شبهجزیره اسرارآمیز - ۲۱ مرداد ۹۵
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
حقیقت سلطه کیم بر حزب در کنگره چهارم حزبی KWP (حزب کارگران کره) در سال ۱۹۶۱ مشهود بود؛ کنگرهای که نام «کنگره پیروزان» بر آن نهاده شده بود. کیم واقعا غیرقابلچالش شده بود؛ آنهایی که در رهبری ارشد حزب باقی مانده بودند تهدید اندکی برای او بودند؛ چراکه کیم موقعیت خود را تثبیت کرده بود. سنت چریکی بهعنوان تنها تاریخ و تاریخ واقعی جنبش انقلابی کره مورد تاکید قرار گرفت و کیم هم بهعنوان رهبری بیچون چرا بود که هیچ جناح مشخصی وجود نداشت که بتواند با او مخالفت کند. کیم همچنین مشغول موش دواندن در روابط دو قدرت شرقی و بازی دادن شوروی علیه چین بود، در حالی که میکوشید با هر دو روابط خوبی داشته باشد (دنگ در کنگره سال ۱۹۶۱ بهعنوان رئیس هیات چینی حضور داشت) و در حدود همین زمان بر ماهیت غیرمتعهد و مستقل جمهوری خلق کره بهعنوان روشی ایمن برای در امان ماندن از مناقشه چین- شوروی تاکید کرد، در عین حالی که بهدنبال متحدانی جدید در جهان سوم میگشت. در اواخر دهه ۵۰ و ۶۰ کیم در فعالترین دوران سیاسیاش بود، دیدارهای ارشادی سرزده انجام میداد و سخنرانیهای طولانی برای طیف گستردهای از سازمانهای سیاسی در تمام کشور ارائه کرد.
مناقشه چین و شوروی یک چالش عمده دیپلماسی برای کیم بود؛ مردی که از سوی مقامهای بسیار بالا در هر دو کشور- چوئن لای و دنگ از چین و آلکسی کاسیگین و فرول کوزلوف از شوروی- چکیده اخبار را دریافت میکرد. کیم به مسکو و پکن سفر میکرد. بهطور خصوصی دوست داشت رضایت چین را در برابر آنچه که تجدیدنظر طلبی آشکار خروشچف میپنداشت و نیز آنچه که سیاست همزیستی مسالمتآمیز با غرب و استالینزدایی میدانست جلب کند. با این حال، کیم تا حد زیادی تدبیر خود را حفظ کرد، هرگز بهصورت آشکار از استالین در طی برنامه استالینزدایی انتقاد نکرد، هرچند در بیستمین کنگره حزب کمونیست شوروی در سال ۱۹۵۶ حضور یافت؛ کنگرهای که حمله خروشچف به استالین را کلید زد. کنگره بیست و یکم در سال ۱۹۵۹ و بیست و دوم در سال ۱۹۶۱ برگزار شد. در سال ۱۹۶۰ کیم موفق شد در مورد معاهدات دوستی با دو کشور مذاکره کند و بهطور اسمی بیطرف باقی مانده بود، هرچند محتاطانه میان دو جناح متخاصم توازن ایجاد کرده بود. در بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ کیم صحبتی در مورد تسلیم اتحاد شوروی نکرد؛ در حالی که در جنگ مرزی چین- هند در سال ۱۹۶۲ کیم از چین حمایت کرد، اما در مورد حمایت ضمنی مسکو از دهلی سکوت اختیار کرد. پاسخ کیم به پرسشهایی در مورد اینکه او در کشمکش میان مسکو و پکن در کجا ایستاده، بدون اینکه کسی را برنجاند یا پاسخ مستقیمی بدهد گفت من در جانب «اردوگاه سوسیالیسم» ایستاده ام. اتحاد جماهیر شوروی این تصور را داشت که بهدلیل حمایتی که از موقعیت کیم (بهعنوان پشتیبان وی) در جنگ دوم جهانی بهعمل آوردند او باید از شوروی حمایت بیشتری میکرد، اما همانطور که یکی از زندگینامه نویسان کیم به نام «سو دائه سوک» اشاره کرده «اتحاد جماهیر شوروی شاید کیم را به قدرت نشانده اما نتوانست او را از کار برکنار سازد». بعدها تمام سخنرانیهای کیم در مورد مناقشات از سوابق و تواریخ رسمی کرهشمالی حذف شد.
کیم روابط با هر دو جناح را حفظ کرد و در سال ۱۹۶۵ با برژنف دیدار کرد تا روابط با شوروی را ترمیم و بازسازی کند، اما روابط سابقا خوب هرگز به شکل کامل تجدید نشد و حتی در هنگام درگیریهای مرزی چین- شوروی در سال ۱۹۶۹ مشکلسازتر هم شد. با این حال، این باعث نشد که برژنف «فرامین لنین » در سال ۱۹۷۲ را به مناسبت شصتمین سالگرد تولد کیم به او تقدیم نکند. کیم دریافت که اتحاد با مسکو با توجه به روابط قدرتمندی که میان آمریکا و کره جنوبی وجود داشت، رویکرد جدید سئول به توکیو و رشد سریع اقتصاد کره جنوبی از ضروریات است. این دوره، زمان انقلاب فرهنگی چین هم بود که گاردهای سرخ آشکارا حمله به کیم را شروع کرده و با مقاله یک روزنامه در پکن در سال ۱۹۶۸ با عنوان «گروه تجدیدنظر طلب کره امروز» به اوج خود رسید. این مساله خشم کیم را که مطمئن شده بود هیچ نسخهای از «کتاب قرمز کوچک » مائو در کرهشمالی پخش نشده، برانگیخت. دشمنی میان چین و کرهشمالی تا کنگره نهم حزب کمونیست چین در آوریل ۱۹۶۹ باقی ماند، یعنی زمانی که چین بهدنبال احیای روابط صمیمیتر با پیونگ یانگ بود. در سال ۱۹۷۰ چوئن لای برای ترمیم آسیبها از کرهشمالی دیدار کرد. با این حال، استقلال کیم از اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دهه ۶۰ و ۷۰ حفظ شد؛ چراکه فاش شد اسناد مخفی در مسکو پس از سقوط شوروی منتشر شدند. برای مثال، کیم هرگز با مسکو در مورد توقیف کشتی جاسوسی آمریکایی Pueblo در سال ۱۹۶۸ یا درباره دیدارهای مخفی مقامهای ارشد کره جنوبی از پیونگ یانگ در سال ۱۹۷۲ مشورت نکرد.
ارسال نظر