بحث شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و کارکرد آن در جامعه امروز خیلی وقت است که نقل محافل است. در این باب هر از چندگاهی بحث فیلتر کردن بعضی از این شبکه‌ها و آزاد کردن بعضی دیگر شنیده می‌شود. در این میان هنرهای تصویری ایران هم به این موضوع از بعد اجتماعی پرداخته است و از این پس به احتمال فراوان باید منتظر فیلم‌ها و سریال‌های بیشتری در این باره باشیم. این مطلب سعی می‌کند به معرفی تعدادی از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی و برخی آسیب‌های این شبکه‌ها بپردازد.


رخ دیوانه (ابوالحسن داوودی)
pic1
فیلم داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرط‌بندی در مسیری پیچیده و دلهره‌آور می‌افتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم می‌زند. این چند خط شاید به طور کامل نتواند بعدهای مختلفی را که «رخ دیوانه» به آنها می‌پردازد باز کند. کارگردان فیلم در گفت‌و‌گویی درباره آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی اشاره‌های خوبی می‌کند: «شما هر کدام از جوامع مجازی را که می‌خواهید در نظر بگیرید؛ جوامعی که در حال حاضر به حدی زیاد شده‌اند که حتی نام بردنشان هم سخت است مثل وایبر و لاین و تلگرام و فیس‌بوک و اینستاگرام و... در هر کدام از این فضاها شما نمی‌توانید رابطه‌ای را پیدا کنید که مطمئن باشید به عمق شخصیت طرف مقابل‌تان دست یافته‌اید. نه تنها به عمق آن نمی‌رسید بلکه درباره حقیقت و دروغ در این فضاها نیز هیچ تضمینی وجود ندارد. اکثر قریب به اتفاق جوانان ما هم به اندازه‌های مختلف در این فضا هستند و درگیر شده و با این هویت‌ها در حال زندگی هستند.حتما شما هم مثل من و خیلی‌های دیگر با صحنه‌ای از یک مهمانی که در آن هر کسی با گوشی، لپ‌تاپ، آی‌پد یا هر آنچه آنها را به اینترنت وصل می‌کند سرگرم هستند، مواجه شده‌اید. یعنی حتی اگر بناست با یکدیگر حرف هم بزنند به واسطه‌ای مثل فیس‌بوک یا وایبر خواهد بود و این به این معنا است که رابطه‌هایی که قبلا می‌توانست از خانواده تا فضاهایی در دنیای واقعی شکل بگیرد و به یک عمق برسد، در حال حاضر به شدت نایاب شده است. البته منکر بودنش نمی‌شوم اما معتقدم این مدل روابط به شدت نایاب شده و از نظر جو عمومی جامعه و فضای فکری عمومی جامعه به شدت دمده به نظر می‌آید.»


آرایش غلیظ (حمید نعمت‌الله)
pic۲
پایه قصه «آرایش غلیظ» بر یک آشنایی در یک شبکه اجتماعی شکل می‌گیرد. اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود. این فیلم قصه گروه پنج نفره‌ای است که می‌خواهند محموله‌ای شامل ترقه، فشفشه و اسباب آتش‌بازی را که متعلق به آنها نیست بفروشند. هیچ کدام از آنها کامروا نمی‌شوند مگر پنجمین نفر که به تردید همیشگی‌اش میان خیر و شر غلبه می‌کند. آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی در این فیلم هم مثل «رخ دیوانه» بهانه‌ای است تا روابط بین انسان‌ها به چالش کشیده شود.


فیلم قتل آنلاین (مسعود آب پرور)
pic3
«قتل آنلاین» قرار است یک تریلر باشد. یک فیلم هیجان‌انگیز پلیسی- جنایی با گره‌های فراوان؛ با گره‌هایی که هر چند وقت یک بار، آقای پلیس سر وقتشان برود و آنها را حل و فصل کند. تجربه کم‌ساخت چنین فیلم‌هایی باعث شده که تماشاگر خیلی با آن آشنا نباشد. به همین خاطر، «قتل آنلاین» بیشتر از این که یک تریلر باشد، یک ملودرام جنایی است و این باج دادن به تماشاگر برای جذب بیشترش باعث شده که فیلم چند لحن مختلف پیدا کند. در جاهایی تریلر با ساخت و پرداخت خوب و در جاهایی ملودرام که ضعیف و آبکی است. برای اثبات این قضیه کافی است که تمام صحنه دونفره‌های حمید گودرزی و الناز شاکردوست را کنار صحنه قتل مادر شهاب حسینی بگذارید؛ تا متوجه بی‌مایگی اولی و پختگی دومی شوید. موضوع فیلم چون مرتبط با یکی از مظاهر زندگی انسان مدرن (اینترنت) است، سعی می‌کند به مظاهر دیگر تکنولوژی هم ارجاع دهد و از آنها استفاده کند؛ استفاده از لپ‌تاپ برای چت کردن توی ماشین آن هم موقع رانندگی، استفاده از آی‌فون تصویری،کامپیوتری کردن پرونده‌های قضایی و استفاده همیشگی از اینترنت و چت، آن هم جاهایی که حضور تلفن درست‌تر به نظر می‌رسد نمونه‌ای از این موارد است.


هوش سیاه (مسعود آب پرور)
pic۴
سریال «هوش سیاه» قوی‌ترین سریال تلویزیون درباره جرایم اینترنتی است. یک ضد قهرمان خوب تصویر شده در کار وجود دارد که در کمتر سریالی می‌بینیم. داستان سریال از جایی آغاز می‌شود که جمشید کاظمی (کیکاووس یاکیده) ملقب به هوش سیاه پس از دستگیری و زندانی شدن، تصمیم به فرار از زندان می‌گیرد. او که یک نابغه رایانه و متخصص در انجام جرایم اینترنتی است، از این توانایی خود در امور غیرقانونی و خلاف بهره می‌گیرد. با گریز هوش سیاه از زندان، سرگرد احمدی (حسین یاری) برای دستگیری مجدد او وارد عمل می‌شود. نشان دادن قدرت و توان پلیس در برخورد با جرم‌های اینترنتی جزء لاینفک سریال‌های تلویزیونی است که به درستی قرار است به این ماجرا بپردازند.در «هوش سیاه»، «بدمن» به‌شدت باهوش و قدرتمند است و راه‌های فرار را به خوبی می‌شناسد و در آن طرف ماجرا نیز پلیس با درایت و با اتکا به دانش و ابزار پیشرفته با این فضا مبارزه می‌کند و این دو به موازات یکدیگر حرکت می‌کنند. زندان این کار نیز هوشمندانه طراحی شده است؛ زیرا فضا باید پتانسیل جولان شخصیت منفی قصه را داشته باشد. در حالی که اگر زندان شبیه به ندامتگاه‌های سنتی ما طراحی می‌شد، محقق شدن این امر میسر نبود.