چرا داعش، فرانسه را برای حملات تروریستی خود انتخاب کرده است؟
فرانسه؛ سوریه اروپا
یک سال است که فرانسه تنها کشور غربی است که مورد حملات مکرر داعش قرار میگیرد. آیا این حملات عواقب حملات ضد تروریستی فرانسه در سوریه است؟ بسیاری از افراد جنگ افروزیهای نومحافظه کاران دولت اولاند را مقصر میدانند. در حالی که تروریستهای داعش حتی قبل از اولاند نیز فرانسه را تهدید میکردند.
۱- هدف قرار دادن ارزشهای فرانسه
در سال ۲۰۰۹ القاعده مراکش، فرانسه را دشمن شماره اول خود میدانست. یکی از مشاوران وزرای فرانسه گفته بود « برای آنها مهم نیست چه کاری انجام میدهیم، آنچه که هستیم مورد مخالفت این گروههای تروریستی است.
یک سال است که فرانسه تنها کشور غربی است که مورد حملات مکرر داعش قرار میگیرد. آیا این حملات عواقب حملات ضد تروریستی فرانسه در سوریه است؟ بسیاری از افراد جنگ افروزیهای نومحافظه کاران دولت اولاند را مقصر میدانند. در حالی که تروریستهای داعش حتی قبل از اولاند نیز فرانسه را تهدید میکردند.
1- هدف قرار دادن ارزشهای فرانسه
در سال ۲۰۰۹ القاعده مراکش، فرانسه را دشمن شماره اول خود میدانست. یکی از مشاوران وزرای فرانسه گفته بود « برای آنها مهم نیست چه کاری انجام میدهیم، آنچه که هستیم مورد مخالفت این گروههای تروریستی است. افراطیون مقیم فرانسه که در سرزمینی لائیک زندگی میکنند اساسا با شیوه زندگی فرانسویها دچار تناقض میشوند. در نتیجه اینکه آنها فرانسه را به چشم یک شیطان میبینند و این عقیده در دل و روح آنها رشد پیدا میکند. البته این موج ضد فرانسوی بعد از ممنوع شدن حجاب در سال ۲۰۰۴ و ممنوع شدن نقاب برای زنان در سال ۲۰۱۰ بیشتر شد.
2-شعلهور کردن تنش علیه جامعه مسلمان
این سازمانها برای تبدیل شدن فرانسه به میدان نبرد علیه جامعه مسلمان که پرجمعیتترین در نوع خود در اروپاست، تلاش میکنند. آنها با بمبگذاریها سعی میکنند اقشار مختلف جامعه را نسبت به یکدیگر بدبین کنند تا بتوانند دولتی را که به نظر آنها شیطانی است دچار بی نظمی و تزلزل کنند.
3- بیشترین داعشیهای خارجی از بین فرانسوی ها
بیشترین تعداد اعضای خارجی داعش در اروپا را فرانسویها تشکیل میدهند و این تعداد بسیار نگرانکننده است. مقام عالیرتبه وزارت دفاع فرانسه اعلام کرد ۱۷۰۰ نفر فرانسوی در داعش فعالیت میکنند. این تعداد دو برابر بریتانیا، آلمان و بلژیک است. بعد از فراگیری آموزشهای لازم این افراد به کشور اصلی خود باز میگردند و در آنجا دست به اقدامات تروریستی میزنند. در تمام حوادث تروریستی پاریس تروریستهای عامل این حوادث ارتباطی با این افراد آموزش دیده توسط داعش داشتند. «مهدی نموش» عامل حوادث موزه یهودیان بروکسل یک سال در میان داعشیها فعالیت میکرده است. او نگهبان ۲۹ ساله فرانسوی بود که چهار فرانسوی گروگان گرفته شده توسط داعش را حفاظت میکرد. «ایوب الخزان»، عامل حوادث تروریستی در قطار تالیس مورخ ۲۰ اوت سال ۲۰۱۵ بود. وی نیز برای مدتی در سوریه اقامت داشت. «آمدی کولیبالی» عامل حوادث هایپرکاشه، سوپرمارکت بزرگ یهودیها در پاریس که بعد از حوادث دفتر مجله شارلی ابدو اتفاق افتاد نیز دستورات خود را چند روز قبل از داعش اتخاذ کرده بود.
4- هدف قرار دادن اولاند بهعنوان جنگ سالار مبارزه با داعش
فرانسه از ژانویه ۲۰۱۳ رسما در حال مبارزه با تروریسم است. این کشور عملیات ضدتروریستی خود را رسما در عملیات سروال در مالی شروع کرد و هر روز عملیاتهای خود را ضد تروریستها در جهان شدت میدهد. ارتش فرانسه در تابستان ۲۰۱۴ اولین ارتشی بود که به ائتلاف آمریکایی ضد داعش در عراق پیوست. این مشارکت بهصورت حداقلی و سمبلیک اتفاق افتاد و سهم فرانسه از این عملیاتها تنها ۵ درصد بود. اما اولاند تبدیل به رئیس جنگ در غرب تبدیل شد. اگر در عمل این گونه نبود اما بهطور پیش فرض این گونه تصور میشد. دخالتهای فرانسه به مراتب از آمریکا کمتر بوده است. داعش به همین دلیل مسوولیت حوادث ۲۲ آبان فرانسه را به عهده میگیرد تا دخالتهای اولاند در سوریه را به او متذکر شود. اتفاقا صبح روزی که این حوادث اتفاق افتاد، شورای وزیران از پارلمان فرانسه خواسته بود تا حجم عملیاتهای ضد تروریستی فرانسه در سوریه را که در حال حاضر در جریان است، افزایش دهند.
البته دور از اغراق نیست اگر فرانسه را سوریه اروپا و کشوری و درگیر تروریسم بنامیم. حملات گاه به گاه، برنامهریزی شده و نیز موفقیتآمیز تروریستها، نشان میدهد که آنها فرانسه را میدانی برای مسابقه عملیاتهای تروریستی خود تلقی کردهاند. حمله یک افراطی در شهر تولوز به پلیس، حمله به دفتر نشریه شارلی ابدو، حمله تروریستی-خنثی شده- به واحدهای نیروی دریایی فرانسه در بندر تولون، حمله تروریستی در شهر لیون فرانسه و بیسابقهترین حملات تروریستی در قلب فرانسه و حالا حمله به شهر توریستی نیس، گواه آن است که نوک پیکان حملات تروریست ها، این کشور را هدف قرار داده است. تغییرات سیاست خارجی فرانسه را می توان آن عاملی تلقی کرد که این کشور را به سمت و سوی هدف تروریست ها تبدیل کرده است. به این معنا که از پایان جنگ جهانی دوم گفتمان گلیستی اروپاگرائی راهنمای سیاست خارجی این کشور بوده است. در نتیجه اروپا محیط بلافصل سیاست خارجی فرانسه را تشکیل میداد و به تَبع آن، تلاش برای تبدیل شدن به بازیگر قدرتمند اروپا میراث این گفتمان در فرانسه بود. اما این گفتمان در دوره سارکوزی که وی را یک غیر فرانسوی با گذرنامه فرانسوی میدانستند، حالا در دوره اولاند دستخوش تغییراتی در جهت همراهی و همگرایی بیشتر به آمریکا شده است.
در واقع باید گفت فرانسه تبدیل به همراهی در پیادهسازی سیاستهای آتلانتیکی شده و این همراهی نیز به نوبه خود منجر به نزدیکی فرانسه با کشورهای حامی تروریستها در منطقه خاورمیانه شده است و به نوعی دیگر میان اهداف اعلامی و اعلانی فرانسه در مبارزه با تروریسم و حمایت مالی و معنوی از آنها تناقض ایجاد شده است. حال باید گفت با توجه به دور بودن حوزه جغرافیایی آمریکا و نیز قابلیت امنیتی بالای آمریکا نسبت به فرانسه، تروریستها به نوعی در حال انتقام گرفتن از این کشورِ در دسترس هستند. از سویی فرانسه در میان کشورهای اروپایی بیشترین اقلیت مسلمان را در خود جای داده است. این اقلیت با دو مساله اساسی همواره دست و پنجه نرم کردهاند؛ از یک طرف هیچ گاه نتوانستهاند بهعنوان شهروند فرانسوی جذب جامعه فرانسه شوند و از سوی دیگر همیشه تبعیضاتی علیه آنها در این کشور از سوی مقامات اعمال میشود. بعلاوه از سال ۲۰۱۲، همزمان با افزایش حملات تروریستی در فرانسه، حمله به مسلمانان فرانسه از سوی ناسیونالیست های افراطی این کشور به موازات سکوت مقامات آن، نیز افزایش پیدا کرده است. این مساله گرایش به افراطگری را در بین مهاجرین فرانسه به خصوص آنهایی که تاثیرپذیری ویژهای از داعش دارند ایجاد میکند.
روزنامه اوبزرواتور
ارسال نظر