گــروه صنعتی سدید در گذر زمـــان
فعالیت گروه صنعتی سدید از لحاظ زمانی به دو دوره تاریخی قبل و بعد از انقلاب اسلامی برمی گردد اما به لحاظ روند تولید و تغییرات مدیریتی در دوره‌های مختلف شرایط متفاوتی را تجربه کرده که مشروح کامل این روند تکاملی در پی آمده است.
هیات موسس قبل ازانقلاب اسلامی‌ایران :
گروه صنعتی سدید در سال ۱۳۴۲ با نام شرکت ماشین سازی فتحی و پسران کار خود را در زمینه ماشین سازی در تهران منطقه سه راه آذری آغاز کرد واز سال ۱۳۴۲ الی ۱۳۴۶در همین زمینه فعالیت می کرد . می‌توان گفت که این مجموعه ازاولین شرکت‌های بزرگ ماشین سازی کشور محسوب می‌شود در ادامه فعالیت این شرکت کرده و با تاسیس شرکتی تحت عنوان پروفیل نیمه سبک ،فعالیت خود را ادامه داد.
در سال ۱۳۴۶ در زمین مکان فعلی که شرکت لوله وتجهیزات ودیگرشرکت‌ها هستند بتدریج کارخانه لوله وپروفیل نیمه سبک شکل می‌گیرد . درسال ۱۳۵۱ کارخانه ای با نام ریخته گری تاسیس وماشین آلات آن خریداری و راه اندازی می‌شود .
ابداع ونوآوری درشرکت لوله وپروفیل نیمه سبک :
محصول اولیه تولیدی این شرکت از یک طرح آلمانی الگو برداری شده بود که البته در این روش ساخت پروفیل نسبت به نمونه آلمانی متفاوت بود وتجهیزات ساخت در ابتدا لوله تولید می‌کرد ولوله تولیدی در مرحله بعدی تبدیل به پروفیل می‌شد واین ابداع دو نتیجه مهم داشت اول اینکه با یک ماشین لوله سازی انواع محصولاتی که یک قطرلوله داشت می‌توانست تولید کند مثلاً پروفیل ۱۰×۳۰ و ۲۰×۲۰ و ۱۵×۲۵ که همه این محصولات بایک ماشین تولید می‌شد ودر واقع در این واحد صنعتی موفق به ابداع روشی شده بودند که با سه ماشین که قالب‌های مختلف داشت ویک ماشین لوله سازی می‌توانستند در یک زمان سه نوع محصول را تولید کنند که درآن زمان در نوع خود بی نظیر بود. نکته دوم آنکه بدون داشتن دستگاه لوله سازی و با استفاده ازلوله ساخته شده دیگرکارخانجات امکان تولید انواع پروفیل وجودداشت .
شرایط بعدازانقلاب اسلامی‌ایران :
درسال ۱۳۵۸ (یک سال بعدازانقلاب اسلامی‌ایران ) اعضاء شورای کارخانه درجلسه ای تصمیم می‌گیرند که شرکت را ملی اعلام کنند لذا به سازمان صنایع ملی مراجعه می‌کنند . مدیرعامل وقت سازمان صنایع ملی بعد از بررسی سودوزیان شرکت به این جمع بندی می‌رسد که این شرکت مشمول بند «ج» قانون حفاظت و توسعه صنایع می‌باشد .در آن زمان بند« ج» به شرکت‌هایی اطلاق می‌شد که بدهی شان به بانک‌ها بیشترازدارائی‌هایشان بود وبه این دلیل این مجموعه هم مشمول قانون حفاظت شد . این شرکت بعد ازانقلاب اولین مجموعه مدیریتش با سازمان صنایع ملی اداره می‌شود. درزمان وزارت مهندس‌هاشمی وی تصمیم می‌گیرد وزارت صنایع سنگین شکل گرفته و رشد کند و در رابطه با برنامه ریزی که شده بود مقرر می‌شود که سازمان صنایع ملی زیرمجموعه سازمانی وزارت صنایع وسازمان گسترش نوسازی شود. در این رابطه مقدماتی فراهم می‌شود ازجمله اینکه یک تعداد ازواحدهای صنعتی بین این دوسازمان جابجا شوند.بنابراین تصمیم ، شرکت‌هایی مثل شرکت پروفیل نیمه سبک زیرنظر سازمان گسترش قرارگرفتند .
ساختارسازمانی وتوان فنی مهندسی درآن مقطع زمانی:
از نظرساختارمجموعه پروفیل نیمه سبک درقالب یک شرکت زیرنظرسازمان گسترش اداره می‌شد ، درآن مقطع کل شرکت ۹۳۰ نفرپرسنل داشت ازاین تعداد ۵۰۰ نفرمطلقاً بی سواد بودند وتعداد لیسانس‌های موجود۹ نفربودند که اغلب ‌گرایش مالی واداری داشتند بهمراه ۳نفرمهندس که برای کارورزی به شرکت مراجعه کرده بودند . ۴ لیسانسه درامورمالی مشغول فعالیت بودند.
همچنین حدود ۱۰ الی ۱۲ نفردیپلم حضورداشت و مابقی پرسنل یعنی حدود ۴۰۰ نفرنیزدارای تحصیلات ابتدائی و متوسطه بودند که سطح تحصیلات پرسنل شرکت در آن موقع بسیارنامناسب بوده آن هم شرکتی با این وسعت که دو صنعت پیچیده ماشین سازی و ریخته گری را باید اداره می‌کرد . که این نوع صنعت دربرنامه توسعه صنعتی از صنایع محوری بودند .
شرکت لوله و پروفیل درآن مقطع زمانی بزرگترین ظرفیت ساخت لوله و پروفیل کشوررادارابود و خیلی مورد توجه وزارت صنایع سنگین آن موقع بود به این دلیل که محصول پردرآمد و ویژه ای برای این وزارت خانه محسوب می‌شد البته ناگفته نماند که درآن زمان کارخانجات ماشین سازی و ریخته گری بیشترمورد توجه مسئولین وزارتخانه بودند . مثلا شرکت ماشین‌سازی قراردادی باکارخانه فولادمبارکه دررابطه با ساخت ماشین آلات وتجهیزات کارگاه خنک کاری شمش منعقد کرده بودند که بسیاروسیع وپردرآمد بود .
اصلاح ساختارسازمانی سدیدودلائل آن :
درهمین سال درجلسات هیات مدیره بحث مفصلی درزمینه ساختارسدید شکل گرفت البته با الگوگرفتن از ساختار ماشین‌سازی اراک یعنی چهارمعاونت زیرنظرمدیرعامل فعالیت می‌کرد معاونت تولید، معاونت مهندسی، معاونت پشتیبانی یا تشکیلاتی و معاونت فنی . به این دلیل تغییرساختارمطرح شد چون درکارخانه ماشین سازی زمان تحویل قرارداد شرکت مبارکه به بن بست برخورد کرده بود زیرا مدیرکارخانه که یک مهندس مکانیک بود برنامه تولید را نوشته بود که بسیارپیچیده بود وبه نتیجه نمی‌رسید بنابراین درسال ۱۳۶۹ تقسیم کار بدین شکل صورت گرفت . معاونت تولید ، معاونت مهندسی ، معاونت تشکیلات و بدین ترتیب مدیران کارگاهها وبرنامه ریزی وانبارها زیرنظرمعاونت تولید ، واحدتکنولوژی، کنترل کیفی و واحدطراحی ماشین زیرنظر معاونت مهندسی .
واحدانبارها، فروش، تدارکات ، اموراداری وامورمالی زیرنظر معاونت تشکیلات قرارگرفت . واحدتعمیرات هرسه کارخانه اعم از برق ، مکانیک وجرثقیل ویک تعدادکارگاههای جنبی مانند واحد ساختمان ، فلزکاری ، آهنگری زیرنظرمعاونت فنی قرارگرفت. که مسئول این واحد اول مهندس رفاهی بود وبعد مهندس نایبی مسئولیت را پذیرفت .
ذکراین نکته مهم است که هیات مدیره دراین مقطع در رابطه با پروژه فولادمبارکه حساسیت بیش ازاندازه ای داشت از اینرو برای برنامه‌ریزی در زمان تحویل بین معاوت‌های مختلف گروه مشکل بوجود آمد از این رو سال ۱۳۶۴ سال شروع تفکرعلمی‌درسدید بود به این مفهوم که هیات مدیره به یک جمع بندی جدیدرسید (لازم به ذکراست که یادآورشویم مدیران تا این مقطع هیچ تفکرمدیریتی بلند مدت نداشتند یعنی عمرمدیریت‌ها کوتاه مدت بود وهیچ نگاه بلندمدتی برای اداره شرکت حاکم نبود) .
یک حرکت مهم که تا این تاریخ اتفاق افتاد با کمک نهضت سوادآموزی کل پرسنل بیسواد که آمارشان ۵۰۰ نفربود همه با سوادشدند حتی ۱۲ نفردیپلم گرفتند وتا مرز ورود به دانشگاه هم پیش رفتند البته این حرکت تا سال ۱۳۶۸ بطول انجامید .
دراین مقطع مسائل جدیدی درمسیرمدیریت ارشد قرارگرفت اول اینکه مدیران جدید که باتحصیلات دانشگاهی آمده بودند ودرراس واحدها فعالیت می‌کردند مشکلات درون واحدی خود را حل کرده بودند وبعدازاین مرحله انتظار کمک ازدیگر واحدها را داشتند . دراین راستا برای تحقق این هدف در ایام نوروز سال ۱۳۶۴ اعضاء هیات مدیره تصمیم گرفتند ازتعطیلات سالانه خود استفاده نکنند و درجهت برنامه ریزی اهداف کلان طی جلسات متعددی درشرکت حضورداشته باشند . بنابراین اولین برنامه راهبردی شرکت که همه ویژگی‌های یک برنامه کلان را داشته باشد دراین سال تکمیل شد ، با این نگاه که به سوالات زیرپاسخ بدهد :
آیا می‌خواهیم ادامه فعالیت بدهیم یا خیر؟ مثلاً درزمینه تولید لوله وپروفیل ادامه فعالیت بدهیم یا خیر؟ درهمین رابطه جایگاه سدیددربازارکجاست ؟
آیا این جایگاه فعلی را می‌خواهیم حفظ کنیم یاگسترش دهیم؟
ویا اینکه تنوع محصول ایجادکنیم ویا تغییردرنوع محصول ؟
آغازتغییرات راهبردی واستراتژیک درسدید ازسال ۱۳۶۴ :
دراین موارد بحث‌های مفصلی درهیات مدیره صورت گرفت ودرنهایت به نظرات علمی‌اعضاء هیات مدیره وتعدادی ازمعاونتها بسنده شد که درواقع ازنظرعلمی‌برنامه ریزی جامع استراتژیک وراهبردی صورت نگرفت براساس اطلاعات آن موقع هیات مدیره مشخص شد که قراراست درکشورتغییراتی صورت بگیرد .
بدین ترتیب شرکت لوله وپروفیل می‌توانست ادامه فعالیت بدهدوازنظرتکنولوژی توسعه یابد . که درهمین جلسات بحث ساخت لوله‌های قطورفولادی برای مصارف نفت وگاز بعنوان یک ایده مهم تغییرمطرح شد . درهیات مدیره سه نگاه حاکم بود یکی اینکه ساخت لوله وپروفیل ساختمانی را رها کرده وهمه انرژی را صرف ساخت لوله‌های قطور کنند دیگر اینکه لوله وپروفیل را ادامه داده وتوسعه دهند ونگاه دیگراینکه هردورا درکنارهم توسعه دهند که بالاخره این نگاه غالب شد درشرکت ونتیجه آن هم همین کارخانه اسپیرال است که تولید لوله‌های قطوررا انجام می‌دهد . درواقع شروع ایده خرید ونصب اسپیرال ازسال ۱۳۶۴ اتفاق افتاد .
جمع بندی اطلاعات هیات مدیره دررابطه با کارخانجات ریخته‌گری وماشین سازی هم به اینجا منجرشد که براساس برنامه‌ریزی‌های دولت مقررشده بود درکشورپنج شرکت فولادسازی ساخته شود که عبارت بودند از فولادهرمزگان ، فولاد آذربایجان ، فولاد خراسان ، طرح وتوسعه فولاد مبارکه وطرح وتوسعه فولاد ذوب آهن وهمچنین طرح وتوسعه فولاداهواز. وهمچنین مقررشده بود هفت کارخانه شکر ساخته شود که همه این پروژه‌ها احداث شد . با توجه به اینکه ماشین آلات لوله سازی تقریباً مستهلک شده بودند مقررشد برنامه هیات مدیره متمرکزبرسه فعالیت در زمینه ساخت تجهیزات برای کارخانجات شکر ‌و کارخانجات فولادسازی و ساخت لوله‌های قطور باشد . در ریخته‌گری هم گرایش بسمت ساخت غلطک بود که برای این منظور در سال ۱۳۶۱ یک گروه تحقیقاتی شکل گرفته بود ودرسال ۱۳۶۴اولین تولیدات غلطک نورد آغازشد . هیات مدیره این احساس را داشت که یک محصول استراتژیک وموفقیت آمیز تولیدشده است ، بعلاوه برنامه ریزی برای تولیدقطعات ریخته گری مخصوصاً قطعات خودرو به روش ماشینی نه دستی دردستورکارقرارگرفت . بنابراین اینها ایده‌هایی بود که درسال ۱۳۶۴ به عنوان نگاه به محصول و بازارمحصول درنظرگرفته شده بود .
شروع ساخت ادوات دفاعی در زمان جنگ تحمیلی درشرکت سدید :
درآن مقطع ازسوی فرمانده عملیات سپاه تهران به شرکت مراجعه کرده ودررابطه با طرح تولید گلوله توپ ؛ خمپاره وگلوله کاتیوشا با روش فورج مطالبی را عنوان کرده بودندوبا توجه به ذکراین مطلب که ظرفیت فورج درایران کم است ولی با روش ریخته گری درایران می‌توان به تولید انبوه دست پیداکرد (که نیاز فوری جبهه‌های جنگ تحمیلی بود) وهمچنین با توجه به کارگاه مجهز تراشکاری درماشین سازی ، لذا فرمانده سپاه وقت تعداد ۷۰۰عدد خمپاره ۶۰ را جهت ماشین کاری به کارخانه تحویل می‌دهد که انجام مراحل ماشینکاری این خمپاره‌ها انجام می‌شود وگزارش می‌شود که درمرحله پرتاب تجربه موفقی داشته است. لذا دراین پروژه یک قرارداد۳۰ هزار خمپاره جهت ماشینکاری با سدید به امضاء می‌رسید که مجموعه ماشین سازی خیلی سریع این کاررا انجام داده است . مرحله بعد تقاضا کردند که سدید محورساخت وتولیدخمپاره ۱۲۰ باشد که ۲۱ کارخانه جانبی زیرنظرسدید قرارمی‌گیرد ازجمله خط ریخته گری ایران خودرو ، وخط ریخته گری لوله سازی خوزستان همچنین خط ماشین کاری ایران خودرو وبسیاری ازدیگرکارخانه‌هادراختیارشرکت سدید قرارگرفت که انرژی اعضاء هیات مدیره صرف این پروژه شد.
حتی شخص وزیردرجلسه ای مطرح کرد که فعلاً پروژه مبارکه را متوقف کنید وباید پروژه‌های دفاعی راانجام دهید لذا پروژه مبارکه ۳ سال به تعویق افتاد ودرسال ۱۳۶۸ شروع مجدد آن بود . دررابطه با ساخت پروژه خمپاره ۱۲۰ درشرکت سدیدروزی ۴۸۰۰ خمپاره ساخته شد درحالی که صنایع دفاع با همه امکاناتش روزی ۸۰۰ خمپاره به جبهه‌ها تحویل می‌داد . شرکت لوله وماشین سازی هم درگیرساخت لوله‌های توپ ۱۰۷ شدند که واقعاً کارارزنده ای بود وتک تک کارخانهای صنعتی مانند ماشین سازی اراک وتبریزدرگیرپروژه‌های دفاعی شدند . لذا تمام برنامه‌های راهبردی که هیات مدیره مصوب کرده بود متوقف شد بدلیل ساخت ادوات دفاعی تا سال ۱۳۶۷ که قطعنامه آتش بس پذیرفته شد .
شروع استفاده از کامپوترهای P.C درسدید (تحول نرم‌افزاری):
از سال ۱۳۶۷به بعد یک تغییرات جدیدساختاری درسدید بوجودآمد . بدلیل حل مشکلات مدیریتی قبل واحدی بنام خدمات مدیریت بوجود آمد که اعضاء آن مهندسان صنایع ومهندسان کامپیوتربودند که اولین جرقه‌های استفاده از P.C درسدید زده شد وبه همین دلیل درواحد خدمات مدیریت سه نفرمهندس کامپوتر ودونفرمهندس صنایع استخدام شده بودند.
در همین زمان تغییر ساختار سازمانی گروه صنعتی سدید پیشنهاد و در دستور کار قرار گرفت. چرا که فعالیت سه کارخانه موجود یعنی ریخته گری ، ماشین سازی ولوله وپروفیل سازی هیچ ارتباط منطقی ازنظرساختارباهم نداشتند .
شروع تغییرساختارسازمانی :
ازسال ۱۳۶۷ شروع تغییرساختارسازمانی درسدید بود به این شکل که معاونت ماشین سازی ، معاونت لوله وپروفیل، معاونت ریخته گری ومعاونت طرح وبرنامه وواحدهای تعمیرات ، انبارها ، فروش و... هرکدام ازشرکت‌ها مستقل شد و تحت نظرمعاونت خودش قرارگرفت و مقررشد درچند بعد سخت افزاری و نرم‌افزاری تحولی درسدید بوجودآید، در بعد سخت افزاری شرکت متمرکزشد برروی دوپروژه یکی احداث خط لوله‌های قطوراسپیرال و دیگری طرحی بود شامل ۱۰هزارتن غلطک و۶هزارتن قطعات ریخته‌گری به‌روش ماشینی و چون منابع مالی محدود بود طرح توسعه کارخانه لوله سازی پیشرفت خوبی داشت ولی ساخت غلطک با توجه به اینکه نقشه‌های اجرائی هم تهیه شده بود بدلیل کم بودمنابع مالی متوقف شد .
آغازتحولات دیدگاه مدیران سدید :
بحث تفلیک شرکت‌ها ازسال ۷۲ شروع شد ، درگروه صنعتی سدید ازاوایل انقلاب نگاه خاصی حاکم بود . درواقع تعبیرخودکفایی صنعتی که بعدها شد خوداتکائی صنعتی ویا به مفهوم عامترمی‌توان گفت (استقلال صنعتی) حاکم بود که ضرورت آن نگاه ، استقلال صنعتی را می‌طلبید که اینگونه نگاه دردهه ۶۰ و دهه ۷۰ تقریباً نگاه غالب برحیات سدید بود . اما دردهه ۸۰ به دلیل تحولات محیطی تغییری هم درنگاه مسئولان آن زمان سدید بوجودآمد و نگاه متکی به استقلال اقتصادی، یعنی محوربودن شرکت ماشین سازی وریخته گری مطرح بود . درواقع دریک نگاه صنعتی صحیح ، تمایل به افزایش تولید ناخالص داخلی بخشی ازآن درگرو افزایش توان تولید داخلی است وهمچنین استفاده بهترازپتانسیل‌هایی که وجود دارد . لذا با توجه به این مسئله ازهمان اوایل انقلاب بیگانه ستیزی درفرهنگ کشورما حاکم بود اما درنگاه مصرف اجناس خارجی برعکس این مطلب بود . درآن زمان مسئولین دولتی نگاهشان این بود که خریدازیک شرکت خارجی بمراتب راحترازمنابع داخل است .
درهیات مدیره سدید این تفکرحاکم بود که این نگاه غلط بوده وتلاش مسئولین این بود که توان صنعتی کشورازجمله سهم سدید درتولیدناخالص داخلی افزلیش یافته وازگذشته بیشترشود. بهمین دلیل دردهه ۶۰ عمده تلاش هیات مدیره برروی ساخت محصول درداخل شکل گرفت وبه همین دلائل مجموعه سدید درگیر پروژه‌های عمرانی بودند مانندپروژه مبارکه ، توسعه لوله نورداهوازوساخت کارخانه ایران منیزیم (که کلاً ساخت شرکت سدیدبود) بنابراین سدید درگیرساخت تجهیزات صنعتی بود .
یعنی تجهیزاتی که عمدتاً توسط یک شرکت خارجی طراحی شده بود وسدید فقط سازنده آن بود . این مسئله مطرح بود که توسعه صنعتی کشور ، درگرو بالارفتن سهم بخش صنعت درتولید ناخالص ملی است ودرشرکت سدید بخاطرجایگاه ویژه صنعت ماشین سازی وریخته گری ، توجه ویژه ای به این صنعت وجودداشت یعنی نگاه مدیریت وقت سدید اینگونه بود واحساس می‌کردند که منافع بنگاه سدید باید درچهارچوب مطرح شده دربالا باشد یعنی درچهارچوب یک نگاه ملی سامان بگیرد ودرهمین راستا مقوله سودآوری درشرکت سدید درآن تاریخ بحث درجه دوم اهمیت بود (البته نه اینکه هیات مدیره بی تفاوت به نظام سوددهی باشد چون کلیه پروژه‌های اجرائی درآنموقع هیچکدام ضررنکرده اند مثلا قرارداد فولاد مبارکه که با قیمت ۱۱۹ میلیون تومان بسته شده بود ولی درنهایت با مبلغ ۴۲۰ میلیون تومان تمام شد ومبلغ ۳۸۰ میلیون تعدیل گرفته شد و۴۰ میلیون تومان هم مواداولیه مازاد را فروختند ولی ازسال ۶۸ که پروژه تمام شده بود وصول مطالبات تا سال ۷۳ بطول انجامید ) .
لازم بذکراست یادآوری شود که بخش خصوصی نمی‌تواند چنین نگاهی به اجراء پروژه‌های ملی داشته باشد ولی مدیران دولتی با نگاه توسعه سهم بیشترصنعت کشوردرتولید ناخالص ملی به مسئله نگاه می‌کنند . البته درهمینجا باید گفت که متاسفانه طی سال‌های گذشته این نگاه کم رنگ شده ومسئولین کمتربه جایگاه ماشین سازی و.. درتوسعه صنعتی قائل شدند ویعنی توجهی که دراین سال‌ها به صنعت خودرو شد اگردرصنعت ماشین سازی ویا هررشته دیگرصنعتی شده بود شرایط بمراتب بهترازاین می‌شد .
شروع ایجادایده واحد طراحی درشرکت سدید :
دهه ۷۰ شروع ایده طراحی درخانواده سدید وبه همین دلیل شرکتی با نام سدید تدبیردرسال ۱۳۷۲ تاسیس شد که ماموریت اصلی این شرکت طراحی ومهندسی پروژه‌های سدید بود وتا زمانی طولانی یکی ازشرکت‌های بزرگ وموفق مهندسی درکشوربود .
نقش مدیریت منابع انسانی درسدید :
دراینجا جا دارد که یک مسئله مهم دیگرمطرح شود وآن بحث مدیریت منابع انسانی است . ذکراین نکته مهم است که درسال ۱۳۸۲ بازدیدی که مدیران شستا ازلوله وپروفیل سدیدداشتند مخصوصا مدیران سهام وبا نگاه بورسی یعنی فقط دنبال خرید شرکت‌ها بودند به این جمع بندی رسیدند که نظم وانضباط کاری خاص دراین مجموعه حاکم است وتحت تاثیر نسبت دلبستگی پرسنل به کارشان قرارگرفتند بنابراین به این نتیجه رسیدند که دراین شرکت ازنظرتعارض جدی پرسنل ومدیران وجودندارد ، چون این مسئله مهم است ودربعضی ازشرکت‌ها درابتداء ورود کاملا مشهود است این تعارض . این نظم ونظام حاکم درآن مقطع بسیارارزنده بودچون بازدید تقریباً بدون اطلاع قبلی صورت گرفته بود یعنی استفاده ازکلاه ایمنی توسط همه پرسنل ، نظافت محیط وغیرو چشمگیروارزنده بود . ومشخص بود که بهره وری نیروی کاربیشتراست ومشخصا شرکت لوله وپروفیل روبه روشد بود.