سازی که برای بقای موسیقی مقامی کوک می شود
دنیای اقتصاد، احسان میرزاده، ضحی زردکانلو- یلدا عباسی در 11 آذرماه 1366 در شیروان متولد و در قوچان بزرگ شده است. او از سن 11 سالگی شروع به یادگیری دوتار کرده است، از مجید احمدی به‌عنوان اولین استادش نام می‌برد و نزد اساتیدی چون، اباصلت راستگو، رمضان بردری و محمد یگانه سرمشق موسیقی گرفته و مراحل پایانی و تکمیلی و پژوهشی خود را با استاد مجتبی قیطاقی به پایان رسانده است. او از مادرش خانم فاطمه اسماعیلیان که قبل از انقلاب با اسم مستعار گلچهره در رادیو و تلویزیون ایران مشغول به کار هنری بوده به عنوان اولین الگوی هنری خود یاد می کند و می‌گوید اولین تجربه من در کار موسیقی در سن 4 سالگی بود که در نمایشنامه موزیکال خاله سوسکه به کارگردانی مادرم در قوچان اجرا شد در نقش خاله سوسکه آواز می‌خواندم. گفت‌وگوی ما را با این هنرمند خراسانی که در دفتر مرکزی روزنامه انجام شده است می‌خوانید.
اولین آلبوم موسیقی خود را چه زمانی منتشر کردید؟
در سال ۸۹ اولین آلبوم‌ام را به اسم کووات به معنی باد، با همخوانی مادرم و آقای محسن میرزازاده، تهیه کردیم. خوشبختانه این آلبوم با استقبال زیادی مواجه شد البته مجوز نداشت. ما آن زمان مشهد زندگی می‌کردیم و بعد از انتشار این آلبوم، آموزش ردیف ایرانی را نزد استاد رضا شاکری آغاز کردم.

از تجربه کنسرت‌ها و فستیوال‌های خارج از کشور بگویید؟
زمانی‌که موسیقی دستگاهی را شروع به یاد گرفتن کردم و مدتی برای آموزش صداسازی آواز ایرانی به تهران و نزد استاد حمیدرضا نوربخش می‌‌آمدم با آقای پرواز همای آشنا شدم، ایشان برای تور اروپایی خود به من پیشنهاد کار دادند من با ایشان همکاری کردم و بعد از اینکه از این تور برگشتیم به همراه مادرم در چندین فستیوال در کشورهای آلمان، سوئیس، ترکیه و... به اجرای برنامه پرداختیم. در حال حاضر ساکن تهران هستم وگروهی دارم که همگی خانم هستند و انشاا... می‌خواهم برای بانوان سرزمینم بخوانم.

آیا تابه‌حال در جشنواره‌های موسیقی شرکت کرده‌اید؟
من معمولا در جشنواره‌ها شرکت نمی‌کنم ولی سال گذشته درجشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایران با ارکستر فیلارمونیک کردستان به رهبری مهدی احمدی همکاری داشتم و قطعه لو را اجرا کردیم.

گفتید که در جشنواره‌ها شرکت نمی‌کنید، دلیلش چیست؟
در جشنواره‌ها مسائل رقابتی وجود دارد و حق و ناحقی که می‌شود برایم خوشایند نیست، دوست ندارم ساز زدن من را داوری کنند. (جمله‌اش را با شعری به پایان می‌برد): صیقل مى‌دهد روح خسته را مضرابى که فرود مى‌آید بر پیکره چوب خشکى از مانده درخت زردآلوى شیرین پاره و توت قَندَک. دوتار پیونددهنده تارهاى درونى آدمى‌ست با عالم هزارتار... چه زیبا هدیه‌اى است از خداوند عاشقى‌ها و زیبایى‌ها براى من، با احساس دخترانه‌ام و بخشی‌هاى معترض به ناملایمت‌هاى روزگار در شمال خراسان از دیرباز تاکنون.

اخیرا مصاحبه‌ای هم با روزنامه شرق داشتید، درست است؟
زمانی‌که به سنندج رفتم هفته‌نامه‌ای به نام سیروان با من مصاحبه کرد و یک روز بعد از اینکه مصاحبه‌ام در هفته نامه سیروان منتشر شد روزنامه شرق هم آن را چاپ کرد.

درباره دو کاری از شما که موزیک ویدئو شده است، بگویید.
دو کار تصویری «لو» و «له یاره» که هردو در رابطه با حوادث اخیر و جنگ‌های ناگوار کوبانی، شنگال و... بوده که در این دو ویدئو ازتصاویر مستند استفاده کردم و به تمامی دختران و زنانی تقدیم کردم که با ایستادگی و مقاومتشان حماسه تکرارنشدنی تاریخ شدند.

بعد از کووات از آلبوهای دیگری که منتشر کردید، بگویید.
آلبوم در حسرت دیدار را با همکاری، آهنگسازی و تنظیم پروازهمای و تهیه‌کنندگی مادرم در اروپا منتشر کردیم و دوآهنگ شاهسیار و له یاره را در این آلبوم با تنظیم جدید آقای همای بازخوانی کردیم، شاهسیار به معنای شَهسوار است.

فکر می‌کنم بیشتر با این آهنگ مشهور شدید؟
بله این آهنگ و لیاره.

با روی کار آمدن دولت آقای روحانی و تغییراتی که در وزارت ارشاد اعمال شده، فکر می‌کنید دستتان برای انجام کارهای هنری بازتر شده است یا نه؟
زمانی‌که شهرستان زندگی می‌کردم زیاد در وادی اجرا و ... نبودم و سعی می‌کردم بیشتر یاد بگیرم و دوتارم را به مرحله نهایی و برتر برسانم و تجربه کسب کنم، از زمانی که به تهران آمدم، حس می‌کنم آنطورکه می‌گویند سخت‌گیری نیست و همه دارند کارشان را می‌کنند، هر روز ما در سالن‌های شهر اجرا داریم، چه در بخش بانوان و چه در بخش عمومی، گروه‌های بانوان زیادی تشکیل شده و آنقدر این گروه‌ها زیادند که زمانی‌که می‌خواستم اسم گروهم را مشخص کنم هر اسمی که انتخاب می‌کردم می‌گفتند این اسم ثبت شده است. با توجه به شرایط امیدوارم که من هم بتوانم برای بانوان اجرا داشته باشم. اجرای بانوان برای بانوان همیشه برقرار بوده، خانم‌ها هنگامه اخوان، سیمین غانم و بسیاری ازخوانندگان زن دیگر مرتب اجراهایی بی‌نظیر برای بانوان دارند.خیلی پیش آمده که اجازه ندادند نوازنده خانم به روی صحنه برود ولی خب همیشه اجرای خانم‌ها برای خانم‌ها برگزار شده و کنسل نشده است.

در مشهد چقدر فعالیت هنری کردید؟
زمانی‌که مشهد زندگی می‌کردم بیشتر سعی داشتم بیاموزم، هرهفته نزد استاد قیطاقی کلاس دوتار می‌رفتم و همچنین ردیف آواز ایرانی را نزد استاد رضا شاکری آموزش می‌دیدم. همه می‌دانند در مشهد با توجه به شرایطی که وجود دارد نه تنها من که هیچ گروه موسیقی دیگری هم نمی‌تواند اجرای زنده موسیقی داشته باشد.

علت اینکه تهران را برای سکونت انتخاب کردید، چیست؟
من هر هفته برای شرکت در کلاس‌هایم به تهران می‌آمدم و برای فراگیری تکنیک‌های آواز کلاسیک در کلاس‌های آقای همای شرکت می‌کردم،کلاس پیانو و ... می‌رفتم و رفت و آمد برایم سخت بود، از طرفی درمجموع جوّ کار هنری در تهران بهتر است چه از نظر کلاس‌ها و چه از نظر فعالیت‌های هنری و نیز تمرکز و تجمع هنرمندان و موزیسین‌های کشور در پایتخت است و طبیعتا امکانات هم خیلی بیشتر است.

به‌جز سبک موسیقی مقامی و محلی در سایر سبک‌ها هم فعالیت دارید؟
بله، من آواز ایرانی هم کار کردم ولی ترجیح می‌دهم موسیقی خودم را ادامه بدهم. چون این موسیقی در خون من است، از کودکی در گوشم زمزمه شده، از مادربزرگ و مادرم سینه به سینه به من منتقل شده و سعی می‌کنم همین را ادامه بدهم و وظیفه خودم می‌دانم که به گوش هم زبانانم و جهانیان برسانم و همیشه هم سعی کردم سبک موسیقی که ارائه می‌دهم با بقیه فرق داشته باشد. خیلی‌ها با من تماس گرفتند و گفتند بعد از اینکه ترانه‌هایم را شنیده اند، می‌خواستند که این زبان و گویش را یاد بگیرند تا بدانند این شعرها چه می‌گویند و می‌گفتند آوازهای کردی خراسان برایشان دلنشین شده است.

شما درآمدی هم از موسیقی دارید؟
بله، درآمد حاصل از کنسرت‌ها و فستیوال‌ها، ضمن اینکه من دوتار و آواز محلی هم تدریس می‌کنم و درآمدم از راه موسیقی است.

آیا از درآمد خود راضی هستید؟
بله.

از جاذبه‌های موسیقی خراسان بیشتر بگویید.
(جمله‌اش را با شعری آغاز می‌کند) در پس خیال من، تصویر دوتار من، همچون چشمه‌اى زلال و پرخروش در بلندترین نقطه شاه‌جهان است، که مدید مدتى است پنهان مانده از انظار و دستى در آن فرو نرفته هیچگاه...موسیقی مقامی خراسانی یک موسیقی غنی و بکر است و من فکر می‌کنم باید در همین حال و هوا و بکر بماند و اصالت خودش را حفظ کند و همیشه سعی کردم که ساز دوتار و مقام‌ها و ملودی‌های منطقه خودم در کارم حفظ شود. تمام این ملودی‌ها و مقام‌های خراسانی، ریشه تاریخی و داستان واقعی دارند و مضمون‌شان غمگین است، حتی همان ملودی شاهسیار که همه دوست دارند، با اینکه یک ریتم شش و هشت و شاد دارد اگر بخواهی در بطن موسیقی‌اش بروی غم را احساس می‌کنی چون‌که داستانی غمگین دارد.

چرا ما ملودی شاد در موسیقی خراسان نداریم؟
داریم اما کمتر، به‌خاطر اینکه همه براساس داستان واقعی و مهاجرت اقوام آن منطقه بوده، رابطه عاشق و معشوقی که به‌خاطر جنگ و... از هم دور افتاده‌اند و مادری که فرزندش را از دست داده است...همگی غمگین است.

الگوی شما در موسیقی چه کسی بوده است؟
الگو، استاد، مشوق و حمایت‌کننده مادی و معنوی من مادرم بوده است.

با خانم سیما بینا چقدر آشنایی دارید؟
من با خانم سیما بینا در تماس و گاهی جویای احوالشان هستم و ایشان هم در زمینه موسیقی الگوی من و همیشه جزو کسانی بوده‌اند که وقتی کار جدیدی داشته باشم برایشان می‌فرستم و نظرشان را می‌پرسم.

راجع به اقتصاد موسیقی فولکلور بگویید که چه وضعیتی دارد؟ خوانندگان و نوازندگانی که در همان مناطق خودشان فعالیت می‌کنند و کسی هم آنان را نمی‌شناسد.
بله، متاسفانه این افراد حمایت نمی‌شوند. هنرمندان آن منطقه یا درگذشتند، مثل استاد ولی رحیمی، حاج قربان سلیمانی، حاج حسین یگانه، استاد علی یزدانی ، حسین به‌بی و ... و یا آنان که هستند هنرشان مربوط به همان منطقه شده. تمام هنرمندان منطقه شمال خراسان امیدشان به این است که یک عروسی یا مراسمی یا جشنواره‌ای باشد و دعوت شوند تا ساز بزنند ... در تکه کوتاهی از مستند از یادرفتگان به کارگردانی آقای عابدی دیدم که در گفت‌وگویی با مرحوم ولی عاشق ایشان می گویند: زمانی که ما را به مجلس عروسی دعوت می‌کنند تمام آن شب از خوشحالی خوابمان نمی‌برد...

فکر می‌کنید آینده موسیقی مقامی و محلی به چه سمتی برود؟
اگر در همین راستا حفظ شود و حسادت‌ها، تنگ‌نظری‌ها و رقابت‌های ناسالم اجازه دهد، می‌توانیم جهانی‌اش کنیم.

آیا خاطره‌ای دارید که به‌خاطر موسیقی یا آهنگی از شما مخاطبتان متحول شده باشد و ابراز احساسات کند؟
بله زیاد. دراین مدت کسانی که مبتلا به بیماری سرطان بودند برای من پیام گذاشتند، ایمیل زدند و من را دعا کردند و خیلی پیام‌های این‌چنینی داشتم. از موسسه بچه‌های بی‌سرپرست به من پیام دادند که تمام بچه‌ها آهنگ‌های شما را حفظ هستند و مادرانی بودند که به من گفتند کودکان ما فقط با شنیدن آهنگ لیاره شما می‌خوابند و...

آیا تا به‌حال پیش آمده به شما زنگ بزنند و بگویند برایمان آواز بخوان؟
بله، بسیار پیش آمده است.

فکر می‌کنید چرا این اتفاقات می‌افتد؟
به‌خاطر اینکه موسیقی یک زبان دیگری است و اگر خوب باشد، برای مردم خاطره خوب بسازد، مردم آن خاطره را همیشه در ذهنشان دارند و در شرایط سختی و مشکلات این موسیقی است که می‌تواند آنان را آرام کند.

تابه‌حال تلاش کرده‌اید موسیقی را به‌صورت آکادمیک هم دنبال کنید؟
بله می‌خواهم به زودی برای ادامه تحصیل به ایتالیا بروم.