بچه پولدارهای مصرف‌گرا
گروه پرونده: صفحه‌ای که حدود یک ماه پیش با عنوان «بچه پولدارهای تهران» در فضای مجازی باز شد به سرعت چشم‌های مخاطبانش را به خود خیره کرد. این صفحه نشانگر یک وضعیت استثنایی در زندگی پولدارهای مصرفگرا است. به گزارش «ایسنا» باز شدن این صفحه بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های غربی داشته است و برخی رسانه‌های غربی با بازنشر تصاویر منتشرشده در این صفحه به تحلیل ابعاد و زوایای زندگی شهری در ایران پرداخته‌اند. روزنامه نیویورک‌پست آمریکا با اشاره به باز شدن صفحه اینستاگرام «بچه پولدارهای تهران» می‌نویسد: «تصاویر، مشابه است. فرقی نمی‌کند که در آمریکا باشی یا در ایران. اگر جزو آن یک درصد «بچه پولدارها» باشی زندگی‌ات در هر جای دنیا شبیه به هم است. تصاویر نوجوانان و جوانان پولدار ایرانی دقیقا مشابه تصاویر جوانان پولدار آمریکایی است؛ ساعت‌های گران رولکس، اتومبیل‌های گران‌قیمت پورشه، لباس‌های برند و گران و خانه‌های بزرگ و استخر و... .»
یک کارشناس ‌آی تی در تهران به روزنامه تایمز بریتانیا گفته است؛ آنها از نمایش زندگی خود در شبکه‌های اجتماعی هراسی ندارند. پدران بسیاری از این جوانان افراد قدرتمند هستند و اگر مشکلی برای این جوانان پیش بیاید، می‌توانند آنها را پنهان کنند.»
«بیزینس اینسایدر» نیز درباره این صفحه می‌نویسد: «نمایشگاه رایگانی از ثروت در صفحه اینستاگرامی با عنوان «بچه پولدارهای تهران» به راه افتاده است که موضوعی تعجب‌برانگیز برای بسیاری از مردم در داخل و خارج ایران شده است؛ موضوعی که مغایر با تحریم‌های بین‌المللی و قوانین اسلام است اما به نظر می‌رسد که برای فرزندان افراد ثروتمند در ایران، این قوانین به اجرا در نمی‌آید؛ گوشی‌های آیفون، ساعت‌های لوکس و خودروهای اروپایی. به نظر می‌رسد که ثروتمندان در ایران در مقایسه با میلیون‌ها نفر دیگر از مردم این کشور صدمه کمتری از تحریم‌ها دیده‌اند. این درحالی است که برای جوانان در تهران برگزاری جشن‌های خانگی پشت درهای بسته عادی است اما به ندرت دیده می‌شود که این جشن‌ها عمومی برگزار شوند و آزادانه تصاویر آن منتشر شوند.
«بیزینس اینسایدر» نظر مسوولان این صفحه را چنین بازتاب داده است: «ما از ارائه تصویر منفی ایران در رسانه‌ها خسته شده‌ایم.»
لئون تولستوی در رمان «آناکارنینا»، گفته مشهوری دارد؛ «همه خانواده‌های خوشبخت شبیه یکدیگرند، اما هر خانواده بدبختی به شکل خاص خود بدبخت است.» این سخن عینا درباره صفحه بچه پولدارهای تهران مصداق دارد. آنها حتی در نشان دادن زرق و برق زندگی مصرف‌گرا و تجملی خویش با تمام قدرت ظاهر می‌شوند چرا که به رسانه و امکانات بازنمایی خود دسترسی دارند حال آنکه بچه بیچاره‌ها حتی فرصت و مجال نشان دادن فقر خود را ندارند. شاهد مدعا هم تلاش ناکام «بچه پایین‌شهری‌ها» برای راه‌اندازی یک صفحه مشابه بود که نه بازتابی داشت و نه قدرت اثرگذاری. با این حال شاید باید این سخن ویلیام شکسپیر را هم به یاد آوریم که گفته است؛ «با پول می‌توان همه چیز را خرید و به همه جا وارد شد اما سعادت و خوشبختی را نمی‌توان خرید.»