چگونه کودکانی شاد تربیت کنیم؟
آنچه در سالهای اولیه زندگی رخ میدهد تاثیر مستقیمی بر آینده افراد دارد. انتخابهای بزرگسالی، باورها، ترسها، غمها، شجاعتها و. . . در بزرگسالی افراد بسیار بسیار تحت تاثیر اتفاقاتی است که در کودکی برایشان رخ داده است. اگر یک کودک را در غم بزرگ کنید، مسلما در بزرگسالی فردی غمگین خواهد بود، اگر به او ترس را القا کنید فردی ترسو خواهد شد و. . . بنابراین، اینکه در کودکی با فرزند خود چه رفتاری داشته باشید بسیار مهم است.
۱- تا ۴ سالگی بیش از هر زمان دیگری مراقب کودکتان باشید
از زمان تولد تا سن ۴ سالگی، سالهایی هستند که عزت نفس و احساس امنیت در شخص شکل میگیرد، بنابراین، بسیار مهم است که در این سالها شما نهایت «احساس ارزشمند بودن» و «امنیت» را به فرزند خود بدهید.
آنچه در سالهای اولیه زندگی رخ میدهد تاثیر مستقیمی بر آینده افراد دارد. انتخابهای بزرگسالی، باورها، ترسها، غمها، شجاعتها و... در بزرگسالی افراد بسیار بسیار تحت تاثیر اتفاقاتی است که در کودکی برایشان رخ داده است. اگر یک کودک را در غم بزرگ کنید، مسلما در بزرگسالی فردی غمگین خواهد بود، اگر به او ترس را القا کنید فردی ترسو خواهد شد و... بنابراین، اینکه در کودکی با فرزند خود چه رفتاری داشته باشید بسیار مهم است.
1- تا 4 سالگی بیش از هر زمان دیگری مراقب کودکتان باشید
از زمان تولد تا سن ۴ سالگی، سالهایی هستند که عزت نفس و احساس امنیت در شخص شکل میگیرد، بنابراین، بسیار مهم است که در این سالها شما نهایت «احساس ارزشمند بودن» و «امنیت» را به فرزند خود بدهید. طبق تحقیقات دیده شده است که افرادی که در این سالها رها میشوند یا مورد بدرفتاری قرار میگیرند، در بزرگسالی پر از احساساتی نظیر ناامنی، بیکفایتی، بیلیاقتی و بیارزشی هستند.
2- به کودک خود احساس توانمندی بدهید حتی اگر دیگران خلاف آن را باور دارند
ممکن است اطرافیان شما یا مربیان مهد کودک یا حتی معلمین دبستان کودک شما او را باور نداشته باشند و در بدترین حالت، به او بگویند که «هیچی نمیشود» یا «نمیتواند». شما به آنچه که دیگران درباره کودک شما میگویند اهمیت ندهید و فقط حس توانمندی و لیاقت را به او منتقل کنید و اجازه دهید که او باور کند که میتواند. در جهان نمونههای بسیاری را داریم که دیگران به آنها گفتهاند که هرگز موفق نمیشوند اما القائات مثبت والدین آنها موجب باور توانمندی در ایشان شده و آنها را به موفقیت رسانده است. بنابراین، کودک خود را دست کم نگیرید.
3- باید و نباید و امر و نهی را حذف کنید
اگر شما از آن دسته والدینی هستید که دائما باکودک خود از باید و نبایدها صحبت میکنید یا دائما به او میگویید که چه کاری انجام دهد و چه کاری را انجام ندهد، متاسفانه باید به شما بگوییم که به راحتی یک فرد نابههنجار را تحویل جامعه میدهید. این روش تربیت صحیح نیست و بر اعصاب و روان کودک تاثیری بسیار منفی دارد. وقتی شما دائما به او گوشزد میکنید، او را نهی میکنید یا به او امر میکنید در حقیقت درون او را پر از احساسات منفی بیلیاقتی، بیارزشی و بیکفایتی میکنید، و زمانی که کودک شما بزرگ شود، با وجود خودتخریبی ناشی از این احساسات دست به تخریب خود و هنجارهای جامعه میزند.
4- به کودکان خود از همان کودکی مهارتهای ورزشی و موسیقی را آموزش دهید
کودکی زمان آموزش آکادمیک نیست، بسیاری از والدین به اشتباه کودکان خود را در انواع کلاسهای آکادمیک، مانند کلاس زبانهای خارجه، ثبت نام میکنند و نهایت تلاش خود را بر آن دارند که از کودک یک دانشمند بسازند، این اشتباه بزرگی است. کودکی زمان یادگیری و رشد مهارتها است. برای تخلیه انرژی و شادابی فرزندانتان آنها را در کلاسهای ورزش یا موسیقی یا هنرهای دیگر ثبت نام کنید.
5- اجازه دهید کودکان شما ساعتی از روز را در طبیعت باشند
امروزه، متاسفانه، بسیاری از کودکان نیز مانند بزرگسالان گرفتار فضای مجازی شدهاند، اما اگر شما میخواهید فرزندی شاداب داشته باشید حتما در ساعاتی از روز شرایطی را فراهم کنید که فرزند شما با طبیعت (خاک، آب، زمین، هوا، نور خورشید، دوستان و...) ارتباط برقرار کند. این کار موجب افزایش انرژی مثبت در وی شده و او را شاداب میکند.
6- اجازه دهید کودک شما تمام احساساتش را تجربه کند
زمانی که ناراحت است به او نگویید که «ناراحت نباش!» یا زمانی که خشمگین است او را از خشمگین بودن منع نکنید، زمانی که ترسیده است اجازه دهید با ترسش مواجه شود، و زمانی که گریه میکند او را از گریه کردن منع نکنید. در عوض، به او آموزش دهید که چطور با احساسات خود مواجه شده و آنها را مهار کند (اگر بلد نیستید، میتوانید از یک مشاور کمک بگیرید). پایه آسیبهای احساسی ما در سالهای اولیه زندگی بنا میشود. فرزند شما اگر در کودکی یاد نگیرد که چطور با احساسات خود مواجه شده و آنها را تجربه کند، در آینده فردی سرکوبگر میشود که قادر نخواهد بود احساسات خود را تجربه و مهار کند. شما میتوانید با همین تمرین ساده «خودشناسی و خودآگاهی» را از همان سالهای اولیه به کودک خود آموزش دهید و این آموزش موجب تقویت هوش هیجانی وی نیز میشود.
7- به او بگویید که دوستش دارید و او را زیاد در آغوش بگیرید
کودکان در بالاترین سطح خودشیفتگی هستند و اگر در همان سالهای کودکی این مرحله را بهطور کامل نگذرانند، سطح خودشیفتگی در بزرگسالی در آنها بالاتر خواهد رفت. در این سالها کودک نیاز دارد که مورد تایید و تحسین قرار بگیرد و با در آغوش قرار گرفته شدن احساس امنیت پیدا کند. بنابراین به او بگویید که چقدر دوستش دارید و برای شما ارزشمند است و با در آغوش گرفتن به او احساس امنیت بدهید.
ارسال نظر