واکاوی دلایل ترس از خصوصیسازی در باشگاههای ایران؛
راه بیفرجام خصوصیسازی در ورزش
دنیای اقتصاد- موضوع واگذاری باشگاههای دولتی و شبه خصوصی به بخش خصوصی به معنای واقعی، امروز به یکی از سختترین کارهای دولت تبدیل شده و به نظر میرسد به دلیل مشکلات ساختاری و قوانین دست و پاگیر موجود در این زمینه، هنوز امکان اجرای آن وجود ندارد. ترس بخش خصوصی از ورود به ورزش و هزینههای سنگین اختصاص داده شده به باشگاهها از سوی دولت، دست به دست هم داده تا موضوع خصوصیسازی بخش خصوصی را با چالشهای بسیاری مواجه کند. قاسم رحیمی، استاد دانشگاه و کارشناس رسمی دادگستری در گفتوگو با دنیای اقتصاد به واکاوی دلایل این موضوع پرداخته و در این زمینه صحبت میکند.
دنیای اقتصاد- موضوع واگذاری باشگاههای دولتی و شبه خصوصی به بخش خصوصی به معنای واقعی، امروز به یکی از سختترین کارهای دولت تبدیل شده و به نظر میرسد به دلیل مشکلات ساختاری و قوانین دست و پاگیر موجود در این زمینه، هنوز امکان اجرای آن وجود ندارد. ترس بخش خصوصی از ورود به ورزش و هزینههای سنگین اختصاص داده شده به باشگاهها از سوی دولت، دست به دست هم داده تا موضوع خصوصیسازی بخش خصوصی را با چالشهای بسیاری مواجه کند. قاسم رحیمی، استاد دانشگاه و کارشناس رسمی دادگستری در گفتوگو با دنیای اقتصاد به واکاوی دلایل این موضوع پرداخته و در این زمینه صحبت میکند.
دنیای اقتصاد: به نظر میرسد موضوع خصوصیسازی باشگاههای ورزشی در کشور ایران یکی از چالشهای اساسی آنها به شمار میرود و هنوز اقدامی جدی در این راستا عملیاتی نشده است.
مبنای اصل ۴۴ قانون اساسی بر این است که با هدف کاهش تصدیگری دولت در امور اجرایی میتوان زمینه واگذاری بخشی از کارها در جنبههای اجرایی به بخش خصوصی را فراهم کرد.البته فعالیتهایی که در سطح برنامهریزی، کلان و اقتصاد جامعه وجود دارد، در این زمینه مد نظر نیست اما میتوان کارهایی که جنبه اجرایی دارد را به بخش خصوصی واگذار کرد زیرا در کشورهای پیشرفته این کار انجام شده و با موفقیت به پایان رسیده است.
دنیای اقتصاد: به نظرتان آیا در کشور ما نیز امکان اجرای چنین طرح و موضوعی وجود دارد.
قانون فیفا و کنفدراسیون آسیا عنوان میکند که باشگاهها باید جنبههای خصوصی داشته باشند و وقتی این جنبه عملیاتی شود، دیگر قرابت و ارتباطی با دولت نخواهند داشت و ارتباط سیاسی آنها با دولت قطع خواهد شد.در واقع با خصوصی شدن باشگاههای مختلف، آنها خودشان تصمیمگیرنده میشوند و زمانیکه خودشان تصمیمگیرنده شوند، میتوانند درآمدزایی کرده، اسپانسر بگیرند، پخش تلویزیونی داشته باشند و اصل کپی رایت باید در آنها رعایت شود که این موارد، بسیار مهم و اساسی به شمار میرود.این مسئله باعث میشود که باشگاههای ما در این زمینه به درآمدزایی و نخبهپروری برسند و در نهایت درآمدی که برای سایر امور آنها هزینه میشود، برای آنها حاصل شود.
دنیای اقتصاد: به نظرتان این اتفاق در ایران به صورت کامل عملیاتی شده است؟
متأسفانه در کشور ما حلقههای مفقود شده بسیاری وجود دارد و یکی از این موارد قانون کپی رایت است. امروز در ایران اگر باشگاهی خلاقیتی از خود نشان داد و حرکتی صورت داد، به راحتی توسط باشگاههای دیگر کپیبرداری میشود و هیچ کس برخوردی با آن صورت نمیدهد.حق پخش تلویزیونی در این میان یکی از بزرگترین حلقههای مفقوده به شمار میرود. البته در این زمینه دولت نیز حق دارد و دلیل آن این است که اکثر باشگاهها توسط سیستم دولتی به صورت غیرمستقیم هدایت میشوند و این موضوع بر پخش خصوصی تأثیر میگذارد و دولت نمیتواند یک بار برای تأمین هزینههای باشگاهها و یک بار دیگر برای حق پخش تلویزیونی به آنها بودجه دهد.به عنوان مثال فولاد خوزستان، استقلال، پرسپولیس و دیگر باشگاهها بودجه خود را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از دولت دریافت میکنند و امکان آن نیست که یک بار دیگر هم حق پخش تلویزیونی را به آنها اختصاص دهند.
دنیای اقتصاد: چرا کشور ما همواره در حوزه خصوصیسازی باشگاههای ورزشی و دیگر باشگاهها با مشکلات و موارد مختلفی دست و پنجه نرم میکند؟
اقتصاددانان بزرگ ایران نزدیک به ۳ سال درباره خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس برنامهریزی کرده و تصمیمسازی کردند اما در نهایت به نتیجهای نرسیدند و کار آنها هماکنون به شکل قبل ادامه دارد. این موضوع نشان میدهد که کار بسیار سنگین است و باید بررسیهای لازم برای اجرای فعالیتهای لازم در این زمینه انجام شود. در واقع به نظر من امروز بزرگان، سران و روسای باشگاهها در کنار مسئولان فدراسیون نتوانستهاند به اجماعی برسند که چگونه باشگاهها را خصوصی کنند.اگر برخی بر این اعتقاد هستند که ذوبآهن و سپاهان باشگاههای خصوصی به شمار میروند، همه میدانند که این اتفاقات صوری است. در حقیقت مسئولان تنها ۵۱ درصد از سهام این باشگاهها را به شرکتهای اقماری خود واگذار کردند تا تنها ایراد کنفدراسیون فوتبال آسیا به آنها مبنی بر اینکه باید خصوصی شده باشید، برطرف شود.موضوع این است که این باشگاهها دولتیِ دولتی هستند و آنها تنها به صورت اسمی خصوصی شدهاند.
دنیای اقتصاد: به هر حال شاید سختگیریهای کنفدراسیون فوتبال آسیا و ضعفهای موجود در فوتبال کشور ما، آنها را مجبور به آن کرده که این کار را انجام دهند.
این کار صحیح نیست زیرا باشگاهها در برخی موارد به خوبی به جای رعایت قانون، آن را دور میزنند و این موضوع بسیار نامناسب است. همه میدانند الزاماتی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا وجود دارد تا باشگاههای ورزشی ما این الزامات را رعایت کنند اما وقتی در این زمینه ناتوان هستند، باید از راههایی دیگر وارد شوند. متأسفانه فوتبال ما در چند سال اخیر در این زمینه اصلاً خوب عمل نکرده و این موضوع ضربات جبرانناپذیری به کشور و ورزش ما وارد کرده است.اینکه استقلال و پرسپولیس نتوانستند در زمینه خصوصیسازی خود به نتیجه برسند، دید کلی را درباره فضای ورزش تغییر داد و بدون شک دلیل عملکرد ضعیف آنها، در آینده نزدیک دیگر باشگاهها را که به دنبال بخش خصوصی بودند از تصمیم خود منصرف می کند. این در حالی است که آنها موظف هستند که خصوصی شوند و این اتفاق باید هرچه سریعتر صورت گیرد.
دنیای اقتصاد: البته دیگر کشورهای همجوار کشور و نزدیک به ما در این زمینه شکست نخوردند. به نظرتان چرا این موضوع در ایران با شکست مواجه شده است؟
در ترکیه یک بار برای همیشه، مسئله خصوصیسازی صورت گرفت و دولت این کشور مبلغی را به عنوان وام بلاعوض در اختیار باشگاهها قرار داد و امکاناتی نیز به آنها اختصاص داد. با این حال، دولت این کشور اعلام کرد که دیگر کمکی به آنها صورت نمیگیرد، مالیات باید پرداخت شود و اقساط وام نیز از چند سال دیگر به صورت درازمدت باید پرداخت شود.اتفاق صورت گرفته سبب شد که امروز باشگاههایی مثل فنرباغچه، ترابوزان و دیگر باشگاههای ترکیه به خودکفایی رسیده و مطرح شوند و حتی در اروپا هم خودی نشان دهند تا ثابت کنند که اتفاقات خوبی در این کشور با خصوصیسازی صورت گرفته است.با این حال، متأسفانه در کشور ما به دلیل ضعف برنامهریزی، طی همه دعاوی بازیکنان خارجی با باشگاهها، رأی به سود آنها داده میشود زیرا باشگاههای ما در این زمینه ساختار ندارد و نفوذ دلالان در باشگاههای ما به مراتب بیشتر است.
دنیای اقتصاد: راهکار رفع مشکلات کنونی را چه میدانید؟
وقتی ساخت یک مجموعه به باشگاهها و بخش خصوصی واگذار میشود، به دلیل آنکه پیش از ساخت آن همه جوانب کار در نظر گرفته میشود، قیمت پائینتر و بهره بیشتری از آن برده میشود اما هنگامی که بخش دولتی در این زمینه درگیر باشد، به دلیل تشریفات اداری بسیار، کار با بیشترین قیمت تمام میشود. بنابراین واجب است که بخش خصوصی در این زمینه به سرعت وارد شود و حلقههای مفقوده موجود در این زمینه باید برطرف شود.به نظرم باید دست افراد سیاسی از این کار کنار کشیده شود زیرا سود آنها از این مسئله است. اگر قرار باشد یک باشگاه خصوصی خودش درآمدزایی کند و خودش هزینه صورت دهد، کسانی که اینقدر مشتاق حضور در برخی باشگاهها هستند، به سمت مدیریت در این باشگاهها نمیروند.متأسفانه مدیران باشگاههای ما ابتدا بودجه سالانه خود را دریافت میکنند و پس از آن شروع به مدیریت میکنند که مدیریت هزینه با این رویکرد، کار آسانی به نظر میرسد اما اگر فردی بخواهد در یک باشگاه سالیانه چهل میلیارد تومان درآمد داشته باشد، افرادی که توانایی لازم و تخصص ورزشی را ندارند، در این زمینه کنار میروند و نتیجهای برای آنها حاصل نمیشود و ورزش تا حدودی پاک میشود اما وقتی هزینهها توسط خود باشگاهها تأمین شود، این مشکلات برطرف میشود و ورزش ما پاک میشود.
دنیای اقتصاد: به نظر میرسد موضوع خصوصیسازی باشگاههای ورزشی در کشور ایران یکی از چالشهای اساسی آنها به شمار میرود و هنوز اقدامی جدی در این راستا عملیاتی نشده است.
مبنای اصل ۴۴ قانون اساسی بر این است که با هدف کاهش تصدیگری دولت در امور اجرایی میتوان زمینه واگذاری بخشی از کارها در جنبههای اجرایی به بخش خصوصی را فراهم کرد.البته فعالیتهایی که در سطح برنامهریزی، کلان و اقتصاد جامعه وجود دارد، در این زمینه مد نظر نیست اما میتوان کارهایی که جنبه اجرایی دارد را به بخش خصوصی واگذار کرد زیرا در کشورهای پیشرفته این کار انجام شده و با موفقیت به پایان رسیده است.
دنیای اقتصاد: به نظرتان آیا در کشور ما نیز امکان اجرای چنین طرح و موضوعی وجود دارد.
قانون فیفا و کنفدراسیون آسیا عنوان میکند که باشگاهها باید جنبههای خصوصی داشته باشند و وقتی این جنبه عملیاتی شود، دیگر قرابت و ارتباطی با دولت نخواهند داشت و ارتباط سیاسی آنها با دولت قطع خواهد شد.در واقع با خصوصی شدن باشگاههای مختلف، آنها خودشان تصمیمگیرنده میشوند و زمانیکه خودشان تصمیمگیرنده شوند، میتوانند درآمدزایی کرده، اسپانسر بگیرند، پخش تلویزیونی داشته باشند و اصل کپی رایت باید در آنها رعایت شود که این موارد، بسیار مهم و اساسی به شمار میرود.این مسئله باعث میشود که باشگاههای ما در این زمینه به درآمدزایی و نخبهپروری برسند و در نهایت درآمدی که برای سایر امور آنها هزینه میشود، برای آنها حاصل شود.
دنیای اقتصاد: به نظرتان این اتفاق در ایران به صورت کامل عملیاتی شده است؟
متأسفانه در کشور ما حلقههای مفقود شده بسیاری وجود دارد و یکی از این موارد قانون کپی رایت است. امروز در ایران اگر باشگاهی خلاقیتی از خود نشان داد و حرکتی صورت داد، به راحتی توسط باشگاههای دیگر کپیبرداری میشود و هیچ کس برخوردی با آن صورت نمیدهد.حق پخش تلویزیونی در این میان یکی از بزرگترین حلقههای مفقوده به شمار میرود. البته در این زمینه دولت نیز حق دارد و دلیل آن این است که اکثر باشگاهها توسط سیستم دولتی به صورت غیرمستقیم هدایت میشوند و این موضوع بر پخش خصوصی تأثیر میگذارد و دولت نمیتواند یک بار برای تأمین هزینههای باشگاهها و یک بار دیگر برای حق پخش تلویزیونی به آنها بودجه دهد.به عنوان مثال فولاد خوزستان، استقلال، پرسپولیس و دیگر باشگاهها بودجه خود را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از دولت دریافت میکنند و امکان آن نیست که یک بار دیگر هم حق پخش تلویزیونی را به آنها اختصاص دهند.
دنیای اقتصاد: چرا کشور ما همواره در حوزه خصوصیسازی باشگاههای ورزشی و دیگر باشگاهها با مشکلات و موارد مختلفی دست و پنجه نرم میکند؟
اقتصاددانان بزرگ ایران نزدیک به ۳ سال درباره خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس برنامهریزی کرده و تصمیمسازی کردند اما در نهایت به نتیجهای نرسیدند و کار آنها هماکنون به شکل قبل ادامه دارد. این موضوع نشان میدهد که کار بسیار سنگین است و باید بررسیهای لازم برای اجرای فعالیتهای لازم در این زمینه انجام شود. در واقع به نظر من امروز بزرگان، سران و روسای باشگاهها در کنار مسئولان فدراسیون نتوانستهاند به اجماعی برسند که چگونه باشگاهها را خصوصی کنند.اگر برخی بر این اعتقاد هستند که ذوبآهن و سپاهان باشگاههای خصوصی به شمار میروند، همه میدانند که این اتفاقات صوری است. در حقیقت مسئولان تنها ۵۱ درصد از سهام این باشگاهها را به شرکتهای اقماری خود واگذار کردند تا تنها ایراد کنفدراسیون فوتبال آسیا به آنها مبنی بر اینکه باید خصوصی شده باشید، برطرف شود.موضوع این است که این باشگاهها دولتیِ دولتی هستند و آنها تنها به صورت اسمی خصوصی شدهاند.
دنیای اقتصاد: به هر حال شاید سختگیریهای کنفدراسیون فوتبال آسیا و ضعفهای موجود در فوتبال کشور ما، آنها را مجبور به آن کرده که این کار را انجام دهند.
این کار صحیح نیست زیرا باشگاهها در برخی موارد به خوبی به جای رعایت قانون، آن را دور میزنند و این موضوع بسیار نامناسب است. همه میدانند الزاماتی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا وجود دارد تا باشگاههای ورزشی ما این الزامات را رعایت کنند اما وقتی در این زمینه ناتوان هستند، باید از راههایی دیگر وارد شوند. متأسفانه فوتبال ما در چند سال اخیر در این زمینه اصلاً خوب عمل نکرده و این موضوع ضربات جبرانناپذیری به کشور و ورزش ما وارد کرده است.اینکه استقلال و پرسپولیس نتوانستند در زمینه خصوصیسازی خود به نتیجه برسند، دید کلی را درباره فضای ورزش تغییر داد و بدون شک دلیل عملکرد ضعیف آنها، در آینده نزدیک دیگر باشگاهها را که به دنبال بخش خصوصی بودند از تصمیم خود منصرف می کند. این در حالی است که آنها موظف هستند که خصوصی شوند و این اتفاق باید هرچه سریعتر صورت گیرد.
دنیای اقتصاد: البته دیگر کشورهای همجوار کشور و نزدیک به ما در این زمینه شکست نخوردند. به نظرتان چرا این موضوع در ایران با شکست مواجه شده است؟
در ترکیه یک بار برای همیشه، مسئله خصوصیسازی صورت گرفت و دولت این کشور مبلغی را به عنوان وام بلاعوض در اختیار باشگاهها قرار داد و امکاناتی نیز به آنها اختصاص داد. با این حال، دولت این کشور اعلام کرد که دیگر کمکی به آنها صورت نمیگیرد، مالیات باید پرداخت شود و اقساط وام نیز از چند سال دیگر به صورت درازمدت باید پرداخت شود.اتفاق صورت گرفته سبب شد که امروز باشگاههایی مثل فنرباغچه، ترابوزان و دیگر باشگاههای ترکیه به خودکفایی رسیده و مطرح شوند و حتی در اروپا هم خودی نشان دهند تا ثابت کنند که اتفاقات خوبی در این کشور با خصوصیسازی صورت گرفته است.با این حال، متأسفانه در کشور ما به دلیل ضعف برنامهریزی، طی همه دعاوی بازیکنان خارجی با باشگاهها، رأی به سود آنها داده میشود زیرا باشگاههای ما در این زمینه ساختار ندارد و نفوذ دلالان در باشگاههای ما به مراتب بیشتر است.
دنیای اقتصاد: راهکار رفع مشکلات کنونی را چه میدانید؟
وقتی ساخت یک مجموعه به باشگاهها و بخش خصوصی واگذار میشود، به دلیل آنکه پیش از ساخت آن همه جوانب کار در نظر گرفته میشود، قیمت پائینتر و بهره بیشتری از آن برده میشود اما هنگامی که بخش دولتی در این زمینه درگیر باشد، به دلیل تشریفات اداری بسیار، کار با بیشترین قیمت تمام میشود. بنابراین واجب است که بخش خصوصی در این زمینه به سرعت وارد شود و حلقههای مفقوده موجود در این زمینه باید برطرف شود.به نظرم باید دست افراد سیاسی از این کار کنار کشیده شود زیرا سود آنها از این مسئله است. اگر قرار باشد یک باشگاه خصوصی خودش درآمدزایی کند و خودش هزینه صورت دهد، کسانی که اینقدر مشتاق حضور در برخی باشگاهها هستند، به سمت مدیریت در این باشگاهها نمیروند.متأسفانه مدیران باشگاههای ما ابتدا بودجه سالانه خود را دریافت میکنند و پس از آن شروع به مدیریت میکنند که مدیریت هزینه با این رویکرد، کار آسانی به نظر میرسد اما اگر فردی بخواهد در یک باشگاه سالیانه چهل میلیارد تومان درآمد داشته باشد، افرادی که توانایی لازم و تخصص ورزشی را ندارند، در این زمینه کنار میروند و نتیجهای برای آنها حاصل نمیشود و ورزش تا حدودی پاک میشود اما وقتی هزینهها توسط خود باشگاهها تأمین شود، این مشکلات برطرف میشود و ورزش ما پاک میشود.
ارسال نظر