برخورد نزدیک با شکلگیری پویش «رکیک_نیستم» و بازخوانی نظرات کاربران
آن قدر ها هم ساده نیست
محمود خمبر
در ده روز گذشته و پس از تعطیل شدن چند صفحه دیگر در شبکههای اجتماعی هنرمندان، کمپینی در فضای مجازی شکل گرفته که بنا دارد تا از گسترش بدگوییها و ناسزاهای مجازی جلوگیری کند. این کمپین با نام اصلی«رکیک-نیستم» در فضای مجازی راهاندازی و شناخته شده است، اما برخی عناوین دیگر نیز برای اشاره به این کمپین استفاده میشود از جمله عناوین «من-رکیک-نیستم» و «فحش-ممنوع». بسیاری از چهرههای ورزشی، فرهنگی و هنری نیز در این کمپین به عنوان حامی حضور دارند. از هومن سیدی گرفته تا سوسن پرور.
محمود خمبر
در ده روز گذشته و پس از تعطیل شدن چند صفحه دیگر در شبکههای اجتماعی هنرمندان، کمپینی در فضای مجازی شکل گرفته که بنا دارد تا از گسترش بدگوییها و ناسزاهای مجازی جلوگیری کند. این کمپین با نام اصلی«رکیک-نیستم» در فضای مجازی راهاندازی و شناخته شده است، اما برخی عناوین دیگر نیز برای اشاره به این کمپین استفاده میشود از جمله عناوین «من-رکیک-نیستم» و «فحش-ممنوع». بسیاری از چهرههای ورزشی، فرهنگی و هنری نیز در این کمپین به عنوان حامی حضور دارند. از هومن سیدی گرفته تا سوسن پرور. اما شاید مشهورترین و محبوبترین چهره این کمپین علی کریمی باشد. این بازیکن محبوب فوتبال در صفحه اینستاگرام خود با انتشار یک عکس از هوادارانش خواست کمک کنند که در فضاهای مجازی دشنام و حرف ناسزا رد و بدل نشود.
مجموع اعضای این کمپین تا امروز در حدود ۱۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود. عددی که روز به روز بیشتر و به یک کمپین بزرگ تبدیل میشود. از جمله اهداف این کمپین، ملی شدن و همهگیر شدن آن است. اعضای فعال این کمپین با طراحی و انتشار پوسترهایی که حاوی عکس و گفتههایی از چهرههای محبوب فرهنگی، هنری و ورزشی است، تلاش دارند تا به گسترش آگاهی عمومی درباره آثار ناسزاگویی بپردازند و از این رهگذر در فرهنگسازی برای ایجاد امنیت اخلاقی بیشتر در فضای مجازی، اثرگذار باشند. یکی از شعارهای اصلی این کمپین که تقریبا در همه پُستها و پوسترهایش تکرار میشود این شعر معروف سعدی است که: «ادب مرد به ز دولت اوست.» « رکیک نیستم» با تکیه بر تجربههای نسبتا موفق پیشین، از جمله کمپین «بین خطوط برانیم» ـ که تا حدودی در فضای اجتماعی تاثیرگذار بود ـ شکل گرفت تا با جو کنونی در فضای مجازی ایران مقابله کرده و از شدت فحاشی و توهینها در این بستر بکاهد. البته بهباور برخی ناظران، این کمپین نتیجه عمیقی نخواهد داشت. بسیاری اعتقاد دارند که فحاشی بر خلاف حرکت بین خطوط یک تصمیم ساده برای رانندگی منظم نیست و علل و عوامل بسیار عمیقی دارد که منتهی به فحاشی میشود. فرهنگسازی تا حدودی میتواند منجر به خودداری عمومی برای به کار بردن الفاظ رکیک شود؛ اما در عمل نمیتوان انتظار اتفاق شگرفی را با این کمپین داشت، کما اینکه کمپینهای متعدد و گسترده دفاع از کپی رایت و دانلود نکردن غیرمجاز آثار هنری نیز نتوانسته از سیل این حجم انبوه دانلود بکاهد.
آثار روانی و فرصت تخلیهای که فحاشیِ شدید و وندالیسمِ بدون هزینه در فضای مجازی برای بسیاری از اشخاص فراهم میکند، یکی از مهمترین مؤلفههایی است که نادیده گرفته شده و همه چیز به مباحث فرهنگی و تربیتی محدود میشود. افزایش اختلالات روانی در ایران به ۲۳ درصد در آمارهای رسمی که احتمالا در آمارهای غیررسمی بالاتر خواهد بود، بروندادههای متفاوتی دارد که خشونتهای خانگی و خیابانی، پرهزینهترین برونداد و خشونتهای آنلاین، کمهزینهترین برونداد تلقی میشود. آثار روانی تنها یکی از چندین عامل مهمی است که در شکلگیری این خشونت شدید کلامی در فضای مجازی تاثیرگذار است و بنابراین تصور کنترل هتاکی در فضای مجازی با یک کمپین دور از ذهن است؛ هرچند این فضا یک گام رو به جلوست و باید از این گام همسطح با میزان تاثیرگذاریاش حمایت کرد، در عین حال، نباید انتظار وقوع یک معجزه را داشت. به همین مناسبت و به بهانه شکل گیری این کمپین، گفتوگوهای متعددی با چندین نفر از کاربران شبکههای اجتماعی ترتیب داده ایم که در ادامه میخوانید. در این گفتوگوها از کاربران درباره خشونتهای کلامی و ناسزاگویی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پرسش کردهایم. از آنها خواستهایم تا در صورت امکان راهکاری برای برون رفت از وضعیت بحرانی ناسزاگوییهای مجازی پیشنهاد کنند. آنها تحلیلهای متعددی در این باره دارند. بعضی ها از این ناسزاگوییها حتی دفاع مشروط هم کردهاند. با این همه عمدتا مخالف پرخاشگری و فحاشی در هر شرایطی هستند. خواندن این گزارش کمک میکند تا اندکی بیواسطهتر فهم و خوانش بدنه اجتماعی درباره حملههای رخ داده در فضای مجازی را بشناسیم.تقریبا همه کسانی که پاسخهایشان به پرسش ما در این گزارش منتشر شده است از وجود کمپین یاد شده بیخبر بودند. این موضوع کمک میکرد تا بیدغدغه اظهارنظرهای نمایشی به حرفهایشان گوش کرد.
مهدی موسوی- 30 سال: شغل آزاد
علت، بیشتر در مجازی بودن فضاست. یعنی فرد فحاش با توجه به مجازی بودن فضا و در اکثر مواقع مجازی بودن هویت خودش، از عواقب رفتار ناشایست خود بیمناک نیست و اصولا برای همین منظور وارد فضای مجازی شده است. ارتقای سطح فرهنگی، رفع محدودیتها و فیلترینگ و نظارت دقیقتر، حرفهایتر و قدرتمند پلیس میتوانند باعث بهبود این وضعیت شوند.
سمانه. ف - 34 سال؛ کارمند بانک
علتش طبیعتا جامعه بسته و چند لایه و بسیار محافظه کاره. بهنظرم هیچ کاری هم نمیشه کرد تا دورانش بگذره.
امیر نیمایی - 48 سال؛ کارمند
بهنظرم مردم وقتی پای استدلالشون میشکنه و کم میارن به فحاشی رو میارن. باید اینطور در جامعه جابندازیم کسانی که فحش میدن غیرمنطقیاند.
بنفشه. ح - 22 سال؛ دانشجو
کار خوبی است و اصلا آن را کنترل نکنید. طرف دارد از حسادت یا سختیهای زندگی منفجر میشود، حالا اگر چندتا فحش بدهد تخلیه میشود و خودکشی نمیکند! برای مهار هم فیسبوک گزینه لازم را دارد. قبلا بیماران روی در و دیوار مستراح مدرسه یا توالتهای عمومی حرفهای لجن یا سیاسی مینوشتند، حالا در دنیای مجازی. کمی شبیه زدن زنگ در خونه مردم در بعداز ظهرهای تابستان گرم و طولانی است. کمی تفریح و خنده هم دارد!!!. کلا فحش، بادبزن جگر است. این جملات هم از من نیست، از بخشی از من به نام راحله سلطان است. او را میشناسید؟ اگر بگویید نه میآید و حرفی مینویسد !!!گفته باشم.
ه. حقیقی - 27 سال: کارمند
علتش بیفرهنگیه و اینکه ما جای هیچ چیز رو نمیدونیم کجاست و اینکه شاید بشه گفت یه جور تخلیه بار روانی که تو جامعه است. با یه شب، دو شب نمیشه کاری کرد، یه پروسه بلند مدت میطلبه که بهنظر من چهرهها و استارها خیلی میتونن نقش موثری داشته باشن.
ه. متین دفتری - 27 سال: کارمند
بهنظر من جامعه ما دچار یک خشم عجیب نهفته شده است که در چنین جاهایی فرصت بروزش رو داره... یه نگاه به صفحههای افرادی مثل قاتل ستایش که بندازیم، کلی قاتل بالقوه هستن که ذهنیتهای عجیبی برای فجیعترین اعمال دارن... نمیدونم چی باعث این همه خشم و عصبانیت شده ... ولی به هر حال مردم از همه چی عصبانین، از پولدارها، از فقیرها، از هنرمندها، از هر کسی که یک ایدئولوژی داره و بیانش میکنه...
سامان.م - 57 سال: راننده تاکسی
توی خیابان مردم به همدیگر فحش میدهند، توی مغازه، توی نانوایی، توی اداره و ... همه جا. خدا شاهد است یک بار رادیو روشن بود و مجلس را پخش میکرد. اصلا انگار میکروفون رادیو را بردهاند گذاشتهاند توی خیابان. نه کسی میگذاشت حرف آن یکی شنیده بشود، نه خودش حرف میزد. شلوغ و ... به جان بچه م بعضی صداها را نمیشد تشخیص بدهی که از خیابان دارد میآید یا از رادیو. حالا شما بگو مگر فرق دارد فلان کس برود توی موبایلش فحش بدهد یا با زبانش توی خیابان فحش بدهد. چه فرقی دارد. آدم اگر مودب باشد فرقی نمیکند برایش که در خیابان دارد حرف میزند یا در موبایل.
فریده. ع - 28 سال: روزنامه نگار
بهنظرم آدمها پشت مانیتور وقیح میشن، انگار که صورتشون دیده نمیشه، به خودشون اجازه میدن هر حرفی بزنن. از طرفی هم در صفحههای مجازی، خانوادهای بالاسرشون نیست که ببینه چیکار میکنن. الزاما این آدمها، آدمهایی نیستن که تو دنیای واقعی، آدم پررو و وقیحی باشن.
ن.ب - 29 سال: نویسنده
تا جایی که من میدونم اینها که توی دنیای مجازی دست به داد و بیداد و فحاشی میزنن همون ترولها هستن؛ می شه گفت اینا غوغاسالار هستن و سعی دارن با این استراتژی نظر بقیه رو به سمت خودشون جلب کنن؛ یعنی هدف نهائی جلب توجه و همسو کردن بقیه با آرای شخصی خودشونه...
پدرام رئوفی پور- 36 سال: تعمیرکار
خب خیلی از این بازیگرها و فوتبالیستها حقشان است. چون به مردم توهین میکنند و مردم هم جوابشان را میدهند. من کاری با آنهایی که بیخودی میروند و توی پیج دیگران فحش میدهند ندارم. آنهایی که فحش بد میدهند و ... کارشان اصلا درست نیست. اما وقتی یک آدم مشهور میآید و به چیزهایی که برای مردم مهم است توهین میکند حقش است. اگر در خیابان و کوچه هم باشد این برخوردها پیش میآید. دیگر اینستاگرام و فیسبوک هم ندارد. این کانالها کاری کرده است که انگار همه با هم در یک خیابان هستیم و داریم با صدای بلند حرف میزنیم. خب معلوم است که دعوا پیش میآید و حرفهایی هم رد و بدل میشود. آدمها باید مواظب باشند کاری نکنند که به مردم بربخورد.
ابالفضل.م - 38 سال: مغازه دار
من فحاشی را در هر صورتی محکوم میکنم. فحاشی دلایل زیادی دارد که نمیتوان در چند سطر نوشت، ولی بهنظر من آدمهای ضعیف و فاقد دانش و اخلاق دست به فحاشی میزنند و در تمامی رسانههای آزاد، فحاشی را بد میدانند و ضدارزش به حساب میآورند. میتوان با مهار آنها جامعه را بهسوی اخلاق سوق دهیم تا ارزشهای برتر شناخته شود. با این روند آنها خود را طرد شده و منزوی میبینند و در یک کلام کارشان تمام میشود.
بهزاد بابایی - 47 سال: کارشناس حقوقی
فحاشی و بدگویی هیچ ایرادی ندارد و اتفاقا اگر مخاطب آنها انسان منطقی و عاقلی باشد و در مقام پاسخگویی بر نیاید، محیط را با فعل خود آرامتر هم خواهد کرد و در ضمن بخشی از بار منفی مستتر در لایههای روانی جامعه را نیز کاسته است.
پریا نایینی - 19 سال: دانشجو
چند سالی هست که شبکههای اجتماعی به ما رسیده، اما فرهنگش هنوز نرسیده! وقتی پدری برای پسر دوازده سالش تلفن هوشمند میخره و نظارتی روش نمیکنه اون پسر توی شبکه اجتماعی تربیت میشه! و حاصل تربیت شبکه اجتماعی ما ایرانیها همینه! از این نسل که تقریبا گذشته! بهتره نظارتهامون رو بیشتر کنیم تا نسل بعدیمون به این سرطان رکاکت ما دچار نشن.
صدیقه. د - 32 ساله: مشاور بازرگانی
همیشه یک عده از آدمها هستن که بدون اینکه به حرفهای کسی توجه کنند و در مورد اون حرف یه کوچولو اندیشه کنند، شروع به پرخاشگری میکنند، همونطور که میخواهیم سخن بگیم باید اول مزه مزهاش کنیم، در مورد انتقاد از کسی هم باید حرف طرف رو بفهمیم و درک کنیم که منظور اون آدم از این حرف چی بوده، بعدش هم چرا حرفهای رکیک؟ ما آدمها میتونیم خیلی لطیف و زیبا با هم صحبت کنیم حیف نیست ذهن و دهانمان را آلوده کنیم؟
فرهاد بیسارانی - 43 سال: کارمند
اینهایی که فحش میدهند و ... بهنظرم بیمار هستند. هم خودشان بیمار هستند هم دیگران را بیمار میکنند. من با چه اطمینانی دخترم را آزاد بگذارم که برود توی فیسبوک یا هر سایت دیگری که فحش بخواند. یک سری فحشها به قدری رکیک و بیادبانه است که عرق از پیشانی آدم سرازیر میشود.
ارسال نظر