سقف شیشه‌ای برای زنان بانکدار در ایران
احسان باقری،کارشناس بازاریابی خدمات بانکی واقعیت‌ها نشان می‌دهند که هنوز نقش زنان در توسعه ی جوامع نادیده گرفته می‌شود. آخرین آمارهای اعلام شده ازسوی مرکزآمار ایران موید این نکته است که تفاوت فاحش بین نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان درایران وجوددارد چنانکه این نرخ برای مردان 9/72 درصد و برای زنان 5/18 درصد است. در عرصه‌های مدیریتی و تصمیم گیری نیز وضعیتی نامناسب‌تر را شاهد هستیم، به طوری که تنها حدود 2/5 درصد از مدیران کشور زن هستند و هرچه به سوی سطوح بالای مدیریتی می‌رویم این میزان کاهش می‌یابد و به 4/1 درصد در سطوح مدیرکل و معاون دستگاه می‌رسد. این در حالی است که این مشارکت در کشورهای توسعه یافته تا 40 درصد هم می‌رسد. این نسبت در سیستم بانکی ایران نیز به چشم می‌خورد به طوریکه طبق آمار منتشر شده در خصوص نسبت کارکنان در نظام بانکی در سال 91، 84 درصد از نیروی کار در بانکها را مردان و 16 درصد را زنان تشکیل می‌دهند. این واقعیت در خصوص میزان مشارکت زنان در مدیریت و راهبری بانکها نیز به چشم می‌خورد.


همانگونه که در جدول شماره ۱ مشاهده می‌شود، بانکهای انصار، ملی و مسکن دارای بیشترین درصد مردان و بانکهای گردشگری، کارآفرین و اقتصادنوین، دارای بیشترین درصد حضور زنان هستند. در حالی که آمار متوسط صنعت حاکی از آن است که ۸۴.۳۱ درصد نیروها را مردان تشکیل می‌دهند.


pic1


pic۲


نکته حائز اهمیت آنکه 72.04 زنان استخدام شده در سیستم بانکی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند در حالی که 36.01 درصد از مردان تحصیلات دانشگاهی لیسانس به بالا دارند.

pic3

منبع: سایت بانک‌ها
توضیح: بانکهای انصار، سرمایه، مهر اقتصاد، دی ؛ توسعه صادرات، ملت، کشاورزی اطلاعات مدیران خود را در وبسایتشان منتشر نکرده اند.
یک عضو هیات مدیره، 2 معاون، 14 مدیر و رئیس اداره زن در کل بانکهای مورد بررسی سمتهای مدیریتی را بر عهده دارند. همانگونه که از آمار مشخص است، زنان کمتر به رده‌های عالی بانکداری راه یافته اند. ا
ین پدیده در ادبیات مدیریت به " سقف شیشه ای " مشهور است. این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۸۶، به وسیله مجله وال استریت جورنال به کار رفت همچنین موریسون و همکارانش از اولین کسانی هستند که در سال ۱۹۸۷ از این اصطلاح استفاده کردند. این اصطلاح در سال ۱۹۹۰ برای اشاره به تعداد اندک زنان و اقلیتها در اداره سازمانهای بخش دولتی و خصوصی به کار رفت. گاهی نیز برای اشاره به شکاف عمیق دستمزد در سطوح بالای توزیع درامدها به کار رفته است. به این معنا که کارکنان زن در گروههای بالای درامدی، در مقایسه با همردیفان مرد خود دریافتی کمتری دارند.سقف شیشه ای بیان می‌کند که زنان و اقلیتها در دستیابی به سطوح بالای سلسله مراتب شکست می‌خورند. آنها به پستهای عالی در سازمان نزدیک می‌شوند، اما بندرت آن را به دست می‌آورند.
درواقع برپایه پژوهش‌ها، زنان پس از ورود به سازمان‌ها همگام با مردان شروع به رشد و بالندگی می‌کنند و سطوح گوناگون سازمان را پشت سر می‌گذارند اما هرچه زنان به سطوح بالاتر سازمانی می‌رسند، سرعت رشد و ارتقای آن‌ها کاهش می‌یابد. این واقعیت، به روشنی، نشان می‌دهد که هیچ دلیل روشنی نیست که زنان نتوانند به سمت‌های مدیریتی دست یابند ولی، در عمل زنان به رده‌های بالای سازمان نمی رسند. زنان شایسته و توانمند،با نگاه کردن به سطوح بالای سازمان از میان این سقف شیشه ای جایگاه‌هایی را می‌بینند که شایستگی رسیدن به آن‌ها را دارند، ولی به خاطر سدهای نادیدنی، توانایی شکستن این سقف شیشه ای را ندارند.
عوامل پدید ه آورنده سقف شیشه ای را می‌توان فرضیه‌های کلیشه ای منفی در مورد زنان مانند احساسی بودن و عدم توانایی مدیریت،دوم، شبکه‌های ارتباطی، زنان در مقایسه با مردان تعاملات کمتری با افراد قدرت سازمان داشته و از آنجا که دسترسی به شبکه‌های قدرت، رابطه مثبتی با ارتقای سازمانی دارد لذا آنها از دست یابی به آن محرمند، سوم، ارزشگذاری به کار زنان، سازمانها و نیاز آنها به اینکه همیشه توانایی خود را ثابت کنند و برای این کار کوشیده اند تا بر انواع انگاره‌های منفی موجود در محیط کار که اغلب مردانه بوده، غلبه کنند، لذا باید سبک مدیریت مردانه را بیازمایند، چهارم، تضاد کار- خانواده که زنان را از تمرکز بر کار خود دور می‌سازد. دلایل دیگر، سبک مدیریت و شبکه‌های استخدامی سنتی، تعصب‌های موجود در استخدام و پیشرفت زنان، تقویت نشدن قانون فرصت برابر، نداشتن تحصیلات کافی برای دست یابی به پست‌های مدیریتی، انگاشته شدن مدیریت زنان به سان تهدیدی مستقیم برای فرصت‌های پیشرفت مردان از موانع عمده ایجاد سقف شیشه ای می‌باشد.
با این توصیف به نظر می‌رسد، سقف شیشه ای در نظام بانکی ایران وجود دارد. اگرچه عوامل موثر و راهکارهای برون رفت از آن به ویژگیهای منحصر به فرد بانکهای ایرانی مربوط است که باید در تحقیقاتی مستقل به ان پرداخت.اما واقعیت آن است که با توجه به فراوانی حضور زنان در نظام بانکی و سطح تحصیلات و توانایی آنها، در آینده زنان نقش فعال تری در نظام بانکی خواهند داست. لذا منابع انسانی راهبردی در بانکها باید به طور جدی نسبت به مدیریت پدیده سقف شیشه ای همت گمارد.
منبع : بررسی مفهوم سقف شیشه ای درسازمانها،
حسین دامغانیان و امین نوروززاده ثانی