سرهنگ بازنشسته محمدرضا اکبر حلوایی
معاون پیشین سازمان نظام وظیفه

خبر کوتاه بود، آنقدر کوتاه که حتی برخی از رسانه‌ها خیلی لازم ندیدند که به آن بپردازند«بر اثر بروز سانحه برای دو اتوبوس که حامل سربازان پادگان 05 کرمان بودند حدود 80 نفر کشته و مجروح شدند.»

متاسفانه سوانح جاده‌ای در کشور ما امری طبیعی است و سالانه هزاران نفر بر اثر آن کشته می‌شوند و گاه در همین تصادفات جاده‌ای، یکسوی تصادف خودروهای جمعی مانند اتوبوس است که تلفات آن قابل‌توجه بوده و سبب می‌شود تا رسانه‌ها به آن پرداخته و مسوولان نیز به تبع این توجه عمومی، تصمیماتی در جهت پیشگیری از وقوع سوانح مشابه بیندیشند (مانند سانحه تصادف و آتش‌سوزی اتوبوس اسکانیا در اتوبان قم که به‌دلیل دلخراش بودن حادثه، پلیس تا جلوگیری از شماره‌گذاری اتوبوس‌های آن شرکت نیز پیش رفت) با این نگاه، حادثه جاده نی‌ریز نیز تصادفی است چون سایر سوانح جاده‌ای، با این تفاوت که به‌جای تنوع مسافران از نظر سنی و جنسی، تمامی مسافران را سربازان آموزش دیده یک مرکز آموزشی تشکیل می‌دهند، پس طبیعی است که نباید به‌عنوان یک موضوع جدید به آن پرداخت.در حادثه سال 91 که برای اتوبوس حامل دختران راهیان نور به‌وقوع پیوست واکنشی به مراتب بیشتر از حادثه سربازان به‌دنبال داشت، در آن حادثه علاوه‌بر استاندار و امام جمعه چهار محال و بختیاری که عزای عمومی در استان اعلام کردند، رئیس قوه قضائیه دستور پیگیری موضوع را دادند، نمایندگان، مسوولان مربوط را برای توضیح به مجلس فرا خواندند، وزیر آموزش ضمن تسلیت در مراسم تشییع حاضر شد و فرمانده نیروی انتظامی از سخت‌گیری‌های جدید برای رانندگان این قبیل سفر‌ها خبر داد.در حادثه اخیر واکنش‌های مسوولان پس از آن آغاز شد که در فضای مجازی مردم و گروه‌های مردمی به نشر اخبار پرداختند سپس نمایندگان سازمان‌های مختلف بر بالین مجروحان حاضر شدند و قول رسیدگی و پیشگیری دادند.آیا واقعا تفاوت واکنش‌ها فقط به عادی بودن موضوع برمی‌گردد یا آنکه چون جوانان رغبت چندانی به سربازی ندارند و بعضا آن را اتلاف وقت می‌دانند تصمیم بر عدم‌پوشش خبری متناسب با عمق فاجعه گرفته می‌شود؟ در این حادثه چند سوال ذهن انسان را به خود مشغول می‌کند:

  • صرف قرارداد چند ساله با یک شرکت مسافربری چرا باید مانع از نظارت مستمر بر کیفیت ارائه خدمات توسط آن شرکت شود؟
  • در حالی که در حال حاضر معمولا ظرفیت اتوبوس‌های جاده‌ای ۳۵ نفر است چگونه اتوبوسی با ظرفیت ۴۰ نفر (جابه‌جایی صندلی و غیراستاندارد کردن فاصله آنها) اجازه تردد می‌یابد و علاوه‌ بر آن حتی بیشتر از ظرفیت ایجاد شده نیز مسافر سوار می‌کند؟
  • با کدام تدبیر منطقی سربازان در شب به مرخصی فرستاده می‌شوند و چرا بر تعدادظرفیت هر اتوبوس نظارت نمی‌شود؟
  • آیا سلامت و آسایش سربازان اهمیت دارد یا صرفه‌جویی در هزینه (سرانه کرایه هر نفر، خوراک بین راه و...) ؟
  • چرا مرکز آموزشی یا ارتش نماینده کادری در اتوبوس‌ها نداشته است تا بر نحوه رانندگی و رفتار راننده و کمک راننده و رعایت احترام سربازان نظارت داشته باشد تا راننده هم هوس قاچاق انسان و سایر مواد را در پوشش جابه‌جایی سربازان نداشته باشد؟
  • واقعا مسوولان ارتش و حتی سایر نیروهای مسلح، نحوه خدمات‌دهی شرکت‌های مسافر بری طرف قرارداد را ارزیابی می‌کنند یا برای آنها صرفا قیمت کمتر ارائه خدمات مهم است و نوع اتوبوس، مهارت راننده و... در قراردادها و نظارت‌ها به فراموشی سپرده می‌شود؟
  • آیا پیام‌های مسوولان (هر چند با تاخیر‌های چند روز) صرفا برای تشفی خاطر بازماندگان کفایت می‌کند یا موضوع سربازی و حواشی آن نیازمند توجه جدی و همه‌جانبه مسوولان مربوط در حوزه‌های مختلف اعم از ستادکل نیروهای مسلح دولت و مجلس است؟

امید است با درایت مسوولان امر علاوه‌بر آنکه شاهد حوادثی این‌گونه نباشیم، عزم آنان را برای بهبود خدمت سربازی مشاهده‌گر باشیم.