گزارش دنیای اقتصاد از فعالیتهای مرکز ترویج حاکمیت و مسوولیت شرکتی
فرهنگ کارداوطلبی هنوز در ایران جا نیفتاده است
وحید خاتمی vahyd. khatami@gmail. com مرکز ترویج حاکمیت و مسوولیت شرکتی موسسهای است غیر دولتی، غیرانتفاعی که با هدف ترویج مفهوم حاکمیت شرکتی و پایداری شرکتی، اخلاق کسبوکار و مسوولیت اجتماعی شرکتها و تسهیل فضای کسبوکار مسوولانه در سال ۱۳۸۵ تشکیل شده است. هیات امنای این مرکز متشکل از آقایان دکتر پرویز عقیلی، دکترعباس هشی، علیرضا عسکری مارانی، علیرضا امیدوار و جواد نظیری است. این مرکز بهعنوان اولین موسسه ایرانی به عضویت معاهده جهانی سازمان مللUN Global Compact و شبکه مسوولیت اجتماعی شرکتی GPN۳۶۰ درآمده است.
وحید خاتمی vahyd.khatami@gmail.com مرکز ترویج حاکمیت و مسوولیت شرکتی موسسهای است غیر دولتی، غیرانتفاعی که با هدف ترویج مفهوم حاکمیت شرکتی و پایداری شرکتی، اخلاق کسبوکار و مسوولیت اجتماعی شرکتها و تسهیل فضای کسبوکار مسوولانه در سال 1385 تشکیل شده است.
هیات امنای این مرکز متشکل از آقایان دکتر پرویز عقیلی، دکترعباس هشی، علیرضا عسکری مارانی، علیرضا امیدوار و جواد نظیری است. این مرکز بهعنوان اولین موسسه ایرانی به عضویت معاهده جهانی سازمان مللUN Global Compact و شبکه مسوولیت اجتماعی شرکتی GPN360 درآمده است. این مرکز هماکنون نایبرییس کمیته ایرانی استاندارد ایزو 26000 در کشور است. در ادامه مصاحبه با علیرضا امید وار ، مدیر عامل این مرکز را میخوانید
چگونه با مسوولیت اجتماعی شرکتها آشنا شدید و چطور شد که تصمیم به ترویج آن در ایران گرفتید؟
ما مفهومی را در ایران ترویج میکنیم که بر مسوولیت و پاسخگویی به عنوان پایه و اساس رفتار یک سازمان در اجتماع تاکید دارد. در این حالت با پرسشی اساسی از منظر یک مدیر شرکت مواجه میشویم که با دیدگاه یک موسسه خیریه یا یک سازمان مردمنهاد متفاوت است. پرسش در اینجا ناظر بر چگونگی کسبوکار مسوولانه همراه با تولید ثروت است. چون شرکتها تاثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی یک جامعه دارند، باید اثرات مثبت فعالیت خود را به حداکثر و اثرات منفی فعالیت را به حداقل برسانند. در واقع بنگاههای اقتصادی در قبال کلیه ذینفعان مسوول هستند و ذینفعان مشتری، کارمند، خود سازمان، مصرفکنندگان، محیط زیست، جامعه محلی، همسایهها، دانشگاه و اقتصاد آن ملت را شامل میشود. بنابراین موفقیت کسبوکار با پیشرفت جامعه متصل است و رابطه مستقیمی میان این دو است ما سعی میکنیم نشان دهیم که - برخلاف تصور بسیاری از صاحبان کسبوکار در ایران- مسوولیت شرکتی موضوعی جدای از کسبوکار نیست. توجه به مفاهیمی چون پایداری شرکتی، مسوولیت شرکتی و حاکمیت شرکتی موجب پایدارتر شدن بنگاههای اقتصادی کشور میشود و باعث میشود که محیط کسبوکار کشور قابل پیشبینی
گردد.
نخستین قدمی که در راستای ترویج مسوولیت اجتماعی شرکتی برداشتید چه بود؟ چگونه شروع کردید و ذینفعان اصلی مرکز را چه کسانی تعریف کردید؟
من و عدهای از دوستان و همکارانم که همگی فارغالتحصیلان علوم سیاسی، مدیریت و حقوق بودیم تصمیم به تاسیس سازمانی با هدف ویژه گسترش مسوولیت اجتماعی شرکتها در ایران گرفتیم و مرکز ترویج مسوولیت اجتماعی شرکتها را در آذر ماه ۱۳۸۵ تاسیس و به ثبت رساندیم و در سال ۱۳۸۷ موضوع حاکمیت شرکتی را نیز به دستور کار مرکز اضافه کردیم. ذینفعان اصلی بنیاد را دولت و نهادهای وابسته به آن، دانشگاهها، رسانهها، سازمانهای مردم نهاد و غیردولتی و بخش خصوصی تشکیل میدهند.
استراتژی شما به طور روشن چه بوده است؟
ما به دنبال تغییر رفتار شرکتها بودیم و هستیم. برای تحقق این هدف سه فاکتور لازم است: نخست آگاهسازی درباره مسوولیت اجتماعی شرکتها ؛ دوم اینکه گروههای هدف که آگاه شدهاند بخواهند و تصمیم بگیرند که تغییر کنند؛ سوم اینکه آنهایی که تغییر را میخواهند، توان و امکان تغییر را داشته باشند. بنابراین، اولین قدم ما آگاهسازی فضای کسب و کار ایران نسبت به مسوولیت اجتماعی شرکتها و حاکمیت شرکتی است. این مرکز سعی دارد از طریق چهار استراتژی محیط کسب و کار کشور را از این نظر بهبود بخشد. چهار استراتژی یا حوزه تمرکز کاری مرکز فعالیتهای اطلاعرسانی و افزایش آگاهی، وارد کردن این موضوعات به حوزه سیاستگذاری عمومی، برنامههای ترویجی و برنامههای آموزشی و متقاعدکننده است. در حال حاضر، حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از هزینههای مرکز توسط پروژههای مشاورهای ما تامین میشود. شرکتهایی که از ما تقاضای مشاوره میکنند هر سال در حال افزایش است.
امروز اصلیترین چالشی که با آن مواجهید چیست؟
اصولا تصور رایج این است که بزرگترین چالش ان.جی. اوها در ایران چالشهای مالی است. اما چالشهایی بزرگتر از مسائل مالی برای سازمانهای غیردولتی در ایران وجود دارد. من به عنوان عضوی از جامعه ان.جی.اویی ایران و کسی که ارتباطی تنگاتنگ با بسیاری از سازمانهای غیردولتی ایرانی و بنگاههای کسب و کار دارد، میتوانم بگویم که عمدهترین چالشی که ان.جی.اوها در ایران با آن مواجه هستند مساله ظرفیتسازی است. در اینگونه سازمانها معمولا از نظر برنامهریزی، منابع انسانی و ساختار و فرآیندها ظرفیتسازی اتفاق نمی افتد و افراد فعال در این حوزه توانمند نمیشوند.
یکی از مشکلات مساله فرهنگ کارداوطلبی است که هنوز در ایران جا نیفتاده است. در عین حال، تعادلی بین بازار و دانشگاه برقرار نیست. فارغالتحصیلان دانشگاهی برای موفق شدن در بازار کار باید ابتدا برای مدتی کارآموزی کنند و این مساله کاملا جا افتادهای در کشورهای پیشرفته است، اما در ایران فارغالتحصیلان و دانشجویان با این مفهوم بیگانه هستند و کار داوطلبی را در شأن خود نمیدانند. همین عدم وجود کار داوطلبی باعث میشود که نیروی کار متخصص کم باشد. از طرفی، آنهایی که شایسته هستند نیز راه پیشرفت خود را در سازمانهای مردم نهاد نمیبینند و به بخش خصوصی یا دولت میپیوندند. در نتیجه، انتخاب سازمانهای مردم نهاد در زمینه نیروی انسانی بسیار محدود میشود و مجبور میشوند نیروهایی را استخدام کنند که به اندازه کافی متخصص نیستند.
برخی از تاثیرات کار خود را روی جامعه کسبوکار ایران که تا به حال احساس کردهاید میتوانید نام ببرید؟
هر روزه شرکتهای بیشتری درباره مسوولیت اجتماعی شرکتها مشاوره میخواهند و دورههای آموزشی ما نیز مرتب بیشتر میشود و بسیاری از این شرکتها پس از گذراندن دورههای ما، کمیته کاری مسوولیت اجتماعی در شرکتشان تشکیل میدهند. ما تا به حال برای بیش از ۳۰۰ شرکت کارگاه برگزار کردهایم. از طرفی، به تازگی در اتاق بازرگانی نیز کمیسیون مسوولیت اجتماعی تشکیل شده است که در آن از ما به عنوان مشاور دعوت به عمل آمده است. همچنین گزارشی را برای مرکز پژوهشهای مجلس تنظیم کردیم که CSR در روند خصوصیسازی ایران چه جایگاهی دارد و چگونه دولت میتواند در این امر سیاستگذاری کند. همینطور در لایحه بودجه ۹۳ پیشنهادهایی را برای اصلاح نظام بنگاه داری کشور ارائه دادهایم.
ارسال نظر