6 اشتباه مهلک درتیم‌سازی
مترجم: مینا افروزی شکی وجود ندارد که محیط‌های کار سنتی، با تاکید بر رقابت داخلی و تحسین عملکرد فردی، در حال تغییر و تحول است. متخصصان مدیریت و محققان بر این باورند که یک سازمان موفق قبل از مدیریت، دارای کار گروهی موثر و رهبری تیمی است. سازمان‌ها امروز دیگر به اهمیت توسعه تیم‌ها که می‌توانند به‌صورت هماهنگ، کارآمد و خلاق کار کنند، آگاهی یافته‌اند. اگر شما نیز نیاز به توسعه کار تیمی را تشخیص داده و فعالیت‌هایی را برای این هدف طرح‌ریزی کرده‌اید، بهتر است نخست از دام‌های تیم‌سازی و چگونگی روبه‌رو شدن با آن آگاهی داشته باشید. در این رویکرد چه از مشاور کمک بگیرید، چه خودتان این روند را رهبری کنید، باید بدانید که از چه مواردی پرهیز کنید. در این مقاله با 6 اشتباه خطرناک تیم‌سازی آشنا خواهید شد.
نداشتن الگو: برای افرادی که یک روند تیم‌سازی را رهبری می‌کنند غیرمعمول نیست که فقط روی یک قسمت از وظایف تیم تمرکز کنند. اغلب بر تمرین‌های رابطه برقرار کردن تاکید می‌شود تا عناصری که برای موفقیت و تاثیرگذاری کار گروهی خطرناک است حذف شود، درحالی‌که مدیریت تیم‌ها به این سادگی نیست. بسیار نادر است که تیمی تنها با تمرکز روی یک زاویه از توسعه گروه سودی ببرد. در حقیت اتفاقی که ممکن است با رشد تک‌بعدی تیم رخ دهد، افزایش ناکامی و نابودی است. شما به الگویی برای چگونگی انجام وظایف توسط تیم‌ها نیاز دارید، تا هنگامی که تاثیرگذاری گروه کاهش یافت بتوانید تمام فاکتورها را با توجه به آن بررسی کنید. دست‌کم، در نظر بگیرید که یک تیم موثر نیازمند موارد زیر است:
داشتن اهداف و دیدگاه‌های مشترک و شفاف؛
استعدادها و مهارت‌های مورد نیاز برای رسیدن به هدف؛
فهم صحیح از نقش‌ها و وظایف اعضای تیم؛
فهم مشترک و کارآمد از روش‌ها؛
روابط میان فردی تخصصی و موثر؛
سیستم پاداش‌دهی؛
فهمی درست از رابطه تیم با سازمان بزرگ‌تر.
عدم تشخیص درست: هر تیمی متفاوت است و نقاط قوت و ضعف مشخصی دارد. تیم‌سازی باید بر اساس این نقاط قوت و ضعف صورت گیرد. بدون شناخت این ضعف‌ها و قوت‌ها، رهبری تیم خطر راه‌اندازی پروسه‌ای ناکارآمد را افزایش می‌دهد، که موجب کاهش اعتبار پروسه کار و پشتیبانی می‌شود. تشخیص، به‌عنوان اولین قدم پروسه تلقی می‌شود. اگر مشاوری خارج از محیط کاری را استخدام می‌کنید، اصرار بورزید که به‌عنوان نخستین گام ارزیابی کاملی از تیم داشته باشد. اگر خودتان پروسه را رهبری می‌کنید، استفاده از ابزار ارزیابی و تشخیص تیم (TADI) را مشمول مدیریت فرآیند تکمیلی در نظر بگیرید.
استراتژی کوتاه‌مدت: اینکه مدیر روزی را برای عقب‌نشینی، بدون توسعه استراتژی درازمدت برای رشد تیم ترتیب دهد، چیز غیرمعمولی نیست. اما در بهترین وضعیت هم اگر برای روزی برنامه‌ای وجود نداشته باشد، موج انگیزشی کاهش می‌یابد و به سرعت ناپدید می‌شود. در بدترین موقعیت، روند کار به مشکلات کوچکی برمی‌خورد که در طی آن روز قابل حل شدن نیستند، این مشکلات کوچک به حال خود رها می‌شوند و باعث به وجود آمدن مشکلات جدی‌تر می‌شوند. بهتر است با این حقیقت روبه‌رو شوید که سازمان شما منش خود را طی سال‌های متمادی نمایان ساخته است. این‌گونه نیست که یک روز، ناگهان سطح سبک و سیاق، فرهنگ و تمرین‌های تیم را کاهش بدهید. سعی کنید استراتژی بلندمدتی را برای تیم خود طرح‌ریزی کنید، که ما مدت یک سال تمام را پیشنهاد می‌کنیم.
عدم ارزیابی پیشرفت: چون تیم‌سازی یک پروسه بلندمدت است، شما و هم‌تیمی‌هایتان باید از پیشرفت احتمالی تیم آگاه باشید. معمولا بهبود یافتن بدون مکانیزم ارزیابی منظم وظایف تیم، پذیرفته شده نیست. هرچند این قضیه بسیار نادر است که موفقیت تیم به آسانی خود را نشان دهد، همیشه اشتباه‌های کوچکی وجود دارند. ولی وظیفه هر رهبری این است که موانع را شناسایی کند تا اعضای تیم به کمک یکدیگر آنها را پشت سر بگذارند.
انزوای رهبری: متاسفانه گاهی اوقات مدیران تا حدی با رویکردی منزوی وارد ساخت تیم‌سازی می‌شوند. مدیران منزوی به تیم‌سازی و توسعه آن به‌عنوان عاملی نگاه می‌کنند که به ایجاد تغییر در دیگران کمک می‌کند و موجب تاثیر بیشتر در وظایف تیم می‌شود. هرچند، موثرترین فرد در بیشتر تیم‌ها رهبر یا مدیر رسمی است. اما خوب یا بد، شما تیم را دانسته یا ندانسته پایه‌گذاری می‌کنید و ناگزیر بهبود تاثیر تیم بدون بررسی مدیر از کمک‌هایی که در حق تیم کرده است، امکان‌پذیر نیست. البته مدیریت هم گاهی لازم است که تغییر کند. اگر مایل نیستید از کارمندانتان درباره تاثیر رفتارتان بر آنها بشنوید (چه مثبت چه منفی) بهتر است از خیر تیم‌سازی بگذرید. بدترین کاری که می‌توان انجام داد این است که پروسه‌ای را آغاز و این حقیقت را که شما بازیکن اصلی هستید رد کنید.
انجام همه کارها در درون تیم: عموما تیم‌سازی به موفقیت نمی‌رسد مگر اینکه تمام کشمکش‌ها و مشکلات رونمایی و به‌طور شایسته‌ای حل شوند. مشکل اینجا است تیم‌هایی که وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند، با جوی از سرزنش، داشتن حالت دفاعی و کمبود توانایی برای مقابله با کشمکش‌ها شناخته می‌شوند. تیم‌های ضعیف نمی‌توانند برای بهبود خود تلاشی کنند. مواقعی وجود دارد که شاید یک مشاور خارجی مورد نیاز باشد. علاوه‌بر اینکه این مشاور احتمالا می‌تواند مهارت‌های تخصصی را که تیم در آنها کمبود دارد برای سازمان فراهم آورد، مهم‌ترین دلیل برای بهره‌مندی از مشاور این است که یک «خارجی» هیچ گذشته‌ای با سازمان و تعصبی روی آن ندارد و ممکن است نسبت به فردی که با دستورجلسه‌های مخصوصش شناخته شده است، اعتبار بیشتری داشته باشد. استخدام یک مشاور خارجی برای کمک را در نظر داشته باشید. هرچند تیم نباید به این مشاور وابسته شود و سرانجام باید خودش توانایی بهبود را در خود توسعه دهد. اما اگر درجه زیادی از منفی‌گرایی و کشمکش‌ها و احساسات پیچیده‌ای مربوط به تیم و مدیریت وجود دارد از یک مشاور کمک بگیرید.
نتیجه: اگر خودتان فعالیت‌های تیمی را رهبری می‌کنید یا کسی را استخدام کرده‌اید که این کار را انجام دهد، در هر صورت ضروری است که از این 6 اشتباه خطرناک دوری کنید. ‌تیم‌سازی نادرست خیلی بدتر از انجام ندادن هیچ کاری است. تلاش‌های ناشایست منفی‌گرایی را افزایش، عملکرد تیم و اعتبار مدیریت را کاهش می‌دهند. اگر یک مدیر هستید، توجه داشته باشید که شهرت شخصی شما و احترامی که کارمندانتان برایتان قائلند به تصمیم‌های موثر تیم‌سازی شما بستگی دارد.