دوباره حکایت جنوب شهریها و شمال شهریها
زهره قلیلی رنانی*
به قصه ای متداول می اندیشم. به داستان تکراری زندگی مردم جامعه مان. به نحوه رویارویی آنها با پدیده های زندگی اعم از فردی یا اجتماعی و به نظرم میرسد رویکرد غالب، حاکی از هیجان زدگی و دنباله روی از موج های مقطعی است. صحبت از مشاوره است و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی. تا روزگاری نه چندان پیش، مشاوره در جامعه ما جانیفتاده و بدتر از آن، امری مذموم به شمار میرفت. تصور عامه از مراکز مشاوره، مکانی برای درمان دیوانگان و مجنون ها بود، فرهنگ تفریط حکمفرما بود و تک و توک مراکزی که آن ها هم بیشتر زیر نظر و وابسته به بهزیستی بودند،مراجعه چندانی نداشتند، مگر مراجعه هایی که دچار بحران ها و مشکلات عمیق شده بودند یا از مراکز قضایی به اجبار ارجاع داده می شدند.
زهره قلیلی رنانی*
به قصه ای متداول می اندیشم. به داستان تکراری زندگی مردم جامعه مان. به نحوه رویارویی آنها با پدیده های زندگی اعم از فردی یا اجتماعی و به نظرم میرسد رویکرد غالب، حاکی از هیجان زدگی و دنباله روی از موج های مقطعی است. صحبت از مشاوره است و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی. تا روزگاری نه چندان پیش، مشاوره در جامعه ما جانیفتاده و بدتر از آن، امری مذموم به شمار میرفت. تصور عامه از مراکز مشاوره، مکانی برای درمان دیوانگان و مجنون ها بود، فرهنگ تفریط حکمفرما بود و تک و توک مراکزی که آن ها هم بیشتر زیر نظر و وابسته به بهزیستی بودند،مراجعه چندانی نداشتند، مگر مراجعه هایی که دچار بحران ها و مشکلات عمیق شده بودند یا از مراکز قضایی به اجبار ارجاع داده می شدند.
در حال حاضر اما، از آن سوی بام افتاده ایم، اکنون مشاوره مقبول واقع شده و مردم نگرش مثبت افراطی پیدا کرده اند، اما این بار هم جوی هیجانی حاکم است، اقبال عمومی باعث شده هر روز مراکز متعدد مشاوره چون قارچ از گوشه و کنار شهر برویند و علاوه بر مراکز خصوصی، بسیاری از نهادهای دولتی( فرهنگسراهای شهرداری، دانشگاه ها، آموزش و پرورش و..) نیز به ارایه خدمات مشاوره ای مشغول شوند . در سال های اخیر رشد کمی خدمات مشاوره ای چشمگیر بوده اما برای اعتلای کیفی و توزیع مناسب و کاربرد بهینه مراکز برنامه ای اساسی تدوین نشده است. در سطح شهر اصفهان بیش از هشتاد مرکز مشاوره خصوصی دایر شده است که پراکندگی جغرافیایی بیشتر آن ها در مناطق جنوب شهر( مترادف شمال شهر تهران!) واقع شده است. نکته قابل توجه این که نه در دوران بی اقبالی و نه در اقبال کنونی عامه به مشاوره، طرح و برنامه ای برای نیازسنجی، چگونگی راه اندازی و ادامه کار مراکز مشاوره اندیشیده نشده است. تنها تمهیدی که توسط بسیاری از موسسان، در جهت بازدهی اقتصادی و جذب بیشتر مراجعه( مشتری) درنظر گرفته می شود افتتاح این مراکز در مناطق مرفه نشین و برخوردار شهر است به طوری که با وجود جمعیت زیادتر در شمال اصفهان و نیز نیاز شدید مردم این منطقه به خدمات روانشناختی، تنها کمتر از بیست درصد از مراکز خصوصی در این بخش واقع شده اند. اما جالب است که با وجود عدم تناسب در توزیع مراکز مذکور، تجربه نشان داده که درآمدزایی در مراکز مرفه نشین بیشتر از مراکز واقع در بافت محروم شهر است و در مناطق محروم تر، مراجعه ها کمتر و در شرایط حادتر اتفاق می افتد و معمولا به علت تعرفه های بالای این خدمات ( ۴۵ دقیقه مشاوره با مقطع دکترا ۸۰ هزار تومان)، و اولویت نیازهای زیربنایی خوراک و پوشاک و مسکن، مراکز دولتی ترجیح داده می شوند که معمولا کیفیت چندانی ندارند.
چنانچه کیفیت خدمات مشاوری که در استخدام مرکز مشاوره دولتی است و حق الزحمه او همان حقوق ماهیانه کارمندی است؛ با مشاور مراکز خصوصی با حق الزحمه ساعتی مقایسه شود تفاوت چشمگیری را میتوان مشاهده نمود. بنابر این موجی که اکنون به نفع فعالیت های مشاوره ای در جامعه به جریان افتاده، در حقیقت مربوط به قشرهای بالاتر از متوسط جامعه است که در سبد کالای خانواده هزینه ای را برای سلامت روان خود اختصاص می دهند و طبقه های متوسط و پایین تر تنها در صورتی تن به این نوع هزینه می دهند که یا از نظر فرهنگی رشد یافته باشند و بر اهمیت بهداشت روان واقف باشند یا این که در حالت اضطرار قرار گرفته و با مشکلات شدیدی روبرو باشند که چاره ای جز مراجعه نداشته باشند. بنابر این برای همگانی کردن خدمات مشاوره برای عموم طبقات از جمله اقشار آسیب پذیر و محروم و نیز ارتقای کیفی خدمات مشاوره ای باید چاره ای اندیشیده شود. پوشش بیمهای خدمات روان شناسی و مشاوره یکی از آمال و آرزوهای جامعه روانشناسی کشور است و برای تحقق این آرزو تمامی نهادهای مختلفی که اکنون در کشور دارای واحد روانشناسی هستند از جمله سازمان نظام روانشناسی و بهزیستی این مساله را پیگیری می کنند.
راه حل دیگر لزوم ورود خیرین به عرصه مشاوره و روانشناسی است. خیریهها همانطور که در خدمات پزشکی ورود و مشارکت میکنند در حوزه روانشناسی و مشاوره نیز می توانند ورودکنند؛ زیرا میتوان زندگی بسیاری از اقشار آسیب پذیر را از این طریق نجات داده و از ابتلای آنها به بسیاری از آسیبها جلوگیری کرد. هرچند در حال حاضر جامعه روانشناسی ملاحظاتی را انجام داده و تخفیفهایی را برای افراد نیازمند اعمال میکند اما آنها به تنهایی نمیتوانند مشکلات موجود را حل کنند به این ترتیب چنانچه بیمهها و خیرین به این حوزه ورود کنند میتوان وضعیت را بهبود بخشید.تفاوت تعرفهها هم که همواره بر اساس مدرک تحصیلی صورت گرفته و تفاوت قیمتها بر اساس سطح دانش مشاور و روانشناس بوده است اما اگر تعرفه ها در تمامی مناطق تک نرخی شود تا چند نرخ برای خدمات مشاورهای در کشور وجود نداشته باشد، بهره مندی از این خدمات با عدالت بیشتری انجام خواهد گرفت.
* مدرس و مشاور دانشگاه فرهنگیان
ارسال نظر