هر کس رئیس جمهور شود، بروز شکاف در دولت آمریکا قطعی است
آمریکا بعد از انتخابات
نویسنده: ریچارد هاآس *
مترجم: مریم رضایی
رقابت انتخاباتی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بهدلیل عدم رعایت نزاکت و وجود اختلافات گسترده بین نامزدها مورد توجه قرار گرفته است: دونالد ترامپ تاجر و ضدتشکیلات حکومتی از طرف جمهوریخواهان و هیلاری کلینتون مبادی آداب از طرف دموکراتها. این رقابتها شکافهای عمیقی در جامعه آمریکا ایجاد کرده و به اعتبار جهانی این کشور آسیب زده است. به همین دلیل، تعجبی ندارد که یکی از معدود موضوعاتی که آمریکاییها در مورد آن توافق دارند این است که رقابت انتخاباتی بیش از حد طولانی شده است.
نویسنده: ریچارد هاآس *
مترجم: مریم رضایی
رقابت انتخاباتی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بهدلیل عدم رعایت نزاکت و وجود اختلافات گسترده بین نامزدها مورد توجه قرار گرفته است: دونالد ترامپ تاجر و ضدتشکیلات حکومتی از طرف جمهوریخواهان و هیلاری کلینتون مبادی آداب از طرف دموکراتها. این رقابتها شکافهای عمیقی در جامعه آمریکا ایجاد کرده و به اعتبار جهانی این کشور آسیب زده است. به همین دلیل، تعجبی ندارد که یکی از معدود موضوعاتی که آمریکاییها در مورد آن توافق دارند این است که رقابت انتخاباتی بیش از حد طولانی شده است. به هر حال، بهزودی این شرایط پایان مییابد. اما سوالی که مطرح میشود این است که پس از آن چه پیش خواهد آمد.
نظرسنجیها میگویند که کلینتون، سناتور و وزیر امور خارجه سابق آمریکا، ترامپ جنجالی را شکست خواهد داد. اما نظرسنجیها کاملا منطبق بر واقعیت نیستند. بهطور کلی، اگر به همهپرسی ماه ژوئن بریتانیا استناد کنیم، بیشتر کارشناسان میگفتند رای مردم به «ماندن» در اتحادیه حتمی است. همچنین مردم کلمبیا اخیرا در یک همهپرسی توافق صلح میان دولت و شورشیان فارک را که تا حد زیادی انتظار میرفت موافقت عمومی را به دست آورد، رد کردند. همه اینها برای این است که بگوییم با اینکه احتمال پیروزی کلینتون بیشتر است، اما این موضوع قطعی نیست. تنها نظرسنجی قطعی در روز 8 نوامبر رخ خواهد داد. تا آن زمان، هر آنچه انجام میشود تنها گمانهزنی است.
با این حال، برخی پیشبینیها با قطعیت بیشتری صورت میگیرند. به عنوان مثال، شکی وجود ندارد که آمریکا بعد از این انتخابات کشوری شکافخورده با دولتی شکافخورده خواهد بود؛ صرفنظر از اینکه چه کسی رئیس جمهور شود یا کدام حزب در کنگره اکثریت نمایندگان را داشته باشد. نه دموکراتها و نه جمهوریخواهان بدون حمایت حداقلی از یکدیگر، نمیتوانند اهداف خود را محقق کنند. اما نباید تصور کرد تنها شکاف موجود در سیاست آمریکا بین جمهوریخواهان و دموکراتها خواهد بود. در واقع، اختلاف بین این دو حزب اصلی خیلی عمیق است، به طوری که گروههای بزرگ و باانگیزه تلاش میکنند یکدیگر را به سمت خود بکشند؛ دموکراتها به چپ و جمهوریخواهان به راست. این باعث میشود مصالحه در موقعیتهای میانهرو نیز سختتر شود.
ازسرگیری سریع سیاستهای انتخاباتی نیز حصول این مصالحه را ضعیفتر میکند. اگر کلینتون پیروز شود، بسیاری از جمهوریخواهان تصور میکنند دلیل آن تنها اشتباهات ترامپ بوده است و طوری رفتار میکنند که ثابت کنند او تنها برای یک دوره رئیس جمهور بماند. آنها نتیجهگیری خواهند کرد کشوری که به تغییر نیاز دارد، بعید است یک دموکرات را برای چهارمین دوره متوالی در کاخ سفید بپذیرد. در نتیجه، بسیاری از جمهوریخواهان (بهخصوص آنهایی که مشروعیت پیروزی کلینتون را زیر سوال میبرند)، تلاش میکنند دولت کلینتون را تضعیف کنند تا مبادا او بتواند در سال 2020 دوباره رئیس جمهور شود.
بهطور مشابه، اگر ترامپ به پیروزی برسد، بیشتر دموکراتها (و حتی برخی جمهوریخواهان) - بعد از بیرون آمدن از شوک و وحشتزدگی - بالاترین اولویت خود را تلاش برای تضمین این موضوع قرار خواهند داد که او شانسی برای پیروزی در دور دوم نداشته باشد. در هر یک از این سناریوها، همچنان امکان پیشرفت در چند عرصه کلیدی وجود دارد. دولت بعدی آمریکا به دنبال تصویب قانونی برای تامین مالی عملیات مدرنسازی زیرساختهای کهنه این کشور خواهد بود؛ سیاستی که هر دو نامزد و بسیاری از اعضای کنگره با آن موافقند. همچنین دولت بعدی باید بتواند اکثریتی را برای اصلاح قانون مالیات آمریکا جمع کند؛ بهخصوص برای کاهش نرخ بالای مالیات شرکتها و افزایش آن برای ثروتمندان. اصلاحاتی هم میتواند برای قانون بیمه همگانی اوباما که مشکلات اجرایی جدی به بار آورده، صورت گیرد.
اما مشکلات دیگر که نیازمند همکاری بین کنگره و رئیسجمهور است، بعید است بهزودی حل و فصل شوند. یکی از آنها اصلاح قانون مهاجرت است که هم در اروپا و هم در آمریکا به موضوعی جنجالی تبدیل شده است. مساله بعد، قانون تجارت است: از آنجایی که فضای سیاسی داخلی، سیاستگذاران را در حمایت از موقعیتهایی که مخالفان سرسخت دارد محتاط کرده، هم ترامپ و هم کلینتون با پیمان «مشارکت ترانس-پاسیفیک» مخالفت کردهاند؛ اگرچه انعقاد این پیمان به نفع اقتصاد آمریکا و موقعیت استراتژیک آن خواهد بود. در ضمن، از آنجایی که به نظر میرسد قصدی برای کاهش هزینههای جبرانی وجود ندارد، کسری بودجه و بدهی آمریکا بهطور حتم افزایش خواهد یافت.
اثرات سیاست خارجی انتخابات متفاوت است، چون طبق قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور در این زمینه آزادی عمل قابلتوجهی دارد. با اینکه تنها کنگره میتواند علیه کشوری رسما اعلام جنگ کند یا معاهدهها را به تصویب برساند، اما رئیس جمهور میتواند بدون تایید صریح کنگره نسبت به استفاده یا عدم استفاده از نیروهای نظامی تصمیمگیری کند. همچنین رئیسجمهور میتواند وارد توافقهای بینالمللی به جز معاهدهها شود، پرسنل مهم کاخ سفید را منصوب کند و با اقدامات اجرایی خاصی سیاست خارجی آمریکا را تغییر دهد؛ کاری که اوباما اخیرا در مورد کوبا انجام داد.
اگر کلینتون رئیسجمهور باشد، این اقدامات به معنی ایجاد منطقههای امن بیشتر در سوریه، دادن تجهیزات دفاعی بیشتر به اوکراین و اتخاذ موضعی سرسختانهتر در برابر کرهشمالی است. حدس زدن اقدامات سیاست خارجی ترامپ کمی سختتر است. به هر حال، او سابقه سیاسی کمتری دارد و هیچکس نمیداند چه میزان از اظهاراتش در تبلیغات انتخاباتی عملی خواهد شد. با این حال، میتوان پیشبینی کرد دولت ترامپ خود را از برخی متحدان سنتی آمریکا در اروپا و آسیا دور خواهد کرد و بهطور کلی روابط خوبی با خاورمیانه نخواهد داشت. این که بعد از انتخابات ریاستجمهوری دقیقا چه اتفاقی برای آمریکا رخ میدهد، هنوز یک ابهام بزرگ است. اگرچه برخی نتایج را میتوان به صورت منطقی انتظار داشت، اما تنها موضوع قطعی این است که 96 درصد جمعیت دنیا که در انتخابات آمریکا شرکت نمیکنند، اثرات آن را کمتر از مردم آمریکا حس نخواهند کرد.
* رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی و مدیر سابق برنامهریزی سیاسی در وزارت امور خارجه آمریکا
منبع: Project Syndicate
ارسال نظر