راهنمای نسل شناسی
مترجم: شادی آذری نسل Z یا نسل آخر لقب نامطلوبی است که به نسلی که پیش از آغاز این هزاره به دنیا آمدند اطلاق میشود. آنها فرزندان تاچر نیستند، بلکه فرزندان حزب «کارگر جدید» هستند. آنها هنوز در دوران نوجوانی خود به سر میبرند اما بر آنها القاب مختلفی نهاده شده است. بعد از هزارهایها، نسل وایفای، نسل اینترنت، همه القابی هستند که نشریه یو اسای تودی از سال ۲۰۱۲ برای آنها استفاده کرد. اما نسل آخر لقبی است که بیش از سایرین جا افتاده است. آنها کوچکتر از آن هستند که ۱۱ سپتامبر را به یاد آورند. اینها نسلی هستند که در آشوبهای سیاسی به دنیا آمدهاند.
مترجم: شادی آذری نسل Z یا نسل آخر لقب نامطلوبی است که به نسلی که پیش از آغاز این هزاره به دنیا آمدند اطلاق میشود. آنها فرزندان تاچر نیستند، بلکه فرزندان حزب «کارگر جدید» هستند. آنها هنوز در دوران نوجوانی خود به سر میبرند اما بر آنها القاب مختلفی نهاده شده است. بعد از هزارهایها، نسل وایفای، نسل اینترنت، همه القابی هستند که نشریه یو اسای تودی از سال 2012 برای آنها استفاده کرد. اما نسل آخر لقبی است که بیش از سایرین جا افتاده است. آنها کوچکتر از آن هستند که 11 سپتامبر را به یاد آورند. اینها نسلی هستند که در آشوبهای سیاسی به دنیا آمدهاند. نتیجه آنکه اینها به دنبال پول خود هستند و میخواهند جهان را به جایی بهتر تبدیل کنند. گزارشی که توسط موسسه تبلیغاتی آمریکایی اسپارکس اند هانی منتشر شد این نسل را «نخستین قبیله از بومیان واقعی دیجیتال» توصیف میکند. اما آنها در مقایسه با نسل پیشین خود باهوشتر، در امانتر و عاقلتر هستند و میخواهند جهان را تغییر دهند. نمونه ای از آن ها ملاله یوسفزی است، دختر پاکستانی مبارز در راه تحصیل علم که توسط طالبان مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او جوانترین برنده جایزه صلح نوبل هم
هست. اینها نسلی هستند که داوطلبانه به جلو گام بر میدارند و به این واقعیت آگاهند که تحصیل علم یک ثروت است. موسسه اسپارکس اند هانی میگوید که 60 درصد از این نسل میخواهد بر جهان تاثیرگذار باشد. درحالیکه تنها 39 درصد از نسل پیشین آنها چنین قصدی داشتند.
نسلY یا نسل ماقبل آخر
شخصیت افراد این نسل که به نسل هزاره معروفند و بین سالهای 1980 و 2000 به دنیا آمده اند در تکنولوژی شکل گرفته است. آنها بین اختراع واکمن و راهاندازی گوگل رشد کردند. برخی از آنها از همین راهها به ثروت رسیدند و معدودی از آنها هماکنون میلیاردر هستند. عبارت نسل ماقبل آخر نخستین بار در یک مقاله سال 1993 مطرح شد. این نسل که با به اشتراک گذاردن کل زندگی خود بهصورت آنلاین احساس راحتی میکند، نسلی خودپسند است که خود را در مرکز امور میداند. «بگذار یک سلفی بگیرم» تکیه کلام اینها است.
نسل X
کسی که برای نخستین بار این لقب را به این نسل داد، رابرت کاپا، عکاس جنگ بود. اما منظور او از این لقب، جوانانی بود که در اوایل دهه 1950 رشد میکردند. بنابراین منظور کاپا از این نسل، افرادی بود که پیش از جنگ به دنیا آمدند اما این همان نسلی نیست که ما امروز به آنها نسل X میگوییم. ویژگی نسل مورد نظر ما، بدبینی دائمی آنها است. آنها جوانتر از آن هستند که در جنگی مبارزه کرده باشند و بزرگتر از آن هستند که بخش زیادی از بزرگسالی خود را در کافیشاپها در حال تلاش برای اصلاح جهان گذرانده باشند. آنها زیاد اشتباه میکردند. قفسههای اتاقهایشان مملو از کتابهای خودآموز است. آنها وضعیت تقریبا دائمی هیجانات اجتماعی و مالی و احساسی را تجربه میکردند. اما این نسل، نسل بزرگی است و خرده فرهنگها و دورانهای زیادی را شامل میشود. از ویژگیهای این نسل، شیفتگی به فوتبال، جستوجو برای پروازهای ارزان در تعطیلات برای سفر به اروپا است. تصاویر نمونههایی بارز از این نسل در کتاب پیتر یورک و آنه بر، که در سال 1982 منتشر شد، مشاهده میشود. البته «اسلووانها» که به دخترهای آن دوره ساکن نزدیکی لندن اطلاق میشد، لباسهایی با یقههای خاص و دامنهای متحدالشکل میپوشیدند و مروارید به گردن میانداختند. اما اسلووانها فقط پیرو یک مد لباس نبودند، بلکه یک طبقه اجتماعی بودند: آنها از اقوام اشراف بودند، آنها آخرین نسلی بودند که رفتارهای دهه 1950 را حفظ کردند. بر روی جلد کتابی با عنوان «اسلووان رنجر» نوشته شده بود: «شما قوانین را میدانید، اما خوب است که همیشه مطمئن شوید.»
یوپیها
این نسل به اسلووانها مرتبطند اما با آنها تفاوت دارند. آنها متخصصانی هستند که جای ثابتی بر نمیگزیدند. هیچکس نمیداند کدامیک از ژورنالیستهای آمریکایی این عنوان را برای آنها برگزید. بر خلاف اسلووانها، آنها به شدت در دوره خود ریشه داشتند. آنها فرزندان نسلی بودند که موجب رونق اقتصادی شدند (بیبی بومرها) و بنابراین از اینکه سریع پول بهدست بیاورند ترسی نداشتند.
بیبی بومرها
آنها یک نسل اصلی و واقعی بودند. این لقب در ابتدا برای آنها مفید واقع شد چون اینها افرادی بودند که در سالهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند. یعنی وقتی که بهخاطر بازگشت سربازان به خانه آمار زاد و ولد در انگلستان و آمریکا بالا رفت. این عبارت در ابتدا در سال 1970 در مقالهای در واشنگتن پست بهکار رفت. استیو جابز و بیل کلینتون از این نسل هستند. اما امروز این اصطلاح برای مردان و زنانی بهکار میرود که پیشرفت کردند و برخی مانند بیل کلینتون حتی به کاخ سفید رسیدند. این نسل آرمان گرا جنگ سرد را تجربه کردند و دیوار برلین را فرو ریختند. اینها نخستین نسلی بودند که نه برای جنگ که برای استراحت در سواحل به خارج سفر کردند. بسیاری از آنان ثروتمندانی هستند که امروز بازنشسته شدهاند.
منبع: دیلی تلگراف
نسلY یا نسل ماقبل آخر
شخصیت افراد این نسل که به نسل هزاره معروفند و بین سالهای 1980 و 2000 به دنیا آمده اند در تکنولوژی شکل گرفته است. آنها بین اختراع واکمن و راهاندازی گوگل رشد کردند. برخی از آنها از همین راهها به ثروت رسیدند و معدودی از آنها هماکنون میلیاردر هستند. عبارت نسل ماقبل آخر نخستین بار در یک مقاله سال 1993 مطرح شد. این نسل که با به اشتراک گذاردن کل زندگی خود بهصورت آنلاین احساس راحتی میکند، نسلی خودپسند است که خود را در مرکز امور میداند. «بگذار یک سلفی بگیرم» تکیه کلام اینها است.
نسل X
کسی که برای نخستین بار این لقب را به این نسل داد، رابرت کاپا، عکاس جنگ بود. اما منظور او از این لقب، جوانانی بود که در اوایل دهه 1950 رشد میکردند. بنابراین منظور کاپا از این نسل، افرادی بود که پیش از جنگ به دنیا آمدند اما این همان نسلی نیست که ما امروز به آنها نسل X میگوییم. ویژگی نسل مورد نظر ما، بدبینی دائمی آنها است. آنها جوانتر از آن هستند که در جنگی مبارزه کرده باشند و بزرگتر از آن هستند که بخش زیادی از بزرگسالی خود را در کافیشاپها در حال تلاش برای اصلاح جهان گذرانده باشند. آنها زیاد اشتباه میکردند. قفسههای اتاقهایشان مملو از کتابهای خودآموز است. آنها وضعیت تقریبا دائمی هیجانات اجتماعی و مالی و احساسی را تجربه میکردند. اما این نسل، نسل بزرگی است و خرده فرهنگها و دورانهای زیادی را شامل میشود. از ویژگیهای این نسل، شیفتگی به فوتبال، جستوجو برای پروازهای ارزان در تعطیلات برای سفر به اروپا است. تصاویر نمونههایی بارز از این نسل در کتاب پیتر یورک و آنه بر، که در سال 1982 منتشر شد، مشاهده میشود. البته «اسلووانها» که به دخترهای آن دوره ساکن نزدیکی لندن اطلاق میشد، لباسهایی با یقههای خاص و دامنهای متحدالشکل میپوشیدند و مروارید به گردن میانداختند. اما اسلووانها فقط پیرو یک مد لباس نبودند، بلکه یک طبقه اجتماعی بودند: آنها از اقوام اشراف بودند، آنها آخرین نسلی بودند که رفتارهای دهه 1950 را حفظ کردند. بر روی جلد کتابی با عنوان «اسلووان رنجر» نوشته شده بود: «شما قوانین را میدانید، اما خوب است که همیشه مطمئن شوید.»
یوپیها
این نسل به اسلووانها مرتبطند اما با آنها تفاوت دارند. آنها متخصصانی هستند که جای ثابتی بر نمیگزیدند. هیچکس نمیداند کدامیک از ژورنالیستهای آمریکایی این عنوان را برای آنها برگزید. بر خلاف اسلووانها، آنها به شدت در دوره خود ریشه داشتند. آنها فرزندان نسلی بودند که موجب رونق اقتصادی شدند (بیبی بومرها) و بنابراین از اینکه سریع پول بهدست بیاورند ترسی نداشتند.
بیبی بومرها
آنها یک نسل اصلی و واقعی بودند. این لقب در ابتدا برای آنها مفید واقع شد چون اینها افرادی بودند که در سالهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند. یعنی وقتی که بهخاطر بازگشت سربازان به خانه آمار زاد و ولد در انگلستان و آمریکا بالا رفت. این عبارت در ابتدا در سال 1970 در مقالهای در واشنگتن پست بهکار رفت. استیو جابز و بیل کلینتون از این نسل هستند. اما امروز این اصطلاح برای مردان و زنانی بهکار میرود که پیشرفت کردند و برخی مانند بیل کلینتون حتی به کاخ سفید رسیدند. این نسل آرمان گرا جنگ سرد را تجربه کردند و دیوار برلین را فرو ریختند. اینها نخستین نسلی بودند که نه برای جنگ که برای استراحت در سواحل به خارج سفر کردند. بسیاری از آنان ثروتمندانی هستند که امروز بازنشسته شدهاند.
منبع: دیلی تلگراف
ارسال نظر