چیستی و چگونگی مشارکت در مهمترین رقابت تلویزیونی صداوسیما؛
بی رودربایستی با رایدهندگان
رقابت استندآپ کمدی میان امیرمهدی ژوله و امین حیایی در برنامه خندوانه جمعیتی نزدیک به ۵/ ۴ میلیون نفر را مجاب کرد تا گوشی تلفن همراهشان را بردارند و برای شرکت در این مسابقه به یکی از آن دو نفر رای بدهند.
این در حالی است که بسیاری از برنامههای پرهزینه صدا و سیما نیز برای جلب مشارکت هزار نفری مخاطبان خود نیز عاجز هستند. به هر حال بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی در برنامههای اینچنینی و برچسبزنی و نمادسازی و قهرمان پروری در این برنامهها از منظر جامعهشناسی قابلبررسی است. دکتر صادق زیباکلام در این باره میگوید:
اگر بهطور تصادفی ١٠٠ مجلس و دورهمی خصوصی مردمانی از کشورهای هند، نروژ و.
این در حالی است که بسیاری از برنامههای پرهزینه صدا و سیما نیز برای جلب مشارکت هزار نفری مخاطبان خود نیز عاجز هستند. به هر حال بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی در برنامههای اینچنینی و برچسبزنی و نمادسازی و قهرمان پروری در این برنامهها از منظر جامعهشناسی قابلبررسی است. دکتر صادق زیباکلام در این باره میگوید:
اگر بهطور تصادفی ١٠٠ مجلس و دورهمی خصوصی مردمانی از کشورهای هند، نروژ و.
رقابت استندآپ کمدی میان امیرمهدی ژوله و امین حیایی در برنامه خندوانه جمعیتی نزدیک به 5/ 4 میلیون نفر را مجاب کرد تا گوشی تلفن همراهشان را بردارند و برای شرکت در این مسابقه به یکی از آن دو نفر رای بدهند.
این در حالی است که بسیاری از برنامههای پرهزینه صدا و سیما نیز برای جلب مشارکت هزار نفری مخاطبان خود نیز عاجز هستند.به هر حال بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی در برنامههای اینچنینی و برچسبزنی و نمادسازی و قهرمان پروری در این برنامهها از منظر جامعهشناسی قابلبررسی است.دکتر صادق زیباکلام در این باره میگوید:
اگر بهطور تصادفی ١٠٠ مجلس و دورهمی خصوصی مردمانی از کشورهای هند، نروژ و... را در نظر بگیریم و به مباحث جاری در این مجالس دقت کنیم، میبینیم که حرف یا بحثی درباره سیاست و اخبار روز و مسائل دیگر در آنها جاری نیست و شرکتکنندگان درگیر همان اتفاق اصلی که شادی یا عزاداری جمعی است، هستند. حالا اگر همان ١٠٠ مجلس را در ایران بررسی کنیم و پای صحبتها و حرفهای جاری در مراسم بنشینیم، متوجه میشویم که اکثر بحثها درباره سیاست و اخبار جاری روز است و حرفهای اصلی، جایی در حاشیه این مباحث قرار میگیرد.
این خاصیت مردم ایران است. فرقی هم نمیکند در شهرهای بزرگ باشیم یا شهرهای کوچک. در جشنی از طبقه مرفه جامعه شرکت کنیم یا طبقه بیبضاعت و فقیر. سیاست در ایران نقش پررنگی در زندگی مردم دارد و این «آنومی» و اتفاق غیرطبیعی، اتفاقی نیست که با آن برخورد نکرده باشیم یا مواجهه با آن برای ما عجیب باشد. همین است که این روزها میبینیم که حتی یک برنامه تلویزیونی که ممکن است هدف سازندگان آن از اساس ربطی به سیاست نداشته، درگیر اتفاقات حاشیههای سیاسی میشود و مردم ناگهان واکنشهایی در راستای خواست و اهداف سیاسی خود نشان میدهند و با فرض «سیاسی» بودن جریانها وارد آن میشوند.وی ادامه میدهد:
دلیل تمام این رفتارها و برخوردها، دو عامل مهم است؛ عامل اول توسعهنیافتگی سیاست در جامعه ایرانی است. وقتی سیاست در جامعهای توسعه پیدا میکند که رسانههای رسمی آن جامعه و احزاب و تشکلها وظیفه اصلی خود را انجام دهند؛ اما در جامعه ما نه خبری از بحثهای کلی و درست درباره سیاست در رسانههاست و نه احزاب و تشکلهای فعالی داریم. جای خالی این فعالیتها، جامعه را دچار توسعهنیافتگی سیاسی کرده و در جای خالی این عدم توسعه، مردم در محافل خصوصی و به بحثهای سیاسی واکنش نشان میدهند تا عامل دوم هم مشخص شود.
عامل دوم همان ناباوری سیاسی مردم است. اقبال و اعتماد عمومی به رسانهها و پایگاههای رسمی کم است و از آنجا که مردم اقناع نمیشوند و عطش آنها درباره دانستن و آگاهی واقعی سیراب نمیشود، آن را وارد زندگی روزمره و خصوصی خود میکنند تا از این راه گریزی بزنند؛ اما واقعیت این است که تمام این رفتارها و واکنشها، نشان از همان «آنومی» جمعی میدهد و درگیری بیش از اندازه و بدون لزوم زندگی روزمره مردمان با سیاست. همین است که میبینیم حتی یک اشاره ساده در یک برنامه تلویزیونی یا فضای مجازی و... حتی بدون هیچ قصد و غرض سیاسی، میتواند بحثهای سیاسی و حتی واکنشهای سیاسی در میان مردم راه بیندازد و جامعه با برداشت سیاسی خود که الزاما درست هم نیست، به آن واکنش نشان دهد. نظیر این اتفاقها پیش از این بسیار افتاده و تا زمانی که توسعهیافتگی سیاسی در جامعه رخ ندهد و ناباوری سیاسی مردم ترمیم نشود، بازهم اتفاقهایی ازایندست را بسیار میبینیم.برای بررسی این مورد سعی کردیم تا از میان رایدهندگانی که در شبکههای اجتماعی نیز عضویت دارند علت این اتفاق را بپرسیم و تحلیلشان را از این وضعیت بدانیم.
پ. مرادی
من بدون این که اجرای استندآپ کمدی حیایی و ژوله را ببینم به ژوله رای دادم و از رأیام دفاع میکنم. در جایی مثل صدا وسیما این درست نیست که بر اساس کیفیت اثر ارائه شده قضاوت کرد. به نظرم در رابطه با برنامههای صداسیما هر نوع انتخابی باید سیاسی و از منظر سیاست باشد. همانطور که آنها حق داشتند بدون توجه به کیفیت اثر محمدرضا شجریان، آواز ربنایش را هم ممنوع کنند، من هم حق دارم بدون توجه به کیفیت اثر آقای حیایی و ژوله، تنها به این دلیل که در فیلمهای کمارزش بازی کرده است، به امیر مهدی ژوله رای بدهم.
گلایول
واقعیتش این است که من فکر میکنم که امین حیایی آدم جذابتری است. هرچه باشد بیشتر کار کرده است و کلی باعث شده تا مردم کشورمان شادتر باشند. او خیلی تلاش کرد در همه این سالها مردم فیلمهای خوبی را تماشا کنند؛ بنابراین من فقط به اجرایش در برنامه خندوانه که به نظرم خوب هم بود، رای ندادم. به سالهایی رای دادم که امین حیایی با زحمتهایی که کشید باعث شادی دل مردم شد.
علی اصغر. ش
سلیبریتیها کلا دست به کارهای عجیب میزنند، حتی دین عوض میکنند، جنسیت تغییر میدهند، مهناز افشار سوپراستار روشنفکر مآب و بنا به تعریف هنجاری، بدحجاب با پسر «محمدعلی رامین»، از مدیران سختگیر دولت احمدینژادی ازدواج میکند، فرزاد حسنی در تلویزیون از آزاده نامداری خواستگاری میکند، عقدشان را آقای سیدحسن خمینی میخواند، چند ماه بعد طلاقشان سر و صدا به پا میکند و مشکل یک چیز است: انتظار یارگیری از میان سلیبریتیها، یعنی روشی غیرمدنی. سلیبریتیها را به حال خود بگذاریم، سیاسیشان نکنیم، به آنها احترام بگذاریم، هنرشان را بدون حاشیه قضاوت کنیم.
مجتبی. ص.ا
نمیدانم چه کسی و چه جریانی این رقابت برنامه خندوانه بین امیرمهدی ژوله و امین حیایی را سیاسی کرد و رای دادن به امین حیایی را به رای به احمدینژاد تعبیر کرد؟! بهخاطر بازی در فیلم سفارشی قلادههای طلا !!! مثل روز روشن است که شهرت امین حیایی در میان عامه مردم دهها برابر امیرمهدی ژوله است و در یک مسابقه پیامکی از صداوسیمای ملی نسبت به یک طنزنویس که کمتر جلوی دوربین بوده، رای بیشتری میآورد. بدترین اشتباه در جامعه ایران، پوپولیستی کردن فضای آن است. این جامعه به شدت مستعد پوپولیسم است. باید رقابتهای پیامکی برنامههای رسانه ملی را به حال خود رها کرد و گزک به دست اصحاب پوپولیسم نداد. چون دنبال کوچکترین فرصت هستند. هرگز نمیگویم در این رایگیریهای پیامکی شرکت نکنیم؛ بلکه عرض میکنم این رقابتهای بیاهمیت را سیاسی نکنید و امکان رای بالای امثال امین حیایی را به محبوبیت برخی دیگر تعبیر نکنید.
سارا. م
اینکه حیایی در فیلم قلادههای طلا بازی کرده، این نشان از چیست؟ جالب است خیلی از آنهایی که به آن فیلم انتقاد دارند، اصلا آن را ندیدهاند. قلادهها، فیلمی درباره ۸۸ بود که اتفاقا درباره اصلاحطلبان قضاوت منفی نکرده بود؛ بلکه همه کاسهکوزهها را بر سر بیگانگانی شکست که در میان تظاهرات معترضان، «فتنه» کردند.حیایی یک بازیگر حرفهای است، این همه هم سوژه و فیلمنامه و کارگردان. حیایی اگر هم در قلادهها یا اخراجیها بازی کرده، فیلمهایش پرفروش بوده، بهخاطر هنر بازیگری و نه بهخاطر سناریوهایی که شاید من و شما نپسندیم.
معصومه. ش
به نظر من این رایگیری دو مرحله داشت: مرحله اول رای بالا به هنر بازیگری حیایی در برنامه خندوانه مرحله دوم نمایشی از قدرت سیاسی طرفداران اصلاحات در مقایسه نقش این دو شخصیت هنری در موضعگیریهای سیاسی.
شکیب. ف
دم همه عزیزانی که حساسیت سیاسی و حافظه تاریخی دارند گرم. من هیچ بدم نمیاد یک بازیگر میان مایه گوشی دستش بیاد که وقتی فیلمهای بد و چیپ بازی میکنه حالا هر چه قدرم مسخرگی کنه نمی تونه جاشو تو دل حداقل بعضی از ماها دوباره باز کنه.اما خدایی حتی اگر قرار بود این ملاحظات رو هم در نظر نگیریم، تفاوت معنی داری بود بین کانتنت طنزی که ژوله در استندآپش ارائه داد و مسخرهبازیهایی که حیایی در آورد.
فرزانه. ف
زشت نیست؟! زشته... به خدا زشته، زشته که نذاریم مردم خوش سلیقه بهصورت عادی به آدمی که دوستش دارن رای بدن؛ زشته که همه رو با یه چوب بزنیم؛ زشته که بهخاطر اینکه از یکی خوشمون نمییاد اون یکی رو به فحش و ناسزا ببندیم... زشته که دیروز ۸ نفر به من زنگ بزنن بگن از تمام شبکههای اجتماعیت استفاده کن بگو به ژوله رای بدن...من نه فن آقای حیایی هستم نه اتفاقا از اجرای ژوله بدم آمد... به اضافه اینکه آقای Amir Mehdi Jule یکی از اشخاص محبوب بنده هستن... ولی قطعا خودشم بابت این فضای ساختگی خوشحال نیست... زشته ! زشته که شمایی که تا حالا خندوانه رو ندیدی به اصرار بقیه یه کد رو میفرستی.....
فرهاد. پ
دوستان به اصطلاح دموکراسیخواه و آزادیخواهمون که سالها است و مخصوصا بعد از 88 بر طبل آزادی بیان و گفتار و اعتقاد پافشاری میکنند و با همان زبان حاکمان خود را نقد میکنند و مبارزه میکنند، ظرف این 24 ساعت خوب دارن نشون میدن که چقدر عقاید خودشون رو برای همه میپسندند...!به مسوولان انتقاد میکنیم که چرا سینما را سیاسی میکنند، خودمان با همان سیاست زدگی، با سیاست هنرمندانمون رو میسنجیم و قضاوت میکنیم!ما به دفعات نشان دادهایم که آنچه را که برای خودمان میخواهیم خوب است! آنچه ما رای میدهیم باید از صندوق بیرون بیاید وگرنه تقلبی شده! آنچه ما خوشمان میاید باید باشد و دموکراسی است وگرنه دیکتاتوری است! آنکه ما را به فکر فرو میبرد هنرمند است و باقی همه هنر فروشند!رقابت دو هنرمند با هر تفکری که دارند را سیاسی کردن، خطاست... امیر مهدی ژوله و امین حیایی هر دو برای من عزیز و قابلاحترامند.
این در حالی است که بسیاری از برنامههای پرهزینه صدا و سیما نیز برای جلب مشارکت هزار نفری مخاطبان خود نیز عاجز هستند.به هر حال بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی در برنامههای اینچنینی و برچسبزنی و نمادسازی و قهرمان پروری در این برنامهها از منظر جامعهشناسی قابلبررسی است.دکتر صادق زیباکلام در این باره میگوید:
اگر بهطور تصادفی ١٠٠ مجلس و دورهمی خصوصی مردمانی از کشورهای هند، نروژ و... را در نظر بگیریم و به مباحث جاری در این مجالس دقت کنیم، میبینیم که حرف یا بحثی درباره سیاست و اخبار روز و مسائل دیگر در آنها جاری نیست و شرکتکنندگان درگیر همان اتفاق اصلی که شادی یا عزاداری جمعی است، هستند. حالا اگر همان ١٠٠ مجلس را در ایران بررسی کنیم و پای صحبتها و حرفهای جاری در مراسم بنشینیم، متوجه میشویم که اکثر بحثها درباره سیاست و اخبار جاری روز است و حرفهای اصلی، جایی در حاشیه این مباحث قرار میگیرد.
این خاصیت مردم ایران است. فرقی هم نمیکند در شهرهای بزرگ باشیم یا شهرهای کوچک. در جشنی از طبقه مرفه جامعه شرکت کنیم یا طبقه بیبضاعت و فقیر. سیاست در ایران نقش پررنگی در زندگی مردم دارد و این «آنومی» و اتفاق غیرطبیعی، اتفاقی نیست که با آن برخورد نکرده باشیم یا مواجهه با آن برای ما عجیب باشد. همین است که این روزها میبینیم که حتی یک برنامه تلویزیونی که ممکن است هدف سازندگان آن از اساس ربطی به سیاست نداشته، درگیر اتفاقات حاشیههای سیاسی میشود و مردم ناگهان واکنشهایی در راستای خواست و اهداف سیاسی خود نشان میدهند و با فرض «سیاسی» بودن جریانها وارد آن میشوند.وی ادامه میدهد:
دلیل تمام این رفتارها و برخوردها، دو عامل مهم است؛ عامل اول توسعهنیافتگی سیاست در جامعه ایرانی است. وقتی سیاست در جامعهای توسعه پیدا میکند که رسانههای رسمی آن جامعه و احزاب و تشکلها وظیفه اصلی خود را انجام دهند؛ اما در جامعه ما نه خبری از بحثهای کلی و درست درباره سیاست در رسانههاست و نه احزاب و تشکلهای فعالی داریم. جای خالی این فعالیتها، جامعه را دچار توسعهنیافتگی سیاسی کرده و در جای خالی این عدم توسعه، مردم در محافل خصوصی و به بحثهای سیاسی واکنش نشان میدهند تا عامل دوم هم مشخص شود.
عامل دوم همان ناباوری سیاسی مردم است. اقبال و اعتماد عمومی به رسانهها و پایگاههای رسمی کم است و از آنجا که مردم اقناع نمیشوند و عطش آنها درباره دانستن و آگاهی واقعی سیراب نمیشود، آن را وارد زندگی روزمره و خصوصی خود میکنند تا از این راه گریزی بزنند؛ اما واقعیت این است که تمام این رفتارها و واکنشها، نشان از همان «آنومی» جمعی میدهد و درگیری بیش از اندازه و بدون لزوم زندگی روزمره مردمان با سیاست. همین است که میبینیم حتی یک اشاره ساده در یک برنامه تلویزیونی یا فضای مجازی و... حتی بدون هیچ قصد و غرض سیاسی، میتواند بحثهای سیاسی و حتی واکنشهای سیاسی در میان مردم راه بیندازد و جامعه با برداشت سیاسی خود که الزاما درست هم نیست، به آن واکنش نشان دهد. نظیر این اتفاقها پیش از این بسیار افتاده و تا زمانی که توسعهیافتگی سیاسی در جامعه رخ ندهد و ناباوری سیاسی مردم ترمیم نشود، بازهم اتفاقهایی ازایندست را بسیار میبینیم.برای بررسی این مورد سعی کردیم تا از میان رایدهندگانی که در شبکههای اجتماعی نیز عضویت دارند علت این اتفاق را بپرسیم و تحلیلشان را از این وضعیت بدانیم.
پ. مرادی
من بدون این که اجرای استندآپ کمدی حیایی و ژوله را ببینم به ژوله رای دادم و از رأیام دفاع میکنم. در جایی مثل صدا وسیما این درست نیست که بر اساس کیفیت اثر ارائه شده قضاوت کرد. به نظرم در رابطه با برنامههای صداسیما هر نوع انتخابی باید سیاسی و از منظر سیاست باشد. همانطور که آنها حق داشتند بدون توجه به کیفیت اثر محمدرضا شجریان، آواز ربنایش را هم ممنوع کنند، من هم حق دارم بدون توجه به کیفیت اثر آقای حیایی و ژوله، تنها به این دلیل که در فیلمهای کمارزش بازی کرده است، به امیر مهدی ژوله رای بدهم.
گلایول
واقعیتش این است که من فکر میکنم که امین حیایی آدم جذابتری است. هرچه باشد بیشتر کار کرده است و کلی باعث شده تا مردم کشورمان شادتر باشند. او خیلی تلاش کرد در همه این سالها مردم فیلمهای خوبی را تماشا کنند؛ بنابراین من فقط به اجرایش در برنامه خندوانه که به نظرم خوب هم بود، رای ندادم. به سالهایی رای دادم که امین حیایی با زحمتهایی که کشید باعث شادی دل مردم شد.
علی اصغر. ش
سلیبریتیها کلا دست به کارهای عجیب میزنند، حتی دین عوض میکنند، جنسیت تغییر میدهند، مهناز افشار سوپراستار روشنفکر مآب و بنا به تعریف هنجاری، بدحجاب با پسر «محمدعلی رامین»، از مدیران سختگیر دولت احمدینژادی ازدواج میکند، فرزاد حسنی در تلویزیون از آزاده نامداری خواستگاری میکند، عقدشان را آقای سیدحسن خمینی میخواند، چند ماه بعد طلاقشان سر و صدا به پا میکند و مشکل یک چیز است: انتظار یارگیری از میان سلیبریتیها، یعنی روشی غیرمدنی. سلیبریتیها را به حال خود بگذاریم، سیاسیشان نکنیم، به آنها احترام بگذاریم، هنرشان را بدون حاشیه قضاوت کنیم.
مجتبی. ص.ا
نمیدانم چه کسی و چه جریانی این رقابت برنامه خندوانه بین امیرمهدی ژوله و امین حیایی را سیاسی کرد و رای دادن به امین حیایی را به رای به احمدینژاد تعبیر کرد؟! بهخاطر بازی در فیلم سفارشی قلادههای طلا !!! مثل روز روشن است که شهرت امین حیایی در میان عامه مردم دهها برابر امیرمهدی ژوله است و در یک مسابقه پیامکی از صداوسیمای ملی نسبت به یک طنزنویس که کمتر جلوی دوربین بوده، رای بیشتری میآورد. بدترین اشتباه در جامعه ایران، پوپولیستی کردن فضای آن است. این جامعه به شدت مستعد پوپولیسم است. باید رقابتهای پیامکی برنامههای رسانه ملی را به حال خود رها کرد و گزک به دست اصحاب پوپولیسم نداد. چون دنبال کوچکترین فرصت هستند. هرگز نمیگویم در این رایگیریهای پیامکی شرکت نکنیم؛ بلکه عرض میکنم این رقابتهای بیاهمیت را سیاسی نکنید و امکان رای بالای امثال امین حیایی را به محبوبیت برخی دیگر تعبیر نکنید.
سارا. م
اینکه حیایی در فیلم قلادههای طلا بازی کرده، این نشان از چیست؟ جالب است خیلی از آنهایی که به آن فیلم انتقاد دارند، اصلا آن را ندیدهاند. قلادهها، فیلمی درباره ۸۸ بود که اتفاقا درباره اصلاحطلبان قضاوت منفی نکرده بود؛ بلکه همه کاسهکوزهها را بر سر بیگانگانی شکست که در میان تظاهرات معترضان، «فتنه» کردند.حیایی یک بازیگر حرفهای است، این همه هم سوژه و فیلمنامه و کارگردان. حیایی اگر هم در قلادهها یا اخراجیها بازی کرده، فیلمهایش پرفروش بوده، بهخاطر هنر بازیگری و نه بهخاطر سناریوهایی که شاید من و شما نپسندیم.
معصومه. ش
به نظر من این رایگیری دو مرحله داشت: مرحله اول رای بالا به هنر بازیگری حیایی در برنامه خندوانه مرحله دوم نمایشی از قدرت سیاسی طرفداران اصلاحات در مقایسه نقش این دو شخصیت هنری در موضعگیریهای سیاسی.
شکیب. ف
دم همه عزیزانی که حساسیت سیاسی و حافظه تاریخی دارند گرم. من هیچ بدم نمیاد یک بازیگر میان مایه گوشی دستش بیاد که وقتی فیلمهای بد و چیپ بازی میکنه حالا هر چه قدرم مسخرگی کنه نمی تونه جاشو تو دل حداقل بعضی از ماها دوباره باز کنه.اما خدایی حتی اگر قرار بود این ملاحظات رو هم در نظر نگیریم، تفاوت معنی داری بود بین کانتنت طنزی که ژوله در استندآپش ارائه داد و مسخرهبازیهایی که حیایی در آورد.
فرزانه. ف
زشت نیست؟! زشته... به خدا زشته، زشته که نذاریم مردم خوش سلیقه بهصورت عادی به آدمی که دوستش دارن رای بدن؛ زشته که همه رو با یه چوب بزنیم؛ زشته که بهخاطر اینکه از یکی خوشمون نمییاد اون یکی رو به فحش و ناسزا ببندیم... زشته که دیروز ۸ نفر به من زنگ بزنن بگن از تمام شبکههای اجتماعیت استفاده کن بگو به ژوله رای بدن...من نه فن آقای حیایی هستم نه اتفاقا از اجرای ژوله بدم آمد... به اضافه اینکه آقای Amir Mehdi Jule یکی از اشخاص محبوب بنده هستن... ولی قطعا خودشم بابت این فضای ساختگی خوشحال نیست... زشته ! زشته که شمایی که تا حالا خندوانه رو ندیدی به اصرار بقیه یه کد رو میفرستی.....
فرهاد. پ
دوستان به اصطلاح دموکراسیخواه و آزادیخواهمون که سالها است و مخصوصا بعد از 88 بر طبل آزادی بیان و گفتار و اعتقاد پافشاری میکنند و با همان زبان حاکمان خود را نقد میکنند و مبارزه میکنند، ظرف این 24 ساعت خوب دارن نشون میدن که چقدر عقاید خودشون رو برای همه میپسندند...!به مسوولان انتقاد میکنیم که چرا سینما را سیاسی میکنند، خودمان با همان سیاست زدگی، با سیاست هنرمندانمون رو میسنجیم و قضاوت میکنیم!ما به دفعات نشان دادهایم که آنچه را که برای خودمان میخواهیم خوب است! آنچه ما رای میدهیم باید از صندوق بیرون بیاید وگرنه تقلبی شده! آنچه ما خوشمان میاید باید باشد و دموکراسی است وگرنه دیکتاتوری است! آنکه ما را به فکر فرو میبرد هنرمند است و باقی همه هنر فروشند!رقابت دو هنرمند با هر تفکری که دارند را سیاسی کردن، خطاست... امیر مهدی ژوله و امین حیایی هر دو برای من عزیز و قابلاحترامند.
ارسال نظر