سه تجربه جهانی از بازآفرینی شهری

در پی توجه وزارت راه‌وشهرسازی به رویکردهای نوین توسعه شهری و منطقه‌ای مبتنی‌بر حمل‌و‌‌نقل همگانی، درچارچوب اهداف بازآفرینی شهری پایدار که ارتقای قابلیت زیست‌پذیری شهرها و کیفیت زندگی شهروندان را مدنظر دارد، کارگروه مشترک شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران و شرکت مادرتخصصی عمران و بهسازی شهری ایران در پژوهشی مشترک بر نقش ایستگاه‌های راه‌آهن در بازآفرینی شهری تاکید کردند. در این پژوهش آمده است: ایستگاه‌های راه‌آهن به‌عنوان مبداءورودی هر شهر یا کشور، جزو طرح‌های بلندمدت با ماندگاری زیاد محسوب می‌شوند؛ اساس برنامه‌ریزی ایستگاه‌های راه‌آهن، توجه به نقش آنها در سطح شهر و منطقه است که این نقش می‌تواند در سطح ملی و به‌عنوان کاربری فراشهری و منطقه‌ای یا به‌عنوان یک کاربری شهری و در گروه حمل‌و‌نقل باشد.

بنابراین ایستگاه‌های راه‌آهن دارای ساختاری گره -مکانی هستند؛ آنها به‌عنوان یک گره، جذب‌‌کننده فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی و نقطه‌ای هستند که دسترسی به قطارها و شبکه‌های دیگر حمل‌و‌نقل را میسر می‌سازند و از طرف دیگر، به‌عنوان یک مکان دارای حوزه اثر مشخص هستند. ایستگاه‌های راه‌آهن به‌عنوان یک مکان و به‌عنوان یک گره نقش دارند به این معنا که محل ساخت ایستگاه در سطح شهر به‌عنوان مکان و در شبکه ریلی کشور به‌عنوان گره مطرح است. از هر دو دیدگاه ایستگاه‌های راه‌آهن نقش‌های متفاوتی دارند که متاسفانه تاکنون اغلب به نقش گره شبکه ریلی آن پرداخته شده است و با وجود پتانسیل‌های فراوان آن، نقش مکان این فضا فراموش شده است. در این گزارش تاکید شده است که در راستای توسعه شهرسازی ریل پایه، در مجموع مهم‌ترین علل پرداختن به ایستگاه‌های راه‌آهن شهری را می‌توان در سه مورد دسته‌بندی کرد. اولین مورد ساختمان‌های ایستگاه‌های راه‌آهن به‌عنوان بخشی از میراث معاصر معماری صنعتی ایران، دومین مورد موقعیت کلیدی اغلب ایستگاه‌های راه‌آهن با توجه به گسترش شهر به‌عنوان محرک توسعه بافت‌های فرسوده و مورد سوم وجود فرصت‌های توسعه در ایستگاه‌های راه‌آهن است.

سه تجربه جهانی حمل‌و‌نقل ریل پایه

این گزارش می‌افزاید: در ادبیات جهانی ارتباط پررنگی میان «بازآفرینی شهری» و «ایستگاه‌های راه‌آهن شهری یا نظام حمل‌و‌نقلی» دیده شده است.این در حالی است که در سطح جهان تجارب موفقی وجود دارد که از ایستگاه‌های راه‌آهن شهری به‌عنوان فرصت‌های محرک توسعه برای بافت پیرامون آن استفاده شده است. بازآفرینی شهری از طریق فرصت ایستگاه‌های راه‌آهن علاوه‌بر ادبیات تخصصی این موضوع و نظریه‌پردازی‌ها، در حوزه عمل نیز ثابت شده است؛ در این راستا سه تجربه‌ پارمای ایتالیا، مکزیکوسیتی، چامارتین مادرید قابل بررسی است.

بازآفرینی شهری در ایستگاه راه‌آهن در پارمای ایتالیا

پارما نام شهری است در شمال کشور ایتالیا که در ناحیه امیلیا رومانا قرار دارد. شهر پارما به‌دلیل طبیعت سرسبز و معماری زیبای واقع در آن شهرت دارد. شهر پارما به وسیله نهری که در آن واقع شده است به دو قسمت تقسیم شده است. یکی از نمونه‌های تجربه بازآفرینی شهری ایستگاه راه‌آهن در پارمای ایتالیا این است که در مرکز تاریخی شهر واقع شده است. در راستای بازآفرینی شهری در این شهر، هشت اقدام عمده صورت گرفته است و هدف اصلی از این اقدامات گشودن ایستگاه راه‌آهن به مرکز شهر (چه برای سواره و چه برای پیاده) و حذف حصار فیزیکی ایستگاه با ایجاد فضاهای شهری جدید است. ساماندهی مجدد ایستگاه راه‌آهن، تجدید یک میدان شهری، طراحی ایستگاه‌های حمل‌و‌نقلی (تاکسی، اتوبوس‌ و...)، ایجاد فضای شهری زیر زمین با ارتفاع ۱۰، عرض ۷۰ و طول ۱۱۰ متر، ایجاد دو ساختمان جدید با کاربری اداری و خرده‌فروشی، ایجاد هتل چهار ستاره، ایجاد آپارتمان‌های مسکونی و ایجاد پارکینگ طبقاتی، این هشت اقدام عمده را در این شهر شامل می‌شود.

تجربه مکزیکوسیتی

مکزیکوسیتی که یک حوزه فدرال و پایتخت کشور مکزیک است، بزرگ‌ترین شهر این کشور و مهم‌ترین مرکزسیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی مکزیک است و به‌عنوان یک شهر جهانی، یکی از مهم‌ترین مراکز مالی در آمریکاست. یکی دیگر از تجارب موفق در زمینه بازآفرینی شهری از طریق ایستگاه راه‌آهن، «پروژه تفکر فراتر از ایستگاه در مکزیکوسیتی» است. در این پروژه، ارتباط میان ایستگاه‌های مختلف مدنظر بوده است. ایستگاه مرکزی در مرکز تاریخی شهر قرار گرفته که به‌عنوان عامل محرک توسعه در فرآیند بازآفرینی شهر دیده شده است.در این پروژه با جلب مشارکت مردم برای طراحی ایستگاه سعی شده است فضای اطراف آن به حدی جذاب طراحی شود که مردم علاقه‌مند به سکونت در اطراف آن باشند. در عین حال دسترسی و خدمات‌رسانی به شهر را به بهترین صورت ممکن سازد. این پروژه یک فرصت معماری و شهرسازی با تاثیرات گسترده اقتصادی و اجتماعی است.

شعار این پروژه «شهر، قبل و بعد از قطار» مطرح شده تا بهترین شهر برای زندگی و سرمایه‌گذاری باشد. ساختار این پروژه براساس سه بخش کلی تعریف شده است که عبارتند از زیرساخت راه‌آهن، ایستگاه‌ها و فراتر از ایستگاه‌ها برای بازآفرینی شهری. هریک از ایستگاه‌ها بنا بر شرایط خود طراحی شده است؛ جنوبی‌ترین ایستگاه با هدف تسهیل حرکت پیاده با سازه‌ای سبک طراحی شده است، این در حالی است که ایستگاه بعدی با توجه به قرارگیری در رینگ سوم، موقعیتی استراتژیک دارد؛ بنابراین برای عبور عابران پیاده از دو سوی ریل و از قطار به ایستگاه اتوبوس، تسهیلات مسافران و ایستگاه اتوبوس صورت گرفته است. همچنین به دسترسی افراد محلی به ایستگاه اتوبوس نیز اندیشیده شده است؛ خرده‌فروشی‌ها، رستوران‌ها، فروشگاه‌ها و ایستگاه اتوبوس از تسهیلات جانبی این طرح است. ایستگاه بعد در رینگ دوم قرار گرفته است.

این ایستگاه به‌منظور جلب مردم اطراف طراحی شده است. در این ایستگاه به ساختمان‌های شهری برای ارتباط با مردم و ایجاد حس مکان فکر شد؛ بنابراین سازه‌ای مرکزی طراحی شد که مردم می‌توانند در حیاط مرکزی حضور داشته باشند و از تغییرات جوی به‌خصوص آفتاب تند (با توجه به شرایط اقلیمی این شهر) در امان باشند. در اطراف حیاط مرکزی کاربری اداری و خرده‌فروشی تعبیه شده است. ایستگاه مرکزی در هسته تاریخی شهر واقع شده و از این ایستگاه برای بازآفرینی کلی شهری استفاده شده است. علاوه‌بر این ایستگاه‌ها، ایستگاه‌های دیگری نیز در این شهر احداث شده که هر کدام به نوبه خود در بازآفرینی شهری موثر هستند.

بازآفرینی ریلی در شمال مادرید

مادرید پایتخت و بزرگ‌ترین شهر اسپانیا است؛ یکی دیگر از تجارب موفق شهری از طریق ایستگاه راه‌آهن، تجربه ایستگاه چامارتین در مادرید است. این ایستگاه خطوط راه‌آهن پرسرعت شمال غربی را پوشش می‌دهد. با استفاده از این ایستگاه، بازآفرینی شمال مادرید مدنظر قرار گرفته است. این طرح، به عنوان طرح قرن ۲۱ برای مادرید پیش‌بینی شد که با توسعه گردشگری محدوده دلاکاستلانا، مرجعی برای همگرایی زیرساخت‌ها و بازآفرینی شهری، یک فضای رقابتی جدید و یک پروژه انعطاف‌پذیر از نظر اقتصادی و مقبول از نظر اجتماعی باشد.در طرح توسعه این ایستگاه، همچنین ترکیبی از کاربری‌های مسکونی، صنعتی، تجهیزات خصوصی و فضای سبز پیش‌بینی شد.