ییلاقات پتانسیلی برای اکوتوریسم
دکترسید حسین ثنائی نژاد* دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است. سالهاست که دیگر سناباد و الندشت را شهر بلعیده است و کمتر کسی میداند روزگاری بهجای دود و ترافیک سنگین در خیابان سناباد درختان توتی بودهاند که رودخانهای پر آب از پای آنها میگذشته است. حتی سایهسار درختان کهن بلوار وکیلآباد هم دیگر در صدای زمخت ریل قطار شهری گم شده است. ییلاقات پتانسیلی برای اکوتوریسم
دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است.
دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است.
دکترسید حسین ثنائی نژاد* دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است. سالهاست که دیگر سناباد و الندشت را شهر بلعیده است و کمتر کسی میداند روزگاری بهجای دود و ترافیک سنگین در خیابان سناباد درختان توتی بودهاند که رودخانهای پر آب از پای آنها میگذشته است. حتی سایهسار درختان کهن بلوار وکیلآباد هم دیگر در صدای زمخت ریل قطار شهری گم شده است. ییلاقات پتانسیلی برای اکوتوریسم
دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است. سالهاست که دیگر سناباد و الندشت را شهر بلعیده است و کمتر کسی میداند روزگاری بهجای دود و ترافیک سنگین در خیابان سناباد درختان توتی بودهاند که رودخانهای پر آب از پای آنها میگذشته است. حتی سایهسار درختان کهن بلوار وکیلآباد هم دیگر در صدای زمخت ریل قطار شهری گم شده است. با همه اینها امروز مشهد همچنان دل به ییلاقات شاندیز، طرقبه، اخلمد و چند دره سبز کوچک دیگر خویش خوش میدارد. اما چندسالی است که غولهای بولدوزر، آهن و بتون به جان این نگینهای سبزی افتادهاند که در نوع خود منحصربهفرد بوده و با داشتن طبیعتی آرام هر بازدیدکنندهای را در خلسه آرامششان فرو میبرند. اگر امروز طراحان برنامهای برای مهار این آفت طبیعت برانداز نریزند، فردا دیر است و چندی نمیپاید که از همه آن همه آرامش آبشارهای کوچک و جویبارهای پیچاپیچ هیچ نمیماند جز ترافیک و دود و آهن و سیمان و ساختمانهای بدقوارهای که در هر کدام از آنها چند زر اندوز ثروتهایشان را به رخ یکدیگر میکشند به قیمت دفن طبیعت زنده.
زیستگاه مناسب، مهمترین موهبت طبیعت برای موجودات زنده است. در این میان انسان آسیبپذیری بیشتری از نامساعد بودن محیط زیست خود دارد. زیرا نیازهای انسان بسیار فراتر از برآوردن احتیاجات فیزیولوژیکی اوست و تنها به زیستن و زنده ماندنش محدود نمیماند. امروزه بشر میداند که زیستن بر روی این کره خاکی یک همزیستی است، یک همزیستی با تمام موجودات زنده. انسان امروز میداند که انقراض حتی یک گونه گیاهی یا حیوانی تاثیری ناخوشایند بر اکوسیستم جهانی و بر فرایند حیات همه موجودات زنده دارد. ما امروز میدانیم که نه منافع شخصی خود را میتوانیم مستقل از سلامت محیط زیستمان و منافع اجتماعی تعریف کنیم و نه منافع ملی را فارغ از منافع جهانی.
بنابراین انسان باید با دقت بسیار رابطه خود را با اجتماع و محیط زیست خویش تعریف کند. امروزه در تمام کشورهای توسعهیافته، پروتکلهای دقیقی تدوین شدهاند که رابطه زندگی و فعالیتهای انسانی را با محیط زیست خود تعریف میکنند. مالکیت زمینها، جنگلها، مراتع، مردابها، دریاچهها و دریاها بر اساس مقررات ویژهای است که در چارچوب آن هم امکان استفاده صحیح برای انسان فراهم میشود و هم ضمانت لازم برای توسعه پایدار وجود دارد. توسعه پایداری که در امتداد آن بهرهبرداری از محیط زیست به قیمت نابودی آن تمام نشود.
در کشور ما نیز مقررات بسیاری وجود دارند که چگونگی تملک و بهرهبرداری از محیط زیست و منابع طبیعی را مشخص میکنند. خوشبختانه سازمانها و وزارتخانههای متعددی هم وجود دارند که مسئولیتشان در همین زمینههاست. سازمان محیط زیست، سازمان زمینشناسی، سازمان هواشناسی، سازمان جنگلها و منابع طبیعی و نظایر اینها. هیچ تردیدی نیست که اگر این سازمانها و مقررات ویژهای که در چارچوب آنها فعالیت می کنند نبود، معلوم نبود اکنون وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست ایران تا چه اندازه اسفناک بود. بنابراین تا همین جای کارهم باید از وجود این سازمانها و چگونگی انجام وظایفشان سپاسگزار بود، اما و هزار اما که هنوز خلاهای قانونی بسیاری وجود دارند و نیز مشکلات بسیاری در اجرای همین قوانین موجود که باعث آسیبهای جدی و در برخی موارد خسارتهای جبرانناپذیری بر محیط زیست ما میشود. عدم وجود طرح جامع مناطق ییلاقی کشور یکی از این خلاهای قانونی است. با توجه به اینکه بخش عظیمی از کشور ما در اقلیم خشک و نیمهخشک واقع شده است. جویبارها و کوهسارهای سبز و خرمی که در جایجای این سرزمین خشک هستند لبخند زیبای زندگی را بر چهره کویرزده کشورمان مینشانند. این درههای سرسبز و این واحههای حیات مهمترین موهبتهای طبیعی ما هستند که قدر و ارزشی را برایشان نمیتوان برشمرد.
امروزه توسعه شبکه راههای کشور باعث سهولت دسترسی همه اقشار مردم به این مناطق شده است. اگرچه رویکرد مردم به بهرهبرداری از طبیعت خود میتواند باعث حفظ و مراقبت از آن شود. اما اگر این هجوم بیرویه قاعدهمند و در چارچوب مقررات و پروتکلهای تعریفشده سامان نیابد، به سرعت باعث تخریب و چه بسا در میانمدت باعث نابودی کامل این مواهب ارزشمند طبیعی شود. تغییر کاربری یک باغ به ویلا بسیار ساده است، باغی خریداری میشود! متاسفانه به قیمت ارزان (نسبت به مناطق شهری) بعد مطابق سلیقه و توان مالی مالک دیواری در اطرافش کشیده شده و بلافاصله برخی از درختان قلع و قمع میشوند و ساختمانی بیقواره یا مجلل بهجای آن درختان ساخته میشود. راههای دسترسی هم بر اساس توافق مالکان بیهیچ حساب و کتابی از میانه این املاک بد و بدقواره میگذرند و دستاندازیهای بیحساب و کتاب به طبیعت بکر را دور و دورتر میبرند.
باید به سرعت یک طرح جامع و نیز طرحهای اجرایی برای تمام مناطق ییلاقی کشور تهیه و سختگیریهای کافی برای اجرای آن اعمال شود. این طرحها باید در چارچوب طرح آمایش سرزمین باشد و متناسب با نیازها و پتانسیلهای هر منطقه به صورت جداگانه برای همان منطقه تدوین گردد. ایجاد ویلاهای شخصی و پارکهای ملی در هر منطقه باید در چارچوب معماریهای مصوب و بومسازگار بوده و به هیچ وجه امکان تصرف و ساختوسازهای خارج از آن فراهم نشود. علاوه بر این باید کنترل کاملی بر زمینهای اطراف این مناطق اعمال شود تا از تصرفهای غیرقانونی که متاسفانه امروزه به یک پدیده مخرب قابل توجه تبدیل شده است جلوگیری شود.
در غیر این صورت اگر کار به همین شکل پیش برود و از طرف سازمانهای مسئول کنترل قاطع و موثری بر این روند انجام نشود دیری نخواهد پایید که تمامی این مناطق ییلاقی بهطور کامل نابود خواهند شد. آن روز دیگر برای احیای این گنجهای سبز در این کویر فقیر تشنه دیر است و کاری از هیچکس برنخواهد آمد. این مناطق علاوه بر اینکه سرمایه اصلی حیات در کشور کویری ما به شمار میروند، با برنامهریزی صحیح میتوانند بهعنوان یک منبع عظیم درآمدی نیز در صنعت اکوتوریسم مورد استفاده قرار گیرد.
*عضو هیئت علمی گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی
دشت کشف رود و کوههای هزارمسجد و بینالود در شمال و جنوب در طول تاریخ سرزمینی زیبا و سرسبز بوده است. سالهاست که دیگر سناباد و الندشت را شهر بلعیده است و کمتر کسی میداند روزگاری بهجای دود و ترافیک سنگین در خیابان سناباد درختان توتی بودهاند که رودخانهای پر آب از پای آنها میگذشته است. حتی سایهسار درختان کهن بلوار وکیلآباد هم دیگر در صدای زمخت ریل قطار شهری گم شده است. با همه اینها امروز مشهد همچنان دل به ییلاقات شاندیز، طرقبه، اخلمد و چند دره سبز کوچک دیگر خویش خوش میدارد. اما چندسالی است که غولهای بولدوزر، آهن و بتون به جان این نگینهای سبزی افتادهاند که در نوع خود منحصربهفرد بوده و با داشتن طبیعتی آرام هر بازدیدکنندهای را در خلسه آرامششان فرو میبرند. اگر امروز طراحان برنامهای برای مهار این آفت طبیعت برانداز نریزند، فردا دیر است و چندی نمیپاید که از همه آن همه آرامش آبشارهای کوچک و جویبارهای پیچاپیچ هیچ نمیماند جز ترافیک و دود و آهن و سیمان و ساختمانهای بدقوارهای که در هر کدام از آنها چند زر اندوز ثروتهایشان را به رخ یکدیگر میکشند به قیمت دفن طبیعت زنده.
زیستگاه مناسب، مهمترین موهبت طبیعت برای موجودات زنده است. در این میان انسان آسیبپذیری بیشتری از نامساعد بودن محیط زیست خود دارد. زیرا نیازهای انسان بسیار فراتر از برآوردن احتیاجات فیزیولوژیکی اوست و تنها به زیستن و زنده ماندنش محدود نمیماند. امروزه بشر میداند که زیستن بر روی این کره خاکی یک همزیستی است، یک همزیستی با تمام موجودات زنده. انسان امروز میداند که انقراض حتی یک گونه گیاهی یا حیوانی تاثیری ناخوشایند بر اکوسیستم جهانی و بر فرایند حیات همه موجودات زنده دارد. ما امروز میدانیم که نه منافع شخصی خود را میتوانیم مستقل از سلامت محیط زیستمان و منافع اجتماعی تعریف کنیم و نه منافع ملی را فارغ از منافع جهانی.
بنابراین انسان باید با دقت بسیار رابطه خود را با اجتماع و محیط زیست خویش تعریف کند. امروزه در تمام کشورهای توسعهیافته، پروتکلهای دقیقی تدوین شدهاند که رابطه زندگی و فعالیتهای انسانی را با محیط زیست خود تعریف میکنند. مالکیت زمینها، جنگلها، مراتع، مردابها، دریاچهها و دریاها بر اساس مقررات ویژهای است که در چارچوب آن هم امکان استفاده صحیح برای انسان فراهم میشود و هم ضمانت لازم برای توسعه پایدار وجود دارد. توسعه پایداری که در امتداد آن بهرهبرداری از محیط زیست به قیمت نابودی آن تمام نشود.
در کشور ما نیز مقررات بسیاری وجود دارند که چگونگی تملک و بهرهبرداری از محیط زیست و منابع طبیعی را مشخص میکنند. خوشبختانه سازمانها و وزارتخانههای متعددی هم وجود دارند که مسئولیتشان در همین زمینههاست. سازمان محیط زیست، سازمان زمینشناسی، سازمان هواشناسی، سازمان جنگلها و منابع طبیعی و نظایر اینها. هیچ تردیدی نیست که اگر این سازمانها و مقررات ویژهای که در چارچوب آنها فعالیت می کنند نبود، معلوم نبود اکنون وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست ایران تا چه اندازه اسفناک بود. بنابراین تا همین جای کارهم باید از وجود این سازمانها و چگونگی انجام وظایفشان سپاسگزار بود، اما و هزار اما که هنوز خلاهای قانونی بسیاری وجود دارند و نیز مشکلات بسیاری در اجرای همین قوانین موجود که باعث آسیبهای جدی و در برخی موارد خسارتهای جبرانناپذیری بر محیط زیست ما میشود. عدم وجود طرح جامع مناطق ییلاقی کشور یکی از این خلاهای قانونی است. با توجه به اینکه بخش عظیمی از کشور ما در اقلیم خشک و نیمهخشک واقع شده است. جویبارها و کوهسارهای سبز و خرمی که در جایجای این سرزمین خشک هستند لبخند زیبای زندگی را بر چهره کویرزده کشورمان مینشانند. این درههای سرسبز و این واحههای حیات مهمترین موهبتهای طبیعی ما هستند که قدر و ارزشی را برایشان نمیتوان برشمرد.
امروزه توسعه شبکه راههای کشور باعث سهولت دسترسی همه اقشار مردم به این مناطق شده است. اگرچه رویکرد مردم به بهرهبرداری از طبیعت خود میتواند باعث حفظ و مراقبت از آن شود. اما اگر این هجوم بیرویه قاعدهمند و در چارچوب مقررات و پروتکلهای تعریفشده سامان نیابد، به سرعت باعث تخریب و چه بسا در میانمدت باعث نابودی کامل این مواهب ارزشمند طبیعی شود. تغییر کاربری یک باغ به ویلا بسیار ساده است، باغی خریداری میشود! متاسفانه به قیمت ارزان (نسبت به مناطق شهری) بعد مطابق سلیقه و توان مالی مالک دیواری در اطرافش کشیده شده و بلافاصله برخی از درختان قلع و قمع میشوند و ساختمانی بیقواره یا مجلل بهجای آن درختان ساخته میشود. راههای دسترسی هم بر اساس توافق مالکان بیهیچ حساب و کتابی از میانه این املاک بد و بدقواره میگذرند و دستاندازیهای بیحساب و کتاب به طبیعت بکر را دور و دورتر میبرند.
باید به سرعت یک طرح جامع و نیز طرحهای اجرایی برای تمام مناطق ییلاقی کشور تهیه و سختگیریهای کافی برای اجرای آن اعمال شود. این طرحها باید در چارچوب طرح آمایش سرزمین باشد و متناسب با نیازها و پتانسیلهای هر منطقه به صورت جداگانه برای همان منطقه تدوین گردد. ایجاد ویلاهای شخصی و پارکهای ملی در هر منطقه باید در چارچوب معماریهای مصوب و بومسازگار بوده و به هیچ وجه امکان تصرف و ساختوسازهای خارج از آن فراهم نشود. علاوه بر این باید کنترل کاملی بر زمینهای اطراف این مناطق اعمال شود تا از تصرفهای غیرقانونی که متاسفانه امروزه به یک پدیده مخرب قابل توجه تبدیل شده است جلوگیری شود.
در غیر این صورت اگر کار به همین شکل پیش برود و از طرف سازمانهای مسئول کنترل قاطع و موثری بر این روند انجام نشود دیری نخواهد پایید که تمامی این مناطق ییلاقی بهطور کامل نابود خواهند شد. آن روز دیگر برای احیای این گنجهای سبز در این کویر فقیر تشنه دیر است و کاری از هیچکس برنخواهد آمد. این مناطق علاوه بر اینکه سرمایه اصلی حیات در کشور کویری ما به شمار میروند، با برنامهریزی صحیح میتوانند بهعنوان یک منبع عظیم درآمدی نیز در صنعت اکوتوریسم مورد استفاده قرار گیرد.
*عضو هیئت علمی گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی
ارسال نظر