دو مفهوم متفاوت «روحانی مچکریم»
یاسر میرزایی دبیر گروه اندیشه عبارات فراوانی که این روزها در فضای اجتماعی پخش شده و به «روحانی مچکریم» ختم میشود نشان از چه دارد؟ خوب است از خود بپرسیم مردم دقیقا دارند چه چیزی را تمسخر میکنند؟ یا مشکوک شویم و بار دیگر بپرسیم آیا اصلا «روحانی مچکریم» کنایه آمیز است؟ من فکر میکنم «روحانی مچکریم» دو سویه متفاوت و متضاد دارد و همین تفاوت و تضاد است که آن را جذاب میکند. اگر به عباراتی که به «روحانی مچکریم» ختم میشود توجه کنیم، میبینیم که برخی از آنها به اتفاقاتی اشاره دارند که تازه و نو هستند و برخی به اتفاقاتی روزمره و همیشگی اشاره دارند.
یاسر میرزایی دبیر گروه اندیشه عبارات فراوانی که این روزها در فضای اجتماعی پخش شده و به «روحانی مچکریم» ختم میشود نشان از چه دارد؟ خوب است از خود بپرسیم مردم دقیقا دارند چه چیزی را تمسخر میکنند؟ یا مشکوک شویم و بار دیگر بپرسیم آیا اصلا «روحانی مچکریم» کنایه آمیز است؟ من فکر میکنم «روحانی مچکریم» دو سویه متفاوت و متضاد دارد و همین تفاوت و تضاد است که آن را جذاب میکند. اگر به عباراتی که به «روحانی مچکریم» ختم میشود توجه کنیم، میبینیم که برخی از آنها به اتفاقاتی اشاره دارند که تازه و نو هستند و برخی به اتفاقاتی روزمره و همیشگی اشاره دارند. اینکه هم رخ دادن اتفاقات تازه و بعید و هم اتفاقات روزمره به روحانی نسبت داده میشود، از یک سو حکایت از امید دارد و از دیگر سو حکایت از طعنه. مردم پس از انتخاب رییسجمهور جدید و در پی رخ دادن وقایع مختلف ورزشی و ملی که مدتها بود رخ نداده بود، درواقع امیدی را که در دلشان جوانه زده است تکرار میکنند. آنها امیدوارند که اتفاقات نو و بعید به یکی دو پیروزی ختم نشود و هر روز بتوانند شاهد اتفاقاتی خوب در سطح کلان کشور باشند. تجربه وضعیت کلان کشور در چند سال گذشته رخ دادن
اتفاقات خوب ملی را دشوار ساخته بود؛ همین دشواری که مردم با خون و پوست لمس کردهاند سبب شده است که امید شکوفا شده در این روزها، با طنز همراه باشد. تو گویی اتفاقی بهتآور افتاده است و ناظران آن از فرط ناباوری زبان به طنز گشودهاند. پس سویه اول «روحانی مچکریم» شادی از مربوط بودن بجا و درست اتفاقات خوب با حماسه سیاسی است. اما حکایت طعنهآلود «روحانی مچکریم» چیست؟ به این عبارت توجه کنید: «امروز کولر خانهام باد خنک میزد؛ روحانی مچکریم!» این عبارت، طعنه به کیست یا به چیست؟ کسی که این جمله را میگوید خودآگاه یا ناخودآگاه دارد چیزی را به روحانی نسبت میدهد که هیچ ربطی به او ندارد. این اتفاق یعنی خنک بودن باد کولر، امری چنان روزمره است که نسبت دادن آن به هر کسی یا هر چیزی، تنها قصد طعنه به آن رابطه را نشان میدهد. گویندگان این عبارتها درواقع دارند نسبت دادن هر چیزی به روحانی را نقد میکنند و البته روحانی اینجا تنها مصداقی است که بر مفهومی کلیتر نشسته است. روحانی منتخب انتخاباتی است که برای شرکت در آن عدهای شک و تردید داشتند و بهانههایی این چنین میآوردند که «آقا کرایه تاکسی ۲۰۰۰ تومان شده است؛ شما از انتخابات
میگویی؟ اینقدر این استدلال در ذهن اکثریت جامعه ایرانی بیمعنا بوده است که اکنون و پس از انتخابات، محتوای آن به تمسخر گرفته شده است. تو گویی طنزپردازان پنهان جامعه دارند خطاب به شکاکان میگویند: «دیدید روحانی آمد، حالا کرایه تاکسیتان کم میشود، باد کولرتان خنک میشود، همسرتان با شما مهربان میشود، گربههای کوچهتان چهارقلو میزایند.» و منظور این است که واضح است که این امور تغییر خاصی نمیکند، ولی انتظار چنین تغییرهایی، انتظاری نابجاست. جامعه گاهی بی آنکه خود متوجه باشد، به نحوی نرم از استدلالهایی که به وضوح غلط است انتقام میگیرد. هر طنزی البته سویههای شادی و غم را با هم دارد، که اگر چنین نبود، طنز نمیشد. اکنون سویه شاد و طنز «روحانی مچکریم» غالب است و اگر اتفاقات خوب ملی، با همین آهنگ ادامه نیابند و درواقع انتظار مردم از تغییر وضع کلان کشور نتیجهبخش نباشد، سویه غم میتواند غالب شود. آن گاه است که با شنیدن عبارات ختم شده به «روحانی مچکریم» باید پی به ناشادی و خشم ملت ببریم تا شادی و امید آنها. امید است که تدبیر بهموقع، ما را گرفتار آن روز نکند.
ارسال نظر