قلم  عَلَم کنیم

دنیای اقتصاد، ورشان بزازان- در تقویم ایران، ۱۴ تیرماه به‌عنوان روز «قلم» به ثبت رسیده است، قلمی که تمام تاریخ، ادبیات، علم و هنر خویش را وام‌دار خوش‌رقصی‌هایش بر روی کاغذهای کتابخانه‌ها و کاغذهای آرشیو مطبوعات است، قلمی که نام سوره‌ای را در قرآن از آن خود کرده است و قلمی که اندیشه‌هایمان را حیات بخشیده و سبز نگاه داشته است. ۱۴ تیر به نمایندگی از ۳۶۵ روز سال، به‌عنوان نمادی برای تجلیل و تکریم از صاحبان قلم و آثار ماندگارشان انتخاب شده است و حال که این روز با چاپ هفتگی ما همزمان شده، مارا بیش از پیش مجاب می‌کند تا درباره این روز بنویسیم.

14 تیر، روزی تاریخی است

حال چرا ۱۴ تیر؟ باید گفت، نام‌گذاری این روز به نام قلم، ریشه در تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی دارد. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است: «چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می‌دانستند و گرامی می‌داشتند.» بی‌شک، ارزش و کرامت قلم بیش از آن است که برای بزرگداشت آن و صاحبانش به اختصاص دادن روزی در تقویم اکتفا کرد و این ساده‌ترین شعار برای تجلیل از مقام قلم و اصحاب قلم است. اما روز قلم به‌عنوان نمادی برای تجلیل و تشویق نویسندگان و نوشته‌ها، نوعی تلنگر محسوب می‌شود. لذا پرداختن و نوشتن در باره این روز حائز اهمیت است تا با گرامیداشت یاد و خاطره اهالی قلم و تجلیل از آثار ایشان، شاید بتوان گوشه‌ای از زحمات طاقت‌فرسای آنان را قدردانی کرد.

قلم و عصر جدید

در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را به خود راه نمی‌داد که قلم و کاغذ را مهم‌ترین و مؤثرترین ابزار ذخیره‌سازی اطلاعات بداند، زیرا در آن زمان جوامع از نظر اقتصادی و فکری به جوامعی کاغذمدار تبدیل شده بودند. اما پایه‌های این باور پس از چندی با اختراعات و اکتشافات عصر نو، به سستی گرایید و با ظهور رایانه، رشد سریع فناوری اطلاعات، تلویزیون، استفاده‌های گوناگون از میکروفیلم، میکروفیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بی‌رقیب کاغذ و قلم سنتی، به‌طور جدی وارد عرصه رقابت شد. همانطورکه در طول تاریخ، شکل ظاهری قلم عوض شده است، روزبه‌روز همراه با صنعت روبه‌رشد نیز تغییر می‌کند. اگرچه هنوز کتابخانه‌های الکترونیکی و اداره‌های بدون کاغذ و قلم و جامعه‌های بدون کتاب نیامده است و شاید هرگز نیاید، اما موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از اساس تغییر کرده است. این تغییرات در ظاهر قلم‌ها و نوشته‌ها، البته از ارزش قلم و صاحبان آن نمی‌کاهد، بلکه به دلیل انتقال لحظه‌ای نوشته‌ها، مسئولیت و وظیفه قلم را صدچندان می‌کند.

گریزی به تعاریف قلم

قلم، زبان عقل، معرفت و احساس انسان‌ها و بیان‌کننده اندیشه و شخصیت صاحبان آن است. قلم، زبان دوم انسان‌هاست. هویت، چیستی و قلمروی قلم بسیار گسترده‌تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن‌ها، تجربه‌های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می‌شوند. قلم، تخریب می‌کند و می‌سازد. واقعیت‌ها را آشکار می‌کند و آشکارها را نهان. به‌صراحت می‌توان گفت قلم، آن زمان که به درستی حرکت کند، معجزه زمان خود خواهد شد.

تاریخچه قلم و نوشتار

تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست‌هزار سال پیش بازمی‌گردد و با محدود ساختن به نظام‌های نوشتاری مدوّن، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می‌دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی از سوی کاوشگران علمی است، درصورتی‌که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان‌پذیر نبوده است. از جمله موادی که برای نوشتن به‌کار می‌رفته سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ را می‌توان نام برد. در طول تاریخ، نوشتن به دو صورت بوده است: یک دسته خطوطی را دربرمی‌گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و... نوشتاری، کنده‌کاری می شد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر، قلم نی، قلم مو و... و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می‌شد. گفتنی است نسخه‌برداری از نوشته‌ای بر سنگ یا فلز به‌طور منطقی، درنهایت به اختراع چاپ انجامید. ذهن بشر در ابتدا در گردونه امور معیشتی می‌گذشت و فکر و عملش به منظور ارضای نیازهایی غذایی عمل می‌کرد. اما این سخن‌گویی و نوشتار انسان است که وسیله‌ای اساسی برای اندیشیدن شمرده می‌شود که زبان عامل اصلی ذخیره و انباشت افکار و قلم وسیله‌ای برای هستی دادن به روح زبان است. انسان در ابتدا می‌نوشت اما نه برای عشق نه برای احساس، نه برای نقد و جامعه، بلکه به صورتی ابتدایی وتصویری تنها برای رفع نیاز نوشته می‌شد. آرام آرام این قلم جان گرفت و در طول تاریخ در مقابل بی‌خردی قدعلم کرد. قلم با آن بدن نحیف و گاه سرشکسته در زیر لوای قدرت به رنگ‌های مختلف ظاهر شد؛ چه قلم‌هایی در طول تاریخ بشری قدر دیده نشدند و یا با سکوتی خرد شدند. گویی این مسیر باید طی می‌شد و قلم رنج می‌کشید تا جوهر آن هستی بگیرد.

یادی از یادداشت محمدعلی سپانلو درباره روز قلم

محمدعلی سپانلو در مورد روز قلم اینگونه می‌نویسد: «چهاردهم تیر ماه می‌تواند روز ملی نویسندگان و اهل قلم باشد. علت نام‌گذاری این روز به تاریخ‌نگاری ابوریحان بیرونی بازمی‌گردد. گمان نمی‌کنم در هیچ یک از کشورهای جهان بتوان چنین سابقه‌ای را پیدا کرد. آنگونه که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه می‌نویسد: در زمان هوشنگ که از پادشاهان افسانه‌ای ایران بود، روز ۱۳ تیر، روز جشن تیر آتش بود و چهاردهم تیر هم جشن نویسندگان (تیرماه ستاره نویسندگان است). در آن روز مردم ایران به نویسندگان هدیه می‌دادند و لباس نویسندگان را بر تن می‌کردند. با توجه به اینکه ابوریحان این نکته را در حدود ۱۰۰۰ سال پیش نوشته و خودش هم نکته بالا را از منابع قدیمی نقل می‌کند، می‌توان نتیجه گرفت هیچ کشوری چنین مناسبتی با این ادله و سابقه تاریخی برای قدردانی از نویسندگان ندارد. این روز نباید صرفا به‌عنوان یک مناسبت در تقویم‌ها بماند. در چنین روزی می‌توان دعاوی قانونی و انسانی هر نویسنده‌ای را آشکار و بر روی آن پافشاری کرد. ۱۴ تیر روزی است که نویسندگان و اهل قلم باید درباره مدعاهای حقیقی خود (حداقل در مورد حقوق اساسی خود یعنی آزادی بیان) هم‌صدا شوند. حداقل به لحاظ تاریخی هیچ کشوری چنین سابقه تاریخی درمورد روز قلم ندارد. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در آن روزگار، تیرماه در فصل پاییز قرار داشت و امروز در تابستان، اما همه این روزها حکم قراردادی دارند. مهم این است که روز قلم را - بر مبنای سخنان ابوریحان بیرونی که از بزرگترین محققان عصر خود بود- جشن بگیریم. و در روایتی دیگر برای این نام گذاری آمده است که ۱۴ تیر، روزی بود که در آن آرش کمانگیر، مرزبان اسطوره ای ایران، تیر معروف خود را پرتاب کرد تا مرز ایران را تعیین و محافظت کند.»