدایی(گروه سنی کمتر از 15 سال) و چگونگی تامین نیازهای اقتصاد رقابتی توسط سیستم آموزشی را در نظر گرفته است.
دستاورد آموزشی
این معیار همه گروههای سنی بهجز گروه سنی کمتر از 15 سال را در بر میگیرد. سه معیار متداول از دستاوردهای آموزشی رسمی وجود دارد. این معیارها درصدی از جمعیت که دستکم یکی از آموزشهای ابتدایی، راهنمایی یا تکمیلی را کسب کردهاند، در نظر میگیرد. نیروی کاری که تحصیلات عالی دارد یا دستکم از زیربنای یادگیری مناسبی برخوردار است، بهتر خود را با تکنولوژیهای جدید تطبیق میدهد، نوآور است و قادر به رقابت در سطح جهانی است. کشورهایی که فقط دارای سطح آموزش ابتدایی هستند با سطح پایین درآمد و فرصتهای کمتر برای توسعه نیروی انسانی رو به رو خواهند بود. این نکته قابل توجه است که بسیاری از کشورهای دارای درآمد پایین در زمینه آموزش گامهای چشمگیری را در دهههای گذشته برداشتهاند بهطوری که دستاوردهای آموزشی گروههای سنی جوانتر بسیار بالاتر از گروههای سنی مسنتر و در برخی موارد نزدیک به سطح کشورهای دارای درآمد بالاست.
یادگیری در محل کار
این معیار میزان فراگیری افراد در محل کار بهصورت یادگیری از طریق انجام کار، دانش ضمنی، تبادل اطلاعات با همکاران و همچنین یادگیری رسمی حین کار، آموزش مستمر و آموزش کارکنان را بررسی میکند. سنجش آموزش رسمی کارکنان از طریق نظرسنجی انجام شده از مدیران مجمع جهانی اقتصاد صورت گرفته است. معیار دیگری که در زمینه یادگیری در محل کار مورد بررسی قرار گرفته، پیچیدگی اقتصادی است که میزان پیچیدگی«دانش تولیدی» یک کشور است و بهطور تجربی از کیفیت محصولات صادراتی هر کشور مشخص میشود. با توجه به اینکه سنجش این معیار برای گروههای سنی مجرا قابل انجام نیست، این معیار فقط در گروه سنی 25 تا 54 سال درنظر گرفته شده است.
اشتغال
دومین موضوع، اشتغال است که در فعالیتهای نیروی کار چندین جنبه را تحت پوشش قرار میدهد:
۱.مشارکت اقتصادی: این معیار میزان مشارکت همه گروههای سنی دارای همه سطوح پیشینه تحصیلاتی را در بازار کار مورد سنجش قرار میدهد. یعنی بررسی میکند که چه تعداد از افراد قادرند بهطور فعال بهعنوان نیروی کار کشور حضور داشته باشند و بخشهای مختلف این جمعیت - زنان، جوانان و افراد مسن تا چه حد در بازار کار، غیرموثر هستند. همانطور که در شاخص سرمایه انسانی آمده است، در همه گروههای سنی بهجز گروه سنی زیر ۱۵ سال، نرخ مشارکت آن گروه سنی بهعنوان نیروی کار، نرخ بیکاری آن و نرخ برخورداری از کار نامناسب یا دارای درآمد ناکافی، ذکر شده است. نرخ مشارکت نیروی کار هر کشور که دو گروه افراد دارای شغل و افراد جویای کار را در بر میگیرد، گستردهترین معیار سنجش سهم افراد هر کشور در بازار کار است. نرخ کم اشتغالی، سهم افرادی را نشان میدهد که گر چه دارای شغل هستند اما علاقهمندند که بیشتر کار کنند و دانش و تجربه خود را بیشتر مورد استفاده قرار دهند. این دسته از افراد غالبا در کارهای نیمهوقت یا دارای مدت محدود مشغولند.
2. مهارتها: این جنبه از اشتغال این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد که آیا دانش و تحصیلات افراد به خوبی با وضعیت اقتصادی کشور و کیفیت شغلی که افراد مییابند همخوانی دارد یا نه.
معیار مهارتها بر پایه تعدادی از متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است تا کیفیت مشاغل یک کشور را مورد سنجش قرار دهد و بررسی کند که یک کشور چقدر خوب میتواند آموزش و تحصیلات مردم خود را به اشتغال مولد و در سطح مهارتهای مناسب مورد استفاده قرار دهد. برای گروه سنی ۲۵ تا ۵۴ ساله یعنی اغلب افرادی که در نیروی کار بودهاند، شاخص سرمایه انسانی درصد افرادی را که در مشاغل با مهارت بالا، حداقل و مهارت متوسط هستند مورد سنجش قرار داده است. علاوه بر این میزان سهولت پیدا کردن افراد دارای مهارت بالا مورد اندازهگیری قرار گرفته است.
3. آسیبپذیری: این معیار میزان روابط سودجویانه در کار را که موجب از بین رفتن پتانسیلهای درازمدت فردی میشود میسنجد. در واقع در این جنبه نهایی از معیار اشتغال، آسیبپذیری جوانان یک کشور در برابر بهرهکشی را نشان میدهد که با نام تعداد موارد کار کودکان مشخص شده است. اشتغال کودکان علاوه بر اثرات فوری و کوتاهمدت، سلامت، تحصیلات و پتانسیل توسعه درازمدت سرمایه انسانی کودکان را تحتتاثیر قرار میدهد. البته در مورد سایر مصادیق بهرهکشی و سودجویی، همچون بردهداری، باید گفت دادههای قابل اعتماد محدودی موجود است و معمولا در ترکیب با اشتغال کودکان مشاهده میشود.
استانداردسازی دادهها
در این بررسی یک نقطه مرجع تعیین شد تا ارزشها و دادههای خام با توجه به آن بهصورت استاندارد و با معیاری واحد مورد سنجش قرار گیرند. در این بررسی برای هر یک از شاخصها حداقل و حداکثر ارزش منطقی در نظر گرفته شد و سپس همه دادهها در طیف بین صفر تا صد ارزشگذاری شد. امتیازهای نهایی را میتوان بهعنوان درصدی تعبیر کرد که تقریبا نشاندهنده میزان بهینهسازی سرمایه انسانی در هر کشور است.
دو فرمولی که در تهیه امتیاز استاندارد از دادههای خام مورد استفاده قرار گرفتند به این شرحند:
حداقل ارزش منطقی - ارزش شاخص کشور= امتیاز1
حداقل ارزش منطقی- حداکثر ارزش منطقی
حداکثر ارزش منطقی - ارزش شاخص کشور =امتیاز2
حداکثر ارزش منطقی- حداقل ارزش منطقی
مقایسه با اولین نسخه گزارش شاخص سرمایه انسانی
مجمع جهانی اقتصاد از زمان انتشار اولین نسخه این گزارش در سال ۲۰۱۳ تاکنون بازخوردهای قابل تاملی را دریافت کرده است. بنابراین به منظور تحلیل عمیقتر، مدل زیربنایی این شاخص بهطور کامل اصلاح شده و برخی از رویکردهای روششناسی آن اصلاح شده است. تغییرات اصلی نسبت به نسخه قبلی به این شرح است:
در نسخه قبلی چهار ستون اصلی آموزش، اشتغال، سلامت و فضای توانمندسازی وجود داشت که در نسخه جدید پنج گروه سنی جایگزین آنها شد که بهعنوان فاز اصلی در چرخه عمر توسعه سرمایه انسانی برای افراد و ساختار جمعیتی کشورها در نظر گرفته شد. این گروههای سنی عبارتند از: کمتر از 15 سال، 15 تا 24 سال، 25 تا 54 سال، 55 تا 64 سال و 65 سال و بالاتر.
کشورها براساس بازده معیارهای مربوط به آموزش و مشاغل ارزیابی شدهاند. برای جلوگیری از تلفیق متغیرهای ورودی و بازده، سنجشهایی که قبلا براساس معیار فضای توانمندسازی انجام شده بود، در این نسخه گنجانده نشدهاند. معیار سلامت هم به معیار خاصی از امید به زندگی در ارتباط با سلامت که قدرت تحلیلی بیشتری دارد، تبدیل شده است.
در نسخه قبلی برای به دست آوردن نمره و رتبه کلی هر کشور، به هر چهار ستون موضوعی وزن 25 درصد اختصاص داده شده بود. در نسخه دوم، همراستا با رویکرد جمعیتی این نسخه و به منظور لحاظ کردن سهم هر فرد در عملکرد سرمایه انسانی هر کشور بهطور برابر، نمره و رتبه کل کشورها از طریق اختصاص وزن به میانگین عملکرد کشور در هر گروه سنی و درصد سهم آن گروه سنی از جمعیت جهانی به دست آمده است.
ارسال نظر