چگونه راستدست یا چپدست میشویم؟
عاطفه چهرهگشا
دست برتر در کودکان میتواند دست چپ یا راست یا تلفیقی از هر دو باشد و این ویژگی زمانی در آنها کامل میشود که در حال یادگیری زبان هستند، یعنی حدود ۴ سالگی.
وقتی بچهها بزرگ میشوند، برای بعضی کارهای خاص تمایل دارند از یک دست بیش از دست دیگر استفاده کنند٬ خصوصا برای نوشتن یا کشیدن نقاشی. دست برتر در کودکان میتواند دست چپ یا راست و یا تلفیقی از هر دو باشد و این ویژگی زمانی در آنها کامل میشود که در حال یادگیری زبان هستند، یعنی حدود ۴ سالگی.
عاطفه چهرهگشا
دست برتر در کودکان میتواند دست چپ یا راست یا تلفیقی از هر دو باشد و این ویژگی زمانی در آنها کامل میشود که در حال یادگیری زبان هستند، یعنی حدود ۴ سالگی.
وقتی بچهها بزرگ میشوند، برای بعضی کارهای خاص تمایل دارند از یک دست بیش از دست دیگر استفاده کنند٬ خصوصا برای نوشتن یا کشیدن نقاشی. دست برتر در کودکان میتواند دست چپ یا راست و یا تلفیقی از هر دو باشد و این ویژگی زمانی در آنها کامل میشود که در حال یادگیری زبان هستند، یعنی حدود ۴ سالگی. در واقع این مسئله از همان سن تا آخر عمر به یک ویژگی دائمی تبدیل خواهد شد. تحقیقات نشان میدهد دست برتر فرد بیانگر ساختار و کارکرد مغز اوست. نیمکره چپ و راست مغز مسوول فعالیت حرکتی نیمه مخالف بدن است. با این حال، نیمه راست و چپ مغز در کنترل رفتارهای مختلف به طور یکسان عمل نمیکنند و این مسئله به تمایل استفاده از یک دست بیشتر از دست دیگر در برخی کارهای خاص منتهی میشود. برتری و ارجحیت یک نیمکره نسبت به نیمکره دیگر برای انجام برخی رفتارها را تقسیمبندی مغزی مینامند. محققان معتقدند که دلایل واضحی برای ارزیابی تقسیمبندی مغزی وجود دارد. اول از همه اینکه وقتی یک نیمکره کنترل یک فرآیند را برعهده میگیرد و آن را انجام میدهد، احتمال اینکه هر دو نیمکره برای کنترل یک واکنش بخواهند با هم رقابت کنند، کاهش پیدا میکند. از طرفی این مسئله باعث عملکرد فرآیندهای مختلف مانند زبان و دقت و توجه به طور موازی در هر دو نیمکره میشود.
برای اکثر مردم، نیمکره چپ مغز، نیمکره غالب برای استفاده در حرف زدن است و همان ناحیه در نیمکره چپ که مسوول کنترل حرف زدن محسوب میشود فعالیتهای دست را هم کنترل میکند. در نتیجه، حدود ۹۰ درصد افراد وقتی از ابزارهایی مانند خودکار استفاده میکنند یا وقتی میخواهند موقع حرف زدن یا سخنرانی دستشان را تکان دهند راستدست هستند. روانشناسان بر این باورند که استفاده از ابزار و حالتهای دست نقش مهمی در تکمیل قدرت حرف زدن انسان ایفا میکند. یکی از نظریههای مرتبط در این زمینه این است که از آنجایی که اولین حس ما حس بینایی است٬ نخستین ارتباط انسان در قالب حرکت دست انجام میشود. وقتی تا اندازهای در استفاده از ابزار مهارت بهدست میآوریم٬ استفاده از دستها برای ارتباط برقرار کردن و حرف زدن برایمان تأثیر بیشتری خواهد داشت. زنجیرههای ساختارمند فعالیتهای دستی که مستلزم استفاده از دست است، میتواند مغز را برای درک ساختار نحوی زبان آماده کند.
چپ، راست یا هر دو؟
در اوایل قرن ۲۰ میلادی دانشمندان میپنداشتند که چپدستی نوعی ناهنجاری رشد محسوب میشود. در واقع این مسئله با سوء عملکرد رشد، یعنی از کاستیهای زبانی گرفته تا اختلالات سلامت روان مرتبط است. در واقع بسیاری از بچههای چپدست عصر کنونی در تلاش برای آموزش و تمرین مجدد، وادار شدند با دست راست بنویسند. امروزه این مساله را درک میکنیم که دستبرتری یک ویژگی دوتایی نیست (یعنی چپ یا راست)٬ بلکه در راستای شیبی قرار دارد که از چپدستی کامل شروع شده و به راستدستی کامل میرسد. وقتی مهارتهای کودک رشد کرده و تکمیل میشود، آنها از هر دو دست به یک اندازه برای انجام کارهای ساده مانند دست دراز کردن جهت گرفتن اشیاء استفاده میکنند. علتش آن است که هر دو دست میتواند آن کار را به راحتی انجام دهد. برای اکثر مردم کارهایی که پیچیدگی بیشتری دارد نیازمند خصلتهای تخصصی پردازش در نیمکره چپ مغز است. برای مثال، اکثر بچهها برای نوشتن از دست راست خود استفاده میکنند. این مهارت در طی زمان کامل میشود و بچه برای همیشه به فردی راستدست تبدیل میشود و در استفاده از مداد و گرفتن محکم آن در مشت تا کشیدن اولین خط و خطوط روی کاغذ و درست گرفتن آن نیازمند کامل شدن فعالیتهای حرکتی مانند درست نوشتن حروف خواهد بود. تحقیقات جدید بر آن است تا دریابد چپدستی یا راستدستی کودکان را چگونه میتوان در قالب نشانهای از خطر بروز اختلالات زبانی در نظر گرفت. مغز کودکان به شکلی باورناپذیر انعطاف پذیر بوده و اقدامات درست و به موقع میتواند باعث بهبود و ارتقای رشد شناختی و سلامت روانی آنها شود. چپدستی یا راستدستی تنها گرایش مهارتهای حرکتی ما نیست که از تقسیمبندی مغزی نشأت میگیرد. پیدا کردن مسیرهای رشد و تکامل قابلیتهای حرکتی و شناختی در کودکان میتواند مسیری شاخص برای درک بهتر ارتباط بین ساختار مغز٬ عملکرد آن و رفتار به دست ما دهد.
منبع: medicaldaily
ارسال نظر