کار تا سر حد مرگ
نگار حسینی «لی‌جینهوا»، 48 ساله، کارمند ساده بانک، تبعه چین، درحالی‌که ظاهرا مشکلی در زندگی‌اش نداشت، آن‌قدر که حتی می‌توانست حسادت خیلی‌ها را تحریک کند، شب تا صبح را پای یک پروژه گذاشت. «لی» خیال داشت پیش از طلوع آفتاب کارش را تمام کند. تمام شب را بیدار ماند؛ به زور قهوه و کافئین و ... . با این حال نه پروژه‌اش پیش از طلوع آفتاب تمام شد، نه اساسا توانست برای آخرین بار حتی دمیدن آفتاب را ببیند. دم دمای گرگ و میش، جلوی میز کار، درحالی‌که احتمالا تنها آرزویش خوابیدن توی تخت گرم و نرم بود، برای همیشه چشم‌هایش را بست. «لی» به همین سادگی مرد.
دلیل مرگش هم کار زیاد بود. ماجرا اما به همین چند خط محدود نمی‌شد. خیلی وقت بود پزشکان در مورد سلامت «لی» نشانه‌هایی غیرعادی تشخیص داده بودند. توصیه آنها این بود که «لی» هرچه سریع‌تر به بیمارستان منتقل شود. پاسخ «لی» اما در برابر این توصیه تنها یک لبخند بود و یک جمله همیشگی: «متاسفانه برای رفتن به بیمارستان وقت ندارم.» واقعیت این است که اگر می‌توانست از دیار باقی گزارشی از حال آن شبش بفرستد می‌گفت که حالش خوش نبوده، نمی‌توانسته دست چپش را به راحتی تکان بدهد، زبانش در اختیارش نبوده و نفس عمیق هم نمی‌توانسته بکشد. اینها همان نشانه‌هایی بوده‌اند که پزشکان در موردشان به «لی» تذکر داده بودند. به هر حال «لی» پیش از رسیدن به پنجاه سالگی و در واقع قبل از آنکه بتواند حاصل سال‌های طولانی و البته ساعت‌های طولانی کار کردنش را درو کند، سکته کرد و مرد. این سرنوشت افراد بسیاری در جامعه امروزی چین است.
می‌گویند جامعه چین با پدیده‌ای همه‌گیر به نام «پرکاری» مواجه است. این البته ادعای رسانه‌های چینی است و مسوولان رسمی این کشور علاقه‌ای ندارند در این مورد اظهار نظر کنند. گفته می‌شود که سالانه 600 هزار شهروند چینی به‌دلیل کار زیاد یا کار سخت می‌میرند. این را روزنامه جوانان چین در گزارش خود ادعا می‌کند. رادیو بین‌المللی چین هم در ماه آوریل گزارش داد که روزانه هزار و 600 نفر از اتباع چین به‌دلیل کار زیاد و طاقت‌فرسا جان شان را از دست می‌دهند. این البته تنها مواردی است که گزارش شده است و می‌توان حدس زد در واقعیت آمار و ارقام بسیار فراتر از چنین داده‌هایی است.
وب‌سایت چینی میکروبلوگینگ پراست از گزارش‌هایی که نشان می‌دهد افراد تا پای مرگ کار کرده‌اند. پیر و جوان هم ندارد. در این گزارش‌ها می‌توان از ۲۴ ساله تا افراد کهنسال مواردی جست که آدم‌ها بابت کار بیش از حد توان مرده‌اند. در سال ۲۰۱۱، «آنجلا پان»، در نخستین سال کار کردن، به قدری تحت فشار قرار گرفت که به بیمارستان رفت و کمی بعد جانش را از دست داد. یکی از کارمندان بخش فناوری در چین در ماه مه ‌سال ۲۰۱۳ جانش را از دست داد.
ماجرا این جور رقم خورده بود که این کارمند بلافاصله پس از مرخص شدن از بیمارستان و در حالی که لازم بود در منزل استراحت کند، به‌کار برگشت که در نهایت این اقدام به قیمت جانش
تمام شد.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که در پکن، پایتخت چین، 60 درصد از کارگران دست‌کم دو ساعت بیش از ساعات کار قانونی کار می‌کنند که این بدون چون و چرا به ایجاد مشکلات جسمی و روحی در آنها منجر می‌شود. اما چه چیز موجب می‌شود در کشوری مانند چین آدم‌ها آنقدر کار کنند تا بمیرند؟ یا شاید بشود این پرسش را جور دیگری مطرح کرد. چرا کارفرماها این همه به کارمندانشان برای کار بیشتر فشار می‌آورند و کارمندان هم دربرابر این فشار تسلیم می‌شوند تا درنهایت جانشان را از دست بدهند؟ ماجرا، ماجرای دستمزدهای پایین است. اینکه کارگران و کارمندان ناچارند برای اندکی افزایش حقوق ساعت‌های زیادی را کار کنند.
جامعه ژاپن هم دست به گریبان است
چین هنوز اقتصاد روبه‌رشدی دارد. اما مردم این کشور هنوز نه توانسته‌اند جایگاه مناسبی به‌عنوان کارگر و کارمند داشته باشند و نه حقوق متناسبی به دست آورند. به‌عبارت دیگر نه قدر آنها رعایت می‌شود نه قیمت آنها. این در جایی است که در ژاپن مردم حال و روز بسیار متفاوت و به مراتب بهتری دارند، هرچند در این کشور شرق دور هم سالانه موارد متعددی از مردن به علت کار طاقت‌فرسا گزارش می‌شود. این مورد در کشور ژاپن مسبوق به سابقه است. پیش از این هم در جامعه ژاپن مرگ‌های اتفاقی به‌دلیل کار زیاد شایع بوده است. این مرگ‌های اتفاقی بیش از هر چیز بابت سکته مغزی، خونریزی مغزی و حمله قلبی رخ می‌داده است. به هر حال به نظر می‌رسد رابطه‌ای معنادار میان کار طاقت‌فرسا و مرگ ناگهانی وجود دارد.
این مرگ‌های ناگهانی و تاثیر بر جامعه و اقتصاد کشور ژاپن موجب شد که مسوولان به فکر چاره‌جویی بیفتند. برای یافتن راه‌حل پیش از هر چیز باید ابعاد ماجرا بررسی می‌شد. پارلمان ژاپن در سال ۲۰۱۲ درمورد رابطه مرگ ناگهانی و کار طاقت‌فرسا یک بررسی انجام داد. اطلاعات به دست آمده از جامعه مورد بررسی حاکی از آن بود که در ۸۱۳ مورد، کار خارج از توان افراد به بیماری و مرگ انجامیده است. گاهی اوقات هم شرایط آن قدر سخت می‌شود که افراد خودکشی می‌کنند. در این بررسی، مشخص شد که ۹۳ نفر بابت کار طاقت‌فرسا خودکشی کرده‌اند. پلیس ژاپن بیش از ۲ هزار مورد خودکشی بابت شرایط دشوار کاری در سال ۲۰۱۳ گزارش کرده است. گفته می‌شود در سال ۲۰۰۹، بیش از ۱۰ هزار نفر در ژاپن بابت کار زیاد و خارج از توان مرده‌اند.
معضلی گسترده در چین
در چین به مرگ‌هایی که بابت کار بیش از حد توان رخ می‌دهد، گولائوسی (guolaosi) گفته می‌شود. امروزه گولائوسی به دغدغه بسیاری از پژوهشگران و فعالان کارگری در این کشور بدل شده است. «تیم دی میر»، رئیس دفتر چین سازمان جهانی کارگران در این باره می‌گوید: «ما پیش از این در مورد کار طاقت‌فرسا هشدار داده بودیم و نگرانی‌هایمان را در مورد اینکه چنین پدیده‌ای به یک معضل همه‌گیر تبدیل شود اعلام کرده بودیم.» او می‌گوید که چنین شکلی از کار می‌تواند به مشکلات مغزی و مخاطرات جدی جسمی بینجامد.
جامعه‌ای که نه مدرن است نه سنتی
پیش از به قدرت رسیدن حزب کمونیست در چین، افرادی که اندکی خوش‌شانس بودند و توانسته بودند شغلی اداری گیر بیاورند می‌توانستند غذا داشته باشند، سقفی بالای سرشان باشد و بچه‌هایشان را به مدرسه بفرستند. این دوره به دوره کاسه برنج آهنی معروف بود. این دوره به ظاهر با ثبات با مشاغلی که در آنها درآمد و مزایا تضمین شده بود، همزمان با گشودن درهای چین دربرابر سرمایه‌داری برچیده شد. این اتفاق در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی رخ داد.
طبیعی است که بررسی‌ها نشان بدهد در گذشته جامعه چین با مشکلی با عنوان مرگ در اثر کار بیش از حد مواجه نبوده است.
در دوران‌ قبلی، مردم به آنچه به دست می‌آورده‌اند قانع بوده‌اند و این البته به طورکاملا واضح به آموزه‌های کمونیستی در این جامعه برمی‌گشت. اما در سی و چند سال اخیر سرمایه‌داری قاعده‌های این جامعه را در هم ریخته است. حالا و با یک بررسی اجمالی به نظر می‌رسد تعادل کار- زندگی در جامعه چین به هم خورده است. پیش از این و در چین سنتی، جامعه بر فرد مقدم بود و افراد هر کار می‌کردند در خدمت و راستای اهداف جمعی بود. در جامعه مدرن اما افراد هرچه بیشتر به سمت مصرف سوق داده می‌شوند و این مصرف البته نیاز به پول دارد. ظاهرا مردم چین امروز نمی‌توانند خود را در چنین فضایی مدیریت کنند و در نهایت کار بیش از حد برای به دست آوردن پول بیشتر به مرگ ناگهانی منجر می‌شود، هرچند تمامی این مرگ‌ها را نمی‌توان بابت سودای پول بیشتر به حساب آورد و در برخی موارد افراد ناگزیرند برای به‌دست آوردن حداقل‌ها برای بقا این همه کار کنند. با وجود اینکه چین مدرن این روزها شباهت چندانی به چین سنتی ندارد، اما هنوز هم این باور در میان عامه مردم وجود دارد که باید هرکاری را برای پیشرفت کشورشان انجام بدهند و در این مسیر باید خود را فراموش کنند، اما در این میان چیزی از قلم افتاده است. اینکه کار طاقت‌فرسا و کشته شدن بابت آن، کل کشور را هم تحت‌تاثیر پیامدهای منفی خود قرار می‌دهد.
منبع « بلومبرگ»