زنان و رشد اقتصاد
زهرا محمدینژاد-مائده فاطمی زنان بهعنوان عامل پرورش و رشد نیروی کار، در جریان بهرهوری و تولید ناخالص ملی سهم دارند که با سرمایهگذاری در اطلاعات، دانشها، نگرشها و مهارتهای زنان این ارزش افزوده خواهد شد؛ بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملی به این امر بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و. . . پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قویتری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تامین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه میگذارند؛، اما در جامعه ما بهرغم این واقعیت، ازآنجاکه دستاورد و زحمات بانوانمان بویژه بانوان خانهدار بهصورت کالا یا محصولی ملموس قابل چیدن در ویترین مغازه و ارائه آن بهصورت تجاری نیست، به چشم نمیآید و ارزشمند نیست (تامین آسایش، آرامش، رشد و شکوفایی اعضای خانواده و خلاصه تربیت فرزندان).
زهرا محمدینژاد-مائده فاطمی زنان بهعنوان عامل پرورش و رشد نیروی کار، در جریان بهرهوری و تولید ناخالص ملی سهم دارند که با سرمایهگذاری در اطلاعات، دانشها، نگرشها و مهارتهای زنان این ارزش افزوده خواهد شد؛ بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملی به این امر بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و... پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قویتری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت.
زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تامین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه میگذارند؛، اما در جامعه ما بهرغم این واقعیت، ازآنجاکه دستاورد و زحمات بانوانمان بویژه بانوان خانهدار بهصورت کالا یا محصولی ملموس قابل چیدن در ویترین مغازه و ارائه آن بهصورت تجاری نیست، به چشم نمیآید و ارزشمند نیست (تامین آسایش، آرامش، رشد و شکوفایی اعضای خانواده و خلاصه تربیت فرزندان). به همین دلیل بانوان جامعه ما تنها با اشتغال رسمی در ادارات و سازمانهای دولتی یا غیردولتی و ترک منزل و گرفتن حقوق در ازای انجام وظایفشان احساس خوب و ارزشمندی را کسب مینمایند و با این حساب رکن اصلی خانواده (یعنی مادر) برای کسب درآمد و منزلت اجتماعی مجبور به اشتغال در خارج از منزل میشود و تبعاتی چون بزرگ شدن فرزندان در مهدکودکها، منازل پدربزرگ و مادربزرگها، سپری کردن زمانهای طولانی بدون حضور بزرگتر در منزل، اوقات تلخی، اضطراب، انجام کارهای سخت در کنار وظایف مادری را بر خود و اعضای خانواده شان تحمیل مینمایند و در یک کلام میتوان گفت بهای اشتغال
بانوان در خارج از منزل از بین رفتن کانون گرم خانواده و آرامش و آسایش اعضای خانواده در اکثر موارد است.
ولی از طرف دیگر نیز حضور ناآگاهانه و تحمیلی بانوان در خانه بدون شناخت خویش و قداست و عظمت مسوولیتشان در خانه برای تربیت نسل آینده نه به درد خودشان میخورد و نه به درد اعضای خانواده و این دقیقا امری است که موضوع بحث ماست و میخواهیم از این منظر به سبک زندگی بانوان خانهدار نگاهی نو و اثرگذار شود.
درددل گروه بانوان خانهدار فعال در محله قزل قلعه در منطقه ۶ تهران این است که دولت سرمایهگذاری عظیمی برای تحصیلات عالیه بانوان خانهدار انجام داده و آنان سرمایههای ملی این مملکت بهشمار میآیند؛ اما غالبا دختران مان بدون کسب مهارت زندگی و توانمندی روحی و روانی و شایستگی تشکیل خانواده و فرزنددار شدن تنها با داشتن مدرک تحصیلی خود را آماده ازدواج میبینند و مبادرت به این امر (ازدواج) کرده و بعد از تشکیل زندگی مشترک و آوردن فرزند به حکم وظیفهای که در قبال انجام این امر مقدس در منزل دارند، خانهنشین میشوند؛ بدون اینکه وظیفه خطیر خویش را بهدرستی درک کرده و ابزار لازم را برای انجام وظایفشان در منزل داشته باشند، گیج و منگ، ناآگاه و بهصورت تحمیلی با شرایط جدید زندگی خویش روبهرو میشوند، باید با انجام تدابیری از طرف دولت و مسوولان این قشر عظیم با شناخت و آگاهی درست از وظیفه خطیرشان در امر تربیت نسل آینده کشورمان به روشی اندیشمندانه در منزل بازدهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز داشته باشند و به حال خویش رها نگردند؛ به این بهانه که در حال تربیت و بزرگ کردن فرزندان در منزل هستند، بلکه این باور ایجاد
شود برای تربیت درست نسل آِینده به مادرانی جامع و کامل نیاز است که بتوانند بهدرستی نقش الگویی خود را برای فرزندانشان ایفا کنند.
بدون شک این امر محقق نخواهد شد مگر با یک برنامهریزی صحیح و جامع بانوان خانهدارمان را متوجه این امر کنیم که زندگی صحیح، جامع و مسوولانه آنان بهترین درس زندگی برای فرزندانشان است و باید مادر علاوهبر سرمایهگذاری در زمینههای آموزشی توسط کلاسهای خصوصی رایج در اجتماع بر کسب مهارتهای زندگی نیز تاکید لازم را داشته باشد و برای انجام این امر ابتدا باید خود واجد این شرایط باشد تا با شناخت راه تربیتی درست را اعمال کند.
چنانچه به نحوه صرف اوقات فراغت بانوان خانهدار توجهی نشود و زندگی این قشر از اجتماعمان معنیدار نشود و در صورتی که بانوی خانهدار ما آگاهانه این سبک زندگی را نپذیرفته باشد و در حین انجام مسوولیتهایش لذتی کسب نکند و ماشینوار کارهایش را انجام دهد، در درازمدت بهعلت روزمرگی و یکنواختی و بیمعنی بودن فعالیتهایش دچار افسردگی، ناامیدی، یاس و احساس بیهودگی میشود و بالطبع با این نحوه زیستن بهطور قطع نمیتواند الگوی مناسبی برای تربیت نسل آینده این مملکت شود؛ مگر از طرف مسوولان توجهی ویژه به این نیروی انرژی عظیم شود تا تواناییهای بالقوه آنان بالفعل تبدیل شود.
در نظام اقتصاد اسلامی کمیت و کیفیت سرمایه انسانی اصلی مهم در تحقق رشد عدالت محور منافع مادی و معنوی فرد و اجتماع در کوتاه و بلندمدت دارد. بر این اساس است که به زن بهعنوان سرمایه انسانی مینگرد؛ اما نه سرمایه انسانی که مستقیما فعالیت اقتصادی کند، بلکه سرمایه انسانی که در پرتوی ارتقای کیفیت سرمایه اجتماعی فعالیت میکند.
در نظام اقتصاد اسلامی سرمایه اجتماعی عاملی بنیادیتر نسبت به سرمایه انسانی است، چرا که سرمایه اجتماعی است که منجر به پرورش و ایجاد سرمایه انسانی و فیزیکی میشود و مبنایی برای تحول اقتصادی و پیشرفت سریع بهسوی رشد عدالت محور یا به عبارتی جهاد اقتصادی است.
هدف اصلی توسعه انسانی، خدمت به انسان و بشریت است. پرورش قابلیتها، توانایی و شکوفایی استعدادها، گسترش فرصتها و اشتغال، افزایش درآمد، بهبود کیفیت زندگی و برخورداری از زندگی سالم و خلاق در محیط زیستی پایدار هدف نهایی توسعه است. شاخص توسعه انسانی یکی از شاخصهای مهم هر کشوری است که میتوان با مقایسه آن با کشورهای دیگر به نتایج جالبی مانند میزان امید به زندگی افراد جامعه، کیفیت زندگی، تسهیلات آموزشی، میزان سطح خرید، بحرانها و مخاطرات مربوط به سلامت، وضعیت مردم نسبت به خط فقر استاندارد و... دست یافت.
با توجه به جمعیت عظیم تحصیلکرده و متخصصان توانمند زن در ایران و تمایل گسترده این خیل عظیم برای مشارکت در عرصههای اقتصادی و همچنین با توجه به فراهم بودن بسترهای قانونی و حقوقی مناسب برای زنان، افزایش سطح مشارکت در عرصههای اجتماعی و اقتصادی، امری انکار ناپذیر و قطعی است.
مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی باعث تقویت حس اعتماد به نفس، استقلال و افزایش قدرت تصمیمگیری آنها در عرصههای مختلف اجتماعی خواهد شد.
واقعیتی انکارناپذیر است که نیمی از جمعیت زیادی از زنان جامعه ما بانوان خانهدار تحصیلکردهای هستند که نمیتوان آنها را فقط بهعنوان مصرفکننده در نظر گرفت؛ زیرا شرط توانمندی جامعه در گرو تعامل و همکاری زنان و مردان است و جامعهای که زنان نتوانند نقش اجتماعی و اقتصادی خود را بیابند، نظیر انسانی خواهد بود که نیمهفلج است و قادر نیست از تمام تواناییهای خود بهرهگیری کند.
سخن پایانی
از آنجا که خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد تعالی انسان است، انتظار میرود که جامعه اسلامی با داعیه تحقق حیات راستین، حقیقی و متعالی برای افراد بشر، بیش از همه به پاسداری از این بنای مقدس و بنیادین همت گمارد. این مهم جز با ادای حقوق و تکالیف اعضای خانواده محقق نخواهد شد؛ زیرا در موارد بیشماری، فروپاشی خانوادهها به جهت عدم شناخت صحیح و اصولی وظایف و حقوق متقابل زوجین و سستی در ادای آنهاست.
ارسال نظر