راه دست یابی به تمرکز در امور مالی زندگی

تنها دست به یک کار بزنید ولی آن را به‌صورت فوق العاده انجام بدهید. تا به حال در زندگی خود کار فوق‌العاده‌ای انجام داده‌اید؟ خودتان را دست کم نگیرید و کمی فکر کنید. پیش از جواب دادن اجازه دهید در آغاز در مورد تعریف یک کار فوق‌العاده به توافق برسیم.کار فوق‌العاده چیست؟ کاری که اغلب انسان‌ها بدون تلاش مداوم در راستای توانایی‌هایشان، قادر به انجام آن نباشند، مثل دویدن صد متر زیر ده ثانیه. اما در حوزه‌ مدیریت امور مالی شخصی، داستان فرق می‌کند و خوشبختانه، رسیدن به موفقیت در این حوزه، ساده‌تر است. در اینجا قرار نیست رقابتی در سطح جهانی انجام شود و اصلا رقابتی وجود ندارد. رقابت با خودمان است. مقایسه‌ خودمان در سال ۹۵ با سال ۹۴. چون ممکن است بسیاری از افراد در امور مالی شخصی در سطوح پایینی قرار داشته باشند، حرکت به سمت سطوح بالاتر آسان‌تر است. مثلا دو برابر کردن درآمد ماهانه یک میلیون تومانی بسیار آسان‌تر از دوبرابر کردن حقوق ماهانه ۱۰ میلیون تومانی است. پس به خودتان امیدوار باشید و شروع کنید.

اما یک کار فوق‌العاده در مدیریت امور مالی شخصی چیست؟ شما چگونه می‌توانید در زمینه‌ پولی و مالی خود را موفق بدانید؟ یا اگر به چه نتایجی برسید، کار فوق‌العاده‌ای برای شما محسوب می‌شود؟ مثلا ممکن است برای دونده‌ای قهرمانی در کشور، برای دیگری قهرمانی در جهان و برای دیگری شکستن رکورد المپیک، کار فوق‌العاده‌ای باشد. یک کار فوق العاده در زمینه مدیریت امور مالی نیز می‌تواند به معنای رفع نگرانی از زمان بازنشستگی (مخارج، ازدواج فرزندان، تحصیل فرزندان)، رفع نگرانی از تورم، داشتن دارایی ده رقمی (البته به تومان)، سفر یک ساله به دور دنیا و هر آمال و آرزویی که پول به‌عنوان موتور اصلی آن است به نظر برسد. در تمامی زمینه‌ها، تمرکز یکی از رموز موفقیت است و تمرکز از داشتن یک وظیفه و تعهد به انجام آن به دست می‌آید. مثلا ممکن است برای راه‌اندازی کسب و کاری نیاز به پنج میلیون تومان پول داشته باشید، پس شروع به پس‌انداز برای آن می‌کنید، در میانه‌ راه متوجه می‌شوید که دوست شما سود خوبی از خرید و فروش سکه و دلار به دست آورده است، بنابراین ممکن است با خرید سکه یا دلار به بازار دیگری وارد شوید، در همین زمان بازار سکه و دلار دچار رکود می‌شود و بورس وارد بازی می‌شود.

این چرخه می‌تواند همیشه ادامه داشته باشد. حرف بر سر این نیست که پول خود را به سمت بازارهایی با سوددهی خوب هدایت نکنید و احتمالا با هوشمندی و به مرور می‌توان از تمامی پتانسیل‌های موجود، جریان‌های متعدد درآمدی ایجاد کرد. اما در شروع کار، از این شاخه به آن شاخه پریدن، موجب از دست دادن تمرکز شده و هیچکدام از این کارها را به درستی انجام نخواهید داد. شما می‌دانید که «اول به خودت بپرداز»(در ابتدای هر ماه پیش از پرداخت اقساط ماهانه یا خریدهای خانه، مبلغی از درآمد خود را در یک حساب پس‌‌انداز کنار بگذارید) یک اصل است. پس این کار را به‌عنوان وظیفه‌ اصلی خودتان در نظر گرفته و در تمام درآمدها و حقوق‌ها این کار را انجام دهید. کار فوق‌العاده این است که چطور می‌توانید این کار را بهتر انجام دهید، میزان پس‌انداز ماهانه خود را افزایش دهید و فضای بیشتری بین میزان درآمد و هزینه‌ خود ایجاد کنید. اما ممکن است از خود بپرسید که چگونه برای انجام یک کار فوق‌العاده برنامه‌ریزی کنید؟ اولین گام در این راه تشخیص است. اول باید تشخیص دهید که چه کاری یا به عبارت دیگر مهم‌ترین کار چیست که اگر آن را به‌صورت فوق‌العاده انجام دهید، بیشترین تاثیر را روی زندگی شما می‌گذارد. مثلا پس‌انداز، اگر هیچ‌گونه ذخیره‌ مالی ندارید، مهم‌ترین وظیفه در شروع کار همین پس‌انداز است. با پرسیدن سوالات زیر می‌توان شروع کرد: چگونه پس‌انداز کردن را به امری خودکار و اتوماتیک تبدیل کنیم؟ چگونه از برداشت آن دوری کنیم؟ چگونه درصد بیشتری از پول خود را پس‌انداز کنیم؟ چطور می‌توانیم این را به‌صورت عادتی دائمی درآوریم؟ چگونه می‌توانیم انگیزه‌ خودمان را حفظ کنیم؟

به‌عنوان مثال در زمینه امور مالی، کسب درآمد جانبی به میزان ۳۰ درصد (فرضی) حقوق فعلی، تکمیل حساب پس‌انداز اضطراری تا ۱۲ ماه دیگر، نوشتن مخارج و درآمد و برگزاری جلسات ماهانه با همسر و تحلیل نتایج، تلاش برای کسب رضایت از زندگی با شناخت عوامل مالی، رضایت از زندگی یا رهایی از شر بدهی می‌تواند مهم ترین کار باشد. همه‌ ما می‌دانیم که آن ده ثانیه‌ طلایی که مدال طلا را نصیب یک قهرمان المپیک می‌کند، حاصل تلاش‌های بسیار و در طول سالهاست، پس برای انجام یک کار فوق‌العاده در زندگی مالی، باید هر روز کاری کرد و البته تمرکز و اجرای گام به گام، از اصول حتمی است. با توجه به محتوای این مطلب، بوی کلیشه از آن به مشام می‌رسد که ممکن است بسیاری، از خواندن آن صرف نظر کنند. پس برای اینکه در دام کلیشه گرفتار نشوید، همین الان یک قلم و خودکار برداشته یا یک صفحه‌ جدید در کامپیوتر خود باز کرده و یک فعالیت مالی که می‌خواهید آن را به‌صورت فوق‌العاده انجام دهید، بنویسید و سپس با استفاده از تکنیک نقشه‌های ذهنی، نقشه‌ راه خود را ترسیم کرده و دست به کار شوید. البته کارشناسان اقتصاد خانواده توجه به یک نکته را مهم می‌دانند. به گفته آنها اغلب افراد به دنبال افزایش ناگهانی درآمد خود هستند، ولی فکری به حال پس‌انداز و مهم‌تر از آن پس‌انداز اضطراری نمی‌کنند. اما سوال اینجاست آیا وضعیت همیشه به همین منوال خواهد بود؟ آیا همیشه همین طور حقوق خواهید گرفت؟ این مساله بر کسی پوشیده نیست که زندگی شما سراسر اتفاقات پیش‌بینی نشده یا خارج از کنترل است.

این حوادث می‌توانند مثل از دست دادن فرد مهمی در زندگی، تصادف اتومبیل یا از دست دادن شغل، بد باشند و مانند ملاقات با آشنایی پس از سال‌ها و پیشنهاد شغل رویایی‌تان یا صاحب فرزند شدن در آمادگی کامل یا یک فرصت عالی سرمایه‌گذاری، خوب باشند. واکنش به این اتفاقات، (چه از جنبه‌ مثبت و چه منفی آن) نیاز به داشتن کمی آمادگی از سوی شما دارد و به همین دلیل شما باید پس‌انداز اضطراری داشته باشید. اما نکته مهم‌تر این است که برای رویارویی با این موقعیت‌ها چه مقدار پول برای پس‌انداز کافی است؟ در مورد اینکه چه میزان پول برای پس‌انداز کردن کافی است، نظرات مختلفی وجود دارد و با توجه به افراد، میزان درآمد و مخارج آنها و شرایط کلی زندگی می‌تواند متفاوت باشد. مثلا توصیه شده که حداقل برای پوشش مخارج شش ماه خود، پس‌انداز داشته باشید. البته اگر بدهی‌های زیاد و به ویژه با سود بالا دارید می‌توانید نیمی از پول پس‌انداز را صرف صاف کردن بدهی‌ها کنید. البته اینجا نکته‌ ظریفی وجود دارد. برخی کارشناسان اقتصاد خانواده با توجه به نرخ تورمی عمومی کشور، دریافت وام‌های تا ۲۵ درصد سود را نیز به صرفه می‌دانند، البته به شرطی که آن را خرج خرید لوازم مصرفی و لوکس نکنید.

پس‌انداز پولی برای پوشش مخارج شش تا دوازده ماه؛ این می‌تواند مهم‌ترین هدف مالی شما باشد و تا زمانی‌که این هدف را به سرانجام نرسانده‌اید، سراغ هیچ کار دیگری نروید. اگر حقوق ماهانه را تا سر ماه خرج کرده و چیزی برای پس‌انداز باقی نمی‌ماند باید با مقادیر کم شروع کرده و همچنین صرفه‌جویی را هم به زندگی خود وارد کنید. برای آغاز کار هم مسیر جدیدی را به شما پیشنهاد کنیم. اگر انضباط کافی برای پس‌انداز ماهانه ندارید، بهترین کار گرفتن وام و گذاشتن آن در حساب اضطراری است. احمقانه به نظر می‌رسد؟ چند سطر بالاتر توضیح دادم که اتفاقا کار بسیار عاقلانه‌ای است. البته تکنیک‌های دیگری هم وجود دارد. مثلا انتقال خودکار پول به حساب اضطراری. البته کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه می‌کنند دسترسی به این حساب فقط باید از راه مراجعه به شعبه امکان‌پذیر باشد چون ممکن است از فردا همه چیز را اضطراری تشخیص دهیم. تجربه‌ نشان داده است که این کار، انضباط بالایی را می‌طلبد. پس دسترسی به این حساب را محدود کرده و انتقال آن را خودکار کنید. برای آنکه مرتبا به حساب اضطراری خود دست نزنید باید بین نیازها و خواسته‌های خود تفاوت قائل شوید. کارشناسان اقتصاد خانواده می‌گویند غذا، سرپناه و پوشاک نیاز است و مابقی خواسته‌های شما هستند. خواسته‌ها اگرچه ضروری نیستند اما پس از رفع نیازهای اولیه در اولویت‌های بالا قرار می‌گیرند. در هر صورت قرار نیست که زندگی انسانهای اولیه را داشته باشیم و فقط به دنبال رفع نیازها باشیم، اما هدف این است که برای رهایی از دامی که پیش روی شما گسترده شده است راهنمای کوچکی داشته باشید.

بسیاری را می‌توان دید که نیازهای خود را برطرف نکرده و به دنبال خواسته‌های خود رفته‌اند، فارغ از اینکه سطح زندگی‌شان به چه صورت است. مطمئنا آینده مالی خوبی برای آنها نمی‌توان متصور شد. مثلا کسی که توانایی خریدن خانه در منطقه ارزان‌تری از شهر را دارد، به دلیل داشتن تفکر ناسالم، چشم و هم چشمی و نیاز به تایید دیگران، نه تنها خانه را در بخشی از شهر که در توان او قرار دارد نمی‌خرد (حتی می‌تواند آن را خریده و اجاره دهد) بلکه به منطقه‌ای گران‌تر رفته و خانه‌ای اجاره کرده و حالا چون نتوانسته خانه رویایی خود را بخرد، اتومبیلی فراتر از سطح حقوق و درآمد خود سوار می‌شود. خواسته‌های شما پس از رفع نیازها شروع به رشد کرده و بر خلاف نیاز که محدود بوده و در اوایل زندگی به سرعت جمع و جور می‌شوند، زنجیره‌ای بی پایان از تمام چیزهایی هستند که در دنیا وجود دارد. اتومبیل، تلویزیون، لوازم لوکس خانگی، کلاس‌های فوق برنامه و ….

اجازه دهید آنچه را که بیش از نیاز ماست کالاهای لوکس نامگذاری کنیم. وجود این کالاها تا اندازه‌ای در زندگی ما ضروری هستند، بالاخره باید از پول خود لذت ببریم اما نکته‌ای که باید به آن دقت کرد این است که خواسته‌های ما در ابتدا با دوست داشتن ترکیب شده‌اند. به‌عنوان مثال یک فرد ممکن است خرید یک تلویزیون ال‌ای دی را دوست داشته باشد و آن را بخواهد. یا آنکه همان فرد پژو ۲۰۶ را دوست دارد و می‌خواهد. اما پس از مدتی اوضاع دگرگون می‌شود.پس از مدتی درک می‌کند که دیگر خیلی دوست داشتنی در کار نیست، صرفا می‌خواهد. فرض کنید تبلیغات یک شکلات بسیار خوشمزه را دیده و آن را می‌خرد، خوردن قطعه اول لذت زیادی دارد ولی دفعات بعد این لذت کمتر و کمتر می‌شود. البته بسیاری از ما نمی‌فهمیم که از خریدن یا داشتن چیزی لذت نمی‌بریم و پیوسته در حال ارضای خود به وسیله عوامل خارجی هستیم که متاسفانه این راه به قسمت دوم منحنی کامیابی منجر می‌شود. پول بیشتری خرج می‌کنیم و لذت کمتری می‌بریم.

تشخیص خواسته‌ها بسیار مهم است و همانطور که کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه کرده‌اند به خواسته‌ها هم باید برسیم، اما باید اختیار آن در دست ما باشد. دستگاه سوپر میلیاردی تبلیغات پیوسته به دنبال اختراع نیاز برای من است. ناگهان همه نیاز به تبلت، آی‌فون، ارتقای لپ‌تاپ، ماشین لباسشویی ۶ موتوره، کمربند لاغری و … پیدا می‌کنند. کارشناسان اقتصاد خانواده با خرید این اقلام مخالف نیستند اما معتقدند که باید در این زمینه هوشیارانه عمل کنید. هوشیارانه عمل کردن یعنی پس از قرار گرفتن در تشعشع تبلیغات (که البته از آن راه فراری نیست)، سبک زندگی، ارزش‌ها، حقوق، تراز مالی و نیاز واقعی ما به آن کالا را در نظر گرفته و احساساتی نشویم. برای شروع می‌توانیم لیستی از تمام چیزهایی تهیه کنیم که در سال جدید خریده‌ایم و سراغ آنها نرفته‌ایم، چیزهایی که از آنها استفاده نکرده‌ایم، کتاب‌ها، دوره آموزشی، سری کاردهای آشپزخانه و….. تهیه این لیست به این منظور است که بپذیریم به هم ریختگی وارد زندگی ما هم شده است. البته سازماندهی کردن و دوباره شروع به جمع‌آوری لوازم اضافه کردن دردی را دوا نمی‌کند. بهترین روش برای این کار بودجه‌بندی و پایبندی به آن است. مطمئن باشید اجناس همیشه حضور دارند. اگر تصمیم به خرید وسیله‌ای دارید (منظور گوشت و مرغ نیست) حداقل آن را یک هفته به تعویق بیندازید. این تعویق باعث کاهش احساسات شده و می‌توان بررسی بیشتری راجع به قیمت و سایر مزایا و معایب آن کرد.

راه دست یابی به تمرکز در امور مالی زندگی