علل و عوامل وقوع حادثه منا در حج تمتع
حج؛ قربانی رقابت شاهزادگان سعودی
کامران کرمی
کشته شدن نزدیک به ۵ هزار نفر در حج تمتع، این فریضه وحدت بخش بین مسلمانان را به یک تراژدی غمانگیز و اختلافبرانگیز تبدیل کرد.
در بیان علل و عوامل وقوع این حادثه، دلایل و فرضیههای گوناگونی مطرح میشود. از ازدحام جمعیت و بی نظمی تا رقابت شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی و رسیدن به قدرت. حال کدام دلیل و فرضیه بیان کننده عامل اصلی است، خود جای سوال است و با توجه به ابعاد کشتهها و همچنین موضوع مفقودان بهنظر میرسد که لایههای پنهانی و اسرار نهفتهای در این حادثه وجود دارد که رفتار خود سعودیها حکایت از این موضوع میدهد.
کشته شدن نزدیک به ۵ هزار نفر در حج تمتع، این فریضه وحدت بخش بین مسلمانان را به یک تراژدی غمانگیز و اختلافبرانگیز تبدیل کرد.
در بیان علل و عوامل وقوع این حادثه، دلایل و فرضیههای گوناگونی مطرح میشود. از ازدحام جمعیت و بی نظمی تا رقابت شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی و رسیدن به قدرت. حال کدام دلیل و فرضیه بیان کننده عامل اصلی است، خود جای سوال است و با توجه به ابعاد کشتهها و همچنین موضوع مفقودان بهنظر میرسد که لایههای پنهانی و اسرار نهفتهای در این حادثه وجود دارد که رفتار خود سعودیها حکایت از این موضوع میدهد.
کامران کرمی
کشته شدن نزدیک به ۵ هزار نفر در حج تمتع، این فریضه وحدت بخش بین مسلمانان را به یک تراژدی غمانگیز و اختلافبرانگیز تبدیل کرد.
در بیان علل و عوامل وقوع این حادثه، دلایل و فرضیههای گوناگونی مطرح میشود. از ازدحام جمعیت و بی نظمی تا رقابت شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی و رسیدن به قدرت. حال کدام دلیل و فرضیه بیان کننده عامل اصلی است، خود جای سوال است و با توجه به ابعاد کشتهها و همچنین موضوع مفقودان بهنظر میرسد که لایههای پنهانی و اسرار نهفتهای در این حادثه وجود دارد که رفتار خود سعودیها حکایت از این موضوع میدهد. اگرچه کشته شدن حجاج در موسم حج بهویژه حج تمتع در طول ۲۵ سال اخیر همواره وجود داشته است، اما تعداد کشتههای حج تمتع امسال و برخورد مقامات سعودی و دلایل مختلفی که برای آن مطرح میشود، موضوع را فراتر از یک امر طبیعی برده است و آن را به سمت ارادی بودن سوق داده است.
موضوع بهویژه زمانی بیشتر حساسیتبرانگیز میشود که مفقود شدن دیپلمات ایرانی و توجیه مقامات سعودی مبنیبر اینکه غضنفر رکنآبادی اساسا وارد عربستان نشده است، سوالات زیادی را درخصوص سرنوشت او بهوجود آورده است. همچنین رفتار غیرمسوولانه دولت عربستان و نحوه برخورد با کشتهشدگان دیگر موضوعی است که بر آلام خانوادههای کشته شده افزوده است. این موضوع علاوهبر اینکه میتواند موجب استیفای حق از سوی ایران و دیگر کشورهای اسلامی شود، همزمان میتواند مسوولیتهای بینالمللی و کیفری را نیز متوجه عربستان سازد.از این رو برای روشن شدن علل اصلی وقوع حادثه، دو موضوع زیر مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است:
1. مسدود کردن مسیرهای اصلی
در این حادثه که ساعت ۹ صبح پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ مصادف با دهم ذیالحجه ۱۴۳۶رخ داد، نزدیک به ۵ هزار نفر از حجاج حاضر در منا که برای فریضه رمی جمره به سمت جمرات میرفتند، در تقاطع خیابانهای ۲۰۴ و ۲۲۳ به هم پیوستند و در اثر ازدحام جمعیت، شمار زیادی از جمعیت جان باختند و تعداد زیادی هم مجروح و مفقود شدند. سعودیها بهدلیل ساختوساز و اجرای طرح جدید مسجدالحرام تعداد حاجیان در سالهای اخیر را کاهش دادهاند و امسال حدود یک و نیم میلیون نفر را از سراسر جهان پذیرفتند.با اینکه تعداد حجاج امسال نسبت به سالهای قبل کمتر بود، هزاران نفر گرفتار ازدحام جمعیت شدند و فاجعه رخ داد. اخبار و تصاویر حاکی از این بود که سعودیها تمهیدات امنیتی بسیار شدیدی اتخاذ کردهاند و علاوهبر نیروهای پلیس و ماموران ویژه کمیته عالی حج، یگانهای ویژه ارتش نیز به دستور محمد بننایف، ولیعهد سعودی بهکار گرفته شده بودند، بنابراین مراسم حج امسال به گفته کارشناسان و همچنین شاهدان در فضایی کاملا امنیتی برگزار شد.
تدابیر امنیتی سعودیها باعث شد که ازدحام جمعیت در مسیر ۲۰۴ به شدت افزایش یابد و از آنجا که در چندصد متر مانده به پل بزرگراه فهد، سرعت حرکت حجاج کم میشود و راه در رو و مسیر دیگری در نزدیکی آن وجود ندارد، در همان ساعات نخستین صبح انتهای خیابان ۲۰۴ مملو از جمعیتی شد که لحظه به لحظه به تعداد آنها افزوده میشد.
از سوی دیگر حجاجی که از خیابان ۲۲۳ حرکت میکردند نیز به تقاطع ۲۰۴ میرسیدند و سیل جمعیت در آن نقطه دو برابر میشد.در این شرایط، نیروهای امنیتی که مسیرهای فرعی را بسته بودند، مسیر ۲۱۵ را نیز که تنها راه در رو حجاج بود، مسدود کردند تا امنیت ساختمان امنیتی - نظامی انتهای خیابان تهدید نشود. ضمن اینکه مسیر ۲۱۵ به خیابان سوق العرب منتهی میشود که دو مقر امنیتی در آن قرار دارد و نیروهای امنیتی مایل نبودند جمعیت زیادی در آن خیابان حضور داشته باشد.لحظاتی پس از این اقدام، جریان حرکت حجاج که به کندی صورت میگرفت، در نزدیکیهای پل فهد متوقف شد و این درحالی بود که موج حاجیان پشت سر همچنان روبه جلو حرکت میکرد و کسانی که گرفتار شده بودند، پرس میشدند. علاوهبر گفتههای شاهدان عینی، کارشناسان امنیت شهری نیز، این اقدام نیروهای امنیتی را عامل اصلی فاجعه عنوان کردهاند. حال هدف سعودیها از مسدود کردن این مسیرها چه بوده خود جای سوال است؛ اما در بسیاری از تحلیلها گفته میشود که عبور کاروان محمد بنسلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان از خیابانهای اصلی عامل چنین حادثهای بوده است. این که تا چه حد این فرضیه می تواند درست باشد خود جای تامل دارد؛ اما می توان ماجرا را از این زاویه بررسی کرد که عامل بعدی یعنی رقابت شاهزادگان سعودی در بروز چنین اتفاقی موثر بوده است.
2. رقابت محمدین
گمانههایی که درخصوص حادثه منا و ارتباط دادن آن به رقابت محمدبنسلمان، وزیر دفاع و ولی ولیعهد و محمد بننایف وزیر کشور، ولیعهد و مسوول کمیته حج در عربستان مطرح میشود، تا حد زیادی ریشه در واقعیت رقابت این دو شخص در ماهها و سالهای آینده در عربستان دارد؛ اما تا چه حد این دو مقام سعودی خواسته باشند که حج را به عرصه رقابت خود تبدیل کنند، جای تامل دارد، چون امروز کلیت سیستم عربستان مورد اعتراض و پرسش قرار گرفته است و نه شخص ولیعهد. برای بیان دقیق این موضوع و همچنین رقابت ولیعهد و جانشینش میتوان با برشمردن علل و عواملی به این معادله معنای دقیقتری بخشید.
۱. رقابت بر سر جانشینی در عربستان سعودی پیشینهای چند دههای دارد، یعنی از سال ۱۹۶۴ که اختلافات بین ملک سعود بنعبدالعزیز و برادرش ملک فیصل منجر به یارگیری سیاسی و مداخله گارد سلطنتی شد تا امروز یعنی کنار گذاشتن برادران پادشاه از چرخه جانشینی و تعیین ولیعهد و ولی ولیعهد از نسل سوم، با فراز و فرودهای فراوانی در جریان بوده است. این اختلافات و نگرانیها درخصوص تعیین پادشاه و جانشینان وی در واقع بهدلیل همان سنت انتقال افقی قدرت میان برادران پادشاه است که در مقطع کنونی و با مرگ و بیماری اکثریت برادران پادشاه وارد فضای تازه و در عین حال چالش برانگیزتر شده است.
۲. در دوره پادشاهی ملک سلمان شاهد هستیم که برخلاف دورههای پیشین، سنت اجماع و شیخ وخت و پیر سالاری در داخل ساختار قدرت کمتر مورد نظر بوده و در عرصه سیاست خارجی هم آن احتیاط و رفتار معقول عربستان به کناری نهاده شده و این کشور رویه جدیدی را که نشان از تغییر ذهنیت تصمیمگیرندگان جوان این کشوردارد اتخاذ کرده است.
۳. در زمان پادشاهی عبدالله، تعدادی از شاهزادگان نسل سوم شانس زیادی برای رسیدن به پادشاهی داشتند، اما عمدتا رقابت میان متعب بنعبدالله و محمد بننایف بود که با مرگ عبدالله و به حاشیه راندن فرزندان وی، بخت متعب نیز در این میان از بین رفت و محمد بنسلمان جایگزین او در رقابت با بننایف شد. تفاوت این مقطع با مقطع قبلی این است که محمد بنسلمان در ۹ ماه اخیر که پدرش به پادشاهی رسیده نشان داده است که توانایی عزل و نصب و به حاشیه بردن دیگر شاهزادگان و چشم پوشی از اجماع خاندانی را دارد و میتواند در واقع با تصمیمات یک شبه و عجیب که کمتر در عربستان شاهد بودهایم، به روندهای جدید شکل دهد. از این زاویه است که رقابت او با پسرعموی قدرتمندش معنا پیدا میکند.
4. محمد بنسلمان به خوبی میداند که در صورت مرگ پدرش که با توجه به وضعیت جسمی و کهولت سن محتمل است، عملا شانس ولیعهد و پادشاه شدن را از دست خواهد داد. چون شاهزادگان بسیار مجرب و کارکشتهای وجود دارند که در صورت مرگ سلمان، شانسی برای او در این چرخه باقی نمیگذارند.
5. حتی در صورت مرگ سلمان و پادشاه شدن محمد بننایف، هیچ تضمینی وجود ندارد که بننایف او را به سمت ولیعهدی خودش انتخاب کند.
۶. برخورداری بننایف از حمایتهای درون خاندانی، حمایت علما و شیوخ سلفی و مهمتر از آن حمایتهای آمریکا باعث شده تا محمد بنسلمان به لحاظ وزن و جایگاه و اعتبار به مراتب از پسرعموی خود عقبتر و پایینتر باشد.
بنابراین مجموعه این عوامل باعث شده تا رقابت بنسلمان با محمدبننایف بسیار جدی باشد و او در واقع از هر فرصتی برای ضربه زدن به موقعیت رقیبش استفاده کند. بهخصوص شخصیتی که در طول 9 ماه اخیر از محمد بنسلمان نشان داده شده و عزل و نصبهای انجام داده شده از سوی او و همچنین تصمیم برای آغاز جنگ یمن، نشان میدهد که او دارای شخصیتی جاه طلب برای رسیدن به پادشاهی است و بعید نیست که در مقطع کنونی هم خواسته باشد با اخلال در روند حرکت حجاج، مسوولیتها را متوجه محمد بننایف بهعنوان مسوول کمیته حج در عربستان کند.
جمعبندی
حادثه منا و کشته شدن هزار نفر از حجاج کشورهای اسلامی در مسیر رمی جمرات، فارغ از ابعاد دلخراش آن، حکایت از قصد و غرضهای پنهان دارد. در واقع طفره رفتن مقامات سعودی از پاسخگویی، تحویل ندادن اجساد برای کالبدشکافی، اصرار عربستان برای دفن دسته جمعی آنها، مفقود شدن تعداد زیادی از حجاج و از جمله دیپلمات ایرانی از جمله عواملی است که شائبههای عمدی و ارادی بودن این حادثه را بیش از پیش میکند. در واقع موضوع زمانی ابعاد سیاسیتر و جدیتری پیدا میکند که این حادثه به رقابت شاهزادگان سعودی پیوند خورده و یک ارتباط معنادار میان آنها پیدا شود. این موضوع فارغ از ابعاد داخلی قضیه میتواند به سطح روابط ایران و عربستان هم شکل تازهای بدهد و فرآیندهای تقابلی 2 سال اخیر را وارد روندهای تنشزاتر کند. از این رو، روزهای آتی میتواند ابعاد پنهان این قضیه را برای افکار عمومی روشنتر سازد. همچنین سطح تعامل یا تقابل ولیعهد و جانشینش در ماههای آتی نیز میتواند بر نحوه رقابتهای درون خاندانی و مواجهه عربستان با محیط پیرامونی خود نیز بسیار تاثیرگذار باشد.
کشته شدن نزدیک به ۵ هزار نفر در حج تمتع، این فریضه وحدت بخش بین مسلمانان را به یک تراژدی غمانگیز و اختلافبرانگیز تبدیل کرد.
در بیان علل و عوامل وقوع این حادثه، دلایل و فرضیههای گوناگونی مطرح میشود. از ازدحام جمعیت و بی نظمی تا رقابت شاهزادگان سعودی بر سر جانشینی و رسیدن به قدرت. حال کدام دلیل و فرضیه بیان کننده عامل اصلی است، خود جای سوال است و با توجه به ابعاد کشتهها و همچنین موضوع مفقودان بهنظر میرسد که لایههای پنهانی و اسرار نهفتهای در این حادثه وجود دارد که رفتار خود سعودیها حکایت از این موضوع میدهد. اگرچه کشته شدن حجاج در موسم حج بهویژه حج تمتع در طول ۲۵ سال اخیر همواره وجود داشته است، اما تعداد کشتههای حج تمتع امسال و برخورد مقامات سعودی و دلایل مختلفی که برای آن مطرح میشود، موضوع را فراتر از یک امر طبیعی برده است و آن را به سمت ارادی بودن سوق داده است.
موضوع بهویژه زمانی بیشتر حساسیتبرانگیز میشود که مفقود شدن دیپلمات ایرانی و توجیه مقامات سعودی مبنیبر اینکه غضنفر رکنآبادی اساسا وارد عربستان نشده است، سوالات زیادی را درخصوص سرنوشت او بهوجود آورده است. همچنین رفتار غیرمسوولانه دولت عربستان و نحوه برخورد با کشتهشدگان دیگر موضوعی است که بر آلام خانوادههای کشته شده افزوده است. این موضوع علاوهبر اینکه میتواند موجب استیفای حق از سوی ایران و دیگر کشورهای اسلامی شود، همزمان میتواند مسوولیتهای بینالمللی و کیفری را نیز متوجه عربستان سازد.از این رو برای روشن شدن علل اصلی وقوع حادثه، دو موضوع زیر مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است:
1. مسدود کردن مسیرهای اصلی
در این حادثه که ساعت ۹ صبح پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ مصادف با دهم ذیالحجه ۱۴۳۶رخ داد، نزدیک به ۵ هزار نفر از حجاج حاضر در منا که برای فریضه رمی جمره به سمت جمرات میرفتند، در تقاطع خیابانهای ۲۰۴ و ۲۲۳ به هم پیوستند و در اثر ازدحام جمعیت، شمار زیادی از جمعیت جان باختند و تعداد زیادی هم مجروح و مفقود شدند. سعودیها بهدلیل ساختوساز و اجرای طرح جدید مسجدالحرام تعداد حاجیان در سالهای اخیر را کاهش دادهاند و امسال حدود یک و نیم میلیون نفر را از سراسر جهان پذیرفتند.با اینکه تعداد حجاج امسال نسبت به سالهای قبل کمتر بود، هزاران نفر گرفتار ازدحام جمعیت شدند و فاجعه رخ داد. اخبار و تصاویر حاکی از این بود که سعودیها تمهیدات امنیتی بسیار شدیدی اتخاذ کردهاند و علاوهبر نیروهای پلیس و ماموران ویژه کمیته عالی حج، یگانهای ویژه ارتش نیز به دستور محمد بننایف، ولیعهد سعودی بهکار گرفته شده بودند، بنابراین مراسم حج امسال به گفته کارشناسان و همچنین شاهدان در فضایی کاملا امنیتی برگزار شد.
تدابیر امنیتی سعودیها باعث شد که ازدحام جمعیت در مسیر ۲۰۴ به شدت افزایش یابد و از آنجا که در چندصد متر مانده به پل بزرگراه فهد، سرعت حرکت حجاج کم میشود و راه در رو و مسیر دیگری در نزدیکی آن وجود ندارد، در همان ساعات نخستین صبح انتهای خیابان ۲۰۴ مملو از جمعیتی شد که لحظه به لحظه به تعداد آنها افزوده میشد.
از سوی دیگر حجاجی که از خیابان ۲۲۳ حرکت میکردند نیز به تقاطع ۲۰۴ میرسیدند و سیل جمعیت در آن نقطه دو برابر میشد.در این شرایط، نیروهای امنیتی که مسیرهای فرعی را بسته بودند، مسیر ۲۱۵ را نیز که تنها راه در رو حجاج بود، مسدود کردند تا امنیت ساختمان امنیتی - نظامی انتهای خیابان تهدید نشود. ضمن اینکه مسیر ۲۱۵ به خیابان سوق العرب منتهی میشود که دو مقر امنیتی در آن قرار دارد و نیروهای امنیتی مایل نبودند جمعیت زیادی در آن خیابان حضور داشته باشد.لحظاتی پس از این اقدام، جریان حرکت حجاج که به کندی صورت میگرفت، در نزدیکیهای پل فهد متوقف شد و این درحالی بود که موج حاجیان پشت سر همچنان روبه جلو حرکت میکرد و کسانی که گرفتار شده بودند، پرس میشدند. علاوهبر گفتههای شاهدان عینی، کارشناسان امنیت شهری نیز، این اقدام نیروهای امنیتی را عامل اصلی فاجعه عنوان کردهاند. حال هدف سعودیها از مسدود کردن این مسیرها چه بوده خود جای سوال است؛ اما در بسیاری از تحلیلها گفته میشود که عبور کاروان محمد بنسلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان از خیابانهای اصلی عامل چنین حادثهای بوده است. این که تا چه حد این فرضیه می تواند درست باشد خود جای تامل دارد؛ اما می توان ماجرا را از این زاویه بررسی کرد که عامل بعدی یعنی رقابت شاهزادگان سعودی در بروز چنین اتفاقی موثر بوده است.
2. رقابت محمدین
گمانههایی که درخصوص حادثه منا و ارتباط دادن آن به رقابت محمدبنسلمان، وزیر دفاع و ولی ولیعهد و محمد بننایف وزیر کشور، ولیعهد و مسوول کمیته حج در عربستان مطرح میشود، تا حد زیادی ریشه در واقعیت رقابت این دو شخص در ماهها و سالهای آینده در عربستان دارد؛ اما تا چه حد این دو مقام سعودی خواسته باشند که حج را به عرصه رقابت خود تبدیل کنند، جای تامل دارد، چون امروز کلیت سیستم عربستان مورد اعتراض و پرسش قرار گرفته است و نه شخص ولیعهد. برای بیان دقیق این موضوع و همچنین رقابت ولیعهد و جانشینش میتوان با برشمردن علل و عواملی به این معادله معنای دقیقتری بخشید.
۱. رقابت بر سر جانشینی در عربستان سعودی پیشینهای چند دههای دارد، یعنی از سال ۱۹۶۴ که اختلافات بین ملک سعود بنعبدالعزیز و برادرش ملک فیصل منجر به یارگیری سیاسی و مداخله گارد سلطنتی شد تا امروز یعنی کنار گذاشتن برادران پادشاه از چرخه جانشینی و تعیین ولیعهد و ولی ولیعهد از نسل سوم، با فراز و فرودهای فراوانی در جریان بوده است. این اختلافات و نگرانیها درخصوص تعیین پادشاه و جانشینان وی در واقع بهدلیل همان سنت انتقال افقی قدرت میان برادران پادشاه است که در مقطع کنونی و با مرگ و بیماری اکثریت برادران پادشاه وارد فضای تازه و در عین حال چالش برانگیزتر شده است.
۲. در دوره پادشاهی ملک سلمان شاهد هستیم که برخلاف دورههای پیشین، سنت اجماع و شیخ وخت و پیر سالاری در داخل ساختار قدرت کمتر مورد نظر بوده و در عرصه سیاست خارجی هم آن احتیاط و رفتار معقول عربستان به کناری نهاده شده و این کشور رویه جدیدی را که نشان از تغییر ذهنیت تصمیمگیرندگان جوان این کشوردارد اتخاذ کرده است.
۳. در زمان پادشاهی عبدالله، تعدادی از شاهزادگان نسل سوم شانس زیادی برای رسیدن به پادشاهی داشتند، اما عمدتا رقابت میان متعب بنعبدالله و محمد بننایف بود که با مرگ عبدالله و به حاشیه راندن فرزندان وی، بخت متعب نیز در این میان از بین رفت و محمد بنسلمان جایگزین او در رقابت با بننایف شد. تفاوت این مقطع با مقطع قبلی این است که محمد بنسلمان در ۹ ماه اخیر که پدرش به پادشاهی رسیده نشان داده است که توانایی عزل و نصب و به حاشیه بردن دیگر شاهزادگان و چشم پوشی از اجماع خاندانی را دارد و میتواند در واقع با تصمیمات یک شبه و عجیب که کمتر در عربستان شاهد بودهایم، به روندهای جدید شکل دهد. از این زاویه است که رقابت او با پسرعموی قدرتمندش معنا پیدا میکند.
4. محمد بنسلمان به خوبی میداند که در صورت مرگ پدرش که با توجه به وضعیت جسمی و کهولت سن محتمل است، عملا شانس ولیعهد و پادشاه شدن را از دست خواهد داد. چون شاهزادگان بسیار مجرب و کارکشتهای وجود دارند که در صورت مرگ سلمان، شانسی برای او در این چرخه باقی نمیگذارند.
5. حتی در صورت مرگ سلمان و پادشاه شدن محمد بننایف، هیچ تضمینی وجود ندارد که بننایف او را به سمت ولیعهدی خودش انتخاب کند.
۶. برخورداری بننایف از حمایتهای درون خاندانی، حمایت علما و شیوخ سلفی و مهمتر از آن حمایتهای آمریکا باعث شده تا محمد بنسلمان به لحاظ وزن و جایگاه و اعتبار به مراتب از پسرعموی خود عقبتر و پایینتر باشد.
بنابراین مجموعه این عوامل باعث شده تا رقابت بنسلمان با محمدبننایف بسیار جدی باشد و او در واقع از هر فرصتی برای ضربه زدن به موقعیت رقیبش استفاده کند. بهخصوص شخصیتی که در طول 9 ماه اخیر از محمد بنسلمان نشان داده شده و عزل و نصبهای انجام داده شده از سوی او و همچنین تصمیم برای آغاز جنگ یمن، نشان میدهد که او دارای شخصیتی جاه طلب برای رسیدن به پادشاهی است و بعید نیست که در مقطع کنونی هم خواسته باشد با اخلال در روند حرکت حجاج، مسوولیتها را متوجه محمد بننایف بهعنوان مسوول کمیته حج در عربستان کند.
جمعبندی
حادثه منا و کشته شدن هزار نفر از حجاج کشورهای اسلامی در مسیر رمی جمرات، فارغ از ابعاد دلخراش آن، حکایت از قصد و غرضهای پنهان دارد. در واقع طفره رفتن مقامات سعودی از پاسخگویی، تحویل ندادن اجساد برای کالبدشکافی، اصرار عربستان برای دفن دسته جمعی آنها، مفقود شدن تعداد زیادی از حجاج و از جمله دیپلمات ایرانی از جمله عواملی است که شائبههای عمدی و ارادی بودن این حادثه را بیش از پیش میکند. در واقع موضوع زمانی ابعاد سیاسیتر و جدیتری پیدا میکند که این حادثه به رقابت شاهزادگان سعودی پیوند خورده و یک ارتباط معنادار میان آنها پیدا شود. این موضوع فارغ از ابعاد داخلی قضیه میتواند به سطح روابط ایران و عربستان هم شکل تازهای بدهد و فرآیندهای تقابلی 2 سال اخیر را وارد روندهای تنشزاتر کند. از این رو، روزهای آتی میتواند ابعاد پنهان این قضیه را برای افکار عمومی روشنتر سازد. همچنین سطح تعامل یا تقابل ولیعهد و جانشینش در ماههای آتی نیز میتواند بر نحوه رقابتهای درون خاندانی و مواجهه عربستان با محیط پیرامونی خود نیز بسیار تاثیرگذار باشد.
ارسال نظر