بحران آوارگی قرن بیست و یکم
ژوئن برابر با 30 اردیبهشت به‌عنوان روز پناهجو نامگذاری شده است. آنچه اهمیت این مساله را در سال جاری دو چندان می‌کند این قضیه است که طی چند سال اخیر جمعیت آوارگان جهان نشان از بحرانی بی‌سابقه دارد. ت 20عداد پناهندگان در جهان بعد از جنگ جهانی دوم به بیشترین حد خود رسیده است. بنابر گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، در سال 2014 شمار پناهجویان در سراسر جهان به 7/ 56 میلیون نفر رسیده که 3/ 4 میلیون نفر بیشتر از تعداد پناهجویان در سال 2013 است، دلیل اصلی این افزایش، بیشتر شدن تعداد پناهجویان سوری و سومالیایی بوده. تنها در نیمه اول سال گذشته 5/ 5 میلیون نفر در اثر خشونت و درگیری در کشور خود مجبور به فرار شده اند.
طی دهه اخیر جنگ‌های داخلی، سربرآوردن گروهای افراطی قومی و مذهبی، خیزش‌های اعتراضی مردمی، خشکسالی و قحطی در بخش‌هایی از آفریقا، بحران‌های اقتصادی و... شمار زیادی از مردم جهان را به مهاجرت و فرار از کشور خود وادار کرده است.
طبق معاهدات بین‌المللی‌ای که از سال 1921 تاکنون به تصویب رسیده‌اند کشورهای متعهد به این معاهدات موظفند که در قبال آوارگان و پناهجویان مسوولانه رفتار کنند؛ اما برخلاف آن که این پیمان‌ها توسط بسیاری از کشورهای جهان به امضا رسیده، بسیاری از کشورها به دلایل زیادی پایبند به قوانین حقوق بشری مربوط به پناهندگان نیستند و در این بین از طرفی هر روزه به تعداد آوارگان جهان افزده می‌شود و از طرفی هر چه می‌گذرد رفتارهای مسوولانه محدودتری نسبت به آوارگان دیده می‌شود.
کشورهای اتحادیه اروپا مقصد نهایی بسیاری از این آوارگان است، بخشی از این آوارگان از راه‌های قانونی مبادرت به درخواست پناهندگی می‌کنند که البته با توجه به اینکه کشورهای اتحادیه اروپا به وضعیت بسیاری از آوارگان و بحرانی که درگیر آن هستند آگاهند؛ اما معمولا رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی نیاز به زمان طولانی ۶ ماه تا چند سال دارد، به همین دلیل تعداد زیادی از این آوارگان یا در داخل کشور خود مجبور به ادامه زندگی در اسف‌بارترین شرایط ممکن می‌شوند یا مجبور به ورود قاچاق به کشور مقصد که معمولا یکی از کشورهای اروپایی است، می‌شوند. هر دو انتخاب برای آوارگان خطرات بی‌شماری را در پی دارد. ماندن در کشور ممکن است به نرخ جانشان تمام شود یا اینکه آنان را وادار کند که در سخت‌ترین شرایط ممکن به زندگی خود ادامه دهند و رفتن به کشور مقصد به‌صورت قاچاق نیز راهی است پر از خطرات مختلف، از گرفتار شدن در تله قاچاقچیان انسان گرفته تا غرق شدن در دریا یا ماه‌ها سرگردان شدن. طی ماه‌های اخیر اتحادیه اروپا نشست‌هایی را در راستای این بحران برگزار کرد تا راه‌‌حلی برای مواجه شدن با این بحران بیابند؛ اما متاسفانه آنچه به نظر می‌آید این است که کشورهای اتحادیه اروپا بیشتر از آنکه نگران وضعیت آوارگان باشند، نگران خودشان هستند و اکثر برنامه‌هایی که اجرا می‌کنند یا قصد اجرایش را دارند، در راستای پایین آوردن ضرر و زیان ناشی از بحران پناهجویان برای کشورهای آن ها است و اما اگر این بحران به همین صورت بخواهد پیش برود کشورهای حوزه خاورمیانه، کشورهای اروپایی و جامعه جهانی باید منتظر باشند که به‌زودی با یک فاجعه انسانی رو‌به‌رو شوند. تا قبل از سال ۲۰۱۱ جهان با آوارگان افغان روبه‌رو بود؛ اما در حال حاضر خیزش‌های موسوم به بهار عربی و جنگ داخلی سوریه کشورهای همسایه سوریه و اتحادیه اروپا را با سیل روبه‌فزونی آوارگان سوری روبه‌رو کرده که چه در خاک سوریه و چه بیرون از خاک سوریه با اسفناک‌ترین شرایط انسانی دست و پنجه نرم می‌کنند. این آمار جدید از آوارگان زنگ خطری است برای جامعه جهانی تا با همه مشکلاتی که وجود دارد در مقابل آوارگان میلیونی سوری مسوولانه‌تر برخورد کنند.