رویکرد «انسان محور» جایگزین «مسکنمحوری» شود
جریان تازه در بافت فرسوده
برنامههای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده در ایران از ابتدا تاکنون تحولات مختلف و متفاوتی را تجربه کرده و هر یک از مسوولان و مدیران شهری مرتبط با این امر به تناسب دوره زمانی و رویکرد غالب حاکمیتی در هر مقطع، یک یا چند بعد از ابعاد مختلف فرآیند نوسازی را دنبال کردهاند.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، «مسکنمحوری» به معنای تمرکز برنامههای نوسازی و بهسازی به ساخت مسکن در بافتهای فرسوده از طریق تخریب واحدهای فرسوده، مهمترین برنامهای است که طی دورههای اخیر مورد توجه قرار گرفته این در حالی است که از حدود دو سال پیش و با روی کارآمدن دولت یازدهم رویکردهای تازهای به حوزه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده وارد شد که به گفته مسوولان نوسازی در وزارت راه و شهرسازی، با ورود این رویکردها نگاه انسان محور در بافتهای فرسوده در راس برنامههای نوسازی قرار گرفته است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، «مسکنمحوری» به معنای تمرکز برنامههای نوسازی و بهسازی به ساخت مسکن در بافتهای فرسوده از طریق تخریب واحدهای فرسوده، مهمترین برنامهای است که طی دورههای اخیر مورد توجه قرار گرفته این در حالی است که از حدود دو سال پیش و با روی کارآمدن دولت یازدهم رویکردهای تازهای به حوزه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده وارد شد که به گفته مسوولان نوسازی در وزارت راه و شهرسازی، با ورود این رویکردها نگاه انسان محور در بافتهای فرسوده در راس برنامههای نوسازی قرار گرفته است.
برنامههای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده در ایران از ابتدا تاکنون تحولات مختلف و متفاوتی را تجربه کرده و هر یک از مسوولان و مدیران شهری مرتبط با این امر به تناسب دوره زمانی و رویکرد غالب حاکمیتی در هر مقطع، یک یا چند بعد از ابعاد مختلف فرآیند نوسازی را دنبال کردهاند.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، «مسکنمحوری» به معنای تمرکز برنامههای نوسازی و بهسازی به ساخت مسکن در بافتهای فرسوده از طریق تخریب واحدهای فرسوده، مهمترین برنامهای است که طی دورههای اخیر مورد توجه قرار گرفته این در حالی است که از حدود دو سال پیش و با روی کارآمدن دولت یازدهم رویکردهای تازهای به حوزه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده وارد شد که به گفته مسوولان نوسازی در وزارت راه و شهرسازی، با ورود این رویکردها نگاه انسان محور در بافتهای فرسوده در راس برنامههای نوسازی قرار گرفته است. موضوع نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده به طور کلی در ایران حتی در برنامههای تامین مسکن و رویکردهای شهری قبل از انقلاب هم مورد توجه بوده که بیشترین تمرکز این برنامهها در آن دوران اغلب مربوط به حوزه بهداشت محیط بوده است.در سالهای پس از پیروزی انقلاب، قوانین بهتری در خصوص نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری ایجاد شد که نمود پررنگتر این قوانین به ویژه در برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه که هماکنون در آخرین سال اجرای آن هستیم، بروز کرد.باوجود تکالیفی که در قالب سه برنامه متوالی توسعه پنج ساله برای نوسازی، احیا و بازسازی بافتهای فرسوده و محدودههای هدف طی سالهای گذشته مورد تاکید قرار گرفت، بر اساس موادی از قانون اساسی که به موجب آن برخورداری از حق مسکن مناسب برای هر یک از خانوارهای ایرانی وظیفه دولت و حاکمیت محسوب میشود، اهمیت موضوع نوسازی در بافتهای فرسوده را بیشتر میکند. این در حالی است که قوانین سازنده و قابلملاحظهای تحت عنوان مواردی از قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب سال ۸۷ در این زمینه به تصویب رسیده است.اما باوجود حمایتها و بسترهای قانونی نسبتا جامع و مناسبی که در خصوص بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده وجود دارد بهدلیل نوع نگاهی که طی سالهای اخیر به بافتهای فرسوده وجود داشته همیشه از حداکثر ظرفیت قوانین استفاده نشده و تنها مواردی از تکالیف تعیین شده در هر دوره، مورد توجه و اجرا قرار گرفته است.این نگاه و رویکرد، عمدتا به تمرکز بر موضوع نوسازی بافتهای فرسوده در قالب توجه به مساله ساخت مسکن برمیگردد که تنها یک بعد از ابعاد نوسازی را شامل میشود.
شرط اثربخشی تسهیلات نوسازی
به اعتقاد کارشناسان، تمرکز حداکثری به موضوع تقاضای مسکن برای افراد فاقد مسکن و بد مسکن طی سالهای اخیر موضوع نوسازی را تنها به مشوقهای مالی حول محور ساخت مسکن و توجه به نوسازی واحدهای فرسوده معطوف کرده است؛ موضوعی که بیشتر خود را در قالب تسهیلات کم بهره نوسازی، وامهای بافتهای فرسوده، افزایش تراکم ساخت یا همان تراکم تشویقی برای پلاکهای تجمیعی، تخفیف تمام یا بخشی از عوارض شهرداری و ... نشان داده است.با این وجود، رویکردهای انسانگرایانه و توجه به ابعاد اجتماعی بافتهای فرسوده به خصوص طی دو سال اخیر موضوع نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده را وارد فاز تازهای کرده است. هر چند حدود یکسال پیش، با ابلاغ مصوبه پرداخت سالانه ۳۰۰ هزار فقره وام نوسازی در بافتهای فرسوده، یک بار دیگر، روش پرداخت تسهیلات بهمنظور مشارکت حداکثری مالکان ساکن در بافتهای فرسوده، دولت و مجموعه مدیریت شهری مورد توجه قرار گرفت؛ اما بهدلیل کمبود منابع مالی بانکها و دولت، عملا تاکنون امکان پرداخت این تسهیلات به عمده متقاضیان دریافت وام فراهم نشده است.به گفته مسوولان نوسازی بافتهای فرسوده در وزارت راه وشهرسازی امسال منابع بانکی و اعتبارات دولتی تنها برای پرداخت ۵۰ هزار فقره وام نوسازی کفایت میکند که این میزان در صورت تحقق، تنها یک ششم برنامهریزی صورت گرفته را عملیاتی خواهد کرد.به این ترتیب، توجه به روشهای نوین تامین مالی در محدودههای فرسوده هماکنون به یکی از ضرورتهای موضوع نوسازی و بهسازی شهری تبدیل شده به گونهای که مسوولان نوسازی هم با تایید این موضوع معتقدند: توجه صرف به ساخت مسکن در محدودههای فرسوده شهری بدون توجه به مسائل و موضوعاتی از جمله ایجاد اشتغال، ارتقای زیرساختها و فضاهای روبنایی، ارتقای شان شهروندان و محیط زندگی آنها نمیتواند به معنای تکمیل فرآیند نوسازی در یک مجموعه شهری باشد.
از سوی دیگر، هماکنون بافتهای فرسوده در برگیرنده ۴ عرصه عمده شامل، بافتهای تاریخی، بافتهای میانی(فرسوده)، محدودههای فرسوده روستایی و سکونتگاههای حاشیهای و غیررسمی هستند که نوسازی در هریک از اینها باید با توجه به ویژگیها و ظرفیتهای خاص آنها انجام شود. این در حالی است که طی دورههای گذشته و سالهای اخیر، تفکیک چندان مشخصی بین این ۴ عرصه وجود نداشته است و باوجود تفاوتهای زیادی که بین خصوصیات هر کدام از آنها وجود دارد، با نگاه غالب مسکن محور و ساخت واحدهای مسکونی مورد توجه قرار گرفتهاند.این در حالی است که رویکردهای جدید نوسازی در بافتهای فرسوده، به استفادهکنندگان از فضاهای شهری و ساکنان بافتهای فرسوده نگاه ویژهای دارد.در برنامههای جدید نوسازی توجه به سازمان اجتماعی شهر در کنار سایر اولویتهای نوسازی در بافت فرسوده از جمله ساخت مسکن مورد توجه واقع شده که این موضوع سیاستهای آتی مسوولان و مدیران شهری در این عرصهها تحولات مهمی را در پی خواهد داشت.تجربههای اخیر برنامههای نوسازی از جمله فروش متری مسکن، طرح خانه به خانه (کلید به کلید) و پرداخت تسهیلات نوسازی مسکن، ساخت مسکن مهر در بافتهای فرسوده(پروژههای خودمالکی) اگر چه هر کدام به تنهایی حائز اثرات مثبتی در سازندگی بافتهای فرسوده بودهاند، اما در نهایت نتوانستهاند به بخش عمدهای از نیازها و برنامه نهایی نوسازی در بافتهای فرسوده پاسخ دهند.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، «مسکنمحوری» به معنای تمرکز برنامههای نوسازی و بهسازی به ساخت مسکن در بافتهای فرسوده از طریق تخریب واحدهای فرسوده، مهمترین برنامهای است که طی دورههای اخیر مورد توجه قرار گرفته این در حالی است که از حدود دو سال پیش و با روی کارآمدن دولت یازدهم رویکردهای تازهای به حوزه نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده وارد شد که به گفته مسوولان نوسازی در وزارت راه و شهرسازی، با ورود این رویکردها نگاه انسان محور در بافتهای فرسوده در راس برنامههای نوسازی قرار گرفته است. موضوع نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده به طور کلی در ایران حتی در برنامههای تامین مسکن و رویکردهای شهری قبل از انقلاب هم مورد توجه بوده که بیشترین تمرکز این برنامهها در آن دوران اغلب مربوط به حوزه بهداشت محیط بوده است.در سالهای پس از پیروزی انقلاب، قوانین بهتری در خصوص نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری ایجاد شد که نمود پررنگتر این قوانین به ویژه در برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه که هماکنون در آخرین سال اجرای آن هستیم، بروز کرد.باوجود تکالیفی که در قالب سه برنامه متوالی توسعه پنج ساله برای نوسازی، احیا و بازسازی بافتهای فرسوده و محدودههای هدف طی سالهای گذشته مورد تاکید قرار گرفت، بر اساس موادی از قانون اساسی که به موجب آن برخورداری از حق مسکن مناسب برای هر یک از خانوارهای ایرانی وظیفه دولت و حاکمیت محسوب میشود، اهمیت موضوع نوسازی در بافتهای فرسوده را بیشتر میکند. این در حالی است که قوانین سازنده و قابلملاحظهای تحت عنوان مواردی از قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب سال ۸۷ در این زمینه به تصویب رسیده است.اما باوجود حمایتها و بسترهای قانونی نسبتا جامع و مناسبی که در خصوص بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده وجود دارد بهدلیل نوع نگاهی که طی سالهای اخیر به بافتهای فرسوده وجود داشته همیشه از حداکثر ظرفیت قوانین استفاده نشده و تنها مواردی از تکالیف تعیین شده در هر دوره، مورد توجه و اجرا قرار گرفته است.این نگاه و رویکرد، عمدتا به تمرکز بر موضوع نوسازی بافتهای فرسوده در قالب توجه به مساله ساخت مسکن برمیگردد که تنها یک بعد از ابعاد نوسازی را شامل میشود.
شرط اثربخشی تسهیلات نوسازی
به اعتقاد کارشناسان، تمرکز حداکثری به موضوع تقاضای مسکن برای افراد فاقد مسکن و بد مسکن طی سالهای اخیر موضوع نوسازی را تنها به مشوقهای مالی حول محور ساخت مسکن و توجه به نوسازی واحدهای فرسوده معطوف کرده است؛ موضوعی که بیشتر خود را در قالب تسهیلات کم بهره نوسازی، وامهای بافتهای فرسوده، افزایش تراکم ساخت یا همان تراکم تشویقی برای پلاکهای تجمیعی، تخفیف تمام یا بخشی از عوارض شهرداری و ... نشان داده است.با این وجود، رویکردهای انسانگرایانه و توجه به ابعاد اجتماعی بافتهای فرسوده به خصوص طی دو سال اخیر موضوع نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده را وارد فاز تازهای کرده است. هر چند حدود یکسال پیش، با ابلاغ مصوبه پرداخت سالانه ۳۰۰ هزار فقره وام نوسازی در بافتهای فرسوده، یک بار دیگر، روش پرداخت تسهیلات بهمنظور مشارکت حداکثری مالکان ساکن در بافتهای فرسوده، دولت و مجموعه مدیریت شهری مورد توجه قرار گرفت؛ اما بهدلیل کمبود منابع مالی بانکها و دولت، عملا تاکنون امکان پرداخت این تسهیلات به عمده متقاضیان دریافت وام فراهم نشده است.به گفته مسوولان نوسازی بافتهای فرسوده در وزارت راه وشهرسازی امسال منابع بانکی و اعتبارات دولتی تنها برای پرداخت ۵۰ هزار فقره وام نوسازی کفایت میکند که این میزان در صورت تحقق، تنها یک ششم برنامهریزی صورت گرفته را عملیاتی خواهد کرد.به این ترتیب، توجه به روشهای نوین تامین مالی در محدودههای فرسوده هماکنون به یکی از ضرورتهای موضوع نوسازی و بهسازی شهری تبدیل شده به گونهای که مسوولان نوسازی هم با تایید این موضوع معتقدند: توجه صرف به ساخت مسکن در محدودههای فرسوده شهری بدون توجه به مسائل و موضوعاتی از جمله ایجاد اشتغال، ارتقای زیرساختها و فضاهای روبنایی، ارتقای شان شهروندان و محیط زندگی آنها نمیتواند به معنای تکمیل فرآیند نوسازی در یک مجموعه شهری باشد.
از سوی دیگر، هماکنون بافتهای فرسوده در برگیرنده ۴ عرصه عمده شامل، بافتهای تاریخی، بافتهای میانی(فرسوده)، محدودههای فرسوده روستایی و سکونتگاههای حاشیهای و غیررسمی هستند که نوسازی در هریک از اینها باید با توجه به ویژگیها و ظرفیتهای خاص آنها انجام شود. این در حالی است که طی دورههای گذشته و سالهای اخیر، تفکیک چندان مشخصی بین این ۴ عرصه وجود نداشته است و باوجود تفاوتهای زیادی که بین خصوصیات هر کدام از آنها وجود دارد، با نگاه غالب مسکن محور و ساخت واحدهای مسکونی مورد توجه قرار گرفتهاند.این در حالی است که رویکردهای جدید نوسازی در بافتهای فرسوده، به استفادهکنندگان از فضاهای شهری و ساکنان بافتهای فرسوده نگاه ویژهای دارد.در برنامههای جدید نوسازی توجه به سازمان اجتماعی شهر در کنار سایر اولویتهای نوسازی در بافت فرسوده از جمله ساخت مسکن مورد توجه واقع شده که این موضوع سیاستهای آتی مسوولان و مدیران شهری در این عرصهها تحولات مهمی را در پی خواهد داشت.تجربههای اخیر برنامههای نوسازی از جمله فروش متری مسکن، طرح خانه به خانه (کلید به کلید) و پرداخت تسهیلات نوسازی مسکن، ساخت مسکن مهر در بافتهای فرسوده(پروژههای خودمالکی) اگر چه هر کدام به تنهایی حائز اثرات مثبتی در سازندگی بافتهای فرسوده بودهاند، اما در نهایت نتوانستهاند به بخش عمدهای از نیازها و برنامه نهایی نوسازی در بافتهای فرسوده پاسخ دهند.
ارسال نظر