رابطه میان  عزت‌نفس،مهرطلبی افسردگی
میترا‌فری‌نژاد‌فتحی‌(دریا حقی)
Farinezhad_mitra@
yahoo.com
یکی از مهم‌ترین ارکان عزت نفس ابراز وجود است. ابراز وجود به معنای:
حق خود را گرفتن
حرف خود را زدن
خود بودن
به عنوان یک انسان به خود احترام گذاشتن
روی پای خود ایستادن
دیدن، اندیشیدن و آگاه شدن
سوال کردن
نظر دادن
پایبندی به ارزش‌های خود

دادن جواب مناسب در وقت مناسب (آنجایی که باید «آری» گفته شود «آری» بگوییم و در جایی‌که که جواب «نه!» است، «نه» بگوییم)
تبدیل آرزوها و اهداف به واقعیت
عدم تایید طلبی
برای خود ارزش قائل شدن
پایبندی به خواسته‌ها و نیازهای خود و برآوردن آنها
استقبال از چالش‌های زندگی
مقاومت و مداومت
خود را دوست داشتن
موفق شدن
مستقل بودن
دادن حق زندگی و شاد بودن به خود

همان‌طور که در مقالات پیشین گفتیم، مهرطلب‌ها معمولا به‌دلیل ترس از طرد شدن، ترس از تنها ماندن، ترس از مخالفت و تضاد، ترس از تایید و پذیرفته نشدن سعی می‌کنند که همیشه دیگران را از خود راضی نگه دارند و تا حد امکان هرگز مخالفتی با دیگران نداشته باشند. آنها ترجیح می‌دهند اظهار نظر و ابراز احساسات نکنند تا مبادا با مخالفت روبه‌رو شوند و تنها بمانند. مهرطلب‌ها حتی در مواقعی حاضر هستند به ضرر خود اقدامی برای دیگران انجام دهند تا آنها را از خود راضی نگه دارند. گفتیم که مهرطلب‌ها این حقیقت را بهتر است بدانند که «هر آری که به دیگران می‌گویند با یک نه به خودشان همراه است.» و این یعنی خیانت به خود و چنین خیانتی بیشتر در روابط مهرطلب‌ها با نزدیک‌ترین کسانشان صورت می‌گیرد. گفتیم که مهرطلب‌ها حق شادی و موفقیت زیاد را به خود نمی‌دهند. تمامی ویژگی‌هایی که در رابطه با مهرطلب‌ها بیان شد بیانگر عزت نفس بسیار پایین در این نوع تیپ شخصیتی است. کمبود عزت نفس در افراد باعث سکوت و کناره‌گیری‌شان، تسلیم شدن و عدم بیان احساسات و نظرشان می‌شود. بر خلاف این، یکی از مهم‌ترین نتایج و نشانه‌های عزت نفس بالا در افراد «ابراز وجود» به معنایی که در بالا ذکر شد، است. «ابراز وجود» یکی از مواردی است که مانع بروز افسردگی در افراد می‌شود و همچنین یکی از مواردی است که به درمان افسردگی در افراد کمک می‌کند. در نهایت آنچه در تمام بیماران باید رخ دهد «ایجاد تغییرات در ذهن و روان» آنها است و بدون این تغییرات این افراد روزبه‌روز بیمارتر می‌شوند و راه برون‌رفتی از بیماری را نخواهند داشت.

آنچه بهتر است بیاموزیم و تمرین کنیم:
زمانی که حق ما را می‌گیرند می‌توانیم برای احقاق حق خود اقدام کنیم و از توجیه دست برداریم.
حرف، نظر، خواسته خود را محترمانه و به‌دور از تجاوز به حریم شخصی دیگران بیان کنیم، حتی اگر بر خلاف میل و سلیقه دیگران باشد.
به عنوان یک انسان برای خود، تفکرات خود، ارزش و احساسات خود، خواسته‌ها و نیازهای خود اهمیت، احترام و اعتبار قائل شویم.
به‌دور از تعدی به منافع دیگران می‌توانیم حامی و حافظ منافع خود باشیم. مجبور نیستیم همیشه برای جلب رضایت و شادی دیگران از منافع و سلامتی خود بگذریم. می‌توانیم گاهی با گفتن «نه» خود را خوشحال و برای دیگران نیز حد و مرزی مشخص کنیم و به عنوان یک انسان ابراز وجود کنیم. مهرطلب‌های عزیز! انسان‌هایی که هیچ‌وقت از کلمه «نه!» استفاده نمی‌کنند تنها ضعف شخصی خود را به نمایش گذاشته و از میزان حرمت خود می‌کاهند.
سوال کردن و درخواست کردن را بیاموزیم و تمرین کنیم. آنچه را که نمی‌دانیم سوال کنیم، آنچه را که نداریم درخواست کنیم. دیگران مجبور نیستند که خواسته‌های ما را حدس بزنند، بلکه این ما هستیم که اگر خواسته‌ای داریم باید آن را به زبان آوریم. پس خط بطلانی می‌کشیم بر جملاتی از قبیل: « اگر مرا دوست داشت/ اگر برایش مهم بودم/ اگر..... پس خودش حدس می‌زد/ می‌فهمید چه می‌خواهم و آن کار را برای من انجام می‌داد!!» بهتر است این نوع جملات را از ذهن خود دور بیاندازیم.

زمانی که از ارزش‌ها، باورها و عقاید خود صحبت می‌کنیم به آنها پایبند باشیم نه اینکه برای جلب توجه، تایید یا محبت دیگران ارزش‌های خود را زیر پا گذاشته و برده و بنده دیگران شویم. فراموش نکنید که زیر پا گذاشتن ارزش‌ها برای جلب رضایت شخص مقابل شما را از خود دور می‌کند و پس از مدتی با کوهی از سرکوب و خشم و خود گم‌کردگی مواجه می‌شوید.
زمانی که جواب ما «نه» است، پس «نه» است. بسیاری از ما ناهوشیارانه و بنا بر کمبودها، عادت‌ها و اختلالات درونی‌مان به دیگران جواب می‌دهیم. خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که جواب قلبی ما «نه» است، اما «آری» می‌گوییم و بسیاری مواقع جواب قلبی ما «آری» است اما «نه» می‌گوییم. یا در بسیاری از مواقع هم به جای «صراحت»، بازی راه می‌اندازیم. با تمرین، برایمان آسان‌تر می‌شود و یاد می‌گیریم که چه وقت چه جواب مناسبی را بدهیم. کم‌کم یاد می‌گیریم که «صراحت» را جایگزین «بازی» کنیم و هر زمانی هر جوابی داریم، همان جواب را به دیگران بدهیم. فراموش نکنید که «صراحت» و «قاطعیت» بر زیبایی و مورد اعتماد بودن شما می‌افزاید.
کمتر از آرزوها و اهدافمان حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم. دست دست نکنیم و از همین حالا اقدامات برای رسیدن به اهداف را هر چند کوچک، هر چند آهسته، اما شروع کنیم. افرادی که عزت نفس بالایی دارند به جای صحبت از آرزو و اهدافشان بیشتر دست به‌کار می‌شوند و آنچه را که دوست دارند به مرور زمان به دست می‌آورند.
شاید راحت‌ترین راه برای اجتناب از اضطراب و ترس دوری از چالش‌های زندگی یا در مرداب چالش‌ها فرو رفتن باشد. زمانی که میزان عزت نفس در فرد بالا رود، او به جای فرار یا غرق شدن در چالش‌های زندگی به استقبال آنها می‌رود و می‌داند که می‌تواند از پس آنها برآید.

گاه عزت نفس کم در افراد باعث می‌شود که، اصطلاحا، از این شاخه به آن شاخه بپرند و در امور زندگی مقاومت و مداومتی از خود نشان ندهند. از آنجاکه مهرطلبی موجب سستی بنیاد در افراد می‌شود، فرد به راحتی می‌تواند به‌دلیل رضایت و تایید یا عدم رضایت و عدم تایید دیگران امور زندگی خود را در هر زمانی کنار بگذارد. در مسیر زندگی و در مسیر رسیدن به اهداف یکی از توصیه‌هایی که به افراد می‌کنیم این است که بدون توجه به پارازیت‌هایی که دیگران برای آنها می‌فرستند پیش بروند و در کار خود مقاومت و مداومت به خرج دهند. مقاومت و مداومت از عزت نفس بالا در افراد ناشی می‌شود و همچنین عزت نفس را تقویت می‌کند. نه به سمت چپ توجهی داشته باشید و نه به سمت راست و نه به پشت سر؛ نگاه به گذشته فقط برای مرور درس‌ها و تشخیص موقعیت به درد ما می‌خورد و نه هیچ چیز دیگر. تنها نگاه و حرکت رو به جلو است که ما را به موفقیت می‌رساند. برای موفقیت تلاش، مقاومت و مداومت کنید تا افسردگی را از خود دور نگه دارید و یا خود را درمان کنید. یکی از دلایل تشدید بیماری‌ در افراد منفعل شدن آنها در مقابل بیماری و در زمان بیماری است.
شاد بودن، موفقیت و خوشبختی حق مسلم ماست. ما برای این به دنیا آمده‌ایم تا را‌ه‌های خوشبختی را کشف کنیم و به خوشبختی برسیم. ما فقط برای خوشبخت شدن به دنیا آمده‌ایم و نه برای بدبختی. هر روز این باور را برای خود یادآوری کنید که: «من مستحق بهترین‌ها هستم. من مستحق خوشبختی هستم. من خوشبخت هستم و خوشبخت‌تر می‌شوم. خدای من با من است و نعماتش را هم‌اکنون برای من می‌فرستد.» این یک شوخی نیست! می‌توانید امتحان کنید و تاثیر آن را ببینید.
یکی دیگر از راه‌های دوری و درمان افسردگی تقویت استقلال در خود است. استقلال به معنی:
«روی پای خود ایستادن. استقلال نظر داشتن. استقلال در فکر کردن. قدرت تصمیم‌گیری. عدم وابستگی به رضایت، تایید و پذیرش دیگران. خودپذیری. قبول مسوولیت در قبال خود، انتخاب‌ و قدرت تصمیم‌گیری. داشتن زندگی هدفمند. توجه به واقعیت و عدم فرار از وقایع و حقایق. و...»
بسیاری از موارد بالا با آموزش و تمرین در فرد تقویت می‌شوند و راهی هستند برای اجتناب و برون‌رفت از بیماری افسردگی. یکی از مهم‌ترین دلایل ابتلا به بیماری افسردگی کمبود عزت نفس در افراد است که موجب کمرنگ شدن مواردی نظیر موارد ذکر شده در شخص و زندگی او می‌شود. یکی از دلایل تقویت بیماری مهرطلبی (که خود از دلایل بیماری افسردگی است) در افراد نیز کمبود عزت نفس در آنها است. زمینه تقویت عزت نفس اگر در سال‌های اولیه زندگی و در دوران نوجوانی فراهم نشود، جبران آن در بزرگسالی بسیار سخت می‌شود اما امکان‌پذیر است، پس فرصت را برای بهبودی از دست ندهید.