تاثیر کاهش قیمت نفت بر عربستان
معاون وزیر نفت عربستان اخیرا در اجلاس آبوهوایی که در شهر لیما در پرو برگزار شد، به خبرنگاران گفت: عربستان دیر یا زود باید وابستگیاش را به نفت قطع کند. خالد ابولیف معاون علیالنعیمی وزیر نفت عربستان گفت: ما میدانیم که تحولات جهان در زمینه سیاستهای آبوهوایی و همچنین کاهش قیمت نفت، به سمتی پیش میرود که بیشترین تاثیر را بر آینده کشورهای نفتی میگذارد و ما در تلاش برای آمادهشدن برای چنین آیندهای هستیم. سخنان این مقام ارشد عربستانی نشان میدهد که جهان برای کشورهای تولید و صادرکننده نفت در حال تغییر است.
معاون وزیر نفت عربستان اخیرا در اجلاس آبوهوایی که در شهر لیما در پرو برگزار شد، به خبرنگاران گفت: عربستان دیر یا زود باید وابستگیاش را به نفت قطع کند. خالد ابولیف معاون علیالنعیمی وزیر نفت عربستان گفت: ما میدانیم که تحولات جهان در زمینه سیاستهای آبوهوایی و همچنین کاهش قیمت نفت، به سمتی پیش میرود که بیشترین تاثیر را بر آینده کشورهای نفتی میگذارد و ما در تلاش برای آمادهشدن برای چنین آیندهای هستیم. سخنان این مقام ارشد عربستانی نشان میدهد که جهان برای کشورهای تولید و صادرکننده نفت در حال تغییر است. موضوع تنها کاهش قیمت جهانی نفت نیست. تغییرات آبوهوایی در جهان بسیار پرشتاب و جدی در حال پیش رفتن است و کشورها به دنبال راه حلی برای جلوگیری از نابودی کره زمین در اثر این تغییرات هستند. تصمیماتی که کشورهای جهان در این باره میگیرند، ممکن است به کاهش روزافزون وابستگی جهان به سوختهای فسیلی مانند نفت منجر شود. این وضعیتی است که کشورهای تولیدکننده نفت باید برای آن آماده باشند. به همین دلیل این مقام ارشد عربستانی از آغاز روند تغییرات اقتصادی در بزرگترین صادرکننده نفت جهان برای کاهش وابستگی به نفت خبر داده است.
او در اجلاس پرو به خبرنگاران گفت: آینده برای توسعه پایدار کشورهای صادرکننده نفت بسیار پرمشکل خواهد بود.
روزگار نفت ارزان
روند پرشتاب کاهش قیمت نفت در ماههای اخیر، این پرسش را بهطور جدی مطرح کرده است که آیا این سیر نزولی موقتی است یا دائمی؟ بدون شک کسی بهطور دقیق پاسخ این پرسش را نمیداند. انرژی یک بازار کاملا سیاسی است و قیمتها در این بازار بسیار بیثبات است. اما نشانههایی که از کاهش قیمت حکایت دارد از نشانههای افزایش قیمت بیشتر و قویتر است. یکی از این دلایل و نشانههای کاهش قیمت این است: تکنولوژی از بسیاری جهات به افزایش عرضه انرژی منجر می شود و به همان اندازه هم تقاضا را کم میکند. مثلا در دهه گذشته، پیشرفت تکنولوژی نفت و گاز شیل را به بازار عرضه کرد و زغالسنگ را به طور کامل از بخش انرژی و تولید برق آمریکا حذف کرد. تکنولوژی همچنین هزینهها را در صنعت انرژیهای تجدیدپذیر کم کرده است. خودروها با پیشرفت تکنولوژی، سوخت کمتری مصرف میکنند. تکنولوژی و پیشرفت آن، توقف ناپذیر است و با توجه به سرمایهگذاری که در آمریکا و چین در زمینه تکنولوژی دارد صورت میگیرد، این پیشرفت شتاب بیشتری هم خواهد گرفت.
همین دورنمای کاهش قیمت در بازار نفت است که کشوری مانند عربستان با اقتصاد تکمحصولی نفت را به فکر کاهش وابستگی به نفت انداخته است.
وقتی قیمت نفت به سرعت رو به کاهش گذاشت، بسیاری منتظر بودند که اوپک با چراغ سبز عربستان، سقف و سهمیه تولید را کاهش دهد تا مانند گذشته قیمتها در بازار تنظیم شود و کاهش یابد. اما در کمال تعجب همه، عربستان با این کاهش سقف تولید مخالفت کرد و در نتیجه اوپک هیچ کاری در این زمینه انجام نداد و قیمتها همچنان رو به کاهش رفته و میرود.
برداشت عمومی این است که عربستان هنوز از این کاهش ناگهانی و شدید قیمت نفت آسیب جدی ندیده و با آن کنار میآید. اما این برداشت سادهانگارانه است. نفت تقریبا 90 درصد از درآمدهای عربستان را تشکیل میدهد. یعنی کل اقتصاد عربستان به نفت وابسته است. در عربستان، رانت در حقیقت ضامن ثبات سیاسی است. این رانت و سوبسید هم از ناحیه درآمد نفت تامین میشود. پروژههای اقتصادی و تجاری همگی دولتی هستند و ستون اقتصاد را تشکیل میدهند و درآمد طبقه ثروتمند را تضمین میکنند. دولت هم تنها عامل توزیع ثروت است.
در کشوری با چنین شرایطی، نفت ارزان به شدت و سرعت بر کل قسمتها تاثیر میگذارد. البته این اولین بار نیست که عربستان با کاهش شدید قیمت نفت روبهرو شده است. براساس تجربه سال ۱۹۸۶، معمولا این کشور در چنین شرایطی، سه سیاست را اتخاذ میکند؛ از ذخائر ارزیاش استفاده میکند، پروژههای دولتی را محدود میکند و استخدام دولتی را هم کاهش میدهد.
در ماه مارس 1986، عربستان اولین بحران نفتی را تجربه کرد. قیمت نفت از بشکهای 32 دلار به بشکهای 10 دلار رسید. در سال 2009 هم بعد از قیمت بیسابقه 147 دلار در هر بشکه، نفت به 40 دلار رسید. در هر دوی این مقاطع، قیمت نفت 60 درصد کاهش یافت.
در اواخر ۱۹۸۷، ملک فهد فکر میکرد که دوران نفت ارزان کوتاه نخواهد بود و طول خواهد کشید. به همین خاطر برخی رانتهای دولتی را کاهش داد. یارانه برخی محصولات کاهش یافت و قیمت بنزین و برق و هزینههای سفر افزایش یافت. همچنین برخی مزایا مانند وام مسکن کم شد. یک دهه بعد یعنی در سال ۱۹۹۸، عربستان با یک بحران جدید از ناحیه کاهش قیمت نفت روبهرو شد که نتیجه بحران مالی آسیا بود. بدهیهای عربستان افزایش یافت و دولت مجبور به اتخاذ استراتژی خصوصیسازی شد. ملک عبدالله که آن زمان ولیعهد بود و اکنون پادشاه است، در آن زمان در جمله معروفی اعلام کرد که زمان وفور نعمت به سرآمده است. او گفت همه باید به سبک زندگی عادت کنند که به نفت وابسته نیست. در جریان کاهش قیمت نفت در سال ۲۰۰۹، دولت عربستان استخدامهای دولتی را به کمتر از ۳ درصد کاهش داد. بعد از شروع بهار عربی، دولت عربستان برای جلوگیری از موج نارضایتی عمومی در این کشور، سالانه ۲۵۰ میلیارد دلار به بودجه رفاه عمومی اضافه کرد. بخشی از این بودجه مستقیما به افزایش حقوق ماهیانه دو میلیون کارمند دولتی اختصاص یافت. در سال ۲۰۱۱، بیش از ۶۰ هزار نفر در بخش امنیتی استخدام شدند که این هم بخشی از تدابیر دولت عربستان در مقابل بهار عربی بود. بودجه نظامی عربستان ناگهان در سال ۲۰۱۳ به ۶۷ میلیارد دلار افزایش یافت و عربستان از این نظر بعد از چین و روسیه در مقام چهارم قرار گرفت.
همه این حاتمبخشیها و هزینههای میلیاردی در شرایطی صورت گرفت که نفت بالای 100 دلار بود. اکنون با نفت زیر 60 دلار ادامه این روند ممکن نیست. دولت عربستان همین حالا هم کاهش هزینههای عمومی را آغاز کرده است و برای تبعات این کاهش هزینه آماده میشود. بنابراین با وجود تحلیلها و برداشتهای اولیهای که درباره موقعیت عربستان در دوران ارزانی نفت صورت میگیرد، این کشور یکی از سختترین شرایط را در این بازار جدید دارد.
روزگار نفت ارزان
روند پرشتاب کاهش قیمت نفت در ماههای اخیر، این پرسش را بهطور جدی مطرح کرده است که آیا این سیر نزولی موقتی است یا دائمی؟ بدون شک کسی بهطور دقیق پاسخ این پرسش را نمیداند. انرژی یک بازار کاملا سیاسی است و قیمتها در این بازار بسیار بیثبات است. اما نشانههایی که از کاهش قیمت حکایت دارد از نشانههای افزایش قیمت بیشتر و قویتر است. یکی از این دلایل و نشانههای کاهش قیمت این است: تکنولوژی از بسیاری جهات به افزایش عرضه انرژی منجر می شود و به همان اندازه هم تقاضا را کم میکند. مثلا در دهه گذشته، پیشرفت تکنولوژی نفت و گاز شیل را به بازار عرضه کرد و زغالسنگ را به طور کامل از بخش انرژی و تولید برق آمریکا حذف کرد. تکنولوژی همچنین هزینهها را در صنعت انرژیهای تجدیدپذیر کم کرده است. خودروها با پیشرفت تکنولوژی، سوخت کمتری مصرف میکنند. تکنولوژی و پیشرفت آن، توقف ناپذیر است و با توجه به سرمایهگذاری که در آمریکا و چین در زمینه تکنولوژی دارد صورت میگیرد، این پیشرفت شتاب بیشتری هم خواهد گرفت.
همین دورنمای کاهش قیمت در بازار نفت است که کشوری مانند عربستان با اقتصاد تکمحصولی نفت را به فکر کاهش وابستگی به نفت انداخته است.
وقتی قیمت نفت به سرعت رو به کاهش گذاشت، بسیاری منتظر بودند که اوپک با چراغ سبز عربستان، سقف و سهمیه تولید را کاهش دهد تا مانند گذشته قیمتها در بازار تنظیم شود و کاهش یابد. اما در کمال تعجب همه، عربستان با این کاهش سقف تولید مخالفت کرد و در نتیجه اوپک هیچ کاری در این زمینه انجام نداد و قیمتها همچنان رو به کاهش رفته و میرود.
برداشت عمومی این است که عربستان هنوز از این کاهش ناگهانی و شدید قیمت نفت آسیب جدی ندیده و با آن کنار میآید. اما این برداشت سادهانگارانه است. نفت تقریبا 90 درصد از درآمدهای عربستان را تشکیل میدهد. یعنی کل اقتصاد عربستان به نفت وابسته است. در عربستان، رانت در حقیقت ضامن ثبات سیاسی است. این رانت و سوبسید هم از ناحیه درآمد نفت تامین میشود. پروژههای اقتصادی و تجاری همگی دولتی هستند و ستون اقتصاد را تشکیل میدهند و درآمد طبقه ثروتمند را تضمین میکنند. دولت هم تنها عامل توزیع ثروت است.
در کشوری با چنین شرایطی، نفت ارزان به شدت و سرعت بر کل قسمتها تاثیر میگذارد. البته این اولین بار نیست که عربستان با کاهش شدید قیمت نفت روبهرو شده است. براساس تجربه سال ۱۹۸۶، معمولا این کشور در چنین شرایطی، سه سیاست را اتخاذ میکند؛ از ذخائر ارزیاش استفاده میکند، پروژههای دولتی را محدود میکند و استخدام دولتی را هم کاهش میدهد.
در ماه مارس 1986، عربستان اولین بحران نفتی را تجربه کرد. قیمت نفت از بشکهای 32 دلار به بشکهای 10 دلار رسید. در سال 2009 هم بعد از قیمت بیسابقه 147 دلار در هر بشکه، نفت به 40 دلار رسید. در هر دوی این مقاطع، قیمت نفت 60 درصد کاهش یافت.
در اواخر ۱۹۸۷، ملک فهد فکر میکرد که دوران نفت ارزان کوتاه نخواهد بود و طول خواهد کشید. به همین خاطر برخی رانتهای دولتی را کاهش داد. یارانه برخی محصولات کاهش یافت و قیمت بنزین و برق و هزینههای سفر افزایش یافت. همچنین برخی مزایا مانند وام مسکن کم شد. یک دهه بعد یعنی در سال ۱۹۹۸، عربستان با یک بحران جدید از ناحیه کاهش قیمت نفت روبهرو شد که نتیجه بحران مالی آسیا بود. بدهیهای عربستان افزایش یافت و دولت مجبور به اتخاذ استراتژی خصوصیسازی شد. ملک عبدالله که آن زمان ولیعهد بود و اکنون پادشاه است، در آن زمان در جمله معروفی اعلام کرد که زمان وفور نعمت به سرآمده است. او گفت همه باید به سبک زندگی عادت کنند که به نفت وابسته نیست. در جریان کاهش قیمت نفت در سال ۲۰۰۹، دولت عربستان استخدامهای دولتی را به کمتر از ۳ درصد کاهش داد. بعد از شروع بهار عربی، دولت عربستان برای جلوگیری از موج نارضایتی عمومی در این کشور، سالانه ۲۵۰ میلیارد دلار به بودجه رفاه عمومی اضافه کرد. بخشی از این بودجه مستقیما به افزایش حقوق ماهیانه دو میلیون کارمند دولتی اختصاص یافت. در سال ۲۰۱۱، بیش از ۶۰ هزار نفر در بخش امنیتی استخدام شدند که این هم بخشی از تدابیر دولت عربستان در مقابل بهار عربی بود. بودجه نظامی عربستان ناگهان در سال ۲۰۱۳ به ۶۷ میلیارد دلار افزایش یافت و عربستان از این نظر بعد از چین و روسیه در مقام چهارم قرار گرفت.
همه این حاتمبخشیها و هزینههای میلیاردی در شرایطی صورت گرفت که نفت بالای 100 دلار بود. اکنون با نفت زیر 60 دلار ادامه این روند ممکن نیست. دولت عربستان همین حالا هم کاهش هزینههای عمومی را آغاز کرده است و برای تبعات این کاهش هزینه آماده میشود. بنابراین با وجود تحلیلها و برداشتهای اولیهای که درباره موقعیت عربستان در دوران ارزانی نفت صورت میگیرد، این کشور یکی از سختترین شرایط را در این بازار جدید دارد.
ارسال نظر