پژمانیسم
امیر شهلا بدون شک، دوره مدیریت محمد پژمان در شهرداری مشهد به عنوان یکی از دورههای درخشان مدیریت شهری در دومین کلان شهر مذهبی جهان ارزیابی میشود. این ادعا از لابه لای آمار و اعداد، پروژهها و طرحها، تحولات فرهنگی و از همه مهمتر، رضایت نسبی شهروندان از عملکرد شهرداری تحت زعامت شصت و یکمین شهردار مشهد قابل استنتاج است. بسیاری با دریغناکی، از عدم دعوت به کار مجدد شورای شهر چهارم از مهندس پژمان ۵۵ساله یاد میکنند و معتقدند حضور مجدد او در راس هرم شهرداری مشهد میتوانست به ارتقای جایگاه و منزلت این ابرشهر تاریخی- زیارتی ایران کمک کند.
امیر شهلا بدون شک، دوره مدیریت محمد پژمان در شهرداری مشهد به عنوان یکی از دورههای درخشان مدیریت شهری در دومین کلان شهر مذهبی جهان ارزیابی میشود. این ادعا از لابه لای آمار و اعداد، پروژهها و طرحها، تحولات فرهنگی و از همه مهمتر، رضایت نسبی شهروندان از عملکرد شهرداری تحت زعامت شصت و یکمین شهردار مشهد قابل استنتاج است. بسیاری با دریغناکی، از عدم دعوت به کار مجدد شورای شهر چهارم از مهندس پژمان 55ساله یاد میکنند و معتقدند حضور مجدد او در راس هرم شهرداری مشهد میتوانست به ارتقای جایگاه و منزلت این ابرشهر تاریخی- زیارتی ایران کمک کند....
... از سال1297 کهسرتیپ کاشف الملک، به عنوان اولین شهردار مشهد، کلید اداره این شهر را در دست گرفت تا 95سال بعد که آخرین شهردار(محمد پژمان)، کلید هدایت سیزده منطقه شهری را به شورای چهارم سپرد، مشهد تغییرات شگرفی را از سر گذرانده است. حالا جمعیتی در حدود سه میلیون نفری در این شهر ساکن هستند و سی میلیون نفر هم هر ساله برای بهرهمندی از پتانسیلهای سیاحتی-زیارتیاش، به آن سفر میکنند. مساحت سرزمینی مشهد، از 33کیلومترمربع در1345، به 233کیلومترمربع در1390 رسیده است و اینها به معنی آن است که برای هدایت و راهبری چنین کلان شهری میبایست برنامه داشت، مهندسی دانست و به کارجمعی و خردتیمی پایبند بود.
دوره شش ساله مدیریت مهندس پژمان را میشود، با عنوان دوره «خواستنها و توانستنها» نامگذاری کرد. شکستن طلسم پانزده ساله خط یک قطارشهری مشهد، افتتاح پروژههای عظیم شهری طبق زمانبندی و حتی در بعضی موارد حدود ۲۰ماه زودتر از تقویم زمانبندی، آغاز عملیات اجرایی خط۲ قطارشهری، اتمام بسیاری از پروژههای نیمه تمام و رهاشده در شهر و... در خاطر شهروندان این شهر ثبت شده است.
شتاب تغییر و تحولات مدیریت شهری هرچند با آمدن شورای شهر جدید و خاتمه کار شهردار سابق، طی روزها و هفتههای آتی شدت خواهد گرفت، اما هرچه باشد، مشهد به دلیل رشد مطلوب انتظارات عمومی از نحوه شهر داری شهریاران، دیگر قادر نخواهد بود به دوره پیش از پژمان عقبگرد کند! شاید شش سال قبل و در آستانه نوروز باستانی میشد مردم مشهد را با گلهای مصنوعی و شاخ و برگهای پلاستیکی که رویشان Made in China حک شده و روی تیرهای چراغ برق نصب شده بود راضی نگه داشت، اما سلیقه و ذائقه این مردم، حالا به چیزی کمتر از میدانهایی لبریز از گلهای رنگارنگِ طبیعی، تندیسها و اِلمانهای جذاب، تقاطعهای غیرهمسطح عظیم، پلها و پله برقیهای عابرپیاده، پیادهروهای همشکل و همنواخت، آسفالتهای صاف و بی لک و در یک کلام شهری شاینده و برازنده بِرَند مشهد، رضایت نخواهد داد!
ساکنان این شهر عزیز حالا میدانند که میشود روبان پروژههای بزرگ و چند ده میلیاردی را نه فقط راس موعد، بلکه حتا زودتر از زمان پیش بینی شده نیز قیچی کرد. میدانند که میشود پروژههای بر زمین ماندهای که دیگر برای عابران پیاده آن مسیرها، ناتمام رهاشدنشان، عادی و معمولی شده بود را دوباره کلید زد و به بهرهبرداری رساند. میشود با رنگ و پارچه و لامپ، با گل و گلدان و آبپاش، با سنگ و ماهی و سبزه، چنان به آراستن شهر همت گماشت که از سوی سازمان جهانی شهرها و پایتختهای اسلامی(O.I.C.C) به عنوان دومین شهر زیبای کشورهای اسلامی جهان انتخاب شود! بودجه شهرداری مشهد در سال۱۳۸۶ که پژمان شهردار شد، ۳۰۰میلیارد تومان بود و بودجه تهران همان سال۳۰۰۰میلیارد تومان. امسال اما بودجه شهرداری مشهد از مرزن۹ هزار و۵۰۰میلیارد تومان میگذرد و این در حالی است که برای تهران، بودجهای برابر با ۱۰هزار و۵۰۰ میلیارد تومان تصویب میشود. پرواضح است بستن بودجهای نه هزار و پانصد میلیاردی و تحقق منابع درآمدی آن، شهرداری مشهد را در موقعیتی استراتژیک و هم طراز با شهری مانند تهران مینشاند که مدیران بعدی نیز چارهای جز تداوم همین مسیر و حفظ جایگاه
و مرتبه این ابرشهر نداشته باشند. اینها البته به معنی نفی عملکرد شهرداران پیش از عصر پژمانیسم نیست! هر دوره از مدیریت این شهر فراملی، واجد ویژگیها و خصوصیاتی بوده که در نوع خود، پیشبرنده و تحسین برانگیز است، اما آن چه دوره اخیر را از دیگر فصول مشهد متمایز میکند، همانا بالا رفتن سطح توقع و انتظارات عمومی از دستگاه مدیریت شهری است که کار را برای مدیران پسین، به غایت سخت و دشوار میسازد. مردمان مشهد دیگر سنت کلنگزنیهای بدون تقویم زمانبندی را برنمیتابند. دیگر بهارهای سترون و بیگل و گیاه را بهار نمیدانند. دیگر میلادهایی بدون پردههای الوان و ریسههای منوّر را نمیپسندند. حالا هر صبح که از خانه بیرون میآیند چشمان جستجوگرشان در پی یافتن یک ابتکار و خلاقیت دیگر است تا شهرشان را زیباتر و دلنوازتر کند و زندگی در پایتخت معنوی سرای امید را دلچسبتر و روح نوازتر! حالا سبقت گرفتن بودجه سالیانه پایتخت معنوی از پایتخت سیاسی، برایشان رویایی دست نیافتنی نیست. آنها از شورای چهارم و شهردار شصت و دوم انتظار دارند که اقتضائات دوران پس از مدیریت پژمان را رعایت کنند. باید برای این شورا و شهردار منتخباش که بار سنگین
توقعات و انتظارات عمومی پس از دوره پژمانیسم را بر دوش دارند آرزوی موفقیت و سربلندی کرد!
ارسال نظر