عدم تمایل بانکها برای اجرای طرح کارت اعتباری
علیرضا نبی
فعال اقتصادی، استاد دانشگاه و مدیر گروه کارخانجات زیتون آرشیا
هر عاملی که به خرید کالای ایرانی منجر شود، تضمینی برای اشتغال جوانان و قدرتمندی کشور ما در برابر کشورهای مختلف است؛ امروزه قدرت کشورها به میزان موشکهای آنها نیست بلکه این امر به قدرت اقتصادی آنها بستگی دارد؛ مصداق این مدعا هم کشور آسیبپذیری مانند قطر است که به دلیل ثروت بسیار و اقتصاد مبتنی بر نفت، اتفاقات مهمی را در منطقه رقم میزند.
اگر آحاد ملت میخواهند کشور خود را در مقابل هر آسیبی حفظ کنند، باید قدرت خود را بالا ببرند؛ امروز بالا رفتن قدرت کشورها به معنای به دست گرفتن سلاح و حفاظت از کیان مملکت نیست بلکه مردم باید سعی کنند مایحتاج خود را از تولیدات داخلی تأمین و به این طریق اقتصاد داخلی را تقویت کنند؛ با توجه به جمعیت حدود ۸۰ میلیونی کشور، اگر هر ایرانی نیازهای خود را از تولیدات داخلی تأمین کند، تمام واحدهای تولیدی از رکود فعلی خارج میشوند؛ یکی از دلایلی که امروز واحدهای صنعتی دچار رکود شدهاند و تعدیل نیرو انجام دادهاند، تمایل مردم به مصرف کالاهای خارجی است؛ البته باید به این نکته هم توجه کرد که تولیدات ما نیز نتوانسته مردم را راضی کند بنابراین تولیدکنندگان باید برای خروج از این بنبست، تولیدات خود را بهروز و کالاهای باکیفیت تولید کنند.
علیرضا نبی
فعال اقتصادی، استاد دانشگاه و مدیر گروه کارخانجات زیتون آرشیا
هر عاملی که به خرید کالای ایرانی منجر شود، تضمینی برای اشتغال جوانان و قدرتمندی کشور ما در برابر کشورهای مختلف است؛ امروزه قدرت کشورها به میزان موشکهای آنها نیست بلکه این امر به قدرت اقتصادی آنها بستگی دارد؛ مصداق این مدعا هم کشور آسیبپذیری مانند قطر است که به دلیل ثروت بسیار و اقتصاد مبتنی بر نفت، اتفاقات مهمی را در منطقه رقم میزند.
اگر آحاد ملت میخواهند کشور خود را در مقابل هر آسیبی حفظ کنند، باید قدرت خود را بالا ببرند؛ امروز بالا رفتن قدرت کشورها به معنای به دست گرفتن سلاح و حفاظت از کیان مملکت نیست بلکه مردم باید سعی کنند مایحتاج خود را از تولیدات داخلی تأمین و به این طریق اقتصاد داخلی را تقویت کنند؛ با توجه به جمعیت حدود 80 میلیونی کشور، اگر هر ایرانی نیازهای خود را از تولیدات داخلی تأمین کند، تمام واحدهای تولیدی از رکود فعلی خارج میشوند؛ یکی از دلایلی که امروز واحدهای صنعتی دچار رکود شدهاند و تعدیل نیرو انجام دادهاند، تمایل مردم به مصرف کالاهای خارجی است؛ البته باید به این نکته هم توجه کرد که تولیدات ما نیز نتوانسته مردم را راضی کند بنابراین تولیدکنندگان باید برای خروج از این بنبست، تولیدات خود را بهروز و کالاهای باکیفیت تولید کنند.
کارت اعتباری خرید کالای ایرانی یکی از تصمیماتی است که میتواند باعث تقویت تولیدکنندگان داخلی شود؛ در زمینه خودرو ورود هوشمندانه دولت را برای حمایت از واحدهای خودروساز و نیز استقبال مردم را مشاهده کردیم و این طرح را میتوان اقدام هماهنگی برای رونق تولید دانست زیرا سیستم بانکی تأمین مالی طرح دولت را به عهده گرفت، خودروسازها به موقع محصولات خود را به خریداران تحویل دادند و مردم هم نیازهای خود را از کالاهای داخلی تأمین کردند؛ موفقیت در این طرح باعث شد طرح کارت اعتباری مطرح شود اما اختلافاتی در ساز و کارهای تولیدکنندگان، اتحادیهها و وزارت صنعت وجود دارد که هنوز نتوانسته شیرینی این طرح را به کام مردم بچشاند.
این طرح به عنوان طرحی برای خرید کالای ایرانی و تحریک تقاضا مورد تأیید است؛ مردم ما به لحاظ فرهنگی میدانند باید کالای ایرانی را خریداری کنند و میدانند خرید کالای ایرانی میتواند برای آنها امنیت اقتصادی به ارمغان بیاورد؛ با توجه به اینکه سقف درآمد مردم کاهش یافته و بانکها هم سرمایههای مازاد دارند، طرحهایی از قبیل کارت اعتباری میتواند به تحریک و تأمین تقاضا کمک شایستهای کند؛ اما چرا این مسأله ساده در گیر و دار اتاقهای وزارت صنعت و بانکها مانده است؟ اگر المانهای اقتصادی جامعه را در کنار هم بگذاریم به این نکته میرسیم که بانکها تمایلی به اجرای این قبیل طرحهای دردسرساز ندارند زیرا خود را متولی اشتغال نمیدانند بلکه خود را بنگاههای اقتصادی میدانند که باید به درآمدزایی برای خود بپردازد؛ در واقع اشتباه استراتژیک اقتصاد کشور این است که پایههای فعالیت بانکها را درآمدزایی در نظر گرفته نه ایجاد اشتغال؛ بنابراین روحیه اشتغالزایی در بانکها وجود ندارد و زیر بار اجرای این قبیل طرحها نمیروند و منابع خود را در مواردی مصرف میکنند که برای آنها سودآور باشد.
نرخ بالای سود یکی از انتقاداتی است که به این طرح وارد است؛ درصد سود بالا و تقسیط پایینی که برای بازپرداخت آن در نظر گرفته شده، جذابیت طرح را کاهش داده است؛ زمانی که دولت وارد طرحهای اقتصادی میشود، انتظار این است که بازار بتواند خدماتدهی بهتری داشته باشد؛ در حال حاضر فروشگاههای لوازم خانگی بدون کارتهای اعتباری حاضر هستند با شرایط مشابه کالاهای خود را به فروش برسانند بنابراین چه دلیلی دارد که این همه دستگاه دولتی و بانکی درگیر اجرای این طرح شود؛ به نظر میرسد این طرح سخاوتمندانه تدوین نشده و در آن ملاحظاتی وجود دارد که نشان میدهد دولت میخواهد بدون خیس شدن، از رودخانه عبور کند؛ به عبارت دیگر دولت برای اجرای این طرح یارانهای در نظر نگرفته است در حالی که اختصاص حداقل یارانه پنج درصدی در این طرح منطقی به نظر میرسد و این امر میتوانست باعث جذابیت طرح شود و اختلاف کارمزد را بین بازار و طرح ایجاد کند.
به نظر میرسد این طرح بدون چکشکاری و کارشناسیهای لازم تصویب شده است و اقدام دولت شعاری را مطرح کرد اما اراده لازم برای خروج کالاها از واحدهای تولیدی و ورود آن به منازل مردم وجود ندارد؛ اگر چنین نیتی وجود داشت باید بهتر عمل میشد؛ شاید دولت در یک مقطع زمانی به دلیل فشارهای سیاسی نیاز داشت نمایشی را برگزار کند و حالا تاریخ مصرف آن شو گذشته است. قرار است دولت برای حمایت از اشتغال 16 هزار میلیارد تومان به بخش تولید تزریق کند اگر این رقم برای تحریک تقاضا هزینه میشد، دستاوردهای بیشتری داشت؛ امروز بسیاری از کارخانجات و واحدهای تولیدی کشور تنها نیازمند فروش محصولات خود هستند؛ تزریق پول به واحد تولیدی که توان فروش محصولات خود را ندارد، مُسکن است و درمان محسوب نمیشود؛ اما اگر بتوانیم با سازوکار مناسبی در بازار، عرضه و تقاضا را متعادل کنیم، رکود واحدهای تولیدی نیز از بین خواهد رفت؛ در واقع با تحریک تقاضا مشکل انبارهای انباشته از کالا حل خواهد شد.
در مجموع میتوان گفت طرح کارت اعتباری یک پوسته و یک مغز دارد؛ مغز طرح به این معنا که دولت برای حمایت از خرید کالای ایرانی ورود پیدا کند، مثبت و مورد تأیید است؛ انتقاد مطرح شده این است که این مغز خوب را در شرایطی قرار دادهایم که فاسد شود. باید توجه کرد برای اعتلای ایران در این مقطع زمانی حساس نیاز به فداکاری داریم؛ این گربه نشسته خسته، ایران 5000 ساله ماست؛ اگر در تدوین و اجرای طرحها این وجه اشتراک ایرانی بودن مدنظر قرار گیرد، شاید بسیاری از مشکلات جزیرهای ما حل شود.
ارسال نظر