پرواز مرغ باران با کمک جهانگیر کوثری
المیرا چهره‌گشا جهانگیر کوثری متولد سال ۱۳۲۹ آبادان و فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک است. او فعالیت در سینمای حرفه‌ای را از سال ۱۳۵۰ با دستیاری کارگردان در فیلم سینمایی سراب آغاز کرده .این سینماگر فیلم‌های «نرگس»، «بانوی اردیبهشت»، «دو زن»، «زیر پوست شهر»، «دختران خورشید»، «روزگار ما»، «یک شب»، «به آهستگی»، «عصر جمعه»، «نسل جادویی» و «خون بازی» را در مقام تهیه کننده در کارنامه خود دارد. کوثری اخیرا به تهیه کنندگی تئاتر روی آورده و در حال حاضر تهیه کنندگی تئاتر "مرغ باران" به کارگردانی پری صابری را بر عهده دارد، که از اردیبهشت امسال در تالار وحدت روی صحنه رفت. به همین بهانه با او گفت و‌گو کرده‌ایم. چرا از تهیه‌کنندگی سینما به تئاتر آمدید؟ من در دانشکده هنر‌های دارماتیک تحصیل کرده‌ام و سینما خوانده‌ام و در سال‌های 58- 54 چند تئاتر به عنوان مشاور تولید کار کرده‌ام. برای مثال تاتر «کله گردها و کله تیزها» به کارگردانی آقای رحمانی‌نژاد که یکی از شاهکار‌های تئاتر ایران است و سال 58 در تماشا خانه سنگلچ اجرا شد، نمایشنامه «ژاندارک» به کارگردانی استاد خسروی و تئاتر «مرده اسب» و چند تئاتر کلاسیک دیگر همکاری داشته ام. بعد از آن رشته خودم را دنبال کردم و ادامه دادم. تا اینکه امسال متوجه شدم خانم صابری تصمیم دارند تئاتری را روی صحنه ببرند در رابطه با این نمایشنامه صحبت کردیم از آنجا که نمایشنامه‌ای فاخر دارند که استوار بر متن شاهنامه و مخارجش زیاد است و شاید اداره نمایش هزینه‌اش را تقبل نکند، ممکن است به هر دلیلی برای روی سن رفتن هنوز تایید نشود، من قبول کرده‌ام که به عنوان اولین تهیه‌کننده خصوصی در تاریخ تئاتر ایران، تهیه‌کنندگی این نمایش را با سرمایه شخصی بر عهده بگیرم. در این تئاتر چه کسانی همکاری داشته‌اند؟ کار را شروع کردیم، 5 ماه تمرین داشتیم، چون متن برای شاهنامه بود یک دکور فاخر با تغییرات زاید احتیاج داشت؛ حمید اثباتی که در حدود ده فیلم در سینما با هم کار کرده‌ایم با ما همکاری داشت، همچنین کار نیاز به موسیقی قوی داشت که استاد ارسلان کامکار آن را به عهده گرفتند. از نادر رجب‌پور برای طراحی حرکات موزون کمک گرفتیم و به اتفاق این عزیزان و بازیگران تئاتر این نمایش را که بیشتر شبیه اپرا است آغاز کردیم. دیالوگ‌ها هم به شکل منظوم و هم به شکل شعر نو گفته و خوانده می‌شوند به همین علت از آوازه خوان‌های بازیگر تئاتر استفاده کرده‌ایم و در این 50 شب اجرایی که تا امروز داشته‌ایم مردم استقبال خوبی کرده‌اند. ظاهرا تئاتر مخارج سنگینی داشته است، آیا گیشه جوابگوی این هزینه‌ها است؟ این تئاتر مخارج سنگینی داشت و فروش گیشه جوابگوی این مخارج سنگین نیست ما تصمیم گرفتیم از راه‌های دیگر هم به بودجه اولیه برسیم. به همین دلیل ما برای اولین بار تئاتر را به شکل ویدئو خانگی به خانه‌های مردم می‌آوریم. با این کار کسانی که تا به حال به تئاتر نرفته‌اند یا آشنایی زیادی با تئاتر یا شاهنامه ندارند می‌توانند از این طریق آشنا بشوند، جوان‌های امروزی می‌توانند شاهنامه و شعر نو را بشناسند که در این تئاتر به وفور وجود دارد از شاعرانی همچون فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، نادرنادرپور، احمد شاملو، حمید مصدق و در نهایت نیمای بزرگ. اسم مرغ باران از یکی از شعر‌های احمد شاملو گرفته شده که خود احمد شاملو، مرغ باران را از شعر مرغ آمین نیما الهام گرفته است، که در این نمایشنامه، مرغ آمین در فینال نمایش به شکل آواز خوانده می‌شود. خودتان تهیه‌کنندگی را ترجیح می‌دهید یا مجری‌گری یا کارگردانی را؟ من مجری نیستم. کارگردانی سینما را چند بار با فیلم‌های مستند و کوتاه تجربه کردم در دوران نوجوانی و جوانی و در دوره دانشجویی. بعد متوجه شدم که پارامتر‌هایی دارم که می‌توانم در امر تهیه بیشتر جلو بروم، به همین دلیل تحصیلم را در رشته اقتصاد سینما ادامه دادم که بتوانم در امر تهیه‌کنندگی کار کنم که خوشبختانه در این سی و اندی سال که در این کار هستم نسبتا فیلم‌هایی تولید کرده‌ام که دغدغه اجتماعی دارند و به نوعی می‌توانند برای جامعه مفید باشند و مسائلی را بیان کنند که مردم با آن مسائل بیگانه نیستند و با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند و به طور کلی دغدغه‌های مردم است و عدول نکرده‌ام از ژانر سیمایی خودم که بخواهم نگاه تجاری صرف به سینما داشته باشم، ضمن اینکه من صنعت سینما را هرگز رد نمی‌کنم و با توجه به تعهدم نسبت به مسائل اجتماعی سعی می‌کنم که به آن هم دست پیدا کنم. تجربه مرغ باران در تئاتر ترغیبم کرد و متوجه شدم این کار از لحاظ حسی خیلی به من نزدیک است و این کار را ادامه خواهم داد. برای نمایش بعدی که قرار است کار کنم هم صحبت کرده‌ام و چند وقت دیگر روی سن می‌رود. دستمزد بازیگران تئاتر با بازیگران سینما چقدر تفاوت دارد؟ من زمانی که رزومه بازیگران تئاتر را دیدم که مقدار دستمزدها را مشخص کنم، متوجه شدم که در حقشان خیلی بی‌انصافی شده است و آن مقداری که کارشان ارزش دارد حقوق نمی‌گیرند، مثلا یک بازیگر حرکت با پنج ماه تمرین و دو ماه اجرا، از صبح تا عصر تمرین و انرژی که می‌گذارد هم در تمرین و هم در اجرای زنده فقط یک میلیون و 200 هزار تومان می‌گیرد که واقعا غیر‌منصفانه بود. بدون اینکه بخواهم شعار بدهم یا خودستایی کنم، پیش خودم گفتم که من باید این معیار‌ها را بشکنم. در تمام زمینه‌های این نمایش معیارها را شکستم، دستمزد همه اعضا از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا طراحی صحنه و لباس و موسیقی و بازیگران. مظلوم‌ترین طیف جامعه تئاتر بازیگران هستند و از این به بعد شاید بعضی‌ها دوست داشته باشند من این رزومه را برای بازیگران درست کنم و در حد عقول دستمزد بگیرند. من دستمزد‌ها را در حدی بالا بردم که معقول است و در قالب‌های بزرگ دنیا تعریف می‌شود. باید در ایران هم همین گونه باشد دلیل اینکه تا الان این اتفاق پیش نیامده این است که تمام تئاترهای ما طی این 50-40سال دولتی بودند اداره نمایش تهیه‌کننده بوده است و پول می‌دهد بر آن نظارت می‌کند و هر چقدر بخواهد دستمزد می‌دهد و کارگردان برای این که کارش ادامه پیدا کند می‌پذیرد، ولی زمانی که یک تهیه‌کننده خصوصی باشد که من مدعی این کار هستم، خیلی از چیزهایی که غیر‌منطقی باشد نمی‌پذیرم و مقابلش هم می‌ایستم. در این کار مسوولان بنیاد رودکی و تالار وحدت خیلی با ما همکاری داشته‌اند برعکس مسوولان بالاتر که اصلا با ما هماهنگ نبودند. آن مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان چقدر اضافه شد؟ به مرزی رسانده‌ام که باعث انگیزش بازیگران شود که این رشته را ادامه دهند و به صورتی کار کرده‌ام که این بازیگران برای نمایش بعدی یک رتبه بالاتر از آنها استفاده کنیم. بچه‌های حرکت را آوردیم به شکل بازیگرانی که نقش دارند. من این کار را برای شعار دادن انجام ندادم، برای این بود که واقعیت تئاتر ما هنوز در نزد مردم و مسوولان پنهان است. باید بدانند این رشته‌ای که اصالت و ریشه دارد و اساس کار سینما است چقدر محجوب مانده است.