مترجم: مریم رضایی واضح است که اینترنت نحوه به اشتراک‌گذاری اطلاعات را به میزان قابل‌توجهی تغییر داده و تاثیر عمیقی بر شیوه‌های بازاریابی داشته است. در چند سال گذشته، تحولات بیشتر به سمت تکنیک‌های «وارد شونده» بوده، در حالی که بسیاری از تاکتیک‌های «خارج شونده» کهنه و قدیمی شده‌اند (تکنیک بازاریابی وارد شونده به نوعی بازاریابی گفته می‌شود که مخاطب هدفی را در نظر می‌گیرد و با ارائه محتوای مفید، او را به جست‌وجوی اطلاعات در مورد خدمات یا محصول ارائه شده تحریک می‌کند. در مقابل، بازاریابی خارج شونده نوعی استراتژی است که در آن کسب‌وکار محصولات یا خدمات خود را با ارائه اطلاعات به مصرف‌کننده تبلیغ می‌کند، حتی اگر مصرف‌کننده به دنبال آن محصول یا خدمات نبوده باشد). به دلیل مزایای اضافه‌ای مانند برندسازی و رشد مخاطب که این تاکتیک‌ها را ارائه می‌کنند، بیشتر کسب‌وکارها به جای اینکه تبلیغات را وارد محتوای خارجی کنند، با انتشار محتوای خلاقانه به موفقیت می‌رسند. با در نظر داشتن این روند، می‌توان مهم‌ترین روش‌های بازاریابی آنلاین در سال ۲۰۱۴ را پیش‌بینی کرد:



بازاریابی محتوا بیشتر از هر زمان دیگر
یکی از مهم‌ترین روش‌هایی که شرکت‌ها با استفاده از آن برای خود اعتبار ایجاد می‌کنند و اعتماد مشتری را جلب می‌کنند، ایجاد محتوای ارزشمند از طریق کانال‌های مختلف است. این امر اطلاعات صنعتی مناسب را دربر می‌گیرد که برای مخاطب سرگرمی یا راهکار ارائه می‌کند. انجام این کار به شرکت اجازه می‌دهد خود را به طور دائم با ویژگی‌های جمعیت‌شناسی سازگار و طرفداران وفاداری جذب کند. به گفته موسسه بازاریابی محتوا، بهترین استراتژی‌های بازاریابی محتوا در کسب‌‌وکارهای تجاری-تجاری عبارتند از: رسانه‌های اجتماعی، مقالاتی در مورد سایت کسب‌وکار، خبرنامه‌های الکترونیکی، موردکاوی‌ها، ویدئوها و مقالاتی در مورد وب‌سایت‌های دیگر. کسب‌وکارها با استفاده از یک یا چند کانال ذکر شده، می‌توانند اعتبار مثبتی در صنعت خود ایجاد کنند. این روند نشان می‌دهد بازاریابی از طریق تکنیک‌هایی مانند تبلیغات رادیو و تلویزیونی اثرگذاری خود را به تدریج از دست می‌دهد. در عوض، بهتر است با ایجاد محتوای ارزشمند و سرگرم‌کننده که برای مخاطبان خاص طراحی شده باشد، بر بازاریابی وارد شونده تمرکز کنیم.pic۱

بازاریابی با رسانه‌های اجتماعی نیازمند تنوع بیشتر
در چند سال گذشته، کسب‌وکارها برای اجرای کمپین‌های بازاریابی خود به شبکه‌های اجتماعی خاصی محدود بوده‌اند که مهم‌ترین آنها فیس‌بوک، LinkedIn و توییتر بوده است، اما اکنون به نظر می‌رسد سایت‌های اجتماعی مختلفی در حال ظهورند. درست است که برخی از این سایت‌ها هیچ گاه به موفقیت نمی‌رسند، اما برخی دیگر مانند Pinterest، گوگل پلاس، Tumblr و اینستاگرام به محبوبیت قابل‌توجهی دست یافته‌اند و گزینه‌های زیادی را در اختیار کسب‌وکارها قرار می‌دهند که به آنها کمک می‌کند محتواهای متنوع در اشکال مختلف رسانه‌ای ایجاد کنند.
در نتیجه، توسعه و آزمایش شبکه‌های مختلف هدف دستیابی به بیشترین مشتری، به امری عادی برای کسب‌وکارها تبدیل شده است. این تنوع‌سازی برای بسیاری از شرکت‌ها مثمرثمر است، چون باعث می‌شود مصرف‌کننده یک برند خاص را آسان‌تر بشناسد. pic۲


برتری محتوای تصویر-محور
از آنجایی که مصرف‌کنندگان امروزی با انبوهی از تبلیغات مواجه می‌شوند، ایجاد محتوایی که به آسانی و سریع قابل‌هضم باشد، بیش از پیش اهمیت می‌یابد. اگر به سایت‌های رسانه‌های اجتماعی نگاهی بیندازید، متوجه می‌شوید که از هر چهار سایت، سه سایت ویژگی مشترک دارند: تاکید بر تصاویر. موفقیت سریع سایت‌های Buzzfeed و Pinterest گواهی بر قدرت و قابلیت سرایت ویروسی محتواهای مبتنی بر تصویر است.
پست‌های موفقی هم که بیش از همه در سایت‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شوند، یک ویژگی مشترک دارند: استفاده از عکس‌های مناسب برای تجزیه محتوا و تاکید بر نکاتی خاص. مورد دیگر اینفوگراف‌ها هستند که عکس‌های مختلف را با حجم اندکی از متن ترکیب می‌کنند تا در مورد موضوعی توضیح دهند و در واقع اطلاعات آماری از پژوهش‌های مختلف ارائه می‌کنند. البته در مورد اینکه محتواهای قدیمی متن‌محور به طور کامل از صحنه خارج شوند، تردید وجود دارد، اما کاملا مشخص است که تزریق تصویر به محتوا برای بازاریابی سودمندتر است. pic۳


اولویت با محتوای ساده و سبک
یک نکته قابل‌توجه تغییر رویه مسلم در اولویت‌های مصرف‌کننده و روی آوردن به پیام‌های بازاریابی ساده‌سازی شده، به جای پیام‌های پیچیده است. وقتی در مورد برندهای بزرگ جهانی مانند اپل و گوگل فکر می‌کنید، متوجه می‌شوید که سادگی آنها ارزش بالایی دارد. یکی از دلایل عمده جذاب بودن سایت Pinterest، سادگی و منظم بودن آن است. در شرایطی که رگبار دائمی اطلاعات و تبلیغاتی که گویی فریاد می‌زنند «به من نگاه کنید» مصرف‌کننده را سرگردان کرده، برخی از نوآورترین بازاریاب‌ها در جهت مخالف حرکت می‌کنند. آنها تلاش می‌کنند بار پیام‌های تبلیغاتی خود را پایین آورده و با اغراق بیش از حد، مصرف‌کننده را غرق نکنند. pic۴


ضرورت ایجاد محتوا با ابزارهای موبایل
با توجه به استفاده گسترده (و سریعا در حال رشد) از گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها، لازم است شرکت‌ها محتوایی ایجاد کنند که برای کاربران موبایل در دسترس باشد. طبق اعلام سایت فوربس، تا سال ۲۰۱۷، تبلت و گوشی‌های هوشمند ۸۷ درصد فروش ابزارهای قابل‌اتصال به اینترنت را تشکیل خواهند داد. به طور کلی، ایجاد یک تجربه مثبت برای کاربرانی که از طریق ابزارهای موبایل به اینترنت متصل می‌شوند، بسیار مهم است. در غیر این صورت، کسب‌وکارها در رقابت عقب می‌مانند و مشتریان آنها سراغ رقبایی می‌روند که بهتر توانسته‌اند خود را با این روند تطبیق دهند. همان طور که روند تحول از کامپیوترهای شخصی قدیمی به لپ‌تاپ‌ها و سپس به ابزارهای موبایل ادامه می‌یابد، کسب‌وکارهایی که با این روند پیش نمی‌روند به احتمال بیشتری با شکست مواجه می‌شوند. pic۵


کارآیی بیشتر «هدف‌گذاری مجدد» تبلیغات
هدف‌گذاری مجدد تبلیغات یک استراتژی بازاریابی است که اخیرا متداول شده است. به طور خلاصه می‌توان گفت این استراتژی با بهره‌برداری از «کوکی‌های مرورگر» (پیغامی که سرور به مرورگر شما می‌فرستد و مرورگر این پیغام را در فایل متنی ذخیره می‌کند) برای پیگیری وب‌سایت‌هایی که کاربر مشاهده کرده، کار می‌کند. به محض اینکه کاربر یک سایت مشخص را ترک می‌کند، محصولات یا خدماتی که در آن سایت مشاهده کرده، دوباره در قالب آگهی‌هایی در سایت‌های مختلف به او نشان داده می‌شود. دلیل مفید بودن این تکنیک نسبتا واضح است. هدف‌گذاری مجدد تبلیغات تنها با ایجاد دو درصد ترافیک وب، بعد از اولین بازدید کاربر، تعداد مشاهدات کالاها و خدمات را از طریق یادآوری به او افزایش می‌دهد. این کار باعث می‌شود نام برند و محصول به خوبی در ذهن مصرف‌کننده باقی بماند. حتی مطالعات روانشناسی نشان می‌دهند که اگر نام برندها و لوگوها به طور دائم در معرض چشم باشد، حس آشنایی را برای مشتری ایجاد می‌کند که باعث اعتمادسازی می‌شود و درصد خرید را بالا می‌برد. حتی اگر هم خریدی آنی صورت نگیرد، این آشنایی در بلندمدت اثر خواهد داشت. با توجه به موفقیتی که بسیاری از بازاریاب‌ها با استفاده از هدف‌گذاری مجدد تبلیغات به دست آورده‌اند، شانس زیادی وجود دارد که این روش در سال ۲۰۱۴ رواج بیشتری پیدا کند. pic۶


در هم آمیخته شدن بهینه‌ساز موتور جست‌وجو و سیگنال‌های اجتماعی
اگرچه سیگنال‌های اجتماعی هنوز هم‌وزن لینک‌های واردشونده قدیمی نیستند، اما نمی‌توان انکار کرد که این روزها در رتبه‌بندی جست‌وجوهای اینترنتی نقش بسزایی دارند. به طور کلی، این سیگنال‌ها یکی از سه رکن بهینه‌ساز موتور جست‌وجو (SEO) هستند. از آنجایی که هدف گوگل و دیگر موتورهای جست‌وجو این است که مناسب‌ترین و باکیفیت‌ترین محتوای ممکن را برای کاربران فراهم کنند، مشخص می‌شود که چرا تعداد پست‌ها، مقالات یا محصولاتی را که یک صفحه به اشتراک می‌گذارد محاسبه می‌کنند. pic۷
هر چقدر افراد بیشتری بخشی از یک محتوا را به اشتراک بگذارند، نشان‌دهنده این است که کیفیت آن محتوا بالا بوده؛ بنابراین موقعیت آن در result page موتورهای جست‌وجو افزایش می‌یابد.
در کنار اینها، به اشتراک‌گذاری مطالب در صفحه‌های اجتماعی می‌تواند نشان‌دهنده مفید بودن آن برای بازدیدکنندگان صفحه باشد. اگر بازدیدکننده ببیند که تبلیغی صدها یا هزاران بار به اشتراک گذاشته شده، این احتمال را می‌دهند که ارزشی در آن نهفته است. به همین دلیل است که بسیاری از کسب‌وکارها به نصب برنامه‌های کاربردی در این زمینه رو آورده‌اند و مصرف‌کننده را تشویق می‌کنند که مطالب را تا حد امکان به اشتراک بگذارند.
پیش‌بینی الگوریتم‌هایی که در آینده ظهور می‌کنند کار سختی است، اما به طور منطقی شانس اینکه محتوای اجتماعی تا پایان سال ۲۰۱۴ با لینک‌های واردشونده قدیمی برابری کند یا حتی از آن جلو بزند زیاد است.