سویههای متنوع شادیهای جمعی در گفتوگو با دکتر حمید ضیایی پرور
شبی که ملت همه شادند!
تهیه و تنظیم: منصوره قنبرآبادی جشنهای عمومی، کارناوالها، شادیهای جمعی و نشاط و خوشی در خیابان و در عرصه عمومی تصاویری نیستند که مردمان ما به آنها عادت داشته باشند. به ندرت و از پس رخدادهایی ملی یا آیینی چنین فضاهایی فراهم میآید و همین رویه نبودن چنین برنامههایی سبب شده که بعضا رفتارهای نابهنجار یا غیر قابل پیش بینی رخ دهد یا شادمانی همگانی از مسیر اصلی خود خارج شده و به سمت اهداف یا بیان مطالباتی از نوع دیگر منحرف شود، البته دکتر حمید ضیاییپرور معتقد است که نیازی به هدایت این مراسم و جشنها نیست، بلکه تنها لازم است بستر مناسب برای برپایی آنها فراهم گردد، به ویژه با بهرهگیری از امکاناتی که در سنت و فرهنگ خودمان وجود دارد.
تهیه و تنظیم: منصوره قنبرآبادی جشنهای عمومی، کارناوالها، شادیهای جمعی و نشاط و خوشی در خیابان و در عرصه عمومی تصاویری نیستند که مردمان ما به آنها عادت داشته باشند. به ندرت و از پس رخدادهایی ملی یا آیینی چنین فضاهایی فراهم میآید و همین رویه نبودن چنین برنامههایی سبب شده که بعضا رفتارهای نابهنجار یا غیر قابل پیش بینی رخ دهد یا شادمانی همگانی از مسیر اصلی خود خارج شده و به سمت اهداف یا بیان مطالباتی از نوع دیگر منحرف شود، البته دکتر حمید ضیاییپرور معتقد است که نیازی به هدایت این مراسم و جشنها نیست، بلکه تنها لازم است بستر مناسب برای برپایی آنها فراهم گردد، به ویژه با بهرهگیری از امکاناتی که در سنت و فرهنگ خودمان وجود دارد. در این صورت مردم خودشان میتوانند جشنهایی متناسب با فرهنگ بومی خود سامان دهند. حمید ضیاییپرور از فعالان حوزه رسانه، دکترای تخصصی علوم ارتباطات، مدرس و مولف، محقق مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با بیش از 15 سال سابقه کار در مطبوعات هم اکنون دبیر گروه دانش و سلامت روزنامه همشهری است: اشکال مختلف بروز شادیهای جمعی به چه صورت است؟ در جوامع مختلف این
شادیهای جمعی در پی رخدادهای اجتماعی یا سیاسی بروز میکند و در قالب گروهها و اجتماعات محدود و بستهای که در محیطهای کاری، ورزشی و سازمانی هست یا در محیطهای اجتماعی عمومی خود را نشان میدهد. مناسبتهایش معمولا رخدادهایی است که کل جامعه را متاثر از خود میکند و انگیزههای بالایی برای اجتماع ایجاد میکند تا در قالب جشنها، میتینگها یا گردهماییهای مختلف خود را نشان دهند. تاثیرات هر کدام از این انواع چگونه است؟ معمولا با یک حس قوی همبستگی اجتماعی و سیاسی در مورد یک موضوع در بین مردم و افکار عمومی رخدادها به وقوع میپیوندند و تاثیری که دارد این است که بخش زیادی از مردم را همراه خود میکند و دیگر اینکه حس همدلی و تقویت روحیه اجتماعی را در بین مردم ایجاد میکند و میتواند بازتابهای سیاسی و اجتماعی هم داشته باشد که حاوی پیامهای متعددی برای دولتمردان و نهادهای رسمی باشد. یعنی این اجتماعها پیامهایی برای شنیدن دارند؟ بله. قبل از اینکه گردهماییها به وجود آیند شاید دستگاههای حاکمیتی و امنیتی نگاه دقیق و شفافی به لایههای درونی اجتماع نداشته باشند، ولی وقتی بعد از یک مسابقه فوتبال یا انتخابات درون رخداد اجتماعی
و سیاسی روحیات مردم؛ در حالت بسیج کنندگی خود را نشان میدهد دولتمردان به گرایشات عمومی و سابقه افکار عمومی بیشتر پی میبرند و سیاستگذاری و اقدامات آنها در آینده متاثر از همین نمایشها و رخدادها است. رابطه ویژگیهای روانشناختی مردم با اشکال مختلف بروز این شادیها چیست؟ بین روحیات روانشناختی گروههای مختلف مردم و نوع هیجانات و شادیهایی که بروز میدهند رابطه مستقیم و جود دارد. هرچه مردم آمادگی بیشتری برای حضور در این جمعها را داشته باشند، امکان بروز و ظهور در آن گردهماییها قویتر است و موضوعی که برای آن جمع میشوند هرچه فراگیرتر و عمومیتر باشد، تعداد آدمها هم متفاوتتر و وسعت رخداد هم فراگیرتر میشود. همچنین این رخدادها بستری هستند که میتواند در طول ماهها و هفتهها جریان یابند و از یک قشر به قشر دیگر انتقال یابد. گاهی یک کمپین یا گردهمایی اجتماعی میتواند به تجمع سیاسی تبدیل شود و از جنبههای شادیآور و حرکات موزون به یک حرکت اغتشاشآمیز و تخریبگرایانه و اعتراضآمیز تبدیل شود و در نهایت با برخورد مواجه شود. چرا شیوههای شادیهای جمعی از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است؟ هر چه جامعه و رسانهها و زمینه
بروز نهادهای اجتماعی و فعالیت گروهها در اجتماعها محدود باشد؛ کنشهای اجتماعی میتواند شدیدتر، غافلگیرانه و ناگهانی باشد. معمولا در این نوع جوامع زمان، کیفیت و چگونگی کنشها غیرقابلپیشبینی است. گاهی ماجرای کوچکی میتواند تبدیل به جریان وسیع اجتماعی شود، همانطور که در برزیل و ترکیه شاهد هستیم (اگرچه زمینه ابتدایی آنها شادی نبود.) یا زمینه کوچک سیاسی یا اجتماعی گاهی میتواند تبدیل به یک کنش رسمی شود و دامنه فعالیت را گسترش دهد. در ایران هم همانطور که شاهد بودیم برگزاری یک مسابقه منجر به کنش اجتماعی در سطح ملی شد. شیوههای مختلف شادی با طبقه اجتماعی مردم چه رابطهای دارد؟ در بین طبقههای اجتماعی، گروههای سنی و جنسیتی، ادبیات و شیوهها و سبک بروز این شادیها متفاوت است. در ایران باستان جشنهای همگانی زیادی برای بروز هیجانات جمعی داشتیم، چرا اکنون این فرصتها وجود ندارد؟ به دلایل مختلف که بعضا غیرقابلتوجیه است جشنهای ایرانی نظیر چهارشنبه سوری، مهرگان و ... میتواند زمینههای تخلیه فشارها را فراهم کند، ولی در برگزاری این جشنها بعضا جلوگیری میشود و همین باعث شده در مناسبتهایی که پیش میآید جمعیت عظیمی که
فرصت و زمان بروز احساسات خود را نیافتهاند از فرصت استفاده کنند. هرچه فشارهای معیشتی انباشتهتر شود، مردم بیشتر دنبال راههای مختلفی برای رهایی از آنها هستند. در کشورهای غربی به مناسبتهای مختلف فشارهایی که بر مردم هست با امکان بروز شادیها، جشنها و به واسطه نهادها تخلیه میشود. در برخی کشورها در مناسبتهایی خاص و ناگهانی، مردم هیجانات روحی خود را در سطحی وسیع بروز میدهند. فقدان فرصتی برای بروز شادیهای جمعی، چه ضرری برای جامعه دارد؟ در شبی که نتیجه انتخابات اعلام شد و مردم برای شادی بیرون آمدند جای نهادهای رسمی را خالی دیدم. من به عنوان یک شهروند برایم این سوال بود که چطور در مراسم مختلف شادی، مراسم نورافشانی را داریم، اما در شبی که همه ملت شاد هستند و دوست دارند احساس خود را بروز دهند نهادهای رسمی نبودند. با خود گفتم کاش دولت به معنی نهاد عام در کنار مردم وارد میشد و شادی را جشن میگرفت. همراه نشدن نهادهای رسمی با مردم موجب شکاف بین دولت و ملت میشود. جشنهای مذهبی و ملی در ایران چرا برای بروز شادیهای جمعی کافی نیست؟ به جز 2 یا 3 مورد از جشنهای مذهبی در بقیه جشنهای دینی، کنش اجتماعی چشمگیری وجود
ندارد، دلیل آن متوجه سیاستگذاری نهادهای ذیربط است. در ذهن مردم شاید به غلط این طور نقش بسته که در ایران مناسبتهای جشن و سرور جدی گرفته نمیشود. رسانهها هم همین رویه را دنبال میکنند، گویی مراسم شادیآور جایی در مناسبتهای اجتماعی ندارد و دلیل آن به ریشههای تاریخی برمیگردد که در چند قرن گذشته عزاداری شیوه مقابله با حکومتهای غاصب بوده است. ما فرصت دولتمداری را نداشتیم و شیوههای آن را هم تمرین نکردهایم. حتی رسانههای ما هم شیوه شادیآفرینی را بلد نیستند. رسانههای ما برای مناسبتهای شاد برنامه ندارند. از چه روشهایی میتوان استفاده کرد تا از این شادیها استفاده بهینه کرد و آنها را هنجارمند و کنترلشده هدایت کرد؟ تصور نمیکنم نیاز باشد نهاد و دولت دخالت کنند، بلکه باید همصدا وهماهنگ با مردم باشند؛ مردم روش و شیوهها را متناسب با فرهنگ و موقعیت جغرافیایی و ارزشهای بومی و محلیشان تطبیق میدهند و راه را مییابند.
ارسال نظر