چگونه با کمترین بودجه  بیشترین بازاریابی را داشته باشیم؟
مترجم: مریم رضایی بازاریابی موضوعی ناخوشایند برای بسیاری از بنگاه‌های تازه‌تاسیس و شرکت‌های کوچک است. بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک همیشه در هراسند که چون بودجه کافی در اختیار ندارند، از رقابت با غول‌های بزرگ بازار عقب بمانند. اما بسیاری از این شرکت‌های کوچک نمی‌دانند که بودجه زیاد لزوما نیازهای بازاریابی یک شرکت را برطرف نمی‌کند. این شرکت‌ها به همین دلیل، به اشتباه رویکردهای غیرفعال و اثرناپذیری را اتخاذ می‌کنند و منتظر می‌مانند که معجزه‌ای رخ دهد. به‌صورت واقع‌بینانه، یک کسب‌وکار اگر فقط 1000 دلار برای بازاریابی بودجه داشته باشد، باید چه کند؟ اگر این رقم کمتر و فقط 100 دلار باشد چطور؟ آیا با این سرمایه اصلا می‌توان چیزی به دست آورد؟ به طور خلاصه باید گفت که پاسخ این سوال مثبت است. حتی با 100 دلار، مهم‌ترین کاری که می‌توانید به‌خصوص در اقتصاد مشتری محور امروز انجام دهید، این است که به مشتریانتان نزدیک‌تر شوید. این کار نیاز به پول چندانی ندارد و فقط می‌توانید با شروع یک مکالمه، جامعه‌ای از مشتریان را ایجاد کنید. در حقیقت، اگر هر سنت از 100 دلار بودجه‌ای را که برای بازاریابی در نظر گرفته‌اید، صرف خرید قهوه و خوراکی به منظور شرکت در یک گفت‌وگو با مشتری کنید، اثر آن بیشتر از صرف کل 1000 دلار برای ایمیل و تبلیغات و فروش ویژه است. در اینجا این موضوع را به تفکیک توضیح می‌دهیم: 1) به مخاطب نزدیک‌تر شوید متاسفانه، بسیاری از کارآفرینان زمان زیادی را صرف تلاش برای اتوماتیک‌سازی و دیجیتالی کردن تلاش‌های بازاریابی خود می‌کنند. این کار آنها را از مشتریان بالقوه‌ای که در آینده می‌توانستند مشتریان بالفعل آنها باشند، دور می‌کند. البته Adwords گوگل یا Facebookads بد نیستند؛ اما هیچ چیز بهتر از جست‌وجو به دنبال مشتری، مشتریان بالقوه و پرسیدن نظرات مستقیم مشتریان اولیه نیست. در حقیقت، باید بدانید برخی از تلاش‌های آزموده شده و به اثبات رسیده حتی برای مشتریانی که تلاش می‌کنید برای اولین بار به آنها برسید، مناسب نیستند. 2) مکالمه‌ای را شروع کنید بهترین کمپین‌های بازاریابی، کمپین‌های تعاملی هستند که به مشتریان این فرصت را می‌دهند که با یک برند درگیر شوند و نظراتشان را بیان کنند. باید بدانید که دوران بازاریابی یک طرفه که مشتری را متقاعد می‌کردند محصول یا خدماتی را خریداری کند، به پایان رسیده است. تلاش کنید پیش از هر چیز و حتی قبل از اینکه در مورد محصولات یا تغییراتی که به آن فکر می‌کنید با مشتری حرف بزنید، او را درک کنید و با او رابطه دوستانه‌ای برقرار کنید. اگر بتوانید به‌طور عمیق‌تر در مورد نیازهای تحقق نیافته مشتری خود صحبت کنید، دیدگاهی را ایجاد می‌کنید که کسب‌وکارتان را پیش می‌برد. در نهایت، از طریق این مکالمات‌ می‌فهمید که چگونه می‌توانید داستان‌های جذابی تعریف کنید که برند شما به برندی ارتباطی، عمومی و جالب تبدیل شود. 3) جامعه‌ای از مشتریان ایجاد کنید برای تقویت روابطی که از طریق جلسات و تعاملات ایجاد شده است، آماده باشید. حال که مشتریان بالقوه به اندازه کافی صحبت‌های شما را شنیده و درک کرده‌اند، باید در نتیجه کار هم دخیل باشند. بنابراین، پیشرفت‌ها را به آنها گزارش دهید، پیشنهادهای جدید را صراحتا اعلام کنید و از بازخوردهای آنها استفاده کنید و در نهایت فضای تعاملات بعدی را برنامه‌ریزی کنید تا موقعیت آنها به‌عنوان مشتریان اصلی شما تثبیت شود. از اینکه ایده‌هایتان را قبل از عملی شدن به طور کامل به آنها نشان دهید، نهراسید. این یکی از بهترین روش‌ها برای دریافت بازخورد مشتری است و در این صورت مشتری بخشی از آن چیزی را که ایجاد کرده‌اید، احساس می‌کند. این جامعه، به هسته‌ای تبدیل می‌شود که به شما در گسترش‌ پیام کسب‌وکارتان کمک‌ می‌کند و آن را به جلو می‌راند. هر پیشنهادی که از یکی از مشتریان عضو این انجمن دریافت کنید، بسیار بیشتر از دلارهایی که صرف کمپین‌های بازاریابی می‌کنید، ارزش دارد. در پایان باید گفت یک کمپین موفق بازاریابی بیشتر از آنکه به میزان پولی که هزینه می‌کنید بستگی داشته باشد، به نحوه هوشمندانه خرج کردن همان پولی که دارید، وابسته است. این برای کسب‌وکارهای کوچکی که به نحوی درست با مشتریان خود ارتباط برقرار می‌کنند، خبر بسیار خوبی است. ‌ اگر هر سنت از 100 دلار بودجه‌ای را که برای بازاریابی در نظر گرفته‌اید، صرف خرید قهوه و خوراکی به منظور شرکت در یک گفت‌وگو با مشتری کنید، اثر آن بیشتر از صرف کل 1000 دلار برای ایمیل و تبلیغات و فروش ویژه است