در گفتوگو با اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور بررسی شد
شرایط جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران
جذب سرمایهگذاری در ایران همواره یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور بوده است. با توجه به اجرایی شدن برجام این موضوع بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته و سرمایهگذاران خارجی به دنبال یافتن فرصتهای سرمایهگذاری در ایران و تامین فاینانس مورد نظر هستند. اما ایران در این رابطه با چه چالشهایی روبروست و نگاه مقامات عالی کشور در این خصوص چیست؟ از نظر آنان سرمایهگذاری خارجی مطلوب در ایران چیست و چگونه میتوان با شرایط برد- برد، زمینه های ایجاد این نوع سرمایهگذاری را مهیا کرد؟ اکبر ترکان در گفتوگو با دنیای اقتصاد در این رابطه توضیح داده است.
جذب سرمایهگذاری در ایران همواره یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور بوده است. با توجه به اجرایی شدن برجام این موضوع بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته و سرمایهگذاران خارجی به دنبال یافتن فرصتهای سرمایهگذاری در ایران و تامین فاینانس مورد نظر هستند. اما ایران در این رابطه با چه چالشهایی روبروست و نگاه مقامات عالی کشور در این خصوص چیست؟ از نظر آنان سرمایهگذاری خارجی مطلوب در ایران چیست و چگونه میتوان با شرایط برد- برد، زمینه های ایجاد این نوع سرمایهگذاری را مهیا کرد؟ اکبر ترکان در گفتوگو با دنیای اقتصاد در این رابطه توضیح داده است.
***
به نظر شما مهمترین موانع برای جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران چیست و چطور باید این موانع برداشته شود؟
برای جذب سرمایه خارجی، یک بحث وجود دارد و برای سرمایهگذاری خارجی یک بحث دیگر. اینکه سرمایه خارجی را جذب کنیم، به معنای سرمایهگذاری نیست. ممکن است مثلاً از طرقی مثل بیع متقابل، سرمایه خارجی بیاید و پروژهای را برای ما انجام دهد و از محل عوایدش بازپرداخت کند. اما وقتی صحبت از سرمایهگذاری خارجی میکنیم، مدیریت به علاوه تکنولوژی و سرمایه مد نظر است. بحثهایی که الآن در حال انجام است، هم در مورد سرمایههای خارجی است و هم در مورد سرمایهگذاری خارجی. اولویت ما با سرمایهگذاری خارجی است. البته سرمایه خارجی هم خوب و مورد نیاز ماست، چون بسیاری از پروژههای با توجیه اقتصادی خوب، در ایران وجود دارد که سرمایهگذاران ایرانی انجام میدهند و نیازمند سرمایه و تامین مالی از خارج است. کوشش این دوستان بر این است که منجر به هزینههایی از جانب دولت نشوند. چون اگر سرمایهگذار خارجی، خودش سرمایه بیاورد، دولت باید ضمانتهایی به او بدهد که ریسک اقدامات دولتی سرمایه او را تهدید نمیکند. اما تجارت ریسک خود را دارد و بعید است سرمایهگذاران واقعی به دنبال تضمین دولت ایران باشند.
تجارت و کسبوکار هم ریسکهای خودش را دارد، یعنی ریسک مربوط به سرمایهگذار است. اما وقتی سرمایهای را به صورت فاینانس و قرض به کشور بیاوریم، کسی که این منابع را در اختیار میگذارد، تضمین میخواهد. برای این تضمینها اگر سرمایهگذار ایرانی این پول را قرض کرده باشد، سرمایهگذار ایرانی باید به بانک ایرانی تضمینهای لازم را بدهد، بانک ایرانی هم به بانک خارجی تضمین بدهد. در این حالت احتیاط بیشتری لازم است. همانطور که میدانید، ما در سالهای اخیر با پدیدهای مواجه هستیم که وام گیرندگان و تسهیلات گیرندگان ایرانی، بعضاً تسهیلاتی گرفتهاند که قادر به بازپرداخت آنها نیستند. اسم این تسهیلات معوقات شده است که این معوقات ارقام بسیار بزرگی را در تسهیلات بانکی ما تشکیل میدهد. یک بخش معوقات به صورت رسمی با آمار اعلام شده، یک بخش دیگر هم هست که با پوششهای مختلف و با تکنیکهای بانکداری به عنوان معوقه ثبت نشده و اینها معوقات غیررسمی محسوب میشوند.
چند درصد تسهیلات بانکی ما معوقه است؟
بخش بزرگی از تسهیلات بانکی که ۲۵ درصد تسهیلات بانکی ما را تشکیل میدهد، الآن بهصورت معوقه درآمده است که بهصورت معوقه رسمی یا غیررسمی خود را نشان میدهد. این معوقات ریالی هستند. حالا اگر تبدیل به معوقات ارزی شوند، تسهیلات گیرندگان ایرانی وام از خارج میگیرند، بعد بانک ایرانی در مقابل بانک خارجی تضمین میکند، اینها هم به بانک ایرانی از همین تضمینهایی میدهند که تا الآن دادهاند، و این تضمینها بعداً تبدیل به معوقات میشود. آنوقت بانک ایران باید این بدهی خارجی ارزی را بدهد و در واقع معوقات ریالیای که الآن ما داریم، تبدیل میشوند به معوقات ارزی. بنابراین باید در وام گرفتن و تسهیلات گرفتن ارزی، احتیاط کرد تا این وضعیت که برای معوقات ریالی پیش آمده در معوقات ارزی پیش نیاید.
در دوره پساتحریم، استقبال خارجیها به چه شکل بوده و برو و بیای آنها به چه نتیجهای انجامیده است؟
اکنون فضا خیلی خوب است. خارجیها واقعاً جدی هستند و میخواهند کار کنند. خب، ایران هم کشور پرظرفیتی است. بانکهای ما، بانکهای خوشحسابی هستند. تعهدات بینالمللی بانک مرکزی ما همیشه معتبر بوده است. رقم بدهی کشور نسبت به تواناییاش بسیار جزیی است. همانطور که میدانید، کشورها میتوانند بیش از تولید ناخالص داخلیشان، بدهی خارجی داشته و نگرانی نداشته باشند. ما اصلاً بدهی خارجی آنچنانی نداریم.
بنابراین با توجه به اینکه بانک مرکزی ما بسیار معتبر و کم ریسک بوده و از سوی دیگر بانکهای ایرانی هم در دنیا کم ریسک هستند، ظرفیت استفاده از منابع مالی بینالمللی در کشور ما خوب است. ولی بنده ترجیحم سرمایهگذاری خارجی است تا استفاده از سرمایه خارجی. من نگران بدهیهای ارزی هستم و فکر میکنم، باید سرمایهگذار خودش بیاید مدیریتش را هم بیاورد، تکنولوژیاش را هم بیاورد و خودش کسبوکار راه بیندازد.
***
به نظر شما مهمترین موانع برای جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران چیست و چطور باید این موانع برداشته شود؟
برای جذب سرمایه خارجی، یک بحث وجود دارد و برای سرمایهگذاری خارجی یک بحث دیگر. اینکه سرمایه خارجی را جذب کنیم، به معنای سرمایهگذاری نیست. ممکن است مثلاً از طرقی مثل بیع متقابل، سرمایه خارجی بیاید و پروژهای را برای ما انجام دهد و از محل عوایدش بازپرداخت کند. اما وقتی صحبت از سرمایهگذاری خارجی میکنیم، مدیریت به علاوه تکنولوژی و سرمایه مد نظر است. بحثهایی که الآن در حال انجام است، هم در مورد سرمایههای خارجی است و هم در مورد سرمایهگذاری خارجی. اولویت ما با سرمایهگذاری خارجی است. البته سرمایه خارجی هم خوب و مورد نیاز ماست، چون بسیاری از پروژههای با توجیه اقتصادی خوب، در ایران وجود دارد که سرمایهگذاران ایرانی انجام میدهند و نیازمند سرمایه و تامین مالی از خارج است. کوشش این دوستان بر این است که منجر به هزینههایی از جانب دولت نشوند. چون اگر سرمایهگذار خارجی، خودش سرمایه بیاورد، دولت باید ضمانتهایی به او بدهد که ریسک اقدامات دولتی سرمایه او را تهدید نمیکند. اما تجارت ریسک خود را دارد و بعید است سرمایهگذاران واقعی به دنبال تضمین دولت ایران باشند.
تجارت و کسبوکار هم ریسکهای خودش را دارد، یعنی ریسک مربوط به سرمایهگذار است. اما وقتی سرمایهای را به صورت فاینانس و قرض به کشور بیاوریم، کسی که این منابع را در اختیار میگذارد، تضمین میخواهد. برای این تضمینها اگر سرمایهگذار ایرانی این پول را قرض کرده باشد، سرمایهگذار ایرانی باید به بانک ایرانی تضمینهای لازم را بدهد، بانک ایرانی هم به بانک خارجی تضمین بدهد. در این حالت احتیاط بیشتری لازم است. همانطور که میدانید، ما در سالهای اخیر با پدیدهای مواجه هستیم که وام گیرندگان و تسهیلات گیرندگان ایرانی، بعضاً تسهیلاتی گرفتهاند که قادر به بازپرداخت آنها نیستند. اسم این تسهیلات معوقات شده است که این معوقات ارقام بسیار بزرگی را در تسهیلات بانکی ما تشکیل میدهد. یک بخش معوقات به صورت رسمی با آمار اعلام شده، یک بخش دیگر هم هست که با پوششهای مختلف و با تکنیکهای بانکداری به عنوان معوقه ثبت نشده و اینها معوقات غیررسمی محسوب میشوند.
چند درصد تسهیلات بانکی ما معوقه است؟
بخش بزرگی از تسهیلات بانکی که ۲۵ درصد تسهیلات بانکی ما را تشکیل میدهد، الآن بهصورت معوقه درآمده است که بهصورت معوقه رسمی یا غیررسمی خود را نشان میدهد. این معوقات ریالی هستند. حالا اگر تبدیل به معوقات ارزی شوند، تسهیلات گیرندگان ایرانی وام از خارج میگیرند، بعد بانک ایرانی در مقابل بانک خارجی تضمین میکند، اینها هم به بانک ایرانی از همین تضمینهایی میدهند که تا الآن دادهاند، و این تضمینها بعداً تبدیل به معوقات میشود. آنوقت بانک ایران باید این بدهی خارجی ارزی را بدهد و در واقع معوقات ریالیای که الآن ما داریم، تبدیل میشوند به معوقات ارزی. بنابراین باید در وام گرفتن و تسهیلات گرفتن ارزی، احتیاط کرد تا این وضعیت که برای معوقات ریالی پیش آمده در معوقات ارزی پیش نیاید.
در دوره پساتحریم، استقبال خارجیها به چه شکل بوده و برو و بیای آنها به چه نتیجهای انجامیده است؟
اکنون فضا خیلی خوب است. خارجیها واقعاً جدی هستند و میخواهند کار کنند. خب، ایران هم کشور پرظرفیتی است. بانکهای ما، بانکهای خوشحسابی هستند. تعهدات بینالمللی بانک مرکزی ما همیشه معتبر بوده است. رقم بدهی کشور نسبت به تواناییاش بسیار جزیی است. همانطور که میدانید، کشورها میتوانند بیش از تولید ناخالص داخلیشان، بدهی خارجی داشته و نگرانی نداشته باشند. ما اصلاً بدهی خارجی آنچنانی نداریم.
بنابراین با توجه به اینکه بانک مرکزی ما بسیار معتبر و کم ریسک بوده و از سوی دیگر بانکهای ایرانی هم در دنیا کم ریسک هستند، ظرفیت استفاده از منابع مالی بینالمللی در کشور ما خوب است. ولی بنده ترجیحم سرمایهگذاری خارجی است تا استفاده از سرمایه خارجی. من نگران بدهیهای ارزی هستم و فکر میکنم، باید سرمایهگذار خودش بیاید مدیریتش را هم بیاورد، تکنولوژیاش را هم بیاورد و خودش کسبوکار راه بیندازد.
ارسال نظر