در گفتوگو با اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور بررسی شد:
شرایط جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران - ۵ آبان ۹۴
جذب سرمایهگذاری در ایران همواره یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور بوده است. با توجه به اجرایی شدن برجام این موضوع بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته و سرمایهگذاران خارجی به دنبال یافتن فرصتهای سرمایهگذاری در ایران و تامین فایناس مورد نظر هستند. اما در این رابطه کشور با چه چالشهایی روبروست و نگاه مقامات عالی کشور در این خصوص چیست؟ از نظر آنان سرمایهگذاری خارجی مطلوب در ایران چیست و چگونه میتوان با شرایط برد برد شرایط ایجاد این نوع سرمایهگذاری را مهیا کرد. اکبر ترکان در گفتوگو با دنیای اقتصاد در این رابطه توضیحاتی داده است.
جذب سرمایهگذاری در ایران همواره یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور بوده است. با توجه به اجرایی شدن برجام این موضوع بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته و سرمایهگذاران خارجی به دنبال یافتن فرصتهای سرمایهگذاری در ایران و تامین فایناس مورد نظر هستند. اما در این رابطه کشور با چه چالشهایی روبروست و نگاه مقامات عالی کشور در این خصوص چیست؟ از نظر آنان سرمایهگذاری خارجی مطلوب در ایران چیست و چگونه میتوان با شرایط برد برد شرایط ایجاد این نوع سرمایهگذاری را مهیا کرد. اکبر ترکان در گفتوگو با دنیای اقتصاد در این رابطه توضیحاتی داده است.
***
همانطور که در جریان هستید، ۱۷ و ۱۸ آبان، کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی برگزار میشود و شما هم یکی از سخنرانان اصلی آن هستید. من میخواستم از شما بپرسم، مهمترین موانع برای جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران چیست و چطور باید این موانع برداشته شود که سرمایهگذاران خارجی وارد کشور شوند؟
برای جذب سرمایه خارجی، یک بحث وجود دارد و برای سرمایهگذاری خارجی یک بحث دیگر. اینکه سرمایه خارجی را جذب کنیم، به معنای سرمایهگذاری نیست. ممکن است که مثلاً از طرقی مثل بیع متقابل، سرمایه خارجی بیاید و در واقع پروژهای را برای ما انجام دهد و از محل عوایدش بازپرداخت کند. اما وقتی صحبت از سرمایهگذاری خارجی میکنیم، اینجا مدیریت به علاوه تکنولوژی و سرمایه مد نظر است. بحثهایی که الآن در حال انجام است، هم در مورد سرمایههای خارجی است و هم در مورد سرمایهگذاری خارجی. اولویت ما با سرمایهگذاری خارجی است. البته سرمایه خارجی هم خوب و مورد نیاز ماست، چون بسیاری از پروژههای با توجیه اقتصادی خوب، در ایران وجود دارد که سرمایهگذاران ایرانی انجام میدهند و نیازمند سرمایه و تامین مالی از خارج است. کوشش این دوستان ما بر این است که منجر به هزینههایی از جانب دولت نشوند. چون اگر سرمایهگذار خارجی، خودش سرمایه بیاورد، دولت باید ضمانتهایی را به او بدهد که ریسک اقدامات دولتی سرمایه او را تهدید نمیکند.
اما تجارت ریسک خود را دارد و بعید است سرمایهگذاران واقعی به دنبال تضمین دولت ایران باشند.
بله تجارت و کسبوکار ریسکهای خودش را دارد. یعنی ریسک مربوط به سرمایهگذار است. اما وقتیکه یک سرمایهای را به صورت فاینانس و قرض به داخل کشور بیاوریم، کسی که این منابع را در اختیار میگذارد، تضمین میخواهد. برای این تضمینها اگر سرمایهگذار ایرانی این پول را قرض کرده باشد، سرمایهگذار ایرانی باید به بانک ایرانی تضمینهای لازم را بدهد، بانک ایرانی هم به بانک خارجی تضمین بدهد. که در این حالت یک قدری احتیاط بیشتری لازم است. چون همانطور که شما میدانید، ما در سالهای اخیر با یک پدیدهای مواجه هستیم و آن پدیده این است که وام گیرندگان و تسهیلات گیرندگان ایرانی، بعضاً تسهیلاتی را گرفتهاند که قادر به بازپرداخت آنها نیستند. اسمش معوقات شده است که این معوقات ارقام بسیار بزرگی را در تسهیلات بانکی ما تشکیل میدهد. یک بخش معوقات به صورت رسمی با آمار اعلام شده است، یک بخش دیگر هم است که با پوششهای مختلف و با تکنیکهای بانکداری به عنوان معوقه ثبت نشده است و اینها معوقات غیررسمی محسوب میشوند.
چند درصد تسهیلات بانکی ما معوقه است؟
بخش بزرگی از تسهیلات بانکی که ۲۵ درصد تسهیلات بانکی ما را تشکیل میدهد، الآن بهصورت معوقه درآمده است. که بهصورت معوقه رسمی یا غیررسمی خود را نشان میدهد. این معوقات ریالی هستند. حالا اگر تبدیل شدند به معوقات ارزی چطور؟ تسهیلات گیرندگان ایرانی میروند و وام از خارج میگیرند، بعد بانک ایرانی در مقابل بانک خارجی تضمین میکند، اینها هم به بانک ایرانی، از همین تضمینهایی میدهند که تا الآن دادهاند، این تضمینها بعداً تبدیل به معوقات میشود. آنوقت بانک ایران باید این بدهی خارجی ارزی را بدهد و در واقع معوقات ریالیای که الآن ما داریم، تبدیل میشوند به معوقات ارزی. لذا بایستی در وام گرفتن، و تسهیلات گرفتن ارزی، احتیاط کرد تا این وضعیت که برای معوقات ریالی پیش آمده در معوقات ارزی پیش نیاید.
حالا که در دوره پساتحریم، استقبال خارجیها به چه شکل بوده است، این مدت و این برو و بیا تا به نتیجهای انجامیده است؟
بالاخره فضا خیلی خوب است. خارجیها واقعاً جدی هستند و میخواهند کار کنند. خب، ایران هم بالاخره کشور پرظرفیتی است. بانکهای ما، بانکهای خوشحسابی هستند. بانک مرکزی ما، تعهدات بینالمللیاش، همیشه تعهدات معتبری بوده است. رقم بدهی کشور نسبت به تواناییاش بسیار جزیی است. همانطور که میدانید، کشورها میتوانند تا بعضاً بیش از تولید ناخالص داخلیشان، بدهی خارجی داشته باشند. و بدون نگرانی باشند. ما اصلاً بدهی خارجی آنچنانی نداریم.
بنابراین با توجه به اینکه بانک مرکزی ما، بسیار معتبر و کم ریسک بوده و از سوی دیگر بانکهای ایرانی هم در دنیا، کم ریسک هستند، ظرفیت استفاده از منافع مالی بینالمللی در کشور ما خوب است. ولی بنده ترجیحم سرمایهگذاری خارجی است تا استفاده از سرمایه خارجی. من نگران بدهیهای ارزی هستم و فکر هم میکنم، باید سرمایهگذار خودش بیاید مدیریتش را هم بیاورد، تکنولوژیاش را هم بیاورد و خودش کسبوکار راه بیندازد.
***
همانطور که در جریان هستید، ۱۷ و ۱۸ آبان، کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی برگزار میشود و شما هم یکی از سخنرانان اصلی آن هستید. من میخواستم از شما بپرسم، مهمترین موانع برای جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران چیست و چطور باید این موانع برداشته شود که سرمایهگذاران خارجی وارد کشور شوند؟
برای جذب سرمایه خارجی، یک بحث وجود دارد و برای سرمایهگذاری خارجی یک بحث دیگر. اینکه سرمایه خارجی را جذب کنیم، به معنای سرمایهگذاری نیست. ممکن است که مثلاً از طرقی مثل بیع متقابل، سرمایه خارجی بیاید و در واقع پروژهای را برای ما انجام دهد و از محل عوایدش بازپرداخت کند. اما وقتی صحبت از سرمایهگذاری خارجی میکنیم، اینجا مدیریت به علاوه تکنولوژی و سرمایه مد نظر است. بحثهایی که الآن در حال انجام است، هم در مورد سرمایههای خارجی است و هم در مورد سرمایهگذاری خارجی. اولویت ما با سرمایهگذاری خارجی است. البته سرمایه خارجی هم خوب و مورد نیاز ماست، چون بسیاری از پروژههای با توجیه اقتصادی خوب، در ایران وجود دارد که سرمایهگذاران ایرانی انجام میدهند و نیازمند سرمایه و تامین مالی از خارج است. کوشش این دوستان ما بر این است که منجر به هزینههایی از جانب دولت نشوند. چون اگر سرمایهگذار خارجی، خودش سرمایه بیاورد، دولت باید ضمانتهایی را به او بدهد که ریسک اقدامات دولتی سرمایه او را تهدید نمیکند.
اما تجارت ریسک خود را دارد و بعید است سرمایهگذاران واقعی به دنبال تضمین دولت ایران باشند.
بله تجارت و کسبوکار ریسکهای خودش را دارد. یعنی ریسک مربوط به سرمایهگذار است. اما وقتیکه یک سرمایهای را به صورت فاینانس و قرض به داخل کشور بیاوریم، کسی که این منابع را در اختیار میگذارد، تضمین میخواهد. برای این تضمینها اگر سرمایهگذار ایرانی این پول را قرض کرده باشد، سرمایهگذار ایرانی باید به بانک ایرانی تضمینهای لازم را بدهد، بانک ایرانی هم به بانک خارجی تضمین بدهد. که در این حالت یک قدری احتیاط بیشتری لازم است. چون همانطور که شما میدانید، ما در سالهای اخیر با یک پدیدهای مواجه هستیم و آن پدیده این است که وام گیرندگان و تسهیلات گیرندگان ایرانی، بعضاً تسهیلاتی را گرفتهاند که قادر به بازپرداخت آنها نیستند. اسمش معوقات شده است که این معوقات ارقام بسیار بزرگی را در تسهیلات بانکی ما تشکیل میدهد. یک بخش معوقات به صورت رسمی با آمار اعلام شده است، یک بخش دیگر هم است که با پوششهای مختلف و با تکنیکهای بانکداری به عنوان معوقه ثبت نشده است و اینها معوقات غیررسمی محسوب میشوند.
چند درصد تسهیلات بانکی ما معوقه است؟
بخش بزرگی از تسهیلات بانکی که ۲۵ درصد تسهیلات بانکی ما را تشکیل میدهد، الآن بهصورت معوقه درآمده است. که بهصورت معوقه رسمی یا غیررسمی خود را نشان میدهد. این معوقات ریالی هستند. حالا اگر تبدیل شدند به معوقات ارزی چطور؟ تسهیلات گیرندگان ایرانی میروند و وام از خارج میگیرند، بعد بانک ایرانی در مقابل بانک خارجی تضمین میکند، اینها هم به بانک ایرانی، از همین تضمینهایی میدهند که تا الآن دادهاند، این تضمینها بعداً تبدیل به معوقات میشود. آنوقت بانک ایران باید این بدهی خارجی ارزی را بدهد و در واقع معوقات ریالیای که الآن ما داریم، تبدیل میشوند به معوقات ارزی. لذا بایستی در وام گرفتن، و تسهیلات گرفتن ارزی، احتیاط کرد تا این وضعیت که برای معوقات ریالی پیش آمده در معوقات ارزی پیش نیاید.
حالا که در دوره پساتحریم، استقبال خارجیها به چه شکل بوده است، این مدت و این برو و بیا تا به نتیجهای انجامیده است؟
بالاخره فضا خیلی خوب است. خارجیها واقعاً جدی هستند و میخواهند کار کنند. خب، ایران هم بالاخره کشور پرظرفیتی است. بانکهای ما، بانکهای خوشحسابی هستند. بانک مرکزی ما، تعهدات بینالمللیاش، همیشه تعهدات معتبری بوده است. رقم بدهی کشور نسبت به تواناییاش بسیار جزیی است. همانطور که میدانید، کشورها میتوانند تا بعضاً بیش از تولید ناخالص داخلیشان، بدهی خارجی داشته باشند. و بدون نگرانی باشند. ما اصلاً بدهی خارجی آنچنانی نداریم.
بنابراین با توجه به اینکه بانک مرکزی ما، بسیار معتبر و کم ریسک بوده و از سوی دیگر بانکهای ایرانی هم در دنیا، کم ریسک هستند، ظرفیت استفاده از منافع مالی بینالمللی در کشور ما خوب است. ولی بنده ترجیحم سرمایهگذاری خارجی است تا استفاده از سرمایه خارجی. من نگران بدهیهای ارزی هستم و فکر هم میکنم، باید سرمایهگذار خودش بیاید مدیریتش را هم بیاورد، تکنولوژیاش را هم بیاورد و خودش کسبوکار راه بیندازد.
ارسال نظر