«تعارف آمریکایی» مورد قبول عربستانیها نیست
دیوار بلند بیاعتمادی
در سفری که ملک سلمان به آمریکا داشت، بارک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به وی اعلام کرد که نگرانیهای وی را درک میکند. اما عربستان اعتقاد دارد این نوع گفتهها در حد یک «تعارف» است. تعارفی آمریکایی که آل سعود را مجاب نخواهد کرد. او گفته است که به ویژه نگرانیهای عربستان سعودی در قبال یمن را میتواند درک کند. در یمن یک ائتلاف بینالمللی به رهبری عربستان سعودی از چند ماه پیش به این طرف علیه مردم یمن و حوثیها میجنگد. این امر به طور غیرمستقیم واکنشی در برابر توافق هستهای تازهای است که بین ایران و قدرتهای غربی منعقد شده است.
در سفری که ملک سلمان به آمریکا داشت، بارک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به وی اعلام کرد که نگرانیهای وی را درک میکند. اما عربستان اعتقاد دارد این نوع گفتهها در حد یک «تعارف» است. تعارفی آمریکایی که آل سعود را مجاب نخواهد کرد. او گفته است که به ویژه نگرانیهای عربستان سعودی در قبال یمن را میتواند درک کند. در یمن یک ائتلاف بینالمللی به رهبری عربستان سعودی از چند ماه پیش به این طرف علیه مردم یمن و حوثیها میجنگد. این امر به طور غیرمستقیم واکنشی در برابر توافق هستهای تازهای است که بین ایران و قدرتهای غربی منعقد شده است.
نگرانی در مورد یمن تنها مشکل حکومت عربستان سعودی نیست. به گزارش خبرگزاری آلمان، ریاض از این ترس دارد که ممکن است بعد از توافق در مذاکرات هستهای، ایران به گسترش نفوذش در منطقه بیشتر تشویق شود. ایران در همسایگی یمن خود را تنها به عنوان عضوی از یک زنجیره بزرگتر، که شامل عراق، سوریه و لبنان است، میبیند. سفیر ایران در امارات متحده عربی در سال گذشته میلادی اعلام کرد که به حمایت از متحدان خود در منطقه ادامه خواهد داد. او گفت که «ما دوستان مان را در لبنان حمایت میکنیم.» او در ادامه توضیح داد. «و ما همچنان از برادران سوری خود حمایت میکنیم و به همین ترتیب ما برادران خود را در عراق نیز حمایت میکنیم.» سفیر ایران در امارات متحده همچنین گفت: «ما آنها را در نیمه راه نگذاشتهایم. وقتی ما کاری را آغاز میکنیم، آن را به پایان نیز میرسانیم.»
دیواری که بلندتر میشود
از زمانی که ملک سلمان در عربستان روی کار آمده است، دیوار بیاعتمادی بین دو کشور بالاتر رفته است. عربستان روز به روز نسبت به رفتار آمریکا در منطقه بیشتر نگران میشود. جنگ در یمن نشان داده است که عربستان سعودی، با پادشاه جدیدش سلمان بن عبدالعزیز و پسر ۳۵ ساله وی که وزیر دفاع کشور است، بر نقش خود به عنوان یک قدرت سنی مذهب در منطقه مصمم است. ریاض میخواهد این خواستهاش را از طریق نظامی بر آورده سازد. المانیتوردر اینباره در گزارشی مینویسد: سعودیها روی دیپلماسی نیز حساب باز میکنند. این مجله در ادامه نگاشته است: عربستان سعودی قصد دارد که ایران حتی پس از توافق نیز نتواند در سطح بینالمللی نفوذ بیشتری پیدا کند. «المونیتور» در ادامه نوشته است که عربستان سعودی هرچند رسما حمایتش را از توافق روی مذاکرات هستهای اعلام کرده است، اما مخفیانه ترس آن را دارد که ایران نفوذ خود را در دنیا گسترش دهد.آنتونی کوردزمن، کارشناس شرق میانه در «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» در واشنگتن مینویسد که این شک و تردید ریاض و دیگر پایتختهای شبه جزیره عربستان به بیاعتمادی قابل توجهی در برابر ایالات متحده آمریکا منجر شده است. او مینویسد: «روشن است که کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر بر تعهد ایالات متحده، که گویا در خلیج فارس حضور فعال داشته است، اعتماد نمیکنند. آنها در نتیجه برآوردهای خود به این نتیجه رسیدهاند که ایالات متحده به نحوی به ایران نزدیک خواهد شد.» اما در کشورهای خلیج فارس همزمان این سوال مطرح است که آیا ایالات متحده آمریکا هنوز به اندازه کافی و قابل توجه قدرتمند است تا نفوذش را در منطقه اعمال کند؟ پیش از این ایالات متحده چک سفید امضایی به عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس داده بود تا در منطقه حامی سیاستهای آنها باشد. اما در دور دوم مدیریت باراک اوباما بر ایالات متحده، این تعهد کمرنگتر شده است. فاصله بین این دو کشور از جنگ سوریه آغاز شد اما پس از توافق هستهای با ایران به اوج خود رسیده است.
نزدیکی به مسکو
از سوی دیگر، عربستان سعودی سعی دارد تا اتکای خود را به ایالات متحده کمتر کند. تاسیس ناتوی عربی تنها یک نمونه از بیاعتمادی ریاض به واشنگتن است. البته نگاه به سوی دشمن متحدش هم یک رویکرد تازهتر است. عربستان سعودی برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده چند بار سعی کرد که خود را به روسیه نزدیک کند. در اواسط ماه ژوئن سال گذشته میلادی محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان سعودی به مسکو سفر کرد و از جمله با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه نیز ملاقات کرد. اگر چه گفته شد این سفر به دلیل مسائل اقتصادی بود اما در واقع هدف نهایی از این سفر گفتوگو درخصوص مسائل خاورمیانه بود. پوتین از عربستان سعودی خواسته بود که در سوریه دست از تجهیز مخالفان اسد بردارد اما عربستان خواسته بود که به یک راه حل بینابین در سوریه دست پیدا کنند. با این حال عربستان سعودی و روسیه نمیتوانند به عنوان یک متحد به حساب آیند. زیرا این دو کشور در خصوص سوریه اختلافات فراوانی دارند. هر چند دو کشور در این دیدار بر جنگ با افراطیون تاکید داشتند اما در مورد اسد همچنان با هم اختلاف نظر دارند. البته برخی میگویند عربستان قصد داشته تا پیش از انعقاد قرارداد هستهای، مسکو را در کلوب خود جای دهد. کارشناسان میگویند این لابیگری نتیجه بیاعتمادی عربستان به واشنگتن بوده است. اما روزنامه «الحیات» مینویسد که بر سر ایران هیچ رقابت منفی بین ایالات متحده آمریکا و روسیه وجود ندارد. این روزنامه در ادامه مینویسد: «برای واشنگتن مهم نیست که مسکو در سوریه فعال است یا با ایران بر سر نقش خود در عراق و لبنان توافق دارد. علاقهمندی به شکست «داعش»، ایالات متحده آمریکا و روسیه را با هم متحد میسازد». این روزنامه در ادامه مینویسد: از این علاقهمندی عمدتا یکی نفع میبرد و آن رئیس جمهوری سوریه، بشار اسد است. اسد فعلا نیاز ندارد که در قبال نگرش ایالات متحده آمریکا نسبت به خودش نگران باشد، زیرا او در خود قدرت مبارزه با افراطیون را میبیند. در مقابل عربستان سعودی، سرنگونی بشار اسد را برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه یک شرط لازم میبیند. اما ایالات متحده دوست ندارد یک عراق دیگر در خاورمیانه بسازد. روزنامه الحیات در گزارش خود چنین نتیجه میگیرد: از قرار معلوم تلاشهای ریاض برای تضعیف ایران در سطح دیپلماتیک بیهوده است. حتی مناسبات نزدیک و دیرینه چند دههای عربستان سعودی با ایالات متحده نمیتواند در این مساله تاثیری داشته باشد. المونیتور هم این اختلافات را چنین تشریح میکند: این دو کشور هرچند شرکای استراتژیکی محسوب میشوند، اما آنها «منافع مشترک دارند، نه ارزشهای مشترک».
نگرانی در مورد یمن تنها مشکل حکومت عربستان سعودی نیست. به گزارش خبرگزاری آلمان، ریاض از این ترس دارد که ممکن است بعد از توافق در مذاکرات هستهای، ایران به گسترش نفوذش در منطقه بیشتر تشویق شود. ایران در همسایگی یمن خود را تنها به عنوان عضوی از یک زنجیره بزرگتر، که شامل عراق، سوریه و لبنان است، میبیند. سفیر ایران در امارات متحده عربی در سال گذشته میلادی اعلام کرد که به حمایت از متحدان خود در منطقه ادامه خواهد داد. او گفت که «ما دوستان مان را در لبنان حمایت میکنیم.» او در ادامه توضیح داد. «و ما همچنان از برادران سوری خود حمایت میکنیم و به همین ترتیب ما برادران خود را در عراق نیز حمایت میکنیم.» سفیر ایران در امارات متحده همچنین گفت: «ما آنها را در نیمه راه نگذاشتهایم. وقتی ما کاری را آغاز میکنیم، آن را به پایان نیز میرسانیم.»
دیواری که بلندتر میشود
از زمانی که ملک سلمان در عربستان روی کار آمده است، دیوار بیاعتمادی بین دو کشور بالاتر رفته است. عربستان روز به روز نسبت به رفتار آمریکا در منطقه بیشتر نگران میشود. جنگ در یمن نشان داده است که عربستان سعودی، با پادشاه جدیدش سلمان بن عبدالعزیز و پسر ۳۵ ساله وی که وزیر دفاع کشور است، بر نقش خود به عنوان یک قدرت سنی مذهب در منطقه مصمم است. ریاض میخواهد این خواستهاش را از طریق نظامی بر آورده سازد. المانیتوردر اینباره در گزارشی مینویسد: سعودیها روی دیپلماسی نیز حساب باز میکنند. این مجله در ادامه نگاشته است: عربستان سعودی قصد دارد که ایران حتی پس از توافق نیز نتواند در سطح بینالمللی نفوذ بیشتری پیدا کند. «المونیتور» در ادامه نوشته است که عربستان سعودی هرچند رسما حمایتش را از توافق روی مذاکرات هستهای اعلام کرده است، اما مخفیانه ترس آن را دارد که ایران نفوذ خود را در دنیا گسترش دهد.آنتونی کوردزمن، کارشناس شرق میانه در «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» در واشنگتن مینویسد که این شک و تردید ریاض و دیگر پایتختهای شبه جزیره عربستان به بیاعتمادی قابل توجهی در برابر ایالات متحده آمریکا منجر شده است. او مینویسد: «روشن است که کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر بر تعهد ایالات متحده، که گویا در خلیج فارس حضور فعال داشته است، اعتماد نمیکنند. آنها در نتیجه برآوردهای خود به این نتیجه رسیدهاند که ایالات متحده به نحوی به ایران نزدیک خواهد شد.» اما در کشورهای خلیج فارس همزمان این سوال مطرح است که آیا ایالات متحده آمریکا هنوز به اندازه کافی و قابل توجه قدرتمند است تا نفوذش را در منطقه اعمال کند؟ پیش از این ایالات متحده چک سفید امضایی به عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس داده بود تا در منطقه حامی سیاستهای آنها باشد. اما در دور دوم مدیریت باراک اوباما بر ایالات متحده، این تعهد کمرنگتر شده است. فاصله بین این دو کشور از جنگ سوریه آغاز شد اما پس از توافق هستهای با ایران به اوج خود رسیده است.
نزدیکی به مسکو
از سوی دیگر، عربستان سعودی سعی دارد تا اتکای خود را به ایالات متحده کمتر کند. تاسیس ناتوی عربی تنها یک نمونه از بیاعتمادی ریاض به واشنگتن است. البته نگاه به سوی دشمن متحدش هم یک رویکرد تازهتر است. عربستان سعودی برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده چند بار سعی کرد که خود را به روسیه نزدیک کند. در اواسط ماه ژوئن سال گذشته میلادی محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان سعودی به مسکو سفر کرد و از جمله با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه نیز ملاقات کرد. اگر چه گفته شد این سفر به دلیل مسائل اقتصادی بود اما در واقع هدف نهایی از این سفر گفتوگو درخصوص مسائل خاورمیانه بود. پوتین از عربستان سعودی خواسته بود که در سوریه دست از تجهیز مخالفان اسد بردارد اما عربستان خواسته بود که به یک راه حل بینابین در سوریه دست پیدا کنند. با این حال عربستان سعودی و روسیه نمیتوانند به عنوان یک متحد به حساب آیند. زیرا این دو کشور در خصوص سوریه اختلافات فراوانی دارند. هر چند دو کشور در این دیدار بر جنگ با افراطیون تاکید داشتند اما در مورد اسد همچنان با هم اختلاف نظر دارند. البته برخی میگویند عربستان قصد داشته تا پیش از انعقاد قرارداد هستهای، مسکو را در کلوب خود جای دهد. کارشناسان میگویند این لابیگری نتیجه بیاعتمادی عربستان به واشنگتن بوده است. اما روزنامه «الحیات» مینویسد که بر سر ایران هیچ رقابت منفی بین ایالات متحده آمریکا و روسیه وجود ندارد. این روزنامه در ادامه مینویسد: «برای واشنگتن مهم نیست که مسکو در سوریه فعال است یا با ایران بر سر نقش خود در عراق و لبنان توافق دارد. علاقهمندی به شکست «داعش»، ایالات متحده آمریکا و روسیه را با هم متحد میسازد». این روزنامه در ادامه مینویسد: از این علاقهمندی عمدتا یکی نفع میبرد و آن رئیس جمهوری سوریه، بشار اسد است. اسد فعلا نیاز ندارد که در قبال نگرش ایالات متحده آمریکا نسبت به خودش نگران باشد، زیرا او در خود قدرت مبارزه با افراطیون را میبیند. در مقابل عربستان سعودی، سرنگونی بشار اسد را برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه یک شرط لازم میبیند. اما ایالات متحده دوست ندارد یک عراق دیگر در خاورمیانه بسازد. روزنامه الحیات در گزارش خود چنین نتیجه میگیرد: از قرار معلوم تلاشهای ریاض برای تضعیف ایران در سطح دیپلماتیک بیهوده است. حتی مناسبات نزدیک و دیرینه چند دههای عربستان سعودی با ایالات متحده نمیتواند در این مساله تاثیری داشته باشد. المونیتور هم این اختلافات را چنین تشریح میکند: این دو کشور هرچند شرکای استراتژیکی محسوب میشوند، اما آنها «منافع مشترک دارند، نه ارزشهای مشترک».
ارسال نظر