آنان که خاک را به «هنر» کیمیا کنند

دکتربهمن نامورمطلق
معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

نام همدان با خاطرات کودکی من عجین شده است؛ گرچه در تهران متولد شده‌ام. سفرهای تابستانه در خانه خاله و بازی‌های کودکانه با پسرخاله‌ای که همسن من بود، بخش اعظمی از این خاطرات است. در آن تابستان‌های دور، دیدن بچه‌های کم‌سنی که با دست‌های کوچک خود ماهرانه کوزه‌های گلی می‌ساختند، نخستین تجربه من از درک سفال و سفال‌گری بود. همین مشاهدات من را هم بر سر ذوق می‌آورد و سبب خلق آثار کوچک مینیاتوری با استفاده از گل می‌شد. این تجربه،‌ مجالی شد برای آن بخش از وجود من که مشتاق ارتباط برقرار کردن با زمین و آب و خاک بود تا هر جا که آبی روان بود، با درهم آمیختن آن با خاک، با گل به عمل آمده، اشکالی بسازد و با قرار دادن آنها در زیر نور خورشید خشکشان کند. سال‌های پرشور کودکی اما با گذر زمان از من دور شد و در پی یک اتفاق، تصمیم گرفتم که دیگر هیچگاه به همدان و بهار و لالجین بازنگردم. پسرخاله و هم‌بازی کودکی من، در جنگ شهید شد و آن همه خاطرات را با خود برد. سال‌ها گذشت و بعد از آنکه با عهده‌دار شدن سمت معاونت صنایع دستی سازمان، به دنبال معرفی کردن صنایع دستی ایران به‌عنوان یکی از کشورهای صاحب‌نام در این حوزه بودیم، نام و خاطره همدان و به‌صورت ویژه شهر لالجین پس از سال‌ها برای من زنده شد.

کارشناسان سازمان، پس از بررسی‌های بسیار و بعد از آنکه اصفهان و تبریز در یک سال به‌عنوان شهرهای جهانی صنایع دستی انتخاب شده بودند، در سال بعد از آن، یعنی همین امسال، مشهد را برای سنگ‌های قیمتی و لالجین را برای سفال کاندیدا کردند. ادله کارشناسان با علقه من به این شهر درآمیخت و در نهایت رای مثبت من به این انتخاب در کنار دیگر آرا، لالجین را کاندیدای شهر سفال جهان کرد و همین انتخاب، من را پس از سال‌ها راهی همدان کرد. در این بازگشت یک بار دیگر متوجه شدم که چقدر مردم این دیار، قابل احترامند؛ اینکه شهری تنها با داشتن 10 هزار نفر جمعیت بتواند عنوانی جهانی را از آن خود کند، نشان از همت والای شهروندانش دارد. از این‌رو، با افتخار تمام، ‌مردم کشورم را به دیدن این شهر دعوت می‌کنم و فکر می‌کنم که نوروز بیش از آنکه زمان دیدن طبیعت باشد، فرصتی است برای دیدن مردم و ارتباط برقرار کردن با آنها؛ ‌انسان‌هایی که هر یک جهانی از احساس و تجربه را در خود دارند. اما علاوه بر لالجین،‌ در این سفر می‌توان به هگمتانه، یکی از بزرگترین سایت‌های تاریخی کشور نیز سر زد و کمی آن‌طرف‌تر از آن به سمت رشته کوه زاگرس، گنجنامه را دید و از آب و هوای فرح‌بخش الوند در بهار برخوردار شد. همچنین تویسرکان و ملایر هم دیدنی‌تر از آنند که بشود از رفتن به آنها در این سفر گذشت؛ دو شهری که به ترتیب با گردو و انگور مرغوب و باکیفیتشان آن‌ها را می‌شناسیم.