تهران، شهر بی‌دفاع

فرید قدیری

حادثه‌ای که ساعت ۴:۳۰ صبح روز جمعه در غرب تهران به‌خاطر شکستگی خط اصلی لوله گاز رخ داد، مجموعه‌ای از واقعیت‌های پنهان در زیرپوست شهر را اول برای مسوولان و دوم برای شهروندان نمایان کرد. در این حادثه -که فعلاً اظهارنظرهای ضد و نقیض و بعضاً فاقد کارشناسی دقیق، دو علت را برای بروز آن مطرح می‌کند- ابتدا نشست زمین اتفاق می‌افتد و سپس لوله گاز در زیر زمین واقع در محله شهران، به‌خاطر این نشست دچار شکستگی می‌شود و در نهایت، در اثر قطع و بریدگی کابل‌های برق در محدوده نشست و ایجاد جرقه، نقطه شکست لوله گاز دچار انفجار و حریق می‌شود. صرف نظر از اینکه علت نشست زمین شهران، «عملیات حفاری مترو» بوده یا «نشت آب» و مواردی از این دست باعث خالی شدن ناگهانی سطح خیابان و شکل‌گیری گودال ۲۰ متری شده است، ابعاد پیامدهای مربوط به «بعد از حادثه شهران» مشخص می‌کند مجموعه دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌های متولی مدیریت، کنترل، پایش و مهار حوادث غیرمترقبه -چه حوادث طبیعی و چه حوادث انسان‌ساز- فاقد آمادگی و توان «کافی» هستند، به این معنا که اگر چه برخی از همین مجموعه، از هر حیث (به لحاظ تجهیزات، نیروی انسانی و...) قدرت لازم برای مقابله با حوادث شهری را دارند اما ضعف سایر حلقه‌های این مجموعه و همچنین ناهماهنگی و ناتوانی در انجام کار تیمی، باعث شده در حال حاضر «نیروی برآیند مدیریت بحران» در تهران به مراتب کمتر از ابعاد حادثه‌ای با مقیاس کوچک همچون انفجار گاز شهران باشد.

این نابرابری بین «قدرت مدیریت بحران» و «مقیاس حادثه جمعه گذشته»، نشان می‌دهد تهران یک شهر بی‌دفاع در برابر حوادث بزرگی همچون زلزله به حساب می‌آید. شکل عملیات امداد و نجات و مهار بحران در حادثه شهران، نقاط ضعف مجموعه گروه‌های متولی کار را به خوبی آشکار کرد. البته میزان خسارت و تلفات جانی در حادثه شهران، به سه علت، گسترش پیدا نکرد. این حادثه در یک روز تعطیل و در ساعات اولیه صبح، آن هم در نقطه‌ای خارج از بافت متراکم و مرکزی شهر تهران به وقوع پیوست. این سه ویژگی حادثه سبب شد نارسایی‌های جمعی عوامل مهار حادثه، چندان به تشدید «ابعاد حادثه اولیه و حوادث ثانویه» نینجامد. آتش سوزی ناشی از انفجار خط لوله گاز شهران به گفته شاهدان عینی و همچنین بر اساس اخباری که در برخی خبرگزاری‌ها همچون (ایرنا) منتشر شد، از حدود ساعت ۴:۳۰ بامداد شروع و عملیات مهار کامل آتش تا ساعت ۶:۲۰ صبح طول کشید. کارشناسان حوزه مدیریت بحران شهری معتقدند چنانچه حادثه‌ای مشابه شکستگی لوله گاز شهران، در بعدازظهر یک روز کاری در یکی از مناطق مرکزی یا فرسوده تهران رخ می‌داد، «مدت زمان مهار اولیه بحران» و «ابعاد خسارت و گرفتاری‌های بعدی» به‌صورت تصاعدی و تا چندین برابر حادثه شهران، گسترش پیدا می‌کرد.

از دقایق اولیه بروز حادثه در شهران، مهمترین وسیله اطلاع‌رسانی در سطح وسیعی از منطقه، از دسترس ساکنان خارج شد. نشست زمین و آتش‌سوزی باعث قطع شدن فیبر نوری شبکه تلفن همراه و در نتیجه، قطع آنتن تلفن‌های همراه اهالی محله شهران و بخش‌های وسیعی از منطقه ۵، منطقه ۲ و نقاط مجاور این دو منطقه شد. مسوولان امداد و نجات، اختلالی که از کار افتادگی تلفن‌های همراه، در کارشان ایجاد کرد را در همان زمان احساس کردند. در اثر نشست زمین و ایجاد حفره عمیق در محل، دو کارگر امدادرسان در لحظه بروز حادثه، مفقود شدند. مسوولان در آن زمان می‌‌توانستند از طریق تماس با تلفن‌های همراه این دو نفر، نسبت به بازگشت آنها به محل اقامت‌شان یا مفقودی حتمی، اطلاع دقیق پیدا کنند اما «از مدار خارج شدن شبکه تلفن همراه» و تداوم آن تا چندین ساعت پس از لحظه وقوع حادثه، این امکان ساده را از عوامل مدیریت بحران گرفت. مهمترین واقعیت پنهان در زیرپوست تهران که بخش‌هایی از آن جمعه گذشته در پی حادثه شهران، سر باز کرد، در «آسیب‌پذیری شدید شریان‌های حیاتی شهر» خلاصه می‌شود. این چالش یعنی «نقص ساختاری خدمات زیربنایی شهر تهران» می‌تواند در مواقع بروز حوادث طبیعی، وقوع حوادث ثانویه را سبب شود.

چالش موجود در شبکه شریان‌های حیاتی شهر تهران -خطوط انتقال نیرو شامل آب، برق، گاز و همچنین کابل‌های تلفن و...- شامل اول، «نبود اطلاعات و نقشه‌های شفاف و کامل از موقعیت دقیق خطوط در زیر شهر» و دوم، «عدم واکنش به موقع در برابر حوادث غیرمترقبه» است. در تهران، سازمان مدیریت بحران شهر تهران، در مواقع بروز حادثه شهری یا حوادث طبیعی و غیرمترقبه، مسوولیت عالیه برای هماهنگی دستگاه‌های ذیربط از بخش‌های مختلف دولت و شهرداری را برعهده دارد. در این سازمان، یک اتاق بحران وجود دارد که هنگام بروز حوادث، نمایندگان دستگاه‌ها و سازمان‌های مسول، با حضور در آنجا، عملیات هماهنگی جمعی را راهبری می‌کنند. در حال حاضر اگر چه نقشه‌های جانمایی شریان‌های حیاتی، برای هر یک از خدمات زیربنایی، در اختیار دستگاه مربوطه است اما مجموعه کامل این نقشه‌ها در اختیار یک نهاد واحد وجود ندارد به طوری که گفته می‌شود عوامل برخی پروژه‌های بزرگ عمرانی در پایتخت که نیاز به حفاری عمیق در شهر را دارند، بعضاً برای دسترسی به نقشه‌های شبکه شریانی حیاتی، باید مراجعه‌های مکرر به مراجع مختلف داشته باشند که برخی از آنها نیز بدون نتیجه می‌ماند. از سوی دیگر، مهمتر از نبود نقشه واحد از این شبکه، حساسیت‌پذیری فوق العاده و عدم انعطاف سریع شریان‌های حیاتی در مواقع بروز حادثه است.

خطوط انتقال خدمات زیربنایی در تهران، با توجه به گستردگی جغرافیایی شهر، تراکم جمعیت و ترافیک معابر اصلی، باید به گونه‌ای از سوی دستگاه‌های مسوول، مدیریت و نگهداری شود که امکان قطع و وصل اضطراری شبکه انتقال در یک محل یا منطقه، در کمترین زمان ممکن، قابل انجام باشد. برای این منظور، باید اهرم‌های مکانیکی یا نرم‌افزاری قطع‌کننده، در نزدیک‌ترین موقعیت به محله‌ها، در دسترس تیم‌های امداد و نجات و ماموران آتش‌‌نشانی باشد. تنظیم فاصله فیزیکی شیرهای قطع‌کننده گاز و آب و سوییچ‌های قطع برق در محله‌ها از این بابت که تعداد این اهرم‌های کنترلی در فواصل کم با یکدیگر، زیاد باشد، می‌تواند در هنگام حوادثی همچون سیل یا زلزله، میزان تسلط سازمان مدیریت بحران بر ابعاد حادثه را افزایش دهد و دامنه مدیریت را کامل کند. در ماجرای انفجار لوله گاز در شهران، یکی از دلایلی که سبب شد مدت زمان حریق ناشی از انتشار گاز طولانی شود، فاصله اهرم‌های قطع‌کننده تا محله درگیر حادثه بود که البته، نبود ترافیک در بزرگراه همت باعث شد اعزام اکیپ امداد برای قطع گاز، بدون مانع ترافیکی انجام شود. اما در صورتی که موقعیت اهرم‌های قطع‌کننده، در نزدیک‌ترین فاصله به هر یک از ۳۵۴ محله‌ شهر باشد و آدرس و نقشه آنها برای تمامی عوامل امداد و نجات و نهاد متولی مدیریت بحران، از قبل مشخص و همچنین نقشه‌های آنها در اختیار ماموران آتش‌نشانی باشد، در این صورت، حضور سریع عوامل بحران در محل حادثه، بلافاصله منجر به قطع آن بخش از شریان‌هایی که می‌تواند حوادث ثانویه را رقم بزند (همچون گاز و برق)، می‌شود.

شبکه شریان‌های حیاتی شهر تهران، یک مشکل عمده دیگر نیز دارد که باید تا پیش از بروز بزرگترین حادثه احتمالی اما قابل انتظار در پایتخت -زلزله‌ای که گفته می‌شود سال‌ها در وقوع آن تاخیر شده است اما هر لحظه احتمال وقوع آن می‌رود- رفع شود. در قالب این مشکل، خطوط انتقال نیرو در مناطق ۲۲گانه، وابستگی شدیدی به هم دارند، به این معنا که اگر به هر علت، خط انتقال یکی از خدمات زیر بنایی، در یک محله یا بلوک شهری، آسیب ببیند یا به‌صورت عمدی و برای مهار یک حادثه، قطع شود، به ناچار سایر محله‌های موجود در آن منطقه و حتی چند منطقه مجاور، از این نارسایی و محدودیت، سهم خواهند برد. این چالش البته مربوط به همه شریان‌های حیاتی نمی‌شود اما مثلا در شبکه تلفن همراه که در خیلی از کشورها از جمله ژاپن به‌عنوان یک کشور لرزه‌خیز، در مواقع بروز حوادث طبیعی، به ابزار دولت و مدیران بحران برای «هشدار سریع» در لحظه پیش از وقوع زلزله، تبدیل می شود، در تهران و لااقل در حادثه شهران، نشان داد امکان سرویس‌دهی به شهروندان برای کنترل ابعاد حادثه را ندارد.واقعیت تلخ بعدی در این ماجرا آن بود که نهادهای متولی بحران و مدیریت حوادث در پایتخت، به رغم انواع مانورهایی که سالانه برای سنجش میزان آمادگی دستگاه‌های مرتبط با امداد و نجات، انجام می‌دهند، در عمل و در مواجهه با حادثه‌ای در مقیاس به مراتب کوچکتر از زلزله که کل شهر را فرامی‌گیرد، از قدرت کافی برخوردار نیستند.

در این میان، مدیریت شهری تهران و شخص شهردار که ریاست شورای هماهنگی مدیریت بحران در پایتخت را برعهده دارد و علی القاعده، به‌واسطه جایگاه دوم خود -رئیس شورای هماهنگی مدیریت بحران- از قدرت و اختیار قابل قبول برای یکپارچه‌سازی خدمات دستگاه‌های مربوطه برخوردار است، در اظهارنظر رسمی درباره حادثه شهران، اعلام کرد: یکی از نواقص اصلی در شهر که هنگام بروز حوادث این‌چنینی، نمایان می‌شود، فقدان مدیریت یکپارچه شهری است. کارشناسان در این باره معتقدند: مجموعه شورای شهر و شهرداری تهران که طی دست کم سه، چهارسال گذشته با چندین حادثه طبیعی پرخسارت از جمله سیلاب سال ۹۱ در ایستگاه مترو، توفان سال ۹۳ و همچنین نشست زمین در خیابان ولی عصر در سال ۹۴ روبه‌رو شده، چرا خود نسبت به رفع نقص از نظام فعلی مدیریت شهری از طریق تنظیم یک طرح و ارائه آن به مجلس، اقدام نکرده است؟! سخنگوی شورای شهر تهران اواسط هفته گذشته در پاسخ به این پرسش، گفت: قرار بود خواسته مدیریت شهری تهران برای یکپارچه‌سازی مدیریت شهری، در لایحه وزارت کشور لحاظ شود اما این اتفاق نیفتاد. به این ترتیب، زمان آن رسیده، شورای شهر از مسیر شورای عالی استان‌ها، نسبت به تدوین یک طرح برای مدیریت واحد بر دستگاه‌های خدمات رسان به شهر تهران اقدام کند. خواسته مدیریت فعلی شهر تهران آن است که دستگاه‌هایی همچون آب، برق، گاز، آموزش و پرورش و همه نهادهایی که وظایف‌شان در قلمرو خدمات رسانی به شهر خلاصه می‌شود، یک مدیریت واحد پیدا کند و از دولت جدا شود.

این موضوع البته نافی مسوولیت‌های فعلی مدیریت بحران شهر تهران و بخصوص شورایی که برای هماهنگی این موضوع فعال است، نیست. هر چند یکی از مزایای مدیریت یکپارچه، می‌تواند این باشد که در مواقع اجرای پروژه‌های عمرانی در زیر زمین شهر، امکان هماهنگی‌ها برای حفظ حریم فیزیکی شریان‌های حیاتی، بیشتر می‌شود و احتمال آسیب دیدگی خطوط در اثر حفاری به صفر می‌رسد. واقعیت تلخ بعدی به‌دست آمده از حادثه شهران، پراکندگی خطوط انتقال نیرو در زیر زمین است. سال ۸۴، قانونی به تصویب رسید که به موجب آن مقرر شد کلیه خطوط انتقال نیرو و شریان‌های حیاتی شهرها، از طریق ایجاد تونل‌های زیرزمینی، تجمیع شود. تونل دسترسی‌، تمرکز و تجمیع خطوط تأسیسات زیربنایی که جایگزین شبکه‌های فنی یا هوایی‌، دراجرای تأسیسات زیربنایی شهری می‌شود، آن قسمت از شبکه‌های شهری را که توسط سازمانها و شرکت‌های متولی خدمات‌آب (شرب و غیر شرب و آتش نشانی‌) فاضلاب (خانگی و صنعتی‌)، برق‌، فیبرهای نوری‌، تلفن‌، کابلهای ‌تلویزیونی و آنتن‌، سیستم اطلاع رسانی شهری و کنترل ترافیک‌، آبهای سطحی و خام و سایر خدماتی که‌ مستلزم حفاری در سطح شهر و یا نصب پایه‌ها و شبکه‌های روی سطح شهر هستند، اجرا می‌شود، شامل خواهد شد. صدور مجوز آغاز عملیات اجرایی احداث تونل مشترک تأسیسات شهری در توسعه شهرها برعهده شهرداری‌ها و در شهرهای جدید بر عهده مدیرعامل شرکت شهر جدید است.

به این ترتیب، قانونی که سال ۸۴، آیین‌نامه اجرایی مربوط به آن، با امضای معاون اول رئیس‌جمهور وقت (امضای محمدرضا عارف) ابلاغ شد، عملاً این اختیار را برای شهرداری تهران در نظر گرفته تا نسبت به آغاز عملیات تاسیس و احداث تونل مشترک تاسیسات شهری، دستور لازم را در قالب صدور مجوز، صادر کند. اما در حال حاضر، هنوز این قانون در شهرها به اجرا درنیامده است. با تاسیس تونل تاسیسات شهری و تجمیع خطوط، امنیت شریان‌های حیاتی در مقابل هر نوع نشست زمین، حفاری‌های عمرانی و حتی حوادث طبیعی، تضمین می‌شود. در جریان احداث این تونل‌ها، همچنین امکان بازطراحی خطوط انتقال نیرو و رفع نواقصی همچون کمبود اهرم‌های کنترلی یا نبود نقشه دقیق از جانمایی خطوط، برای دستگاه‌های مسوول فراهم می‌آید و به این ترتیب، خطر بالقوه ناشی از ضعف شبکه خدمات زیربنایی در مواجهه با حوادث طبیعی، کاهش پیدا می‌کند.درباره حادثه جمعه گذشته شهران، رحمت‌اله حافظی عضو شورای شهر تهران اعلام کرد: هنوز گزارش کارشناسی درباره علت و سرمنشاء حادثه فرونشست زمین و ترکیدگی لوله گاز، نهایی و منتشر نشده است و به نظر من، دادستانی تهران بیشترین صلاحیت را برای پیگیری این اتفاق دارد. وی در عین حال پستی در صفحه اینستاگرام خود، گذاشت و در آن تصریح کرد: «خدا را شکر می‌کنم این حادثه در ساعتی اتفاق افتاد که تردد کمی در خیابان‌ها بود. اگر این اتفاق در ساعتی دیگر از شبانه روز حادث می‌شد، معلوم نبود چه بر سر شهر تهران و شهروندانش می‌آمد. ستاد مدیریت بحران، نه در تهران بلکه در کل کشور واقعاً در اینگونه اتفاقات عملکرد خوبی ندارد، چراکه همه به‌صورت پراکنده کار خودشان را انجام می‌دهند و این بزرگترین نقطه ضعف ستاد مدیریت بحران است. آمار حوادث ناگوار در شهر تهران زیاد شده است. ما هم به همین دلیل تهران را شهر بی‌دفاع می‌نامیم.»